۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عراق' به 'عراق') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِبْنِ عَرَبى، ابوعبدالله محیىالدین محمد بن على بن محمد بن العربى الحاتمى (560 - 638ق/1165-1240م)، معروف به شیخ اکبر، اندیشمند، عارف و صوفى بزرگ جهان اسلام. وی در | اِبْنِ عَرَبى، ابوعبدالله محیىالدین محمد بن على بن محمد بن العربى الحاتمى (560 - 638ق/1165-1240م)، معروف به شیخ اکبر، اندیشمند، عارف و صوفى بزرگ جهان اسلام. وی در مشرق ابن عربى خوانده مىشود تا از ابوبکر ابن العربى (د 543ق/1148م)، قاضى، محدث و فقیه اندلسى متمایز گردد. | ||
===تولد=== | ===تولد=== | ||
ابن عربى در 27 رمضان 560ق/7 اوت 1165م در شهر | ابن عربى در 27 رمضان 560ق/7 اوت 1165م در شهر مُرسیه در جنوب شرقى اندلس به جهان چشم گشود. در برخى از منابع زاد روز او دوشنبه 17 رمضان 560 آمده است <ref>ابن دمیاطى، 28، به نقل از ابن نجار؛ مقری، 2/163</ref>، اما در یک دست نوشته که جزو کتابخانه شخصى صدرالدین محمد بن اسحاق قونوی شاگرد نزدیک و برجسته ابن عربى بوده است، به خط قونوی 27 رمضان 560 ثبت شده است <ref>آستین، 21 ، حاشیه 2</ref>. | ||
در این زمان فرمانروای مرسیه ابوعبدالله محمد بن سعد بن مَردَنیش بوده است که از 542ق/1147م تا 567ق/1172م بر مرسیه، بلنسیه و شاطبه حکومت داشته است <ref>درباره او، نک: ابن صاحب الصلاة، 65 - 66، جم</ref>، ابن عربى نیز خود به تولد خویش در زمان محمد بن مردنیش اشاره مىکند <ref> الفتوحات، 4/207، محاضرة الابرار، 1/87</ref>. | در این زمان فرمانروای مرسیه ابوعبدالله محمد بن سعد بن مَردَنیش بوده است که از 542ق/1147م تا 567ق/1172م بر مرسیه، بلنسیه و شاطبه حکومت داشته است <ref>درباره او، نک: ابن صاحب الصلاة، 65 - 66، جم</ref>، ابن عربى نیز خود به تولد خویش در زمان محمد بن مردنیش اشاره مىکند <ref> الفتوحات، 4/207، محاضرة الابرار، 1/87</ref>. | ||
===نسب=== | ===نسب=== | ||
ابن عربى از دودمان عربى کهنى بوده و سلسله نسب وی به حاتم طایى مىرسیده است، چنانکه خود «الطائى الحاتمى» را به دنبال نام خویش مىآورد <ref> الفتوحات، 4/553</ref>. پدرش از مردان برجسته و سرشناس مرسیه به شمار مىآمده و احتمالاً یکى از نزدیکان ابن مردنیش بوده است. فیلسوف مشهور ابن رشد (د 595ق/1198م) از دوستان نزدیک پدر ابن عربى بوده است و بنابر گزارش خود ابن عربى، ابن رشد از پدر او درخواست دیدار با ابن عربى را کرده بوده است <ref>درباره این دیدار، نک: الفتوحات، 1/153-154</ref>. | ابن عربى از دودمان عربى کهنى بوده و سلسله نسب وی به حاتم طایى مىرسیده است، چنانکه خود «الطائى الحاتمى» را به دنبال نام خویش مىآورد <ref> الفتوحات، 4/553</ref>. پدرش از مردان برجسته و سرشناس مرسیه به شمار مىآمده و احتمالاً یکى از نزدیکان ابن مردنیش بوده است. فیلسوف مشهور [[ابن رشد|ابن رشد]] (د 595ق/1198م) از دوستان نزدیک پدر ابن عربى بوده است و بنابر گزارش خود ابن عربى، ابن رشد از پدر او درخواست دیدار با ابن عربى را کرده بوده است <ref>درباره این دیدار، نک: الفتوحات، 1/153-154</ref>. | ||
==دوران زندگی== | ==دوران زندگی== | ||
بخشى از زندگى ابن عربى در اندلس، همزمان با فرمانروایى 3 تن از «موحدون» بوده است: ابویعقوب یوسف (حک 558 -580ق/1163- 1184م)، ابویوسف یعقوب المنصور (حک 580 - 595ق/1184- 1199م) و محمدالناصر (حک 595 -610ق/1198-1213م). با وجود شکوفایى فرهنگى در آن دوران، اوضاع سیاسى اندلس آمیخته با بحرانها و درگیریهای مداوم میان مسلمانان و فرمانروایان مسیحى شمال اسپانیا بود و در پى این بحرانهای سیاسى، بخشهای مهمى از سرزمین اندلس به دست مسیحیان افتاد. در زمان محمد الناصر نبرد مشهور عقاب در 609ق/1212م میان مسلمانان و سپاهیان مسیحى به فرماندهى آلفونس هشتم پادشاه کاستیل، درگرفت که به شکست سخت مسلمانان انجامید و هزاران تن از مسلمانان در آن کشته شدند <ref>مراکشى، 321-323</ref>. در پى این شکست، زوال فرمانروایى موحدون در اسپانیا آغاز شد. از آن پس سرزمین اندلس اسلامى اندکاندک به چنگ فاتحان مسیحى مىافتاد. نزدیک به نیمه سده 13م، آنچه اروپاییان آن را تسخیر دوباره اسپانیا مىنامند، عملاً انجام گرفته بود. شهر قرطبه در 634ق/1236م و اشبیلیه در 646ق/1248م برای همیشه از دست مسلمانان بیرون رفت <ref>نک: حتى، 551</ref>. | بخشى از زندگى ابن عربى در اندلس، همزمان با فرمانروایى 3 تن از «موحدون» بوده است: ابویعقوب یوسف (حک 558 -580ق/1163- 1184م)، ابویوسف یعقوب المنصور (حک 580 - 595ق/1184- 1199م) و محمدالناصر (حک 595 -610ق/1198-1213م). با وجود شکوفایى فرهنگى در آن دوران، اوضاع سیاسى اندلس آمیخته با بحرانها و درگیریهای مداوم میان مسلمانان و فرمانروایان مسیحى شمال اسپانیا بود و در پى این بحرانهای سیاسى، بخشهای مهمى از سرزمین اندلس به دست مسیحیان افتاد. در زمان محمد الناصر نبرد مشهور عقاب در 609ق/1212م میان مسلمانان و سپاهیان مسیحى به فرماندهى آلفونس هشتم پادشاه کاستیل، درگرفت که به شکست سخت مسلمانان انجامید و هزاران تن از مسلمانان در آن کشته شدند <ref>مراکشى، 321-323</ref>. در پى این شکست، زوال فرمانروایى موحدون در اسپانیا آغاز شد. از آن پس سرزمین اندلس اسلامى اندکاندک به چنگ فاتحان مسیحى مىافتاد. نزدیک به نیمه سده 13م، آنچه اروپاییان آن را تسخیر دوباره اسپانیا مىنامند، عملاً انجام گرفته بود. شهر قرطبه در 634ق/1236م و اشبیلیه در 646ق/1248م برای همیشه از دست مسلمانان بیرون رفت <ref>نک: حتى، 551</ref>. | ||
