پرش به محتوا

برکات اخلاقی - فرهنگی بعثت نبوی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي == == چکيده == در مقاله حاضر نخست سيماي جهان د...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي ==
== برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي ==


==  
 
چکيده ==
== چکيده == ==


در مقاله حاضر نخست سيماي جهان در عصر بعثت ترسيم گرديده و آنگاه به‏سيماي جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان،رواج خرافات و عصبيت‏هاي کور و جنگ‏هاي خونين براساس مستندات تاريخي بيان‏گرديده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخيز عظيم در حيات‏بشريت است تبيين گرديده است. در اين قسمت برخي از اين پيامدها نظير: نهضت‏تربيتي - اخلاقي - نهضت علمي - فرهنگي و عرفاني، ارائه جهان‏بيني توحيدي، جهش‏تکاملي از ديدن به شنيدن، اصلاح بينش متحيرانه نسبت به زن، ترويج فرهنگ‏مشاوره و احترام به افکار عمومي مورد بحث قرار گرفته است.
در مقاله حاضر نخست سيماي جهان در عصر بعثت ترسيم گرديده و آنگاه به‏سيماي جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان،رواج خرافات و عصبيت‏هاي کور و جنگ‏هاي خونين براساس مستندات تاريخي بيان‏گرديده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخيز عظيم در حيات‏بشريت است تبيين گرديده است. در اين قسمت برخي از اين پيامدها نظير: نهضت‏تربيتي - اخلاقي - نهضت علمي - فرهنگي و عرفاني، ارائه جهان‏بيني توحيدي، جهش‏تکاملي از ديدن به شنيدن، اصلاح بينش متحيرانه نسبت به زن، ترويج فرهنگ‏مشاوره و احترام به افکار عمومي مورد بحث قرار گرفته است.
==  
کليد واژه ‏ها ==
== کليد واژه ‏ها == ==




: بعثت، قرآن، پيامبرصلي الله عليه وآله، تمدن، تحوّل، اخلاق، علم.
بعثت، قرآن، پيامبرصلي الله عليه وآله، تمدن، تحوّل، اخلاق، علم.


== برکات اخلاقي و فرهنگي در بعثت نبوي ==
== برکات اخلاقي و فرهنگي در بعثت نبوي ==
خط ۲۹: خط ۲۹:
خدا، محمدصلي الله عليه وآله را فرستاد تا جهانيان را از راه و رسمي که در پيش گرفته‏اند بيم‏دهد و او را امين دستورهاي آسماني خود قرار داد. در آن حال شما اي گروه عرب‏بدترين دين را داشتيد و در بدترين سرزمين زندگي مي‏کرديد. در بين سنگ‏هاي‏خشن و مارهاي گزنده مي‏خوابيديد و از آب تيره مي‏آشاميديد. غذاي خوبي نداشته‏و خون يکديگر را مي‏ريختيد. پيوند خويش را از نزديکان بريده و با آنان ستيزه‏مي‏کرديد. بت‏ها در بين شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3]
خدا، محمدصلي الله عليه وآله را فرستاد تا جهانيان را از راه و رسمي که در پيش گرفته‏اند بيم‏دهد و او را امين دستورهاي آسماني خود قرار داد. در آن حال شما اي گروه عرب‏بدترين دين را داشتيد و در بدترين سرزمين زندگي مي‏کرديد. در بين سنگ‏هاي‏خشن و مارهاي گزنده مي‏خوابيديد و از آب تيره مي‏آشاميديد. غذاي خوبي نداشته‏و خون يکديگر را مي‏ريختيد. پيوند خويش را از نزديکان بريده و با آنان ستيزه‏مي‏کرديد. بت‏ها در بين شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3]
مورخان نيز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحراني توصيف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنيا - ايران و روم - را اين‏گونه تبيين کرده‏اند:
مورخان نيز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحراني توصيف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنيا - ايران و روم - را اين‏گونه تبيين کرده‏اند:
اوضاع ايران:
 
ابن‏جرير طبري در تاريخ خود نسبت به نظام استبدادي حاکم بر ايران وفساد گسترده در دستگاه حکومت خسروپرويز - پادشاه ايران - نوشته است:
 
