۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در این قسمت از مقاله به تاریخچه باده در بین اقوام مختلف پرداخته میگردد. | در این قسمت از مقاله به تاریخچه باده در بین اقوام مختلف پرداخته میگردد. | ||
== باده در مشرق زمین== | |||
در مشرق زمین، باده را از قدیمترین ایام میشناختند و از منشأ افسانهای آن، بیآنکه جنبه شیطانیش بر طبق قرآن<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref> از یاد برود، خاطرات مبهمی در متون و منابع اسلامی محفوظ مانده است. | در مشرق زمین، باده را از قدیمترین ایام میشناختند و از منشأ افسانهای آن، بیآنکه جنبه شیطانیش بر طبق قرآن<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref> از یاد برود، خاطرات مبهمی در متون و منابع اسلامی محفوظ مانده است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۵: | ||
صاحب کتاب الفلاحه (ترجمه ابن وحشیّه) اهمیّت تاک را در هلال خصیب نمایانده و به بادهها و انواع انگوری که در خورِ تهیه بادهاند اشاره کرده است.<ref>کتاب الفلاحة، ترجمه ابن وحشیه، چاپ فواد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۵/۱۹۸۴، ج۵، ص۲۱۸ـ۴۶۵.</ref> | صاحب کتاب الفلاحه (ترجمه ابن وحشیّه) اهمیّت تاک را در هلال خصیب نمایانده و به بادهها و انواع انگوری که در خورِ تهیه بادهاند اشاره کرده است.<ref>کتاب الفلاحة، ترجمه ابن وحشیه، چاپ فواد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۵/۱۹۸۴، ج۵، ص۲۱۸ـ۴۶۵.</ref> | ||
== باده در بین اعراب== | |||
عربهایی که در نواحی کشاورزی مستقر شدند در تاک پروری به معنای واقعی سابقهای نداشتند؛ در واقع، در عربستان دوره جاهلی، تاکستان و خمخانه وجود داشت. | عربهایی که در نواحی کشاورزی مستقر شدند در تاک پروری به معنای واقعی سابقهای نداشتند؛ در واقع، در عربستان دوره جاهلی، تاکستان و خمخانه وجود داشت. | ||
کیفیت باده متوسط بود و حتی بازرگانان یهودی و مسیحی ناگزیر مقادیری از آن را وارد میکردند (پس از ظهور اسلام، بر اثر تحریم شراب، تجارت باده مختص جماعات کلیمی و مسیحی بود) ولی، این نه بدان معنی است که اعراب بادیهنشین باده را نمیشناختهاند؛ (چنانکه شعوبیه القا میکنند)<ref>بشاربن برد، دیوان، قاهره ۱۹۵۰ـ۱۹۵۶، ج۱، ص۳۷۸، بیت ۲.</ref><ref>حسن بن هانی ابونواس، دیوان، قاهره ۱۸۹۸، ص۲۴۴ـ۲۴۵.</ref><ref>ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج۳، ص۲۳۷.</ref><ref>ابن حمدون، تذکره، نسخه خطی کتابخانه راغب استانبول، ش ۱۰۸۳، ج۳، ص۲۸۷.</ref><ref>ابن غرسیه، نوادر المخطوطات، قاهره ۱۹۵۱، ص۲۵۰.</ref>و نه بدین معنی که در بادهنوشی افراط کردهاند.<ref>ابن حاوی، فن الشعر الخمری، بیروت، ص۱۱.</ref> | کیفیت باده متوسط بود و حتی بازرگانان یهودی و مسیحی ناگزیر مقادیری از آن را وارد میکردند (پس از ظهور اسلام، بر اثر تحریم شراب، تجارت باده مختص جماعات کلیمی و مسیحی بود) ولی، این نه بدان معنی است که اعراب بادیهنشین باده را نمیشناختهاند؛ (چنانکه شعوبیه القا میکنند)<ref>بشاربن برد، دیوان، قاهره ۱۹۵۰ـ۱۹۵۶، ج۱، ص۳۷۸، بیت ۲.</ref><ref>حسن بن هانی ابونواس، دیوان، قاهره ۱۸۹۸، ص۲۴۴ـ۲۴۵.</ref><ref>ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج۳، ص۲۳۷.</ref><ref>ابن حمدون، تذکره، نسخه خطی کتابخانه راغب استانبول، ش ۱۰۸۳، ج۳، ص۲۸۷.</ref><ref>ابن غرسیه، نوادر المخطوطات، قاهره ۱۹۵۱، ص۲۵۰.</ref>و نه بدین معنی که در بادهنوشی افراط کردهاند.<ref>ابن حاوی، فن الشعر الخمری، بیروت، ص۱۱.</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۱: | ||
یک آیه از قرآن، به مناسبت یادآوری نعمتهای خدا بر بندگان، اقسام بهرهگیری انسانها را از خرما و انگور با تعبیر «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً و رِزْقاً حسناً» (از میوه درختان خرما و انگور باده و روزی نیکو بر میگیرید) بیان میکند.<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref> | یک آیه از قرآن، به مناسبت یادآوری نعمتهای خدا بر بندگان، اقسام بهرهگیری انسانها را از خرما و انگور با تعبیر «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً و رِزْقاً حسناً» (از میوه درختان خرما و انگور باده و روزی نیکو بر میگیرید) بیان میکند.<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref> | ||
== تفسیر مفسران از آیه== | |||