خانواده ابن عربى تا 568ق/1172م در مرسیه به سر مىبرد. در این میان حکومت ابن مردنیش به وسیله موحدون برانداخته شد. خانواده ابن عربى در همان سال از مرسیه به اشبیلیه منتقل شد. پدر ابن عربى از الطاف فرمانروای جدید اندلس، ابویعقوب یوسف برخوردار گردید. وی از نزدیکان والى اشبیلیه بوده و گویا به یک منصب دولتى نیز گمارده شده بود <ref>قاری بغدادی، 22؛ ابن عربى، روح القدس، 108-109</ref>. در اشبیلیه، ابن عربى نزد استادان نامدار به آموختن قرائات هفتگانه، ادبیات، حدیث و دیگر دانشهای زمان خود پرداخت و تنى چند از استادان به وی اجازه تدریس آثار خود را دادند. | خانواده ابن عربى تا 568ق/1172م در مرسیه به سر مىبرد. در این میان حکومت ابن مردنیش به وسیله [[موحدون]] برانداخته شد. خانواده ابن عربى در همان سال از مرسیه به اشبیلیه منتقل شد. پدر ابن عربى از الطاف فرمانروای جدید اندلس، ابویعقوب یوسف برخوردار گردید. وی از نزدیکان والى اشبیلیه بوده و گویا به یک منصب دولتى نیز گمارده شده بود <ref>قاری بغدادی، 22؛ ابن عربى، روح القدس، 108-109</ref>. در اشبیلیه، ابن عربى نزد استادان نامدار به آموختن قرائات هفتگانه، ادبیات، حدیث و دیگر دانشهای زمان خود پرداخت و تنى چند از استادان به وی اجازه تدریس آثار خود را دادند. | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
ابن عربى در اجازهای که در 632ق/1234م به الملک المظفر، ملقب به الملک الاشرف (576 - 635ق/1180-1227م) به خط خود نوشته است، نام تنى چند از استادان خود در قرائت قرآن، فقه، حدیث و نیز عنوانهای 290 نوشته خود را آورده است. در اینجا نام بعضى از استادان برجسته و شناخته شده وی در قرآن و حدیث یاد مىشود: | ابن عربى در اجازهای که در 632ق/1234م به الملک المظفر، ملقب به الملک الاشرف (576 - 635ق/1180-1227م) به خط خود نوشته است، نام تنى چند از استادان خود در قرائت قرآن، فقه، حدیث و نیز عنوانهای 290 نوشته خود را آورده است. در اینجا نام بعضى از استادان برجسته و شناخته شده وی در قرآن و حدیث یاد مىشود: | ||
# ابوبکر محمد بن خلف بن صافى لخمى، ابن عربى در 578ق در اشبیلیه نزد وی علم قرائت <ref>نک: الفتوحات، 1/331، 4/550</ref> و همچنین الکافى در قرائات هفتگانه اثر ابوعبدالله محمدبن شریح رعینى (د 476ق/ 1083م) را آموخته بود | |||
# | #ابوبکر محمد بن خلف بن صافى لخمى، ابن عربى در 578ق در اشبیلیه نزد وی علم قرائت <ref>نک: الفتوحات، 1/331، 4/550</ref> و همچنین الکافى در قرائات هفتگانه اثر ابوعبدالله محمدبن شریح رعینى (د 476ق/ 1083م) را آموخته بود | ||
# | #ابوالقاسم عبدالرحمان بن غالب شراط، استاد قرائت | ||
# | #قاضى ابوبکر محمد بن احمد بن حمزه، ابن عربى نزد وی کتاب التیسیر در قرائات هفتگانه، اثر عثمان بن ابى سعید دانى (د 444ق/1053م) را خوانده و از وی اجازه عامه دریافت کرده بود | ||
# | #قاضى ابوعبدالله محمد بن سعید بن زرقون انصاری، ابن عربى کتاب التقصى و دیگر آثار ابن عبدالبر مانند الاستدراک، التمهید و الاستیعاب را خوانده و از وی اجازه عامه در روایت گرفته بود | ||
# | #ابومحمد عبدالحق بن محمد بن عبدالرحمان بن عبدالله ازدی، ابن عربى حدیث و همه نوشتههای وی را در این علم آموخته و نیز نوشته على بن محمد بن حزم (د 456ق/1064م) را با وی خوانده بود | ||
# | #عبدالصمد بن محمد بن ابى الفضل حرستانى، ابن عربى نزد وی صحیح مسلم را خوانده و از او اجازه عامه گرفته بود | ||
# | #یونس بن یحیى بن ابى الحسن عباسى هاشمى که بسیاری از کتابهای حدیث، از جمله صحیح بخاری را به وی آموخته بود | ||
# | #ابو (ابن) شجاع زاهر بن رستم اصفهانى که سنن ترمذی را در مکه به وی آموخته و به او اجازه عامه داده بود | ||
# | #برهانالدین نصر بن ابى الفتوح بن على حضرمى [حصری؟] (د 619ق/ 1222م) پیشوای مکتب حنبلى. ابن عربى در مکه سنن ابو داوود سجستانى (د 275ق/889م) را نزد وی خوانده و از او اجازه عامه گرفته بود | ||
# | #ابوعبدالله ابن غلبون، ابن عربى نزد وی کتابهای قاضى ابوبکر محمد بن عبدالله بن العربى را خوانده و از او اجازه عامه گرفته بود | ||
# | #ابوالوائل بن العربى، عموزاده قاضى ابوبکر، ابن عربى کتاب سراج المهتدین قاضى ابوبکر را نزد وی خوانده و از وی اجازه عامه دریافت کرده بود | ||
# | #محمد بکری، ابن عربى الرساله القشیریة ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن (د 465ق/1072م) در اصول تصوف را - با دو واسطه از مؤلف آن - نزد وی خوانده بود | ||
# | #عبدالوهاب بن على بن سکینه (د 607ق/1210م)، شیخ الشیوخ بغداد، ابن عربى در بغداد با وی دیدار داشته و الرساله القشیریة را نزد وی خوانده و از وی اجازه عامه گرفته بود (به گفته ابن عربى هر دو ایشان از یکدیگر چیزها آموخته بودند) | ||
#ابوالخیر احمد بن اسماعیل بن یوسف طالقانى قزوینى، ابن عربى نزد وی نوشته (یا نوشتههای) محدث نامدار بیهقى (ابو بکر احمد ابن حسین عبدالله بن موسى، د 458ق/1066م) را با یک واسطه از مؤلف، خوانده و از وی اجازه عامه گرفته بود. | |||
===اجازات=== | ===اجازات=== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ما خواننده را به کتاب عثمان یحیى ارجاع مىدهیم و تنها عناوین نوشتههایى از ابن عربى را که تاکنون چاپ و منتشر شده است، در اینجا مىآوریم: | ما خواننده را به کتاب عثمان یحیى ارجاع مىدهیم و تنها عناوین نوشتههایى از ابن عربى را که تاکنون چاپ و منتشر شده است، در اینجا مىآوریم: | ||
<nowiki>#</nowiki> الاحادیث القدسیة، قاهره (در 35 صفحه) | |||
# | |||
# | #کتاب الامر المحکم المربوط فیما یلزم اهل طریق الله من الشروط، استانبول، 1302، 1315ق، بیروت، 1912م، ضمن مجموعه تحفة البهیة | ||
# | #کتاب انشاء الدوائر، به کوشش نیبرگ، در مجموعهای با عنوان «نوشتههای کوچکتر ابن عربى2»، لیدن، 1919م | ||
# | #تاج الرسائل و منهاج الوسائل، در مجموعه الرسائل الالهیة، قاهره، 1328ق | ||
# | #التجلیات الالهیة، همراه با تعلیقات ابن سودکین شاگرد ابن عربى. این کتاب در 1966م توسط عثمان یحیى در شمارههای 60 و 61 مجلة المشرق و سپس به طور مستقل در تهران (1367 ش) به چاپ رسیده است | ||
# | #تحفة السالکین (منسوب به وی)، قاهره | ||
# | #تحفة السَفَرَة الى حضرة البَرَرَة، استانبول، 1300، 1301، 1303ق، با تعلیقات محمد ریاض مالح، بیروت، 1973م | ||
# | #التدبیرات الالهیة فى اصلاح المملکة الانسانیة، همراه انشاء الدوائر، لیدن، 1919م | ||
# | #ترجمان الاشواق، متن و ترجمه انگلیسى از نیکلسون، لندن، 1911، 1978م، بیروت، 1966، 1981م | ||
# | #تفسیر القرآن (منسوب به وی)، قاهره، 1283، 1317ق، لکهنو، 1301ق، نولکشور، 1310ق در حاشیه عرائس البیان روزبهان بقلى، هند، 1315ق با عنوان تفسیر الشیخ محیىالدین بن عربى، بیروت، 1968م، قاهره 1978م | ||
# | #تنزل الاملاک من عالم الارواح الى عالم الافلاک یا لطائف الاسرار، به کوشش احمد زکى عطیه و