ابن ‏جرير طبري در تاريخ خود نسبت به نظام استبدادي حاکم بر ايران وفساد گسترده در دستگاه حکومت خسروپرويز - پادشاه ايران - نوشته است:
بخت و اقبال خسروپرويز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهي، استبداد وآزمندي او به نهايت رسيد به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پول‏هاي‏گزافي را صرف ساختن کاخ‏هاي افسانه‏اي مي‏کرد... او هيچ‏گاه از شهوتراني سيرنمي‏شد و علاوه بر هزاران خادم و مغنيّه، هزاران زن در حرمسرا داشت... در جرم وعصيان و فرخ - دستور داد تا همه زندانيان را که تعدادشان سي و شش هزار بودهلاک کند... تبعيض و اختلافات طبقاتي فاحشي در بين طبقات گوناگون مردم رايج‏بود.[4]
بخت و اقبال خسروپرويز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهي، استبداد وآزمندي او به نهايت رسيد به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پول‏هاي‏گزافي را صرف ساختن کاخ‏هاي افسانه‏اي مي‏کرد... او هيچ‏گاه از شهوتراني سيرنمي‏شد و علاوه بر هزاران خادم و مغنيّه، هزاران زن در حرمسرا داشت... در جرم وعصيان و فرخ - دستور داد تا همه زندانيان را که تعدادشان سي و شش هزار بودهلاک کند... تبعيض و اختلافات طبقاتي فاحشي در بين طبقات گوناگون مردم رايج‏بود.[4]
مؤلف کتاب ايران در زمان ساسانيان نيز در زمينه مذاهب منحط رائج در بين‏ايرانيان نوشته است:
مؤلف کتاب ايران در زمان ساسانيان نيز در زمينه مذاهب منحط رائج در بين‏ايرانيان نوشته است:
خط ۳۸: خط ۳۹:
در منابع اميد زردشتيان ازدواج با محارم عبادت به شمار رفته و با وعده ثواب‏و اجر و آثار عالي تشويق شده است از قبيل اين که ازدواج بين خواهر و برادر با فرّايزدي روشن مي‏شود و ديوان را دور نموده و گناهان کبيره را محو مي‏کند.[7]
در منابع اميد زردشتيان ازدواج با محارم عبادت به شمار رفته و با وعده ثواب‏و اجر و آثار عالي تشويق شده است از قبيل اين که ازدواج بين خواهر و برادر با فرّايزدي روشن مي‏شود و ديوان را دور نموده و گناهان کبيره را محو مي‏کند.[7]
ايران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نيز از ممالک جهان عقب بود.محققين علت اين انحطاط را نفوذ شديد موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاري بودن تحصيلات معرفي کرده‏اند نه بي‏استعدادي مردم ايران؛ به دليل‏بود نظير فنون نظامي، اسلحه‏سازي، هنرهاي موسيقي و رقص و آواز و معماري‏و... پيشرفت‏هاي خوبي داشته‏اند.[8]
ايران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نيز از ممالک جهان عقب بود.محققين علت اين انحطاط را نفوذ شديد موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاري بودن تحصيلات معرفي کرده‏اند نه بي‏استعدادي مردم ايران؛ به دليل‏بود نظير فنون نظامي، اسلحه‏سازي، هنرهاي موسيقي و رقص و آواز و معماري‏و... پيشرفت‏هاي خوبي داشته‏اند.[8]
اوضاع روم:
 
اوضاع روم:
 
