۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==سفر به فاس== | ==سفر به فاس== | ||
وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان عثمانی به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در فاس دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. </ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان [[عثمانی]] به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در [[فاس]] دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. </ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
==آشنا به طریقه های زمان خود== | ==آشنا به طریقه های زمان خود== | ||
تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم شاذلیـه به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref> | تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم [[شاذلیـه]] به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref> | ||
==مریدان== | ==مریدان== | ||
تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آنها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان میتوان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. <ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۴-۵، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> اما حاجعلی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهمترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و | تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آنها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان میتوان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. <ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۴-۵، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> اما حاجعلی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهمترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و [[سودان]]، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید. پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهدهدار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانهای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفهای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت میرسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. <ref>گاهشمار رویدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه، مؤسسۀ مطالعات تاریخ خاورمیانه، ج۱، ص۱۱۷، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref> | ||
محمد حفیظ (د ۱۲۳۵ق) از دیگر مریدان تجانی بود که به عنوان خلیفۀ او در موریتانی انتخاب گردید و این طریقه را در جنوب مغرب گسترش داد. <ref>علال فاسی، التصوف الاسلامی فی المغرب، ج۱، ص۱۰۹، رباط، ۱۹۹۸م.</ref> اما در اواخر سدۀ ۱۳ق شریف الاحذر، یکی از خلیفههای این منطقه، مبانی اصلاح نوینی را مطرح ساخت که توسط شاگردش یعنی شیخ حملّه (د ۱۳۶۱ق/ ۱۹۴۲م) مورد تأکید قرار گرفت. اختلاف آنها با دیگران بر سر شمار اذکار و اوراد بود و این اختلافات سرانجام به انشعاب فرقۀ حملّیه انجامید. این طریقه علاوه بر موریتانی و ولتای شمالی، در | |||
محمد حفیظ (د ۱۲۳۵ق) از دیگر مریدان تجانی بود که به عنوان خلیفۀ او در [[موریتانی]] انتخاب گردید و این طریقه را در جنوب مغرب گسترش داد. <ref>علال فاسی، التصوف الاسلامی فی المغرب، ج۱، ص۱۰۹، رباط، ۱۹۹۸م.</ref> اما در اواخر سدۀ ۱۳ق شریف الاحذر، یکی از خلیفههای این منطقه، مبانی اصلاح نوینی را مطرح ساخت که توسط شاگردش یعنی شیخ حملّه (د ۱۳۶۱ق/ ۱۹۴۲م) مورد تأکید قرار گرفت. اختلاف آنها با دیگران بر سر شمار اذکار و اوراد بود و این اختلافات سرانجام به انشعاب فرقۀ [[حملّیه]] انجامید. این طریقه علاوه بر موریتانی و ولتای شمالی، در [[سنگال]]، [[نیجر]] و [[گینه]] نیز پیروانی دارد. | |||
=مهمترین رهبر شاخۀ سودانی= | =مهمترین رهبر شاخۀ سودانی= | ||
حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهمترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در حجاز و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار فرانسه و تصورات موعود باورانهای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و | حاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهمترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در [[حجاز]] و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار [[فرانسه]] و تصورات موعود باورانهای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و حرکت های نظامی چندی را سامان دهد. حاج عمر حکومتی به نام «توکولور» را در سودان غربی، نیجریه، گینه و [[مالی]] به وجود آورد و پس از وی فرزندش یعنی احمد شیخ (ه م) یا احمدو سیکو حکومت او را در دست گرفت. طومار ۳۰ سالۀ این جنبش با حملۀ فرانسوی ها درهم پیچیده شد، اما طی آن بسیاری از غیرمسلمانان سرزمین هوسا به وسیلۀ طریقۀ تیجانیه با [[اسلام]] آشنا شدند. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۲۰، قاهره، ۱۹۵۷م.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> به دنبال این حرکت، محمدالامین (ممدولمین، د ۱۳۰۵ق) خود را جانشین حاج عمر معرفی کرد و مدعی زعامت تیجانیه در غرب افریقا گردید. پس از وی، الفا هاشم (د ۱۳۴۹ق)، برادرزادۀ عمر تال نیز همین داعیه را در قلمرو احمدو مطرح کرد. این روند با ظهور فردی از شاخۀ تماسینی تیجانیه به نام عمر جنبو (د ۱۳۳۶ق) تداوم یافت. او این طریقه را در کردفان و دارفور تقویت کرد. <ref>نعوم شقیر، جغرافیة و تاریخ السودان، ج۱، ص۱۶۵، بیروت، ۱۹۷۲م.</ref> محمد المختار (د ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۲م) نیز که خود شاگرد یکی از مریدان تجانی به نام محمدالسقاف بود، طریقۀ تیجانیه را در مصر و افریقای شرقی گسترش داد. به رغم فضای نامساعدی که در این ناحیه وجود داشت، فعالیتهای او توسط عبدالمؤمن بن احمد بن سلامه (د ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م) دنبال گردید. | ||
