غزوه خندق: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:
رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.[۶۲][۶۳]
رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.[۶۲][۶۳]


مشکلات جنگ
=مشکلات جنگ=
[ویرایش]
اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنی‌قریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان هم‌پیمان شده‌اند. کعب ‌بن اسد قرظی (رئیس بنی‌قریظه)، هر چند که در ابتدا تمایلی برای نقض‌ عهد نداشت، به تحریک حُیَّی‌ بن اَخْطَب این کار را کرد.[۶۴][۶۵]


اوج سختی و فشار بر مسلمانان در این جنگ وقتی ظاهر شد که خبر رسید بنی‌قریظه که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان هم‌پیمان شده‌اند. کعب ‌بن اسد قرظی (رئیس بنی‌قریظه)، هر چند که در ابتدا تمایلی برای نقض‌ عهد نداشت، به تحریک حُیَّی‌ بن اَخْطَب این کار را کرد.[۶۴][۶۵]
پیامبر برای حصول اطمینان از این خبر، رؤسای دو قبیله اوس و خزرج (به ترتیب، سعد بن معاذ و سعد بن عباده) را سوی بنی‌قریظه فرستاد و از آنان خواست تا در صورت صحت نقضِ عهد بنی‌قریظه، مطلب را سربسته به او منتقل کنند تا باعث ضعف روحیه مسلمانان نشود.
پیامبر برای حصول اطمینان از این خبر، رؤسای دو قبیله اوس و خزرج (به ترتیب، سعد بن معاذ و سعد بن عباده) را سوی بنی‌قریظه فرستاد و از آنان خواست تا در صورت صحت نقضِ عهد بنی‌قریظه، مطلب را سربسته به او منتقل کنند تا باعث ضعف روحیه مسلمانان نشود.
بنی‌قریظه با شدیدترین لحن و زننده‌ترین جملات با آن دو برخورد کردند. آن دو برگشتند و با نام بردن از دو قبیله «عَضَل و قاره» خبر خیانت بنی‌قریظه را به پیامبر دادند. منظور از آوردن نام این دو قبیله یادآوری خیانت آنان نسبت به خُبَیْب‌ بن عَدی و یارانش در رَجیع بود.[۶۶][۶۷]
بنی‌قریظه با شدیدترین لحن و زننده‌ترین جملات با آن دو برخورد کردند. آن دو برگشتند و با نام بردن از دو قبیله «عَضَل و قاره» خبر خیانت بنی‌قریظه را به پیامبر دادند. منظور از آوردن نام این دو قبیله یادآوری خیانت آنان نسبت به خُبَیْب‌ بن عَدی و یارانش در رَجیع بود.[۶۶][۶۷]
مسلمانان که از پشت سر خود (داخل مدینه) از جانب بنی‌قریظه در مورد خانواده‌هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چند گاه از قسمت‌های تنگ خندق می‌گذشتند، درگیر می‌شدند[۶۸] دچار هراس زیادی شدند.
مسلمانان که از پشت سر خود (داخل مدینه) از جانب بنی‌قریظه در مورد خانواده‌هایشان ایمنی نداشتند و نیز از مقابل، با سپاه انبوه مشرکان که هر چند گاه از قسمت‌های تنگ خندق می‌گذشتند، درگیر می‌شدند[۶۸] دچار هراس زیادی شدند.
قرآن وحشت مسلمانان و بدگمانی آنان به وعده‌های خداوند را کاملا وصف کرده است.[۶۹][۷۰] این ترس به گونه‌ای بود که مُعَتّب‌ بن قُشیر، از منافقان، گفت که محمد به ما وعده گشایش قصرهای کسری و قیصر را می‌داد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد.[۷۱][۷۲][۷۳] که بنابه قولی گفته است، معتّب‌ بن قشیر از اهل بدر بود و منافق به‌شمار نمی‌رفت).
قرآن وحشت مسلمانان و بدگمانی آنان به وعده‌های خداوند را کاملا وصف کرده است.[۶۹][۷۰] این ترس به گونه‌ای بود که مُعَتّب‌ بن قُشیر، از منافقان، گفت که محمد به ما وعده گشایش قصرهای کسری و قیصر را می‌داد، در حالی که اکنون کسی برای قضای حاجت هم جرأت بیرون رفتن ندارد.[۷۱][۷۲][۷۳] که بنابه قولی گفته است، معتّب‌ بن قشیر از اهل بدر بود و منافق به‌شمار نمی‌رفت).
مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری می‌کردند.[۷۴]
مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری می‌کردند.[۷۴]


تبلیغات منافقین
=تبلیغات منافقین=
[ویرایش]
 
منافقین از نقض پیمان بنی‌قریظه و ترس و وحشت مردم سوء استفاده کردند و سعی کردند تا مسلمانان را دلسرد و ناامید کنند تا آنجایی که مُعَتِّب بن قشیر از منافقین گفت: محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما را به گنج‌های کسری و قیصر وعده می‌دهد در حالیکه ما برای دستشویی رفتن در امان نیستیم، خدا و پیغمبر جز به فریب به ما وعده نمی‌دهند.[۷۵][۷۶][۷۷]
منافقین از نقض پیمان بنی‌قریظه و ترس و وحشت مردم سوء استفاده کردند و سعی کردند تا مسلمانان را دلسرد و ناامید کنند تا آنجایی که مُعَتِّب بن قشیر از منافقین گفت: محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما را به گنج‌های کسری و قیصر وعده می‌دهد در حالیکه ما برای دستشویی رفتن در امان نیستیم، خدا و پیغمبر جز به فریب به ما وعده نمی‌دهند.[۷۵][۷۶][۷۷]


تلاش بر ترور پیامبر
=تلاش بر ترور پیامبر=
[ویرایش]
 
محمد بن سلمه می‌گوید: رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در چادر خود مشغول نماز شب بود که خالد بن ولید به همراه سه نفر از سربازانش نزدیک خندق شدند و به چادر رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اشاره کردند و گفتند: این قبه محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، تیراندازی کنید، پس ما با آنها مقابله کردیم تا هر یک از دو طرف لب خندق قرار گرفتیم و به هم تیراندازی کردیم تا هر دو عقب‌نشینی کردیم که در این درگیری افراد زیادی مجروح شدند.[۷۸]
محمد بن سلمه می‌گوید: رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در چادر خود مشغول نماز شب بود که خالد بن ولید به همراه سه نفر از سربازانش نزدیک خندق شدند و به چادر رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اشاره کردند و گفتند: این قبه محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، تیراندازی کنید، پس ما با آنها مقابله کردیم تا هر یک از دو طرف لب خندق قرار گرفتیم و به هم تیراندازی کردیم تا هر دو عقب‌نشینی کردیم که در این درگیری افراد زیادی مجروح شدند.[۷۸]


confirmed
۸٬۰۷۹

ویرایش