 
اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطي که اختناق فکري و قتل عام‏هاي‏مذهبي، تفتيش عقايد و حاکميت مطلق کليسا مشخصه‏هاي اصلي آن راتشکيل مي‏داد بسر مي‏برد. با اين که مسيحيت مذهب رايج اروپائيان بود امابت‏پرستي در عقايد آنان به شدّت رسوخ کرده بود.
اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطي که اختناق فکري و قتل عام‏هاي‏مذهبي، تفتيش عقايد و حاکميت مطلق کليسا مشخصه‏هاي اصلي آن راتشکيل مي‏داد بسر مي‏برد. با اين که مسيحيت مذهب رايج اروپائيان بود امابت‏پرستي در عقايد آنان به شدّت رسوخ کرده بود.
مؤلف کتاب تاريخ کليساي قديم مي‏نويسد:
مؤلف کتاب تاريخ کليساي قديم مي‏نويسد:
در قرن چهارم بسياري از بت‏پرستان داخل کليسا شدند. بعضي براي نفع‏شخصي يا شهرت به مسيحيت توجه پيدا کردند. اين اشخاص بعضي از موهومات ورسومات و اعتقادات بت‏پرستي سابق خود را نيز همراه آوردند؛ بجاي پرستش‏خدايان متعدد به عبادت مريم باکره پرداختند. بجاي زيارت بتخانه، قبور شهداي‏مسيحي را زيارت کردند. درخت و کوه و چاه‏هايي را که در بت‏پرستي مقدس‏مي‏شمردند در مسيحيّت نيز عبادت مي‏کردند. بعضي معتقد شدند که با داشتن‏صليب مي‏توانند خود را از شرارت ارواح پليد مصون دارند. جلوي در نمازخانه‏ها وزيارتگاه‏هاي مقدسه حيوانات را قرباني مي‏کردند...[9]
در قرن چهارم بسياري از بت‏پرستان داخل کليسا شدند. بعضي براي نفع‏شخصي يا شهرت به مسيحيت توجه پيدا کردند. اين اشخاص بعضي از موهومات ورسومات و اعتقادات بت‏پرستي سابق خود را نيز همراه آوردند؛ بجاي پرستش‏خدايان متعدد به عبادت مريم باکره پرداختند. بجاي زيارت بتخانه، قبور شهداي‏مسيحي را زيارت کردند. درخت و کوه و چاه‏هايي را که در بت‏پرستي مقدس‏مي‏شمردند در مسيحيّت نيز عبادت مي‏کردند. بعضي معتقد شدند که با داشتن‏صليب مي‏توانند خود را از شرارت ارواح پليد مصون دارند. جلوي در نمازخانه‏ها وزيارتگاه‏هاي مقدسه حيوانات را قرباني مي‏کردند...[9]
از طرفي اوضاع سياسي - اجتماعي روم نيز در اثر جنگ‏هاي داخلي وخارجي و اختلافات مذهبي به حدّي بود که امپراطوري روم را به دو بلوک شرقي‏و غربي تقسيم کرده بود. نتيجه آن که در عصر بعثت، تحجّر در حوزه سياسي -مذهبي - اجتماعي عمومي بوده و جهان در هرج و مرج و آشفتگي بسر مي‏برد.
از طرفي اوضاع سياسي - اجتماعي روم نيز در اثر جنگ‏هاي داخلي وخارجي و اختلافات مذهبي به حدّي بود که امپراطوري روم را به دو بلوک شرقي‏و غربي تقسيم کرده بود. نتيجه آن که در عصر بعثت، تحجّر در حوزه سياسي -مذهبي - اجتماعي عمومي بوده و جهان در هرج و مرج و آشفتگي بسر مي‏برد.
== جهان بعد از بعثت: ==
 