طه عبدالباقى سرور، قاهره، 1961، 1980م | ||
# | #التنزلات اللیلة فى احکام الالهیة، قاهره، 1987م | ||
# | #التنزلات الموصلیة فى اسرار الطهارات و الصلوات و الایام الاصلیة، به کوشش عبدالرحمان محمود، قاهره | ||
# | #تهذیب الاخلاق، قاهره، 1328ق | ||
# | #توجهات الحروف، به کوشش عبدالحمید بن شاذلى وفائى، قاهره، 1980م | ||
# | #کتاب الحجب، ضمن مجموعه الرسائل الالهیة، قاهره، 1907م | ||
# | #الحکم الحاتمیة یا الکلمات الحکمیة و المصطلاحات الجاریة على السنة الصوفیة، قاهره، 1987م | ||
# | #کتاب حوض الحیاة (منسوب به وی)، به کوشش یوسف حسین در ژورنال آزیاتیک1، 1928م | ||
# | #دیوان الشیخ الاکبر یا الدیوان الکبیر، قاهره، 1270ق، بمبئى | ||
# | #کتاب الذخائر و الاعلاق فى شرح ترجمانالاشواق، بیروت، 1312ق، همراه ترجمان الاشواق، بیروت، 1966م به کوشش محمد عبدالرحمان کردی، قاهره، 1968، 1971م | ||
# | #رحمة من الرحمان فى تفسیر و اشارات القرآن، به کوشش محمود غراب در 2 جلد که در حاشیه آن ایجاز البیان فى الترجمه عن القرآن نیز به چاپ رسیده است، دمشق، 1989م | ||
# | #رد معانى الا¸یات المتشابهات الى معانى الا¸یات المحکمات (منسوب؟)، بیروت، 1328ق، قاهره، 1988م با عنوان رد المتشابه الى المحکم من الا¸یات القرآنیة و الاحادیث النبویة | ||
# | #رسائل، با تعلیقات عبدالرحمان حسن حمودی، قاهره، 1987م | ||
# | #رساله فى معرفة النفس و الروح، به کوشش آسین پالاسیوس، در رووآفریکن2، 1905م، در «آثار چهاردهمین کنگرة خاورشناسان3»، الجزیره، 1905م | ||
# | #الرساله الوجودیة فى معنى قوله صلى الله علیه و سلم من عرف نفسه فقد عرف ربه، قاهره، 1973م | ||
# شرح این رساله به کوشش محمود غراب به چاپ رسیده است | #روح القدس فى محاسبة النفس، قاهره، 1281ق، همراه با المبادی´ و الغایات فیما تنضمنه الحروف المعجم من العجائب و الا¸یات، به کوشش عزة حصریه، دمشق، 1970م | ||
# | #شرح این رساله به کوشش محمود غراب به چاپ رسیده است | ||
# | #شجرة الکون، قاهره، 1290، 1310ق، 1987م، استانبول، 1303، 1318ق | ||
# به کوشش محمد هاشمى، بیروت، 1985م | #شرح شطرنج العارفین و انیس الخائفین و سیرالعاکفین، به کوشش محمد سعید برهانى، دمشق، 1965م | ||
# | #به کوشش محمد هاشمى، بیروت، 1985م | ||
# | #شرح کلیات الصوفیة و الرد على ابن تیمیة، به کوشش محمد غراب، دمشق، 1981م | ||
# | #کتاب شق الجیب فى اسرار حروف علم الغیب، در مجموعه الرسائل الالهیة، قاهره، 1325ق | ||
# | #الصلاة الفیضیة، استانبول، 1273ق | ||
# | #الصلوات الاکبریة، قاهره، 1303، 1310ق | ||
# | #العبادلة، به کوشش عبدالقادر احمد عطا، قاهره، 1969م | ||
# | #عقلة المستوفز، همراه با انشاء الدوائر، لیدن، 1919م | ||
# | #عنقاء مُغرب فى معرفة ختم الاولیاء و شمس المغرب، قاهره، 1332، 1353، 1373ق، 1970م | ||
#الفتوحات المکیة فى معرفة الاسرار المالکیة و الملکیة که مفصلترین، مهمترین و بنیادیترین نوشته ابن عربى است. | |||
وی نوشتن آن را در هنگام نخستین اقامتش در مکه در 598ق/ 1210م آغاز کرده و در 629ق/1231م در دمشق نسخه اول آن را به پایان رسانده بود و نسخه دوم آن را که شامل افزودههایى بوده است، 2 سال پیش از مرگش، در 636ق/1238م پایان داده بود. متن کامل این دست نوشته، بر خط خود ابن عربى، اکنون در موزة اوقاف اسلامیه در استانبول، با شمارههای 1845-1881، در 37 جزء، نگهداری مىشود. ابن عربى در پایان این نسخه مىنویسد: «بحمدالله این باب با پایان کتاب، آن هم تا حد امکان با ایجاز و اختصار به دست نویسنده آن پایان کتاب یافت و این نسخه دوم از کتاب به خط من است. فراغ از این باب که پایان کتاب است، در بامداد چهارشنبه 24 ربیع الاول 636 دست داد، محمد بن على بن محمد ابن العربى الطائى الحاتمى، وَفَّقَه الله، این نسخه 37 مجلد است و اضافاتى بر نسخه اول دارد و آن را بر پسر بزرگم محمد که مادرش فاطمه بنت یونس بن یوسف است و بر نسل او و پس از آنان بر مسلمانان، در خاور و باختر، در خشکى و دریا، وقف کردم» (4/553 -554). این کتاب چند بار در بولاق، 1274، 1293، 1326 و 1329ق به چاپ رسیده است. چاپ جدید انتقادی و بسیار ارزندهای از آن به کوشش عثمان یحیى در چندین جلد آغاز شده و 13 جلد آن از به بعد در قاهره منتشر شده است. کتاب دارای 6 قصل و 560 باب است | وی نوشتن آن را در هنگام نخستین اقامتش در مکه در 598ق/ 1210م آغاز کرده و در 629ق/1231م در دمشق نسخه اول آن را به پایان رسانده بود و نسخه دوم آن را که شامل افزودههایى بوده است، 2 سال پیش از مرگش، در 636ق/1238م پایان داده بود. متن کامل این دست نوشته، بر خط خود ابن عربى، اکنون در موزة اوقاف اسلامیه در استانبول، با شمارههای 1845-1881، در 37 جزء، نگهداری مىشود. ابن عربى در پایان این نسخه مىنویسد: «بحمدالله این باب با پایان کتاب، آن هم تا حد امکان با ایجاز و اختصار به دست نویسنده آن پایان کتاب یافت و این نسخه دوم از کتاب به خط من است. فراغ از این باب که پایان کتاب است، در بامداد چهارشنبه 24 ربیع الاول 636 دست داد، محمد بن على بن محمد ابن العربى الطائى الحاتمى، وَفَّقَه الله، این نسخه 37 مجلد است و اضافاتى بر نسخه اول دارد و آن را بر پسر بزرگم محمد که مادرش فاطمه بنت یونس بن یوسف است و بر نسل او و پس از آنان بر مسلمانان، در خاور و باختر، در خشکى و دریا، وقف کردم» (4/553 -554). این کتاب چند بار در بولاق، 1274، 1293، 1326 و 1329ق به چاپ رسیده است. چاپ جدید انتقادی و بسیار ارزندهای از آن به کوشش عثمان یحیى در چندین جلد آغاز شده و 13 جلد آن از به بعد در قاهره منتشر شده است. کتاب دارای 6 قصل و 560 باب است | ||