مفسران در توضیح این آیه، از این نظر که آیا حلّیتِ ساختن باده را قبل از تحریم قطعی آن <ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref>افاده میکرده یا فقط به آنچه عمل میشود نظر داشته است، چند قول دارند: همچنانکه نسبت به زمان نزول آن و معنی مراد «سَکَراً» و تقابل آن با «رزقاً حسناً» و نیز نسبت آیه با آیات دالّ بر تحریم خمر بحثهایی کردهاند. | مفسران در توضیح این آیه، از این نظر که آیا حلّیتِ ساختن باده را قبل از تحریم قطعی آن <ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref>افاده میکرده یا فقط به آنچه عمل میشود نظر داشته است، چند قول دارند: همچنانکه نسبت به زمان نزول آن و معنی مراد «سَکَراً» و تقابل آن با «رزقاً حسناً» و نیز نسبت آیه با آیات دالّ بر تحریم خمر بحثهایی کردهاند. | ||
(از جمله رجوع کنید به طبری، طبرسی، بیضاوی، فخر رازی، آلوسی و طباطبایی ذیل سوره نحل آیه ۶۷؛<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره نحل، آیه ۶۷.</ref><ref>مجمع البیان، ج۶، ص۱۷۵. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۵۰۳. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره نحل، آیه ۶۷.</ref><ref>تفسیر الآلوسی، ج۱۴، ص۱۷۹. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۸۹. </ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref><ref>تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۱. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۵۰۳. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref><ref>تفسیر الألوسی، ج۲، ص۱۲۶. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۹۱. </ref>و آیه تحریم خمر<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره مائده، آیه ۹۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۹. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۳۶۲. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره مائده، آیه ۹۰.</ref><ref>تفسیر الآلوسی، ج۷، ص۱۵. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۱۶. </ref>). | (از جمله رجوع کنید به طبری، طبرسی، بیضاوی، فخر رازی، آلوسی و طباطبایی ذیل سوره نحل آیه ۶۷؛<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره نحل، آیه ۶۷.</ref><ref>مجمع البیان، ج۶، ص۱۷۵. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۵۰۳. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره نحل، آیه ۶۷.</ref><ref>تفسیر الآلوسی، ج۱۴، ص۱۷۹. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۸۹. </ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref><ref>تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۱. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۵۰۳. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref><ref>تفسیر الألوسی، ج۲، ص۱۲۶. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۹۱. </ref>و آیه تحریم خمر<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref><ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل سوره مائده، آیه ۹۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۹. </ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۳۶۲. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل سوره مائده، آیه ۹۰.</ref><ref>تفسیر الآلوسی، ج۷، ص۱۵. </ref><ref>تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۱۶. </ref>). | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۲: | ||
تصریح قرآن بر لزوم اجتناب از بادهنوشی<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref> سبب شده است که حرمت آن نزد مسلمانان از احکام ضروری دین تلقی شود و کسی که آن را حلال بداند کافر به شمار آید؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۷.</ref><ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، بیروت ۱۹۸۱، ج۳، ص۳۷۳.</ref> امّا نسبت به زمان و مراحل این تحریم و نیز مصداقهای باده حرام میان مفسّران و مورخان، همچنانکه در میان فقیهان، اختلاف است. | تصریح قرآن بر لزوم اجتناب از بادهنوشی<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref> سبب شده است که حرمت آن نزد مسلمانان از احکام ضروری دین تلقی شود و کسی که آن را حلال بداند کافر به شمار آید؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۷.</ref><ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، بیروت ۱۹۸۱، ج۳، ص۳۷۳.</ref> امّا نسبت به زمان و مراحل این تحریم و نیز مصداقهای باده حرام میان مفسّران و مورخان، همچنانکه در میان فقیهان، اختلاف است. | ||
