confirmed
۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
نوشته اند: خاندان غلام احمد از بازماندگان امير برلاس عموى امير تيمور گورگانى هستند. هنگامى كه امير تيمور ايالت كش را كه در تحت حكومت عمويش بود به تصرف خويش در آورد اين خاندان به [[خراسان]] مهاجرت كردند و تا اواخر قرن دهم هجرى يا 16 ميلادى در خراسان بسر مى بردند. در اين قرن آن سرزمين را ترك کرده وارد هندوستان شدند. رئيس اين خانواده كه هادى بيك نام داشت دهكده اى به نام اسلامپور (اسلام شهر) بنا نهاد.اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان [[مغول]] هند مقام و منزلتى يافتند، اين خاندان در شهرستان قاديان واقع در ناحيه گورداسپور در پنجاب اقامت گزيدند. پدر غلام احمد، ميرزا غلام مرتضى نام داشت.غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قاديان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصيلات اسلامى به جاى آن كه حرفه پدر را دنبال كند و حكيم (طبيب) گردد وارد خدمت دولت انگليس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سيالكوت مشغول كار بود، از آن پس از خدمت دولتى كناره گرفت و در زادگاه خود قاديان گوشه گيرى اختيار كرد و در حدود چهل سالگى (1880 م) كتاب مذهبى خود را كه «براهين احمديه» نام دارد منتشر كرد كه با حسن استقبال مردم روبرو شد.در حدود پنجاه سالگى به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوى كرد كه از جانب خدا به او [[وحى]] مى رسد و اجازه دارد بيعت بپذيرد.در سال 1904 كه خود را [[مسيح]] و [[مهدى موعود]] و [[تاراكريشنا]] خواند. | نوشته اند: خاندان غلام احمد از بازماندگان امير برلاس عموى امير تيمور گورگانى هستند. هنگامى كه امير تيمور ايالت كش را كه در تحت حكومت عمويش بود به تصرف خويش در آورد اين خاندان به [[خراسان]] مهاجرت كردند و تا اواخر قرن دهم هجرى يا 16 ميلادى در خراسان بسر مى بردند. در اين قرن آن سرزمين را ترك کرده وارد هندوستان شدند. رئيس اين خانواده كه هادى بيك نام داشت دهكده اى به نام اسلامپور (اسلام شهر) بنا نهاد.اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان [[مغول]] هند مقام و منزلتى يافتند، اين خاندان در شهرستان قاديان واقع در ناحيه گورداسپور در پنجاب اقامت گزيدند. پدر غلام احمد، ميرزا غلام مرتضى نام داشت.غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قاديان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصيلات اسلامى به جاى آن كه حرفه پدر را دنبال كند و حكيم (طبيب) گردد وارد خدمت دولت انگليس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سيالكوت مشغول كار بود، از آن پس از خدمت دولتى كناره گرفت و در زادگاه خود قاديان گوشه گيرى اختيار كرد و در حدود چهل سالگى (1880 م) كتاب مذهبى خود را كه «براهين احمديه» نام دارد منتشر كرد كه با حسن استقبال مردم روبرو شد.در حدود پنجاه سالگى به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوى كرد كه از جانب خدا به او [[وحى]] مى رسد و اجازه دارد بيعت بپذيرد.در سال 1904 كه خود را [[مسيح]] و [[مهدى موعود]] و [[تاراكريشنا]] خواند.وى مى گفت كه حضرت مسيح را به دار نیاویختند، بلكه او از دست دشمنان گريخته و به هند سفر كرد و در [[كشمير]] اقامت نمود و به تعليم [[انجيل]] پرداخت و پس از صد و بيست سال عمر در گذشت و در «سرىناگر» به خاك سپرده شد و مرقد او امروز به قبر يوذاسف مشهور است.غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت و پيروان او شخصى را به نام مولوى نور الدين به جانشينى او برگزيدند و پس از چندى پسر بيست و پنجساله اش ميرزا بشير الدين محمود احمد را بعنوان خليفه المسيح الثانى انتخاب كردند. وى چهل سال خلافت كرد و نظام نوينى بدان مذهب داد. | ||
وى مى گفت كه حضرت مسيح را به دار نیاویختند، بلكه او از دست دشمنان گريخته و به هند سفر كرد و در [[كشمير]] اقامت نمود و به تعليم [[انجيل]] پرداخت و پس از صد و بيست سال عمر در گذشت و در «سرىناگر» به خاك سپرده شد و مرقد او امروز به قبر يوذاسف مشهور است. | |||
غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت و پيروان او شخصى را به نام مولوى نور الدين به جانشينى او برگزيدند و پس از چندى پسر بيست و پنجساله اش ميرزا بشير الدين محمود احمد را بعنوان خليفه المسيح الثانى انتخاب كردند. وى چهل سال خلافت كرد و نظام نوينى بدان مذهب داد. | |||
==عقاید== | ==عقاید== |