# | |||
# | #فصوص الحکم و خصوص الکلم، دومین نوشته مهم ابن عربى که احتمالاً آخرین اثر اوست، استانبول، 1287، 1297، 1309ق، قاهره، 1304، 1323ق، چاپ جدید انتقادی به کوشش ابوالعلاء عفیفى، قاهره، 1365ق/1946م | ||
# | #الفقه عند الشیخ الاکبر محیىالدین ابن العربى، به کوشش محمود غراب، دمشق، 1981م | ||
# | #الفوز الاسنى بمناجاة اللّه باسمائه الحسنى، مصر، 1971م، با عنوان مناجاة الرحمان بآیات القرآن، قاهره، 1324ق | ||
# | #فلسفةالاخلاق، قاهره، 1332ق | ||
# | #القرعة الطیور، قاهره، با عنوان تربیة الطیور لاستخراج الفأل و الضمیر، قاهره، 1974م | ||
# | #القرعة المبارکة المیمونة و الدرة الثمینة المصونة (منسوب به وی)، قاهره، 1279ق، بمبئى، 1300ق | ||
# | #کشف الغطاء عن حقائق التوحید، به کوشش احمد بکیر، تونس، 1964م | ||
# | #کتاب کنه ما لابد للمرید منه، قاهره، 1328ق/1967م | ||
# | #المبادی´ و الغایات فیما تتضمنه حروف المعجم من العجائب و الایات <ref>نک: شم 26</ref> | ||
# | #محاضرة الابرار و مسامرة الاخیار، در 2 جلد، قاهره، 1282، 1305، 1324ق، بیروت، 1968م | ||
# | #مشکاة الانوار فى ماروی عن الله من الاخبار، قاهره، حلب، 1346ق | ||
#مفتاح الغیوب، قاهره. | |||
علاوه بر کتب و مجموعههای ذکر شده 29 رساله دیگر ابن عربى که در حیدرآباد (1948) به چاپ رسیده است در مجموعهای 2 جزئى تحت عنوان الرسائل گردآوری شده است. اسامى این رسائل که برخى از آنها به طور مستقل نیز به چاپ رسیده، عبارت است از: | علاوه بر کتب و مجموعههای ذکر شده 29 رساله دیگر ابن عربى که در حیدرآباد (1948) به چاپ رسیده است در مجموعهای 2 جزئى تحت عنوان الرسائل گردآوری شده است. اسامى این رسائل که برخى از آنها به طور مستقل نیز به چاپ رسیده، عبارت است از: | ||
# | |||
# نیز قاهره، 1325ق | #کتاب الالف و هو کتاب الاحدیة | ||
# | #نیز قاهره، 1325ق | ||
# | #کتاب الازل | ||
# | #کتاب الاسراء الى مقام الاسری | ||
# | #کتاب الاسفار عن نتائج الاسفار | ||
# نیز قاهره، 1283ق، استانبول، 1307ق، لایپزیگ، به کوشش فلوگل، 1845م، همراه با تعلیقات عبدالرحمان حسن حمود، 1987م | #کتاب اصطلاح الصوفیه | ||
# | #نیز قاهره، 1283ق، استانبول، 1307ق، لایپزیگ، به کوشش فلوگل، 1845م، همراه با تعلیقات عبدالرحمان حسن حمود، 1987م | ||
# | #کتاب الاعلام باشارات اهل الالهام | ||
# | #رساله الانتصار | ||
# نیز قاهره، 1332ق | #رساله الانوار فیما یمنح صاحب الخلوة من الاسرار | ||
# | #نیز قاهره، 1332ق | ||
# | #التجلیات | ||
# | #کتاب التراجم | ||
# | #کتاب الجلالة و هو کلمةالله | ||
# | #کتاب الجلال و الجمال | ||
# | #کتاب حلیة الابدال | ||
# نیز قاهره، 1344ق | #رساله الشیخ الى الامام الرازی | ||
# | #نیز قاهره، 1344ق | ||
# | #رساله فى سؤال اسمعیل بن سودکین | ||
# | #رساله لایعول علیه | ||
# | #کتاب الشأن | ||
# | #کتاب الشاهد | ||
# | #کتاب الغناء فى المشاهدة | ||
# | #کتاب القربة؛ نیز، قاهره، 1325ق | ||
# | #رساله القسم الالهى | ||
# | #کتاب الکتب | ||
# | #کتاب المسائل | ||
# | #کتاب منزل القطب و مقامه و حاله | ||
# | #کتاب المیم و الواو و النون | ||
# | #کتاب نقش الفصوص | ||
# | #کتاب الوصایا | ||
# | #کتاب الوصیة | ||
#کتاب اولیاء. | |||
مجموعه دیگری از 10 رساله ابن عربى با عنوان ده رساله مترجم به کوشش نجیب مایل هروی در تهران (1367 ش) به چاپ رسیده است. این رسائل عبارتند از: حلیة الابدال | مجموعه دیگری از 10 رساله ابن عربى با عنوان ده رساله مترجم به کوشش نجیب مایل هروی در تهران (1367 ش) به چاپ رسیده است. این رسائل عبارتند از: حلیة الابدال | ||
# | |||
# | #رساله الغوثیة، ترجمه حسن گیلانى | ||
# | #اسرار الخلوة | ||
# | #حقیقة الحقائق، ترجمه شاه داعى شیرازی | ||
# | #معرفة رجال الغیب | ||
# | #نقش الفصوص، ترجمه نورالدین شاه نعمتالله ولى | ||
# | #ابیات دهگانه، ترجمه ترکة اصفهانى | ||
# | #رساله الانوار | ||
# | #معرفت عالم اکبر و عالم اصغر | ||
#رساله الى الامام الرازی، ترجمه میرزا فضلالله کردستانى. از سوی دیگر نهاد ککلیک در استانبول (1969 م) چاپ عکسى دست نوشتهای را تحت عنوان البلغة فى الحکمة منتشر کرده است و در مقدمه خود بر آن، ادعا مىکند که کتاب اثری از ابن عربى است. در این کتاب که اصولاً بسیار با ارزش و خواندانى است، مسائل گوناگون هستىشناسى و خداشناسى، جهانشناسى و انسان شناسى، از دیدگاه فلسفى - عرفانى، طرح و بررسى مىشود. نکته در اینجاست که نویسنده در بسیاری موارد اشعاری فارسى از عمر خیام، انوری، سنایى، ظهیر فاریابى و دیگران را در متن نقل مىکند <ref> البلغة، 134 ب، 159 ب، 217 ب، 246 آ</ref>، اما در هیچ یک از فهرستهای آثار ابن عربى، نامى از این کتاب یافت نمىشود. | |||
آثار شرح شده: ابن عربى از اندیشمندانى است که بسیاری از نوشتههایش، به ویژه با توجه به خصلت عرفانى اندیشه و احساسش که بیشتر زاییدة تجربههای شخصى و به تعبیر خود وی نتیجه «کشف و وجود» و «ذوق» بوده است، ناگزیر در بسیاری موارد در قالب زبانى رمزآمیز، نمادین (سمبولیک) و آکنده از استعاره و مجاز پدید آمده است. بنابراین برخى موارد برای خواننده ناآشنا با مصطلحات عرفانى و به ویژه ناآشنا با کل نظام اندیشه عرفانى ابن عربى، نافهمیدنى است یا دست کم دشوار فهم است. بدینسان در همان زمان زندگى ابن عربى و نیز بعدها، کسانى به شرح برخى از نوشتههای او پرداخته بودهاند، به گونهای که گاه چندین شرح بر یک اثر ابن عربى، و از دیدگاههای شارحان متعدد، نوشته شده است. ما در اینجا به مهمترین این شرحها اشاره مىکنیم: | آثار شرح شده: ابن عربى از اندیشمندانى است که بسیاری از نوشتههایش، به ویژه با توجه به خصلت عرفانى اندیشه و احساسش که بیشتر زاییدة تجربههای شخصى و به تعبیر خود وی نتیجه «کشف و وجود» و «ذوق» بوده است، ناگزیر در بسیاری موارد در قالب زبانى رمزآمیز، نمادین (سمبولیک) و آکنده از استعاره و مجاز پدید آمده است. بنابراین برخى موارد برای خواننده ناآشنا با مصطلحات عرفانى و به ویژه ناآشنا با کل نظام اندیشه عرفانى ابن عربى، نافهمیدنى است یا دست کم دشوار فهم است. بدینسان در همان زمان زندگى ابن عربى و نیز بعدها، کسانى به شرح برخى از نوشتههای او پرداخته بودهاند، به گونهای که گاه چندین شرح بر یک اثر ابن عربى، و از دیدگاههای شارحان متعدد، نوشته شده است. ما در اینجا به مهمترین این شرحها اشاره مىکنیم: | ||