== آخرین آیه در تحریم باده== | |||
آیه ۹۰ مائده،<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref> آیه تحریم، قطعاً آخرین آیه درباره باده است و در مدینه در ربیع الاول سال چهارم<ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۶۱ ش، ص۳۴۷</ref> یا اواخر سال پنجم بعد از غزوه احزاب (طبری، ذیل بقره: ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>) یا سال فتح مکه بنابر استنباط ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۸، ص۲۲۴ـ۲۲۵.</ref> نازل شده است. | آیه ۹۰ مائده،<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰. </ref> آیه تحریم، قطعاً آخرین آیه درباره باده است و در مدینه در ربیع الاول سال چهارم<ref>محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران ۱۳۶۱ ش، ص۳۴۷</ref> یا اواخر سال پنجم بعد از غزوه احزاب (طبری، ذیل بقره: ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>) یا سال فتح مکه بنابر استنباط ابن حجر عسقلانی<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۸، ص۲۲۴ـ۲۲۵.</ref> نازل شده است. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۱: | ||
همچنین طبق برخی از نقلها، در آن زمان، در میان مردم مدینه فقط شرابِ خرما رایج بود؛ ولی در چند حدیث نبوی که به مناسبت تحریم باده صادر شده «خمر» به پنج قسم باده اطلاق شده است.<ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، باب ۳۱۲، ص۱۹۸ـ۱۹۹.</ref><ref>مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمد فواد عبدالباقی، استانبول ۱۹۷۳، ج۲، ص۱۵۷۰ـ۱۵۷۲.</ref><ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۳۹۲. </ref> | همچنین طبق برخی از نقلها، در آن زمان، در میان مردم مدینه فقط شرابِ خرما رایج بود؛ ولی در چند حدیث نبوی که به مناسبت تحریم باده صادر شده «خمر» به پنج قسم باده اطلاق شده است.<ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، باب ۳۱۲، ص۱۹۸ـ۱۹۹.</ref><ref>مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمد فواد عبدالباقی، استانبول ۱۹۷۳، ج۲، ص۱۵۷۰ـ۱۵۷۲.</ref><ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۳۹۲. </ref> | ||
== آیه حرمت نماز با حالت مست== | |||
پیش از این آیه، در یک آیه مدنی دیگر <ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> به صراحت از خواندن نماز یا رفتن به مساجد در حال مستی نهی شده بود. | پیش از این آیه، در یک آیه مدنی دیگر <ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> به صراحت از خواندن نماز یا رفتن به مساجد در حال مستی نهی شده بود. | ||
(برای قول دیگر در تفسیر این آیه و مراد از کلمه «سُکاری» رجوع کنید به طبری، طبرسی و حویزی، ذیل آیه؛<ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۲. </ref><ref>تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۸۳. </ref> و نیز اصول کافی <ref>اصول کافی، ج۳، ص۳۷۱، حدیث ۱۵. </ref> و وسائل الشیعه <ref>وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲۸۳. </ref>). | (برای قول دیگر در تفسیر این آیه و مراد از کلمه «سُکاری» رجوع کنید به طبری، طبرسی و حویزی، ذیل آیه؛<ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۹۲. </ref><ref>تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۸۳. </ref> و نیز اصول کافی <ref>اصول کافی، ج۳، ص۳۷۱، حدیث ۱۵. </ref> و وسائل الشیعه <ref>وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲۸۳. </ref>). | ||
صدور این حکم در مدینه و اخباری که در شأن نزول آیه نقل شده است نیز تداول بادهنوشی را در آن زمان نشان میدهد. | صدور این حکم در مدینه و اخباری که در شأن نزول آیه نقل شده است نیز تداول بادهنوشی را در آن زمان نشان میدهد. | ||
== آیه نفع اندک داشتن باده== | |||
آیه ۲۱۹ بقره <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>نیز، که مدنی است، از گناه بزرگ بودن (یا سبب گناه شدنِ) بادهنوشی، به سبب زوال عقل، هر چند ممکن است نفعی اندک داشته باشد، سخن میگوید. | آیه ۲۱۹ بقره <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>نیز، که مدنی است، از گناه بزرگ بودن (یا سبب گناه شدنِ) بادهنوشی، به سبب زوال عقل، هر چند ممکن است نفعی اندک داشته باشد، سخن میگوید. | ||
