۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=معنای لغوی= | =معنای لغوی= | ||
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر؛ ابن منظور در لسان العرب میگوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع.»[۱][۲] | شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر؛ ابن منظور در لسان العرب میگوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه، و کل قوم أمرهم واحد یتبع بعضهم رأی بعض هم شیع.»[۱][۲] | ||
=معنای اصطلاحی= | =معنای اصطلاحی= | ||
و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی(علیهالسلام) معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)از طریق نص شرعی تعیین میشود، و امامت حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.[۳][۴] | و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی(علیهالسلام) معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)از طریق نص شرعی تعیین میشود، و امامت حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.[۳][۴] | ||
اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی (علیهالسلام) نخست، از طرف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعددی که از آن حضرت روایت شده، مطرح شده است. چنان که سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و علی (علیهالسلام) روایت کرده که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)در تفسیر آیه «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّه» [۵] اشاره به علی (علیهالسلام) کرده و فرمودهاند: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهید بود.»[۶][۷] | اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی (علیهالسلام) نخست، از طرف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعددی که از آن حضرت روایت شده، مطرح شده است. چنان که سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و علی (علیهالسلام) روایت کرده که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)در تفسیر آیه «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّه» [۵] اشاره به علی (علیهالسلام) کرده و فرمودهاند: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهید بود.»[۶][۷] | ||
=فرقه های شیعه= | =فرقه های شیعه= | ||
در تاریخ شیعه، فرقههایی پدید آمده است، که بسیاری از آنها منقرض شدهاند، و بحث درباره آنها فایده چندانی ندارد. فرقههای اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از: شیعه اثنا عشریه، شیعه زندیه، و شیعه اسماعیلیه. | در تاریخ شیعه، فرقههایی پدید آمده است، که بسیاری از آنها منقرض شدهاند، و بحث درباره آنها فایده چندانی ندارد. فرقههای اصلی شیعه که هم اکنون نیز موجودند عبارتند از: شیعه اثنا عشریه، شیعه زندیه، و شیعه اسماعیلیه. | ||
=وجه تسمیه= | =وجه تسمیه= | ||
اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنا عشریه تشکیل میدهد،از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)را دوازده نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند. | اکثریت شیعه، را شیعه امامیه یا اثنا عشریه تشکیل میدهد،از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)را دوازده نفر میدانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شدهاند. | ||
شیعه اثنا عشریه بر مسئله امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی میداند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان امام حسین میداند. با توجه به این عقاید ویژه درباره امامت، شیعه اثنا عشریه به «امامیه» شهرت یافته است. | شیعه اثنا عشریه بر مسئله امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی میداند. و از طرفی، امامت را، پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان امام حسین میداند. با توجه به این عقاید ویژه درباره امامت، شیعه اثنا عشریه به «امامیه» شهرت یافته است. | ||
خط ۲۶: | خط ۱۸: | ||
=امامان شیعه= | =امامان شیعه= | ||
نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه شیعه در احادیثی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از: | نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه شیعه در احادیثی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از: | ||
۱ـ علی بن ابی طالب (علیهالسلام) ۲ـ حسن بن علی (علیهالسلام) ۳ـ حسین بن علی (علیهالسلام) ۴ـ علی بن حسین (علیهالسلام) (امام سجاد) ۵ـ محمد بن علی (امام باقر (علیهالسلام) ۶ـ جعفر بن محمد (امام صادق (علیهالسلام) ۷ـ موسی بن جعفر (امام کاظم (علیهالسلام) ۸ـ علی بن موسی (امام رضا (علیهالسلام) ۹ـ محمد بن علی (امام جواد (علیهالسلام) ۱۰ـ علی بن محمد (امام هادی (علیهالسلام) ۱۱ـ حسن بن علی (امام عسکری (علیهالسلام) ۱۲ـ حجه بن الحسن مهدی موعود (عج). | |||
۱ـ علی بن ابی طالب (علیهالسلام) | |||
۲ـ حسن بن علی (علیهالسلام) ۳ـ حسین بن علی (علیهالسلام) ۴ـ علی بن حسین (علیهالسلام) (امام سجاد) ۵ـ محمد بن علی (امام باقر (علیهالسلام) ۶ـ جعفر بن محمد (امام صادق (علیهالسلام) ۷ـ موسی بن جعفر (امام کاظم (علیهالسلام) ۸ـ علی بن موسی (امام رضا (علیهالسلام) ۹ـ محمد بن علی (امام جواد (علیهالسلام) ۱۰ـ علی بن محمد (امام هادی (علیهالسلام) ۱۱ـ حسن بن علی (امام عسکری (علیهالسلام) ۱۲ـ حجه بن الحسن مهدی موعود (عج). | |||
=تاریخ پیدایش تشیّع= | =تاریخ پیدایش تشیّع= | ||
گر چه، در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)درباره پارهای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد[۹]، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقههای مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. | گر چه، در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)درباره پارهای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد[۹]، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقههای مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. | ||
یک دسته معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه، اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده شیعه ـ خصوصاً شیعه امامیه ـ در مسئله امامت است. | یک دسته معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه، اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده شیعه ـ خصوصاً شیعه امامیه ـ در مسئله امامت است. | ||
خط ۳۸: | خط ۲۹: | ||
=سکوت علی= | =سکوت علی= | ||
چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونهای بود که امام علی (علیهالسلام) و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست میزدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی (علیهالسلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان میکرد، ولی از درگیریهای خصومتآمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمیکرد. | چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونهای بود که امام علی (علیهالسلام) و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست میزدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی (علیهالسلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان میکرد، ولی از درگیریهای خصومتآمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمیکرد. | ||
و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری مینمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاک میشد» [۱۰]و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله دشواری که علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار.» [۱۱] | و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری مینمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاک میشد» [۱۰]و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله دشواری که علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار.» [۱۱] |