الفتوحات المکیة. بخشهای دشوار فهم این کتاب از سوی عبدالکریم جیلى با عنوان شرح مشکلات الفتوحات شرح شده است. گزیدههایى از متن کتاب را عبدالوهاب شعرانى (د 973ق/1565م) با عنوان لواقح الانوار القدسیة فى بیان قواعد الصوفیة گردآورده است که در حاشیه لطائف المنن و الاخلاق در قاهره (1311 ق) چاپ شده است، نیز گزیدة دیگری از همو با عنوان الکبریت الاحمر فى بیان علوم الکشف الاکبر که در حاشیه گزیدههای دیگری از فتوحات به وسیله او با عنوان الیواقیت و الجواهر، در دو جلد در قاهره (1305 ق) چاپ شده است. وی در یواقیت مىکوشد که با استناد به متن فتوحات از نظریات ابن عربى دفاع کند. شعرانى همچنین گزیدة دیگری از فتوحات با عنوان النفحات القدسیة فى بیان قواعد الصوفیة گردآورده بوده است . <ref>I/792 GAL,S,</ref> | |||
فصوص الحکم. بر این نوشته بسیار مهم ابن عربى، چندین شرح نوشته شده است. بروکلمان از 35 شرح نام مىبرد. در حالى که عثمان یحیى به 120 شرح اشاره مىکند (ص 241-256). ما به مهمترین و مشهورترین این شرحها اشاره مىکنیم: خود ابن عربى مسائل و مطالب مهم فصوص را با عنوان نقش النصوص (یا عنوان دیگری: مفتاح الفصوص ) خلاصه کرده است | |||
*شاعر و عارف بزرگ ایرانى، عبدالرحمان جامى این مختصر را با عنوان نقد النصوص شرح کرده است. وی در این شرح که 35% آن به فارسى و 65% دیگر به عربى است، از بسیاری شرحها بر فصوص و منابع دیگر بهره گرفته است <ref>نک: چیتیک، 4- 5</ref> | |||
* شاعر و عارف بزرگ ایرانى، عبدالرحمان جامى این مختصر را با عنوان نقد النصوص شرح کرده است. وی در این شرح که 35% آن به فارسى و 65% دیگر به عربى است، از بسیاری شرحها بر فصوص و منابع دیگر بهره گرفته است <ref>نک: چیتیک، 4- 5</ref> | *فکوک الفصوص از صدرالدین قونوی، شاگرد بزرگ ابن عربى. این شرح در حاشیه منازل السائرین شیخ انصاری هروی (تهران، 1315ق) آمده است | ||
* فکوک الفصوص از صدرالدین قونوی، شاگرد بزرگ ابن عربى. این شرح در حاشیه منازل السائرین شیخ انصاری هروی (تهران، 1315ق) آمده است | *شرحى از عفیفالدین تلمسانى، شاعر عارف معروف | ||
* شرحى از عفیفالدین تلمسانى، شاعر عارف معروف | *شرحى از مؤیدالدین بن محمود بن سعید معروف به جَندی، شاگرد صدرالدین قونوی. این شرح به کوشش جلالالدین آشتیانى (مشهد، 1361ش) منتشر شده است | ||
* شرحى از مؤیدالدین بن محمود بن سعید معروف به جَندی، شاگرد صدرالدین قونوی. این شرح به کوشش جلالالدین آشتیانى (مشهد، 1361ش) منتشر شده است | *شرح معروفى از عبدالرزاق کاشانى، چاپ اول آن در 1309ق و چاپ دوم آن در 1967-1974م در قاهره منتشر شده است | ||
* شرح معروفى از عبدالرزاق کاشانى، چاپ اول آن در 1309ق و چاپ دوم آن در 1967-1974م در قاهره منتشر شده است | *شرح بسیار مشهور بر فصوص با عنوان مطلع خصوص الکلم فى معانى فصوص الحکم از داوود بن محمود قیصری. این شرح در 1299ق در تهران چاپ سنگى شده و نیز در 1365ش به کوشش حسین نصر منتشر شده است | ||
* شرح بسیار مشهور بر فصوص با عنوان مطلع خصوص الکلم فى معانى فصوص الحکم از داوود بن محمود قیصری. این شرح در 1299ق در تهران چاپ سنگى شده و نیز در 1365ش به کوشش حسین نصر منتشر شده است | *شرحى از بالى (خلیفه) افندی، این شرح نخست در 1309ق در استانبول و سپس در حاشیه چاپ دوم شرح کاشانى، در قاهره (1967-1974م) چاپ شده است | ||
* شرحى از بالى (خلیفه) افندی، این شرح نخست در 1309ق در استانبول و سپس در حاشیه چاپ دوم شرح کاشانى، در قاهره (1967-1974م) چاپ شده است | *شرحى به فارسى از رکنالدین شیرازی که دست نوشته آن در فهرست کتابهای خطى ادوارد براون در کتابخانه دانشگاه کمبریج موجود است | ||
* شرحى به فارسى از رکنالدین شیرازی که دست نوشته آن در فهرست کتابهای خطى ادوارد براون در کتابخانه دانشگاه کمبریج موجود است | *شرح فصوص الحکم به فارسى، از تاجالدین حسین بن حسن خوارزمى که جلد اول آن به کوشش نجیب مایل هروی در تهران (1364 ش) منتشر شده است. | ||
* شرح فصوص الحکم به فارسى، از تاجالدین حسین بن حسن خوارزمى که جلد اول آن به کوشش نجیب مایل هروی در تهران (1364 ش) منتشر شده است. | |||
شرح رساله فى الاحدیة یا رساله من عرف نفسه فقد عرف ربّه، از احمد بن خالدی با عنوان: مرآة العرفان و لبه فى شرح رساله من عرف نفسه... | شرح رساله فى الاحدیة یا رساله من عرف نفسه فقد عرف ربّه، از احمد بن خالدی با عنوان: مرآة العرفان و لبه فى شرح رساله من عرف نفسه... | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۸: | ||
چند شرح بر عنقاء مغرب: البرق اللامع المغرب فى شرح عنقاء مُعرب از ابوالقاسم سعدی (د 982ق/1574م) | چند شرح بر عنقاء مغرب: البرق اللامع المغرب فى شرح عنقاء مُعرب از ابوالقاسم سعدی (د 982ق/1574م) | ||
* الاغرب من العجالة الاعجب، از على بن محمد بن احمد حجازی | |||
* کشف القناع المعجب عن وجه عنقاء مغرب، از محمد محمود دامونى (د 1199ق/1785م) | *الاغرب من العجالة الاعجب، از على بن محمد بن احمد حجازی | ||
* اظهار المختوم عن السر المکتوم، از عبدالرحمان بن حسن شافعى مقابری حلبى (د 933ق/1526م) | *کشف القناع المعجب عن وجه عنقاء مغرب، از محمد محمود دامونى (د 1199ق/1785م) | ||
* الوعاء المختوم على السر المکتوم، از عبدالکریم جیلى. | *اظهار المختوم عن السر المکتوم، از عبدالرحمان بن حسن شافعى مقابری حلبى (د 933ق/1526م) | ||
*الوعاء المختوم على السر المکتوم، از عبدالکریم جیلى. | |||
آثار ترجمه شده: از میان انبوه نوشتههای ابن عربى، تاکنون تنها اندکى به زبانهای اروپایى ترجمه شده است. علت آن نیز بى شک، دشواری درک معانى و مضامین آنها بوده است، نه دشواری زبان ابن عربى که آن خود نیز یک دشواری است. در میان چند ترجمه از آثار ابن عربى، باید از اینها نام برد: | آثار ترجمه شده: از میان انبوه نوشتههای ابن عربى، تاکنون تنها اندکى به زبانهای اروپایى ترجمه شده است. علت آن نیز بى شک، دشواری درک معانى و مضامین آنها بوده است، نه دشواری زبان ابن عربى که آن خود نیز یک دشواری است. در میان چند ترجمه از آثار ابن عربى، باید از اینها نام برد: | ||
ترجمه انگلیسى دیوان ترجمان الاشواق که خاورشناس انگلیسى رینولد. نیکلسون، همراه با متن عربى آن در 1911م در لندن منتشر ساخت1 | ترجمه انگلیسى دیوان ترجمان الاشواق که خاورشناس انگلیسى رینولد. نیکلسون، همراه با متن عربى آن در 1911م در لندن منتشر ساخت1 | ||