نظر مشهور مفسّران و نیز برخی روایات بر آن است که آیه اخیر پیش از دو آیه قبلی نازل شده و، بدون افاده تحریم، زمینه اعلام حکم قطعی را، همچنانکه آیه ۴۳ نساء،<ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> فراهم میکرده است.(طبری، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref><ref>تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref>). | نظر مشهور مفسّران و نیز برخی روایات بر آن است که آیه اخیر پیش از دو آیه قبلی نازل شده و، بدون افاده تحریم، زمینه اعلام حکم قطعی را، همچنانکه آیه ۴۳ نساء،<ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> فراهم میکرده است.(طبری، ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref><ref>تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref>). | ||
== نظرات درباره آیات== | |||
به اعتقاد فخر رازی و طباطبایی،<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۹۴. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل آیه.</ref>آیه مذکور با تعبیر «وَ إِثْمُهُا اکبرُ مِنْ نَفْعِهِما» بر حرمت بادهنوشی دلالت داشته است، هر چند عدهای از مسلمانان حکم را تا نزول آیه تحریم کاملاً رعایت نمیکردهاند. | به اعتقاد فخر رازی و طباطبایی،<ref>تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۹۴. </ref><ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ذیل آیه.</ref>آیه مذکور با تعبیر «وَ إِثْمُهُا اکبرُ مِنْ نَفْعِهِما» بر حرمت بادهنوشی دلالت داشته است، هر چند عدهای از مسلمانان حکم را تا نزول آیه تحریم کاملاً رعایت نمیکردهاند. | ||
دلیل بر این ادّعا آیه ۳۳ اعراف <ref>اعراف/سوره۷، آیه۳۳. </ref>است که در آن «إثم» به صراحت و قاطعانه تحریم شده است. | دلیل بر این ادّعا آیه ۳۳ اعراف <ref>اعراف/سوره۷، آیه۳۳. </ref>است که در آن «إثم» به صراحت و قاطعانه تحریم شده است. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۴۷: | ||
همچنانکه برخی از تعبیرات آیات ۹۰ـ۹۳ مائده<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۳. </ref> (مثلاً، فَهَلْ اَنْتُمْ مُنْتَهونَ، لَیْسَ... جَناحٌ فیما' طَعِمُوا إذا مَا اتَّقَوا و ا'مَنُوا) و نیز نقل رازی از ابن عباس حاکی از نزول این آیه در تحریم باده قراینی بر همین معناست. | همچنانکه برخی از تعبیرات آیات ۹۰ـ۹۳ مائده<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۳. </ref> (مثلاً، فَهَلْ اَنْتُمْ مُنْتَهونَ، لَیْسَ... جَناحٌ فیما' طَعِمُوا إذا مَا اتَّقَوا و ا'مَنُوا) و نیز نقل رازی از ابن عباس حاکی از نزول این آیه در تحریم باده قراینی بر همین معناست. | ||
== احادیث در تفسیر آیات== | |||
احادیثی که در کتب حدیثی شیعه در توضیح آیات راجع به باده نقل شده نیز همین نظر را افاده میکند و در عین حال از اعلام تدریجی تحریم به دلیل عدم آمادگی مردم خبر میدهد.<ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۳۹۵. </ref><ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۴۰۶۴۰۷. </ref> | احادیثی که در کتب حدیثی شیعه در توضیح آیات راجع به باده نقل شده نیز همین نظر را افاده میکند و در عین حال از اعلام تدریجی تحریم به دلیل عدم آمادگی مردم خبر میدهد.<ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۳۹۵. </ref><ref>الاصول من الکافی، ج۶، ص۴۰۶۴۰۷. </ref> | ||
== روح مخالفت اسلام با باده== | |||
ذکر نام برخی از صحابه، که از همان آغاز ظهور اسلام باده را بر خود حرام کرده بودند، خود قرینهای است بر نکوهش و نهی از باده در تعالیم اسلام پیش از اعلام قطعی (یا تأکید) حرمت آن. | ذکر نام برخی از صحابه، که از همان آغاز ظهور اسلام باده را بر خود حرام کرده بودند، خود قرینهای است بر نکوهش و نهی از باده در تعالیم اسلام پیش از اعلام قطعی (یا تأکید) حرمت آن. | ||
== علامه و تحریم پیشین باده== | |||
امّا شاهد دیگر طباطبایی بر تحریم پیشین باده، بر اساس روایت ابن هشام<ref>محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفّاری، بیروت ۱۴۰۱، ج۲، ص۲۵ـ۲۸.</ref> درباره اعشی میمون بن قیس که به دلیل شنیدن منع اسلام از بادهگساری از نزدیک مکّه بازگشت تا یک سال بعد اسلام بیاورد ولی مرگ او فرارسید، نمیتواند درست باشد. | امّا شاهد دیگر طباطبایی بر تحریم پیشین باده، بر اساس روایت ابن هشام<ref>محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفّاری، بیروت ۱۴۰۱، ج۲، ص۲۵ـ۲۸.</ref> درباره اعشی میمون بن قیس که به دلیل شنیدن منع اسلام از بادهگساری از نزدیک مکّه بازگشت تا یک سال بعد اسلام بیاورد ولی مرگ او فرارسید، نمیتواند درست باشد. | ||