 
== جهان بعد از بعثت==
 
 
اخلاقي - فرهنگي در جزيرة العرب و سپس در جهان تحقق يافت. افکارمتحجر و خرافي، اديان ورشکسته که زائيده جهالت‏ها بود فروريخت و سيماي‏جهان تغيير يافت. در اين قسمت برخي از برکات اخلاقي و فرهنگي بعثت راتبيين مي‏کنيم:
اخلاقي - فرهنگي در جزيرة العرب و سپس در جهان تحقق يافت. افکارمتحجر و خرافي، اديان ورشکسته که زائيده جهالت‏ها بود فروريخت و سيماي‏جهان تغيير يافت. در اين قسمت برخي از برکات اخلاقي و فرهنگي بعثت راتبيين مي‏کنيم:
1. نهضت تربيتي - اخلاقي:
1. نهضت تربيتي - اخلاقي:
خط ۵۵: خط ۶۳:
و بدين‏سان جامعه‏اي بر مبناي اخلاق و ارزش‏هاي انساني به عنوان برترين‏الگوي جوامع انساني در جهان شکل گرفت.
و بدين‏سان جامعه‏اي بر مبناي اخلاق و ارزش‏هاي انساني به عنوان برترين‏الگوي جوامع انساني در جهان شکل گرفت.
2. تحول علمي - فرهنگي - عرفاني:
2. تحول علمي - فرهنگي - عرفاني:
در طول نهضت و بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله قوانيني براي بشريت تنظيم گرديد که‏مواد آن در هر عصري قابل اجرا مي‏باشد. در اثر بعثت مبارزه‏اي عميق بر ضدجمود فکري و تعصّبات قبيلگي و نژادي آغاز گرديد که نتيجه آن پي‏ريزي‏تمدّني باشکوه در زمينه‏هاي علمي - عرفاني در سطح جهان بود. امام‏خميني‏رحمهم الله در اين رابطه فرموده است:
در طول نهضت و بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله قوانيني براي بشريت تنظيم گرديد که‏مواد آن در هر عصري قابل اجرا مي‏باشد. در اثر بعثت مبارزه‏اي عميق بر ضدجمود فکري و تعصّبات قبيلگي و نژادي آغاز گرديد که نتيجه آن پي‏ريزي‏تمدّني باشکوه در زمينه‏هاي علمي - عرفاني در سطح جهان بود. امام‏خميني‏رحمهم الله در اين رابطه فرموده است:
«مسأله بعثت يک تحول علمي - عرفاني در عالم ايجاد کرد که آن فلسفه‏هاي‏خشک يوناني را که به دست يوناني‏ها تحقق پيدا کرده يک شهود واقعي براي ارباب‏شهود».[12]
«مسأله بعثت يک تحول علمي - عرفاني در عالم ايجاد کرد که آن فلسفه‏هاي‏خشک يوناني را که به دست يوناني‏ها تحقق پيدا کرده يک شهود واقعي براي ارباب‏شهود».[12]
در تبيين تحول علمي - عرفاني که در اثر بعثت بوقوع پيوست بايد گفت:دستور صريح قرآن به خواندن - که در اولين پيام آسماني به پيامبرصلي الله عليه وآله اعلان‏گرديد - اقرا باسم ربک الذي خلق... - و تأکيد بر به دست گرفتن قلم و نام‏گذاري‏يکي از سوره‏هاي قرآن به نام «قلم» و نيز سوگند به آن «ن، والقلم» علم و کتابت، ازارج و منزلت ويژه‏اي برخوردار گرديد. چون در اثر قلم و کتابت است که روح‏تمدن‏ها و افکار بشر در گذشته و آينده حفظ مي‏گردد. از اين‏رو مي‏بينيم به‏دنبال اين توصيه‏هاي قرآني و هدايت‏هاي معنوي پيامبرصلي الله عليه وآله که «نوک قلم‏دانشمندان و نويسندگان حق را بر شمشير مجاهدان و خون شهيدان برترمي‏دانست» اعراب درس ناخوانده به سوي خواندن و نوشتن قيام نموده و پس ازنيم قرن ايران و مناطق ديگر جهان - قسمت‏هاي مختلف اروپا - نهضت وسيعي را درعرصه علم و فرهنگ آغاز کردند. استاد محمدرضا حکيمي در زمينه ايجاد جوّپژوهشي و شناختي در پرتو بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله نوشته است:
در تبيين تحول علمي - عرفاني که در اثر بعثت بوقوع پيوست بايد گفت:دستور صريح قرآن به خواندن - که در اولين پيام آسماني به پيامبرصلي الله عليه وآله اعلان‏گرديد - اقرا باسم ربک الذي خلق... - و تأکيد بر به دست گرفتن قلم و نام‏گذاري‏يکي از سوره‏هاي قرآن به نام «قلم» و نيز سوگند به آن «ن، والقلم» علم و کتابت، ازارج و منزلت ويژه‏اي برخوردار گرديد. چون در اثر قلم و کتابت است که روح‏تمدن‏ها و افکار بشر در گذشته و آينده حفظ مي‏گردد. از اين‏رو مي‏بينيم به‏دنبال اين توصيه‏هاي قرآني و هدايت‏هاي معنوي پيامبرصلي الله عليه وآله که «نوک قلم‏دانشمندان و نويسندگان حق را بر شمشير مجاهدان و خون شهيدان برترمي‏دانست» اعراب درس ناخوانده به سوي خواندن و نوشتن قيام نموده و پس ازنيم قرن ايران و مناطق ديگر جهان - قسمت‏هاي مختلف اروپا - نهضت وسيعي را درعرصه علم و فرهنگ آغاز کردند. استاد محمدرضا حکيمي در زمينه ايجاد جوّپژوهشي و شناختي در پرتو بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله نوشته است:
هنگامي که انسان از راه تاريخ و کتاب‏ها سفر مي‏کند و به آغاز سال‏هاي هجري‏مي‏رود و در ميان صفوف مسلمانان پا مي‏نهد مي‏نگرد که مسجدها، بازارها و حتي درميدان‏هاي جنگ همواره بحث و گفتگو مطرح است: سؤال از صفات خداست و ازچگونگي فعل خدا در عالم؛ از جبر و تفويض و اختيار؛ از چگونگي روح و بقاي آن، ازفلسفه سياسي و اصل رهبري و امانت؛ از رويش مجدّد اجسام و زنده شدن مردمان - معاد- از تجسّم اعمال؛ از روز بزرگ، روز رسيدگي به کردارها و پاداش‏ها و کيفرها - قيامت-؛ ازابديت و بقاء در سايه رحمت خدايي؛ از احکام شرع و تفصيل قانون‏هاي الهي از تربيت‏نفس و اخلاق ديني و ده‏ها و صدها مسأله از اين‏گونه که همه در سطح اجتهاد و ردّ وقبول مطرح است و اين فضاي علمي صد سال بلکه پنجاه سال پيش از نقل و پديد آمده‏بود و اين فضاي علمي و جوّ پژوهشي و شناختي آفريده اسلام و مخلوق قرآن کريم‏بود.[13]
هنگامي که انسان از راه تاريخ و کتاب‏ها سفر مي‏کند و به آغاز سال‏هاي هجري‏مي‏رود و در ميان صفوف مسلمانان پا مي‏نهد مي‏نگرد که مسجدها، بازارها و حتي درميدان‏هاي جنگ همواره بحث و گفتگو مطرح است: سؤال از صفات خداست و ازچگونگي فعل خدا در عالم؛ از جبر و تفويض و اختيار؛ از چگونگي روح و بقاي آن، ازفلسفه سياسي و اصل رهبري و امانت؛ از رويش مجدّد اجسام و زنده شدن مردمان - معاد- از تجسّم اعمال؛ از روز بزرگ، روز رسيدگي به کردارها و پاداش‏ها و کيفرها - قيامت-؛ ازابديت و بقاء در سايه رحمت خدايي؛ از احکام شرع و تفصيل قانون‏هاي الهي از تربيت‏نفس و اخلاق ديني و ده‏ها و صدها مسأله از اين‏گونه که همه در سطح اجتهاد و ردّ وقبول مطرح است و اين فضاي علمي صد سال بلکه پنجاه سال پيش از نقل و پديد آمده‏بود و اين فضاي علمي و جوّ پژوهشي و شناختي آفريده اسلام و مخلوق قرآن کريم‏بود.[13]
بايد گفت: اين تحوّل شگفت معلول آن بود که در نظام تربيتي اسلام تحصيل‏علم لازم و واجب بود چون دعوت مردم به ايمان، در واقع دعوت به تحصيل علم‏بود. به دليل آن که علم مقدمه ايمان است و از آنجا که علم، امري است‏غيرمتناهي، از اين‏رو لزوم تحصيل علم نيز امري مستمر بوده و هيچگاه متوقف‏نخواهد شد. فيض کاشاني‏رحمهم الله در تحصيل حديث معروف طلب العلم فريضة علي‏کل مسلم و مسلمه فرموده است:
بايد گفت: اين تحوّل شگفت معلول آن بود که در نظام تربيتي اسلام تحصيل‏علم لازم و واجب بود چون دعوت مردم به ايمان، در واقع دعوت به تحصيل علم‏بود. به دليل آن که علم مقدمه ايمان است و از آنجا که علم، امري است‏غيرمتناهي، از اين‏رو لزوم تحصيل علم نيز امري مستمر بوده و هيچگاه متوقف‏نخواهد شد. فيض کاشاني‏رحمهم الله در تحصيل حديث معروف طلب العلم فريضة علي‏کل مسلم و مسلمه فرموده است:
فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب عليه تحصيل مرتبه أخري فوقها الي‏مالا نهاية له:
فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب عليه تحصيل مرتبه أخري فوقها الي‏مالا نهاية له:
انسان به هر مرتبه‏اي از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصيل کند و اين وجوب تحصيل - تا آدمي زنده است - پايان يافته و نهايتي‏ندارد.[14]
انسان به هر مرتبه‏اي از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصيل کند و اين وجوب تحصيل - تا آدمي زنده است - پايان يافته و نهايتي‏ندارد.[14]
در پرتو اين معارف عاليه و نيز توصيه‏هاي پيامبرصلي الله عليه وآله و معصومين‏عليه السلام به‏تأليف کتاب نظير: «قيد والعلم بالکتابه» يا «احفظوا بکتبکم فانکم سوف‏تحتاجون اليها»، دانشمندان بزرگي در جهان اسلام درخشيدند و مدارس وکتابخانه‏هاي عظيمي بنا گرديد؛ به گونه‏اي که بايد مسلمانان را رهبران علمي دنياخواند؛ ادعاي مذکور آن چنان قطعي است که حتي مورخان بيگانه نيز به اين‏حقيقت آشکار اذعان کرده‏اند. جان برنال مؤلف کتاب علم در تاريخ نوشته است:
در پرتو اين معارف عاليه و نيز توصيه‏هاي پيامبرصلي الله عليه وآله و معصومين‏عليه السلام به‏تأليف کتاب نظير: «قيد والعلم بالکتابه» يا «احفظوا بکتبکم فانکم سوف‏تحتاجون اليها»، دانشمندان بزرگي در جهان اسلام درخشيدند و مدارس وکتابخانه‏هاي عظيمي بنا گرديد؛ به گونه‏اي که بايد مسلمانان را رهبران علمي دنياخواند؛ ادعاي مذکور آن چنان قطعي است که حتي مورخان بيگانه نيز به اين‏حقيقت آشکار اذعان کرده‏اند. جان برنال مؤلف کتاب علم در تاريخ نوشته است:
شميم تازه‏اي از علم وزيدن گرفتن و آنگاه در پرتو لواي اسلام ترکيبي شکوهمنديافت و از اين طريق بود که علم و فن به اروپاي قرون وسطي راه يافت. پيشرفت علم‏در قرون وسطي اگرچه در ابتدا کُند بود ولي فعاليت‏ها و خلاقيت‏هاي عظيمي راباعث شد و مآلاً به پيدايش علوم جديد منجر گرديد...[15]
شميم تازه‏اي از علم وزيدن گرفتن و آنگاه در پرتو لواي اسلام ترکيبي شکوهمنديافت و از اين طريق بود که علم و فن به اروپاي قرون وسطي راه يافت. پيشرفت علم‏در قرون وسطي اگرچه در ابتدا کُند بود ولي فعاليت‏ها و خلاقيت‏هاي عظيمي راباعث شد و مآلاً به پيدايش علوم جديد منجر گرديد...[15]
در کتاب اسلام از نظر ولتر آمده است:
در کتاب اسلام از نظر ولتر آمده است:
در دوران توحش و ناداني، پس از سقوط امپراطوري روم مسيحيان همه چيز رامانند هيئت، شيمي، طب، رياضيات و غيره از مسلمانان آموختند و از همان قرون‏اوليه هجري ناگزير شدند براي گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوي آنان روي‏آوردند. دين اسلام وجود خود را به کشورگشايي‏ها و جوانمردي‏هاي بنيان گذارانش‏مديون است؛ در صورتي که مسيحيان به ياري شمشير و تل آتش آيين خود را به‏ديگران تحميل مي‏کنند... پروردگارا! کاش همه ملت‏هاي اروپا ترکان مسلمان راسرمشق قرار مي‏دادند.[16]
در دوران توحش و ناداني، پس از سقوط امپراطوري روم مسيحيان همه چيز رامانند هيئت، شيمي، طب، رياضيات و غيره از مسلمانان آموختند و از همان قرون‏اوليه هجري ناگزير شدند براي گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوي آنان روي‏آوردند. دين اسلام وجود خود را به کشورگشايي‏ها و جوانمردي‏هاي بنيان گذارانش‏مديون است؛ در صورتي که مسيحيان به ياري شمشير و تل آتش آيين خود را به‏ديگران تحميل مي‏کنند... پروردگارا! کاش همه ملت‏هاي اروپا ترکان مسلمان راسرمشق قرار مي‏دادند.[16]
نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ايشان گفتار نارواي برخي از کشيشان رانسبت به اسلام که ناشي از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادي احمق مي‏داند:
نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ايشان گفتار نارواي برخي از کشيشان رانسبت به اسلام که ناشي از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادي احمق مي‏داند:
مبلغان مسيحي، فتوحات اسلام و پيشرفت‏هاي علمي و معنوي پيروانش راهماره مسکوت مي‏گذاشتند. زيرا ستون فضايل رقيب موقعيت آنان را متزلزل مي‏کردو براي بدگويان سلاحي جديد پديد مي‏آورد. از اين‏رو بوسوئه اسقف بزرگ پاريس درتاريخ جهاني‏اش محمد و محمديان را فراموش مي‏کند... من و خانم شاتله از تعصب‏احمقانه مسيحيان شکست خورده و مورخان بي‏مايه‏اي که حقايق را واژگون کرده وناروايي‏هاي بسياري به محمد نسبت داده‏اند سخت بيزار شديم.[17]
مبلغان مسيحي، فتوحات اسلام و پيشرفت‏هاي علمي و معنوي پيروانش راهماره مسکوت مي‏گذاشتند. زيرا ستون فضايل رقيب موقعيت آنان را متزلزل مي‏کردو براي بدگويان سلاحي جديد پديد مي‏آورد. از اين‏رو بوسوئه اسقف بزرگ پاريس درتاريخ جهاني‏اش محمد و محمديان را فراموش مي‏کند... من و خانم شاتله از تعصب‏احمقانه مسيحيان شکست خورده و مورخان بي‏مايه‏اي که حقايق را واژگون کرده وناروايي‏هاي بسياري به محمد نسبت داده‏اند سخت بيزار شديم.[17]
به اين ترتيب نهضت علمي اسلام به برکت بعثت، پايه‏گذار تمدن عظيم اسلامي درجهان گرديد.
به اين ترتيب نهضت علمي اسلام به برکت بعثت، پايه‏گذار تمدن عظيم اسلامي درجهان گرديد.
3. ارائه جهان‏بيني توحيدي‏
3. ارائه جهان‏بيني توحيدي‏
ارائه جهان‏بيني توحيدي و سقوط خدايان زر و زور و تزوير از پيامدهاي ديگرمي‏باشد. در آيين شرک، برخي انسان‏ها هستند که مدعي داشتن صفات الهي‏بوده و خود را فعال ما يشاء و مسؤوليت‏ناپذير در برابر عملکرد خويش مي‏دانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بين خالق و مخلوق دانسته وکشيشان نيز با همين تفکّر خود را نمايندگان خداوند در زمين معرفي مي‏کردندبا بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله تمامي اين عقايد شرک‏آلود فروريخت و توحيدي ناب وخالص به بشريت عرضه گرديد. ارائه اين بينش عميق و بسيط در سطح جهان‏برخي از دانشمندان غربي را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب نوشته است:
ارائه جهان‏بيني توحيدي و سقوط خدايان زر و زور و تزوير از پيامدهاي ديگرمي‏باشد. در آيين شرک، برخي انسان‏ها هستند که مدعي داشتن صفات الهي‏بوده و خود را فعال ما يشاء و مسؤوليت‏ناپذير در برابر عملکرد خويش مي‏دانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بين خالق و مخلوق دانسته وکشيشان نيز با همين تفکّر خود را نمايندگان خداوند در زمين معرفي مي‏کردندبا بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله تمامي اين عقايد شرک‏آلود فروريخت و توحيدي ناب وخالص به بشريت عرضه گرديد. ارائه اين بينش عميق و بسيط در سطح جهان‏برخي از دانشمندان غربي را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب نوشته است:
۱۳۵

ویرایش