# | |||
# | #رساله فى الاحدیة، ترجمه عبدالهادی که در 1933م در پاریس چاپ شده است2 | ||
# | #کتاب الالف و هو کتاب الاحدیة، ترجمه ویر، در «مجلة انجمن سلطنتى آسیایى3» | ||
# | #ترجمه فرانسوی گزیدهای از دیباچة فتوحات به وسیله والسان4 | ||
# | #ترجمه فرانسوی بخشهایى از فصوص الحکم به وسیله تیتوس بورکهارت، با عنوان «حکمت پیامبران5»، پاریس، 1955م | ||
# | #ترجمه انگلیسى بخشهایى از فصوص به وسیله خواجه خان با همان عنوان «حکمت پیامبران6»، مدرس، 1929م | ||
# | #ترجمه اسپانیایى گزیدههایى از چند نوشته ابن عربى به وسیله آسین پالاسیوس، در کتاب او به عنوان «اسلام در صورت مسیحى7»، مادرید، 1931م | ||
# | #رساله فى معنى النفس و الروح، متن و ترجمه اسپانیایى از همو، در «گزارشهای چهاردهمین کنگرة خاورشناسان»، الجزیره، 1905م | ||
# | #ترجمه انگلیسى بخشهای مربوط به شیوخ ابن عربى از رساله روح القدس و رساله الدرة الفاخرة به وسیله آستین، با عنوان «صوفیان اندلس8»، لندن، 1971م | ||
# | #ترجمه فرانسوی و تحلیلى از مقدمه ابن عربى بر ترجمان الاشواق، به وسیله هانری کربن، در ارانوس - یاربوخ9 1956م | ||
#ترجمه فرانسوی اصطلاحات الصوفیة ابن عربى به وسیله آندره رنیه، در مجلة موزئون10، 1935م. هانری کربن همچنین بخشهایى از باب هشتم فتوحات (1/128-131) را در کتاب خود «زمین آسمانى و پیکر رستاخیزی11» (پاریس، 1960م) با تحلیلى از آن به فرانسه ترجمه کرده است <ref>برای بیشتر این ترجمهها، نک: یحیى، II/699 </ref>. | |||
بخش دوم - جهانبینى عرفانى | بخش دوم - جهانبینى عرفانى | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۲۸: | ||
از سوی دیگر، ابن عربى آگاهیها را از نظر شیوههای شناخت و محتوای آنها، به 3 دسته تقسیم مىکند: دانش یا آگاهى عقل، یعنى هرگونه آگاهى که یا ضرورتاً یا در پىِ نظر و دلیل و از راه اندیشیدن، دست مىدهد، این چنین آگاهى مىتواند درست یا نادرست باشد | از سوی دیگر، ابن عربى آگاهیها را از نظر شیوههای شناخت و محتوای آنها، به 3 دسته تقسیم مىکند: دانش یا آگاهى عقل، یعنى هرگونه آگاهى که یا ضرورتاً یا در پىِ نظر و دلیل و از راه اندیشیدن، دست مىدهد، این چنین آگاهى مىتواند درست یا نادرست باشد | ||
# | |||
# | #دانش احوال که جز به «ذوق» راهى بدان نیست و با عقل نمىتوان آن را تعریف کرد یا برای شناخت آن دلیلى آورد، مانند آگاهى از شیرینى عسل و تلخى صبر و لذت جماع، عشق، وجد، شوق و مانند اینها و محال است که کسى به اینگونه آگاهیها دست یابد، مگر آنکه متصف به آنها شده و آنها را چشیده باشد | ||
#دانش اسرار، یعنى آنگونه دانش یا آگاهى که فراسوی مرز عقل (فوق طور العقل) است که از راه دمیدن روحالقدس در دل و ذهن انسان، دست مىدهد و ویژه پیامبران و اولیاء است... صاحب علم اسرار همه دانشها را داراست و در آنها مستغرق مىگردد، در حالى که دارنده علوم دیگر چنین نیست. هیچ علمى ارجمندتر و شریفتر از این دانشِ در بر گیرنده همه معلومات نیست <ref>همان، 1/31</ref>. این علم اسرار همان است که ابن عربى آن را با تعبیر دیگری «علم الهى» مىنامد و مىگوید: «علم الهى اصل همه علمهاست و همه علوم به آن باز مىگردد» <ref>همان، 1/143</ref>. | |||
از سوی دیگر، ابن عربى، پس از انتقاد شدید از کسانى که ایشان را «علمای رسوم» مىنامد، مىگوید که خداوند برای «اهل الله» و ویژگان به خدمتش که عارفان به او از راه دهش و بخشش الهیند، وجود هیچکس را ناگوارتر و رنجبارتر از علمای رسوم، نیافریده است و اینان برای «طائفة اهل الله» مانند فرعونان برای پیامبرانند، زیرا هر گاه اهلالله سخنى گویند که معنای آن بر ادراک آنان پوشیده و پیچیده باشد، آن را منکر مىشوند، چون معتقدند که اهلالله در شمار عالمان نیستند و علم جز از راه آموزش معمول (قلم معتاد) در عرف دست نمىدهد و راست هم مىگویند، زیرا یاران ما هم (یعنى اهل طریقت عرفانى) آن علم را جز از راه آموختن به دست نیاوردهاند، با این تفاوت که این آموزش از راه «اِعلام رحمانى ربانى» است... خداوند آموزگار انسان است و ما شکى نداریم که «اهلالله» وارثان پیامبرانند. علمای رسوم راست مىگویند که هیچ علمى بدون آموختن دست نمىدهد، اما در اینکه مىپندارند خداوند کسى جز پیامبر را آموزش نمىدهد، خطا مىکنند. خدا مىگوید: «بر هر کس که بخواهد حکمت مىدهد» <ref>بقره /2/269</ref>، اما علمای رسوم چون دنیا را به آخرت و جانب خلق را بر جانب حق ترجیح مىدهند، و عادت کردهاند که علم را از راه کتابها و دهان کسانى از جنس خودشان بگیرند، خود را به گمان خود به سبب دانشى که با آن از عامه ممتاز شدهاند، از اهل الله مىشمارند، اما نمىدانند که خدای را بندگانى است که خود او آموزش آنان را، در درونشان و دلهایشان، بر عهده مىگیرد، یعنى آموزش آنچه در کتابهای خود بر زبان فرستادگانش، نازل کرده است و این همان علم درست از سوی دانایى آموزگار است که هیچکس در کمال علم وی شک ندارد <ref>همان، 1/279</ref>. ابن عربى بارها و بارها بر این نکته تأکید مىکند که «اهل الله» آنچه مىدانند، تنها از راه «ذوق» است، «نه از روی اندیشه و تدبّر» <ref>همان، 3/431</ref> و در جای دیگر مىگوید: «علم ذوقها از روی اندیشه نیست و علم درست آن است و آنچه جز آن است، حدس و گمان است» <ref> فصوص، 173</ref>. | از سوی دیگر، ابن عربى، پس از انتقاد شدید از کسانى که ایشان را «علمای رسوم» مىنامد، مىگوید که خداوند برای «اهل الله» و ویژگان به خدمتش که عارفان به او از راه دهش و بخشش الهیند، وجود هیچکس را ناگوارتر و رنجبارتر از علمای رسوم، نیافریده است و اینان برای «طائفة اهل الله» مانند فرعونان برای پیامبرانند، زیرا هر گاه اهلالله سخنى گویند که معنای آن بر ادراک آنان پوشیده و پیچیده باشد، آن را منکر مىشوند، چون معتقدند که اهلالله در شمار عالمان نیستند و علم جز از راه آموزش معمول (قلم معتاد) در عرف دست نمىدهد و راست هم مىگویند، زیرا یاران ما هم (یعنى اهل طریقت عرفانى) آن علم را جز از راه آموختن به دست نیاوردهاند، با این تفاوت که این آموزش از راه «اِعلام رحمانى ربانى» است... خداوند آموزگار انسان است و ما شکى نداریم که «اهلالله» وارثان پیامبرانند. علمای رسوم راست مىگویند که هیچ علمى بدون آموختن دست نمىدهد، اما در اینکه مىپندارند خداوند کسى جز پیامبر را آموزش نمىدهد، خطا مىکنند. خدا مىگوید: «بر هر کس که بخواهد حکمت مىدهد» <ref>بقره /2/269</ref>، اما علمای رسوم چون دنیا را به آخرت و جانب خلق را بر جانب حق ترجیح مىدهند، و عادت کردهاند که علم را از راه کتابها و دهان کسانى از جنس خودشان بگیرند، خود را به گمان خود به سبب دانشى که با آن از عامه ممتاز شدهاند، از اهل الله مىشمارند، اما نمىدانند که خدای را بندگانى است که خود او آموزش آنان را، در درونشان و دلهایشان، بر عهده مىگیرد، یعنى آموزش آنچه در کتابهای خود بر زبان فرستادگانش، نازل کرده است و این همان علم درست از سوی دانایى آموزگار است که هیچکس در کمال علم وی شک ندارد <ref>همان، 1/279</ref>. ابن عربى بارها و بارها بر این نکته تأکید مىکند که «اهل الله» آنچه مىدانند، تنها از راه «ذوق» است، «نه از روی اندیشه و تدبّر» <ref>همان، 3/431</ref> و در جای دیگر مىگوید: «علم ذوقها از روی اندیشه نیست و علم درست آن است و آنچه جز آن است، حدس و گمان است» <ref> فصوص، 173</ref>. | ||