مرگ اعشی را به سال هفتم ثبت کردهاند و بنابر نقل ابن قتیبه<ref>ابن قتیبه، عیون الاخبار، حسن بن هانی ابونواس، دیوان، قاهره ۱۸۹۸، ص۱۵۴.</ref>آن واقعه بعد از پیمان حدیبیه در راهِ رفتن اعشی به مدینه روی داد. | مرگ اعشی را به سال هفتم ثبت کردهاند و بنابر نقل ابن قتیبه<ref>ابن قتیبه، عیون الاخبار، حسن بن هانی ابونواس، دیوان، قاهره ۱۸۹۸، ص۱۵۴.</ref>آن واقعه بعد از پیمان حدیبیه در راهِ رفتن اعشی به مدینه روی داد. | ||
سهیلی<ref>عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی، الروض الاُنُف، چاپ عبدالرحمن وکیل، ج۳، ص۳۷۸ـ۳۸۰.</ref> نیز اشتباه ابن هشام را نسبت به زمان واقعه، خصوصاً با استناد به نزول آیه تحریم در مدینه و مضمون قصیده اعشی در مدح پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم، یادآوری کرده است. | سهیلی<ref>عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی، الروض الاُنُف، چاپ عبدالرحمن وکیل، ج۳، ص۳۷۸ـ۳۸۰.</ref> نیز اشتباه ابن هشام را نسبت به زمان واقعه، خصوصاً با استناد به نزول آیه تحریم در مدینه و مضمون قصیده اعشی در مدح پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم، یادآوری کرده است. | ||
== نظر علامه در ترتیب آیات حرمت== | |||
طباطبایی همچنین احتمال میدهد که آیه ۴۳ نساء<ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> پیش از آیه ۲۱۹ بقره <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>نازل شده باشد که در این صورت ابتدا از خواندن نماز در حال مستی نهی و سپس حرمت عمومی باده در دو مرحله اعلام شده است. | طباطبایی همچنین احتمال میدهد که آیه ۴۳ نساء<ref>نساء/سوره۴، آیه۴۳. </ref> پیش از آیه ۲۱۹ بقره <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref>نازل شده باشد که در این صورت ابتدا از خواندن نماز در حال مستی نهی و سپس حرمت عمومی باده در دو مرحله اعلام شده است. | ||
== قول طبری در آیات== | |||
قول دیگری هم که طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref> ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref> بدان اشاره کرده در خور ذکر است: | قول دیگری هم که طبری<ref>طبری، تفسیر طبری، ذیل آیه.</ref> ذیل سوره بقره، آیه ۲۱۹ <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۱۹. </ref> بدان اشاره کرده در خور ذکر است: | ||
با نزول این آیه، مسلمانان بادهنوشی را رها کردند؛ سپس با نزول آیه ۶۷ نحل<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref> به آن رو آوردند؛ و با نزول آیات ۹۰ و ۹۱ مائده<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref> کاملاً از آن دست کشیدند. | با نزول این آیه، مسلمانان بادهنوشی را رها کردند؛ سپس با نزول آیه ۶۷ نحل<ref>نحل/سوره۱۶، آیه۶۷. </ref> به آن رو آوردند؛ و با نزول آیات ۹۰ و ۹۱ مائده<ref>مائده/سوره۵، آیه۹۰۹۱. </ref> کاملاً از آن دست کشیدند. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۶۹: | ||
دیگر اینکه، بنابر قول اخیر، همچنانکه بنابر این نظر که پیش از نزول آیه تحریم، بادهنوشی اباحه شرعی داشته، بعضی آیات درباره خمر، ناسخ بعضی دیگر است. | دیگر اینکه، بنابر قول اخیر، همچنانکه بنابر این نظر که پیش از نزول آیه تحریم، بادهنوشی اباحه شرعی داشته، بعضی آیات درباره خمر، ناسخ بعضی دیگر است. | ||
== نظر عسقلانی== | |||
ابن حجر عسقلانی،<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۱۰، ص۳۲.</ref> پس از نقل قول نووی در شرح صحیح مسلم<ref>محیی الدین نَوَوی، شرح صحیح المسلم، بیروت ۱۴۰۷، ج۱۳، ص۱۵۵، ضمن توضیح حدیث ۱۹۷۹.</ref> مبنی بر انکار قاطعانه حرمت خمر از آغاز ظهور اسلام و همچنین پس از اشاره به اختلاف علما بر سر اباحه اصلی یا شرعیِ نوشیدن باده پیش از تحریم، قول به اباحه اصلی را، از جهت عدم اعلام حرمت بادهنوشی، ترجیح میدهد. | ابن حجر عسقلانی،<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۱۰، ص۳۲.</ref> پس از نقل قول نووی در شرح صحیح مسلم<ref>محیی الدین نَوَوی، شرح صحیح المسلم، بیروت ۱۴۰۷، ج۱۳، ص۱۵۵، ضمن توضیح حدیث ۱۹۷۹.</ref> مبنی بر انکار قاطعانه حرمت خمر از آغاز ظهور اسلام و همچنین پس از اشاره به اختلاف علما بر سر اباحه اصلی یا شرعیِ نوشیدن باده پیش از تحریم، قول به اباحه اصلی را، از جهت عدم اعلام حرمت بادهنوشی، ترجیح میدهد. | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۰۸: | ||