دیگر رهبران== | دیگر رهبران== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
==توسل به اولیا== | ==توسل به اولیا== | ||
شیخ احمد تجانی بنیانگذار طریقۀ تیجانیه بر آن باور بود که ارتباط معنوی انسان با خداوند میتواند به واسطۀ اولیای الٰهی صورت پذیرد. از اینرو، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مرکز توجه این طریقه قرار دارد و ذکر صلوات بر او بسیار مهم است. به همین ترتیب، اهل بیت (علیهالسلام) و اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار مورد احترام و محبتاند. از نظر تجانی، بهترین راه کسب فیض یا همان توفیق نجات، متوسل شدن به اولیای الٰهی است، زیرا ایشان وسیلۀ وحدت مرید با خداوند، و عامل فنای وی هستند. البته داعیۀ خاتمیت تجانی اقتضای آن داشت که طریقۀ وی نیز برترین طریقه به شمار آید و مشایخ آن بر سایر شیوخ اولویت داشته باشند. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۷-۸، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۷، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> مکاشفات شخص تجانی و رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب یا بیداری، مبانی اصلی این نظریه بودند. او مدعی بود که از همین طریق، اوراد و اذکار خاصی را بیواسطه از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرا میگیرد و بر این اساس، خود را قطب مکتوم و سیدالاولیاء معرفی نمود. البته بعدها لقب خاتمالاولیاء نیز به لقبهای دیگر او افزوده شد که گمان میرود برگرفته از آثار ابن عربی باشد، زیرا گسترۀ متنوعی از اصطلاحات ویژۀ ابن عربی در آثار تجانی یافت میشود. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۷، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۹۶، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۳، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۰-۲۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | شیخ احمد تجانی بنیانگذار طریقۀ تیجانیه بر آن باور بود که ارتباط معنوی انسان با [[خداوند]] میتواند به واسطۀ اولیای الٰهی صورت پذیرد. از اینرو، [[پیامبر]] اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مرکز توجه این طریقه قرار دارد و ذکر صلوات بر او بسیار مهم است. به همین ترتیب، [[اهل بیت]] (علیهالسلام) و [[اصحاب پیامبر]] (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار مورد احترام و محبتاند. از نظر تجانی، بهترین راه کسب فیض یا همان توفیق نجات، متوسل شدن به اولیای الٰهی است، زیرا ایشان وسیلۀ وحدت مرید با خداوند، و عامل فنای وی هستند. البته داعیۀ خاتمیت تجانی اقتضای آن داشت که طریقۀ وی نیز برترین طریقه به شمار آید و مشایخ آن بر سایر شیوخ اولویت داشته باشند. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۷-۸، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۷، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> مکاشفات شخص تجانی و رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب یا بیداری، مبانی اصلی این نظریه بودند. او مدعی بود که از همین طریق، اوراد و اذکار خاصی را بیواسطه از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرا میگیرد و بر این اساس، خود را قطب مکتوم و سیدالاولیاء معرفی نمود. البته بعدها لقب خاتمالاولیاء نیز به لقبهای دیگر او افزوده شد که گمان میرود برگرفته از آثار ابن عربی باشد، زیرا گسترۀ متنوعی از اصطلاحات ویژۀ ابن عربی در آثار تجانی یافت میشود. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۷، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).</ref><ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۹۶، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۳، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۰-۲۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
محوریت نقش اولیا در این طریقه سبب شد تا سنت زیارت نیز در میان آنان رواج یابد، و این امر به نوبۀ خود موجب گردید که مزار اغلب شیوخ تیجانیه تبدیل به زیارتگاه شود و دیگر آنکه، سنت «پرسه و سیاحت» که اغلب به منظور دیدار دیگر مشایخ انجام میگیرد، در این طریقه رونق یابد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۵۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۹، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref> | محوریت نقش اولیا در این طریقه سبب شد تا سنت زیارت نیز در میان آنان رواج یابد، و این امر به نوبۀ خود موجب گردید که مزار اغلب شیوخ تیجانیه تبدیل به زیارتگاه شود و دیگر آنکه، سنت «پرسه و سیاحت» که اغلب به منظور دیدار دیگر مشایخ انجام میگیرد، در این طریقه رونق یابد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۵۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۹، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref> | ||