خط ۶۶۸: | خط ۶۷۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
#ابن بى بى، حسین، الاوامر العلائیة، آنکارا، 1956م | #ابن بى بى، حسین، الاوامر العلائیة، آنکارا، 1956م | ||
# ابن تیمیه، احمد، مجموعه الرسائل و المسائل، بیروت، 1983م | #ابن تیمیه، احمد، مجموعه الرسائل و المسائل، بیروت، 1983م | ||
# ابن دمیاطى، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد ابن نجار، به کوشش قیصر ابوفرح، بیروت، دارالکتب العلمیة | #ابن دمیاطى، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد ابن نجار، به کوشش قیصر ابوفرح، بیروت، دارالکتب العلمیة | ||
# ابن صاحب الصلاة، عبدالملک، المن بالامامة، به کوشش عبدالهادی نازی، بیروت، 1987م | #ابن صاحب الصلاة، عبدالملک، المن بالامامة، به کوشش عبدالهادی نازی، بیروت، 1987م | ||
# ابن عربى، محمد، انشاء الدوائر، به کوشش نیبرگ، لیدن، 1336ق/1919م | #ابن عربى، محمد، انشاء الدوائر، به کوشش نیبرگ، لیدن، 1336ق/1919م | ||
# همو، «التدبیرات الالهیة»، «عقلة المستوفز»، همراه انشاء الدوائر | #همو، «التدبیرات الالهیة»، «عقلة المستوفز»، همراه انشاء الدوائر | ||
# همو، ترجمان الاشواق، بیروت، 1401ق/1981م | #همو، ترجمان الاشواق، بیروت، 1401ق/1981م | ||
# همو، التجلیات الالهیة، همراه با تعلیقات ابن سودکین و «کشف الغایات»، به کوشش عثمان یحیى، تهران، 1408ق/ 1988م | #همو، التجلیات الالهیة، همراه با تعلیقات ابن سودکین و «کشف الغایات»، به کوشش عثمان یحیى، تهران، 1408ق/ 1988م | ||
# همو، «کتاب المسائل»، رسائل، حیدرآباد دکن، 1367ق/1948م، ج 2 | #همو، «کتاب المسائل»، رسائل، حیدرآباد دکن، 1367ق/1948م، ج 2 | ||
# همو، روح القدس، به کوشش عزه حصیریه، دمشق، 1389ق/1970م | #همو، روح القدس، به کوشش عزه حصیریه، دمشق، 1389ق/1970م | ||
# همو، شجرة الکون، قاهره، 1987م | #همو، شجرة الکون، قاهره، 1987م | ||
# همو، «صورة اجازه من الشیخ الاکبر»، الاندلس (نک: بدوی در مآخذ لاتین) | #همو، «صورة اجازه من الشیخ الاکبر»، الاندلس (نک: بدوی در مآخذ لاتین) | ||
# همو، عنقاء مغرب، قاهره، 1373ق/1954م | #همو، عنقاء مغرب، قاهره، 1373ق/1954م | ||
# همو، الفتوحات المکیة، بولاق، 1293ق | #همو، الفتوحات المکیة، بولاق، 1293ق | ||
# همو، فصوص الحکم، به کوشش ابوالعلاء عفیفى، قاهره، 1365ق/1946م | #همو، فصوص الحکم، به کوشش ابوالعلاء عفیفى، قاهره، 1365ق/1946م | ||
# همو، «فهرست مؤلفات»، به کوشش ابوالعلاء عفیفى، کلیة الا¸داب، دانشگاه اسکندریه، 1954م، شم 8 | #همو، «فهرست مؤلفات»، به کوشش ابوالعلاء عفیفى، کلیة الا¸داب، دانشگاه اسکندریه، 1954م، شم 8 | ||
# همو، محاضرة الابرار، بیروت، 1388ق/ 1968م | #همو، محاضرة الابرار، بیروت، 1388ق/ 1968م | ||
# ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق | #ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق | ||
# ابن قنفذ، احمد، انس الفقیر و عز الحقیر، به کوشش محمد فاسى و ادولف فور، رباط، 1905م | #ابن قنفذ، احمد، انس الفقیر و عز الحقیر، به کوشش محمد فاسى و ادولف فور، رباط، 1905م | ||
# ارسطو، الطبیعة، ترجمه اسحاق بن حنین، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، 1385ق/ 1965م | #ارسطو، الطبیعة، ترجمه اسحاق بن حنین، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، 1385ق/ 1965م | ||
# اسفراینى، طاهر، التبصیر فىالدین، به کوشش محمد زاهد کوثری، قاهره، 1374ق/1955م | #اسفراینى، طاهر، التبصیر فىالدین، به کوشش محمد زاهد کوثری، قاهره، 1374ق/1955م | ||
# بدوی، عبدالرحمان، ارسطو عندالعرب، قاهره، 1955م | #بدوی، عبدالرحمان، ارسطو عندالعرب، قاهره، 1955م | ||
# بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد محیى الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمد على صبیح | #بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد محیى الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمد على صبیح | ||
# البلغة فى الحکمة (منسوب به ابن عربى)، به کوشش نهاد ککلیک، استانبول، 1369ق | #البلغة فى الحکمة (منسوب به ابن عربى)، به کوشش نهاد ککلیک، استانبول، 1369ق | ||
# جابر بن حیان، مختار رسائل، به کوشش پاول کراوس، قاهره، 1354ق | #جابر بن حیان، مختار رسائل، به کوشش پاول کراوس، قاهره، 1354ق | ||
# جامى، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، 1337ش | #جامى، عبدالرحمان، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، 1337ش | ||
# همو، نقد النصوص، به کوشش ویلیام چیتیک، تهران، 1977م | #همو، نقد النصوص، به کوشش ویلیام چیتیک، تهران، 1977م | ||
# جوینى، عبدالملک، الارشاد، به کوشش محمد یوسف موسى و على عبدالمنعم عبدالحمید، قاهره، 1950م | #جوینى، عبدالملک، الارشاد، به کوشش محمد یوسف موسى و على عبدالمنعم عبدالحمید، قاهره، 1950م | ||
# چیتیک، ویلیام، مقدمه بر نقد النصوص (نک: جامى در همین مآخذ) | #چیتیک، ویلیام، مقدمه بر نقد النصوص (نک: جامى در همین مآخذ) | ||
# حصریه، عزه، مقدمه بر روح القدس (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | #حصریه، عزه، مقدمه بر روح القدس (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | ||
# رسائل اخوان الصفاء، بیروت، دارصادر | #رسائل اخوان الصفاء، بیروت، دارصادر | ||
# شرف، شرف الدین خراسانى، جهان