در فقه، گذشته از تصریح بر حرمت نوشیدن باده، مباحث دیگری ـ مانند مصادیق و اقسام باده از نظر احکام شرعی، نوشیدن باده در ضرورت یا در حالت تشنگی شدید و دسترسی نداشتن به آب، استفاده از باده برای درمان بیماریها، خرید و فروش باده یا مواد اولیّه آن برای تهیه باده، همکاری در ساختن باده، حد شرعی بادهگساری و یا بادهنوشی، پاکی و ناپاکی باده و مالیّت آن ـ مطرح شده است. | در فقه، گذشته از تصریح بر حرمت نوشیدن باده، مباحث دیگری ـ مانند مصادیق و اقسام باده از نظر احکام شرعی، نوشیدن باده در ضرورت یا در حالت تشنگی شدید و دسترسی نداشتن به آب، استفاده از باده برای درمان بیماریها، خرید و فروش باده یا مواد اولیّه آن برای تهیه باده، همکاری در ساختن باده، حد شرعی بادهگساری و یا بادهنوشی، پاکی و ناپاکی باده و مالیّت آن ـ مطرح شده است. | ||
== حرمت عموم مسکرات== | |||
هر چند در قرآن فقط بر حرمت خمر (به معنای شراب انگور بنابر مشهور) تصریح شده است، فقها ـ به دلیل چند حدیث (مثلاً حدیثی که در آن، علاوه بر شراب انگور، شراب خرما و گندم و جو و عسل نیز خمر نامیده شده است؛ یا حدیثی که خمر را نه به دلیل نام به جهت اثر آن حرام میداند<ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، ص۱۹۸.</ref><ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، ص۲۰۱.</ref><ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۱۲. </ref> و یک قرینه<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۸، ص۲۲۳.</ref>ـ این حکم را به تمام اقسام باده تعمیم دادهاند. | هر چند در قرآن فقط بر حرمت خمر (به معنای شراب انگور بنابر مشهور) تصریح شده است، فقها ـ به دلیل چند حدیث (مثلاً حدیثی که در آن، علاوه بر شراب انگور، شراب خرما و گندم و جو و عسل نیز خمر نامیده شده است؛ یا حدیثی که خمر را نه به دلیل نام به جهت اثر آن حرام میداند<ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، ص۱۹۸.</ref><ref>محمدبن اسماعیل بخاری، الجامع الصحیح، بیروت ۱۴۰۷، ج۷، ص۲۰۱.</ref><ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۱۲. </ref> و یک قرینه<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت ۱۴۰۲، ج۸، ص۲۲۳.</ref>ـ این حکم را به تمام اقسام باده تعمیم دادهاند. | ||
== حرمت مسکر در هر حال== | |||
همچنین، براساس حدیث «ما اَسْکَرَ کَثیرُهُ فَقَلیلُهُ حَرامٌ» (هر چیزی که مقدار زیاد آن مست میکند اندکش نیز حرام است)،<ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۰۸۴۱۱. </ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۶.</ref> نوشیدن باده را، حتی اگر به مستی نینجامد، همچنانکه به کار بردن آن را به صورتهای دیگر، (مثلاً برای احتقان و بستن زخم رجوع کنید به جواهر الکلام<ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۰ </ref>)، حرام دانستهاند. | همچنین، براساس حدیث «ما اَسْکَرَ کَثیرُهُ فَقَلیلُهُ حَرامٌ» (هر چیزی که مقدار زیاد آن مست میکند اندکش نیز حرام است)،<ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۰۸۴۱۱. </ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۶.</ref> نوشیدن باده را، حتی اگر به مستی نینجامد، همچنانکه به کار بردن آن را به صورتهای دیگر، (مثلاً برای احتقان و بستن زخم رجوع کنید به جواهر الکلام<ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۰ </ref>)، حرام دانستهاند. | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۱۸: | ||
ابوحنیفه در تعریف «خمر» نیز، بر خلاف دیگران، علاوه بر گیرایی (اشتداد) و تولید مستی (اِسکار)، کف کردن (اِزْباد) را شرط کرده است.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۲.</ref><ref>الخلاف، ج۲، ص۴۷۴. </ref> | ابوحنیفه در تعریف «خمر» نیز، بر خلاف دیگران، علاوه بر گیرایی (اشتداد) و تولید مستی (اِسکار)، کف کردن (اِزْباد) را شرط کرده است.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۲.</ref><ref>الخلاف، ج۲، ص۴۷۴. </ref> | ||
== تعریف و ملاک اِسکار== | |||
