۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عراق' به 'عراق') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اَصْحابِ رَأْي، عنوان پيروان يكى از دو گرايش اصلى در فقه سدههاي نخستين اسلامى كه مروج كاربرد شيوههاي اجتهاد الرأي در [[استنباط فقهى]] بودهاند. در تاريخ فقه، فقهاي سرزمين [[عراق]] به ويژه فقيه كوفى [[ابوحنيفه]]، به عنوان نماد اين گرايش شناخته مىشدهاند. <ref>ر. ک. [[دانشنامه بزرگ اسلامی]]،ج 9 ص 3597 </ref> | اَصْحابِ رَأْي، عنوان پيروان يكى از دو گرايش اصلى در فقه سدههاي نخستين اسلامى كه مروج كاربرد شيوههاي اجتهاد الرأي در [[استنباط فقهى]] بودهاند. در تاريخ فقه، فقهاي سرزمين [[عراق]] به ويژه فقيه كوفى [[ابوحنیفه|ابوحنيفه]]، به عنوان نماد اين گرايش شناخته مىشدهاند. <ref>ر. ک. [[دانشنامه بزرگ اسلامی]]،ج 9 ص 3597 </ref> | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
اصحاب امام ابو حنيفه نعمان بن ثابت بن المرزبان الكوفى الفارسى هستند. او مسائل فقه «استنباط» كرد و كتب فقه تصنيف كرد و او را شاگردانى چون [[ابو يوسف قاضى]] و [[محمد بن الحسن شيبانى]] و زفر و [[ابو مطيع بلخى]] بود.ايمان به مذهب او اقرار است به زبان، و تصديق به دل و «[[قياس]]» و «[[استحسان]]» و «[[اجتهاد]]» روا دارند. | اصحاب امام ابو حنيفه نعمان بن ثابت بن المرزبان الكوفى الفارسى هستند. او مسائل فقه «استنباط» كرد و كتب فقه تصنيف كرد و او را شاگردانى چون [[ابو يوسف قاضى]] و [[محمد بن الحسن شيبانى]] و زفر و [[ابو مطيع بلخى]] بود.ايمان به مذهب او اقرار است به زبان، و تصديق به دل و «[[قياس]]» و «[[استحسان]]» و «[[اجتهاد]]» روا دارند.فقهاى خراسان كه از اصحاب ابو حنيفه اند، هماهنگ با اصول مذهب سنت و جماعت هستند، اما بعضى از فقهاى عراق در اصول مذهب، گرایش معتزلی دارند و در فروع مذهب با ابو حنیفه هستند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات [[آستان قدس رضوی]]، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 61 همراه با اصلاحات و ویرایش اندک</ref> | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
اصحاب رأی اشخاصی هستند که به عقیدۀ خود و به قیاس عمل میکنند. آن هایی که پس از رحلت [[پیامبر اکرم]] ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از اهل بیت او فاصله گرفتند و خود را از سرچشمۀ | اصحاب رأی اشخاصی هستند که به عقیدۀ خود و به قیاس عمل میکنند. آن هایی که پس از رحلت [[پیامبر اکرم]] ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از اهل بیت او فاصله گرفتند و خود را از سرچشمۀ معارف اسلامی محروم ساختند. این افراد برای پیدا کردن پاسخ مسائل مورد نیاز به [[قرآن]] و [[احادیث]] نقل شده از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مراجعه می کردند و اگر چیزی نمییافتند، به رأی شخصی خود عمل میکردند و آن را به حساب [[اسلام]] میگذاشتند و این روش را «[[اجتهاد]]» مینامیدند و چهبسا دچار اشتباهات و خطاهایی میشدند، ولی با عنوان اجتهاد آن را توجیه میکردند؛ مثلاً [[ابن تیمیه]] که به بسیاری از خطاهای صحابه اعتراف دارد، آنها را از موارد اجتهاد میداند و برای این افراد عذرتراشی میکند.<ref>ابن تیمیه حرّانی، [[منهاج السنة النبویة]]، ج ۳، ص ۱۹ به بعد، مکتبة ابن تیمیّه، قاهره، چاپ دوم، ۱۴۰۹ ق.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[رده: مذاهب کلامی]] | [[رده: مذاهب کلامی]] | ||
[[رده: تاریخ کلام اسلامی]] | [[رده: تاریخ کلام اسلامی]] | ||
<references /> |