و انسان در فلسفه، تهران، 1357ش | #شرف، شرف الدین خراسانى، جهان و انسان در فلسفه، تهران، 1357ش | ||
# همو، نخستین فیلسوفان یونان، تهران، 1357ش | #همو، نخستین فیلسوفان یونان، تهران، 1357ش | ||
# شعرانى، عبدالوهاب، الیواقیت و الجواهر، قاهره، 1351ق | #شعرانى، عبدالوهاب، الیواقیت و الجواهر، قاهره، 1351ق | ||
# شهرستانى، محمد، نهایة الاقدام، به کوشش آفرد گیوم، اکسفورد، 1931م | #شهرستانى، محمد، نهایة الاقدام، به کوشش آفرد گیوم، اکسفورد، 1931م | ||
# غبرینى، احمد بن احمد، عنوان الدرایة، به کوشش عادل نویهض، بیروت، 1969م | #غبرینى، احمد بن احمد، عنوان الدرایة، به کوشش عادل نویهض، بیروت، 1969م | ||
# قاری بغدادی، ابراهیم بن عبدالله، مناقب ابن عربى، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، 1959م | #قاری بغدادی، ابراهیم بن عبدالله، مناقب ابن عربى، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، 1959م | ||
# قرآن مجید | #قرآن مجید | ||
# قونوی، صدرالدین، «الفکوک»، در حاشیه شرح منازل السائرین (نک: کاشانى در همین مآخذ) | #قونوی، صدرالدین، «الفکوک»، در حاشیه شرح منازل السائرین (نک: کاشانى در همین مآخذ) | ||
# قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، تهران، 1299ق | #قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، تهران، 1299ق | ||
# کاشانى، عبدالرزاق، «اصطلاحات الصوفیة»، در حاشیه شرح منازل السائرین، تهران، 1315ق | #کاشانى، عبدالرزاق، «اصطلاحات الصوفیة»، در حاشیه شرح منازل السائرین، تهران، 1315ق | ||
# همو، شرح فصوص، مصر، 1387ق | #همو، شرح فصوص، مصر، 1387ق | ||
# همو، شرح منازل السائرین، تهران، 1315ق | #همو، شرح منازل السائرین، تهران، 1315ق | ||
# کتاب مقدس | #کتاب مقدس | ||
# «کشف الغایات»، همراه التجلیات الالهیة (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | #«کشف الغایات»، همراه التجلیات الالهیة (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | ||
# مراکشى، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید عریان و محمود عربى علمى، قاهره، 1368ق/1949م | #مراکشى، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید عریان و محمود عربى علمى، قاهره، 1368ق/1949م | ||
# مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق/1968م | #مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق/1968م | ||
# ونسینک، ا. ی.، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن، 1936م | #ونسینک، ا. ی.، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن، 1936م | ||
# یحیى، عثمان، حاشیه بر التجلیات الالهیة و حاشیه بر ضمیمة آن «کشف الغایات» (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | #یحیى، عثمان، حاشیه بر التجلیات الالهیة و حاشیه بر ضمیمة آن «کشف الغایات» (نک: ابن عربى در همین مآخذ) | ||
# همو، استدراک و حاشیه بر الفتوحات المکیة ابن عربى، قاهره، 1329-1410ق | #همو، استدراک و حاشیه بر الفتوحات المکیة ابن عربى، قاهره، 1329-1410ق | ||
#Aristoteles, Physica | #Aristoteles, Physica | ||
# Austin, R. W. J., Sufis of Andalusia, London, 1971 | #Austin, R. W. J., Sufis of Andalusia, London, 1971 | ||
# Badawi, q Abd Al - Rahm ? n, X Autobibliografia de Ibn q Arabi n , Al - Andalus, Madrid, 1955, vol. XX | #Badawi, q Abd Al - Rahm ? n, X Autobibliografia de Ibn q Arabi n , Al - Andalus, Madrid, 1955, vol. XX | ||
# Britannica | #Britannica | ||
# Corbin, Henry, L'imagination cr E atrice dans le sufisme d'Ibn q Arabi, Paris, 1958 | #Corbin, Henry, L'imagination cr E atrice dans le sufisme d'Ibn q Arabi, Paris, 1958 | ||
# Diels, H., Fragmente der Borsokratiker, Berlin, 1964 | #Diels, H., Fragmente der Borsokratiker, Berlin, 1964 | ||
# EI 2 | #EI 2 | ||
# GAL, S | #GAL, S | ||
# Hitti, Ph. K., History of the Arabs, London, 1964 | #Hitti, Ph. K., History of the Arabs, London, 1964 | ||
# Meyer, Egbert, X Ibn q Arabi Begegnet Ibn RusD n , Zeitschrift f O r Geschichte der arabisch - islamischen Wissenschaften, ed. Fuat Sezgin, Frankfurt, 1986, vol. III | #Meyer, Egbert, X Ibn q Arabi Begegnet Ibn RusD n , Zeitschrift f O r Geschichte der arabisch - islamischen Wissenschaften, ed. Fuat Sezgin, Frankfurt, 1986, vol. III | ||
# Nicholson, Reynold, Studies in Islamic Mysticism, London, 1967 | #Nicholson, Reynold, Studies in Islamic Mysticism, London, 1967 | ||
# Nyberg, H. S., Kleinere Schriften des Ibn Al - Arab / , Leiden, 1919 | #Nyberg, H. S., Kleinere Schriften des Ibn Al - Arab / , Leiden, 1919 | ||
# Philo, X Legum allegorium n , X De opificio mundi n , Loeb Classical Library, London, 1956, vol. I | #Philo, X Legum allegorium n , X De opificio mundi n , Loeb Classical Library, London, 1956, vol. I | ||
# plato, The Sophist | #plato, The Sophist | ||
# Schaeder, Hans Heinrich, X Die islamische Lehrevom vollkommenen Nenschen, iher Herkunftund ihre dichterische Gestaltung n , ZDMG, Lipzig, 1925, vol. LXXIX | #Schaeder, Hans Heinrich, X Die islamische Lehrevom vollkommenen Nenschen, iher Herkunftund ihre dichterische Gestaltung n , ZDMG, Lipzig, 1925, vol. LXXIX | ||
# Spinoza, Baruch, L' E thique, tr, Charles Appuhu, Paris, 1965 | #Spinoza, Baruch, L' E thique, tr, Charles Appuhu, Paris, 1965 | ||
# Yahya, Osman, Histoire et classification de l'auure d'Ibn q Arab / , Damas, 1964 | #Yahya, Osman, Histoire et classification de l'auure d'Ibn q Arab / , Damas, 1964 | ||
# Zeller, Eduard, Die Philosophie der Grichen in ihrer geschichtlichen Entwichlung, Hildesheim, 19 | #Zeller, Eduard, Die Philosophie der Grichen in ihrer geschichtlichen Entwichlung, Hildesheim, 19 | ||
[[رده: شخصیت های اسلامی]] | [[رده: شخصیت های اسلامی]] |