در تعریف «اِسکار» نیز فقها به عوارضی چون زوال عقل و هذیان گویی اشاره کردهاند؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶ ص۱۴۹.</ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۸.</ref>اما به اعتقاد نجفی<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۱۳. </ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۹. </ref> تشخیص این امر مبتنی بر عرف است، همچنانکه ملاک در تولید مستی مزاجهای معتدل است نه مزاجهای سریع الانفعال یا برعکس.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۱۲. </ref> | در تعریف «اِسکار» نیز فقها به عوارضی چون زوال عقل و هذیان گویی اشاره کردهاند؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶ ص۱۴۹.</ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۸.</ref>اما به اعتقاد نجفی<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۱۳. </ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۹. </ref> تشخیص این امر مبتنی بر عرف است، همچنانکه ملاک در تولید مستی مزاجهای معتدل است نه مزاجهای سریع الانفعال یا برعکس.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۱۲. </ref> | ||
== نجاست باده== | |||
اکثر فقها بر نجاست باده فتوا دادهاند و حتی، بنابر ادّعای برخی، میان حرمت و نجاست باده ملازمه هست. | اکثر فقها بر نجاست باده فتوا دادهاند و حتی، بنابر ادّعای برخی، میان حرمت و نجاست باده ملازمه هست. | ||
با اینهمه، رجالی از امامیه، چون محقق اردبیلی و فاضل سبزواری و صاحب مدارک،<ref>الحدائق الناظرة، ج۵، ص۱۰۵. </ref><ref>احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة، ج۱، ص۳۰۸ـ۳۱۱.</ref>و برخی از فقهای عامه این ملازمه را نپذیرفتهاند.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۳. </ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۱، ص۱۵۱</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۸.</ref> | با اینهمه، رجالی از امامیه، چون محقق اردبیلی و فاضل سبزواری و صاحب مدارک،<ref>الحدائق الناظرة، ج۵، ص۱۰۵. </ref><ref>احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة، ج۱، ص۳۰۸ـ۳۱۱.</ref>و برخی از فقهای عامه این ملازمه را نپذیرفتهاند.<ref>جواهر الکلام، ج۶، ص۳. </ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۱، ص۱۵۱</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۸.</ref> | ||
== عدم مالیت باده== | |||
بر مالیّت نداشتن باده و در نتیجه، [۹۹] خرید و فروش و عدم ضَمان نسبت به اتلاف آن، (جز درباره اهل ذمه و نیز نسبت به بادهای که به قصد تهیه سرکه فراهم شده باشد.)<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۵، ص۷۱۴.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۵، ص۷۴۵.</ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۴.</ref> نیز اکثر فقها فتوا دادهاند. <ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۳، ص۲۵۲۲.</ref><ref>، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۰. </ref> | بر مالیّت نداشتن باده و در نتیجه، [۹۹] خرید و فروش و عدم ضَمان نسبت به اتلاف آن، (جز درباره اهل ذمه و نیز نسبت به بادهای که به قصد تهیه سرکه فراهم شده باشد.)<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۵، ص۷۱۴.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۵، ص۷۴۵.</ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۴.</ref> نیز اکثر فقها فتوا دادهاند. <ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۳، ص۲۵۲۲.</ref><ref>، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۰. </ref> | ||
== فروش انگور به قصد تهیه باده== | |||
همچنین فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه باده، چنانکه اشاره رفت، حرام و معامله باطل است؛ ولی در حرمت یا کراهیت فروش آن به کسی که باده میسازد، همچنانکه در صحت و فساد معامله بر فرض تحریم، نظر فقها یکسان نیست.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۳۴.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۱۸۶.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۴۷۰ـ۴۷۱.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۵۱۲.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۰۳۳. </ref><ref>المکاسب، ج۱، ص۱۲۳. </ref> | همچنین فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه باده، چنانکه اشاره رفت، حرام و معامله باطل است؛ ولی در حرمت یا کراهیت فروش آن به کسی که باده میسازد، همچنانکه در صحت و فساد معامله بر فرض تحریم، نظر فقها یکسان نیست.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۳۴.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۱۸۶.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۴۷۰ـ۴۷۱.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۴، ص۵۱۲.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۲۲، ص۳۰۳۳. </ref><ref>المکاسب، ج۱، ص۱۲۳. </ref> | ||
== کاربرد باده برای درمان== | |||
کاربرد باده برای درمان، چه به صورت نوشیدن و چه به صورتهای دیگر، مگر در وقت ضرورت، بنابر اکثر مذاهب، جایز نیست. | کاربرد باده برای درمان، چه به صورت نوشیدن و چه به صورتهای دیگر، مگر در وقت ضرورت، بنابر اکثر مذاهب، جایز نیست. | ||
(حدیث نبوی:اِنَّ اللّهَ لَمْ یَجْعَلْ شِفاءَکُمْ فیما' حَرَّم عَلَیْکُم؛ و مشابهات آن رجوع کنید به اصول کافی؛<ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۱۳۴۱۵. </ref> الفقه الاسلامی و ادلّته زحیلی؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۶، ۱۶۲</ref> جواهر الکلام<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۴۴۴۴۴۷. </ref>). | (حدیث نبوی:اِنَّ اللّهَ لَمْ یَجْعَلْ شِفاءَکُمْ فیما' حَرَّم عَلَیْکُم؛ و مشابهات آن رجوع کنید به اصول کافی؛<ref>اصول کافی، ج۶، ص۴۱۳۴۱۵. </ref> الفقه الاسلامی و ادلّته زحیلی؛<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۶، ۱۶۲</ref> جواهر الکلام<ref>جواهر الکلام، ج۳۶، ص۴۴۴۴۴۷. </ref>). | ||
خط ۲۵۸: | خط ۲۳۸: | ||
ابوحنیفه این حکم را بر برخی از اقسام باده، از جمله شراب مثلّث (طلاء) و شراب جمهوری، جاری نمیداند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۴ـ۱۵۵.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۵.</ref> | ابوحنیفه این حکم را بر برخی از اقسام باده، از جمله شراب مثلّث (طلاء) و شراب جمهوری، جاری نمیداند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۴ـ۱۵۵.</ref><ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۵.</ref> | ||
== حد برای مصرف کننده باده== | |||
نوشیدن باده با چند شرط عام (مثلاً اختیار و بلوغ و عقل) و چند شرط خاص (مثلاً آگاهی از حرمت باده) مستوجب حد میشود، اگر چه مستی نیاورد.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۰.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۹. </ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۵.</ref> | نوشیدن باده با چند شرط عام (مثلاً اختیار و بلوغ و عقل) و چند شرط خاص (مثلاً آگاهی از حرمت باده) مستوجب حد میشود، اگر چه مستی نیاورد.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۰.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۹. </ref><ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۵.</ref> | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۴۵: | ||
درباره حدِ نوشیدن باده نیز، بهجز شافعی که به چهل ضربه تازیانه فتوا داده، فقها هشتاد ضربه را بعد از بازگشت حالت عادی لازم دانستهاند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۹.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۶۴۶۴. </ref><ref>الخلاف، ج۵، ص۴۹۰. </ref> | درباره حدِ نوشیدن باده نیز، بهجز شافعی که به چهل ضربه تازیانه فتوا داده، فقها هشتاد ضربه را بعد از بازگشت حالت عادی لازم دانستهاند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۵۹.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۶۴۶۴. </ref><ref>الخلاف، ج۵، ص۴۹۰. </ref> | ||
== راههای اثبات بادهنوشی== | |||
درباره راههای اثبات بادهنوشی نیز فقها بحث کردهاند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۷ـ۱۶۸.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۵ </ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۶۲۴۶۳. </ref><ref>محمدبن حسن طوسی، الخلاف فی الفقه، تهران ۱۳۸۲، ج۲، ص۴۹۱ـ۴۹۲.</ref> | درباره راههای اثبات بادهنوشی نیز فقها بحث کردهاند.<ref>وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴، ج۶، ص۱۶۷ـ۱۶۸.</ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۵۵ </ref><ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۶۲۴۶۳. </ref><ref>محمدبن حسن طوسی، الخلاف فی الفقه، تهران ۱۳۸۲، ج۲، ص۴۹۱ـ۴۹۲.</ref> | ||
== وظیفه محتسب درباره باده== | |||
همچنانکه وظایف محتسب را در برخورد با بادهنوشان و کسانی که آشکارا باده را عرضه میکنند تعیین کردهاند.<ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۴ـ۸۸.</ref><ref>محمدبن محمد غزالی، احیاءِ علوم الدین، بیروت ۱۴۰۶، ج۲، ص۳۶۶.</ref> | همچنانکه وظایف محتسب را در برخورد با بادهنوشان و کسانی که آشکارا باده را عرضه میکنند تعیین کردهاند.<ref>ابن اخوه، معالم القربه فی احکام الحسبه، مصر ۱۹۷۶، ص۸۴ـ۸۸.</ref><ref>محمدبن محمد غزالی، احیاءِ علوم الدین، بیروت ۱۴۰۶، ج۲، ص۳۶۶.</ref> | ||