پرورش جامعه اسلامی بر فرهنگ نیرومندی، مقاومت و عزت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
و در همین معنا «لورنس براون» می‌گوید: « خطر حقیقی در نظام اسلام و توان آن بر گسترش و پذیرندگی و پویایی آن نهفته است و تنها مانع و دیوار در برابر استعمار غربی است.» (پیشین، و نیز ر.ک: فروخ، ص184).
و در همین معنا «لورنس براون» می‌گوید: « خطر حقیقی در نظام اسلام و توان آن بر گسترش و پذیرندگی و پویایی آن نهفته است و تنها مانع و دیوار در برابر استعمار غربی است.» (پیشین، و نیز ر.ک: فروخ، ص184).
وی سپس توضیح می‌دهد كه خطر مسلمانان، تنها خطر جهانی در این دوران است و باید همه‌ی نیروها را برای مقابله با آن بسیج كرد و تمامی لشكریان را تدارك دید و توجه همگان را به آن جلب كرد. او با بازگویی نظر مبشران مسیحی می‌گوید: «مسئله اسلامی با مسئله یهودی متفاوت است ؛ مسلمانان به لحاظ دینی با یهودیان فرق می‌كنند ؛ اسلام دین دعوت و فراخوانی دیگران است، اسلام در میان خود مسیحیان و نیز میان غیرمسیحیان، گسترش پیدا می‌كند.
وی سپس توضیح می‌دهد كه خطر مسلمانان، تنها خطر جهانی در این دوران است و باید همه‌ی نیروها را برای مقابله با آن بسیج كرد و تمامی لشكریان را تدارك دید و توجه همگان را به آن جلب كرد. او با بازگویی نظر مبشران مسیحی می‌گوید: «مسئله اسلامی با مسئله یهودی متفاوت است ؛ مسلمانان به لحاظ دینی با یهودیان فرق می‌كنند ؛ اسلام دین دعوت و فراخوانی دیگران است، اسلام در میان خود مسیحیان و نیز میان غیرمسیحیان، گسترش پیدا می‌كند.
از آن گذشته، مسلمانان بنا به نظر مبشران مسیحی، دارای سابقه‌ی مبارزاتی طولانی در اروپا بودند و لذا مسلمانان هرگز اقلیتی كه تنها جای پایی دارد، نبوده‌اند.»
از آن گذشته، مسلمانان بنا به نظر مبشران مسیحی، دارای سابقه‌ی مبارزاتی طولانی در اروپا بودند و لذا مسلمانان هرگز اقلیتی كه تنها جای پایی دارد، نبوده‌اند.»<br>
سپس می‌گوید: «برای همین است كه به نظر ما مبشران مسیحی، به یهودیان علیه مسلمانان در فلسطین كمك می‌كنند و‌ آنان را یاری می‌دهند. پیش از این ما را از خطر یهودی و از خطر زردهای ژاپنی و چینی و خطر بلشویكی می‌ترساندند ولی هیچ‌كدام از اینها تحقق نیافت و ما چیزی از آن‌چه تصور می‌كردیم، ندیدیم: یهودیان را دوستان خود یافتیم، لذا هركس آنان‌را شكنجه داده باشد دشمن سرسخت ماست واقعیت آن است كه یهودیان را مسلمانان آزار و شكنجه ندادند ولی این یهودیان بودند كه مسلمانان را آزار دادند و علیه ایشان توطئه كردند. ، و بلشویك‌ها را نیز دیدیم كه هم‌پیمان ما هستند و در میان ملل زردپوست نیز كشورهای دموكراتیك بزرگی هستند كه مقاومت در برابر آنها را برعهده می‌گیرند و حریفشان می‌شوند ولی خطر حقیقی، در نظام اسلامی نهفته است.» (ر.ک: واعی، ص706).
 
استعمار غربی، كوشش‌های تبشیری و كینه‌های صلیبی در جنگ علیه مسلمانان و پراكندن میراث ایشان و چپاول ثروت و سرزمینشان، شركت داشتند و گویا ابر سیاهی از كینه و نفرت بر ایشان خیمه‌افكن شده است. این امر در حادثه سال 1918م. و به هنگامی كه «لرد اللنبی» وارد «بیت المقدس» شد و گفت: « اكنون جنگ‌های صلیبی پایان یافت» كاملاً به چشم می‌خورد.
سپس می‌گوید: «برای همین است كه به نظر ما مبشران مسیحی، به یهودیان علیه مسلمانان در فلسطین كمك می‌كنند و‌ آنان را یاری می‌دهند. پیش از این ما را از خطر یهودی و از خطر زردهای ژاپنی و چینی و خطر بلشویكی می‌ترساندند ولی هیچ‌كدام از اینها تحقق نیافت و ما چیزی از آن‌چه تصور می‌كردیم، ندیدیم: یهودیان را دوستان خود یافتیم، لذا هركس آنان‌را شكنجه داده باشد دشمن سرسخت ماست واقعیت آن است كه یهودیان را مسلمانان آزار و شكنجه ندادند ولی این یهودیان بودند كه مسلمانان را آزار دادند و علیه ایشان توطئه كردند. ، و بلشویك‌ها را نیز دیدیم كه هم‌پیمان ما هستند و در میان ملل زردپوست نیز كشورهای دموكراتیك بزرگی هستند كه مقاومت در برابر آنها را برعهده می‌گیرند و حریفشان می‌شوند ولی خطر حقیقی، در نظام اسلامی نهفته است.» <ref>(ر.ک: واعی، ص706).</ref><br>
 
استعمار غربی، كوشش‌های تبشیری و كینه‌های صلیبی در جنگ علیه مسلمانان و پراكندن میراث ایشان و چپاول ثروت و سرزمینشان، شركت داشتند و گویا ابر سیاهی از كینه و نفرت بر ایشان خیمه‌افكن شده است. این امر در حادثه سال 1918م. و به هنگامی كه «لرد اللنبی» وارد «بیت المقدس» شد و گفت: « اكنون جنگ‌های صلیبی پایان یافت» كاملاً به چشم می‌خورد.<br>
 
ژنرال فرانسوی «گورو» فرمانده ارتش فرانسه در دمشق نیز به هنگام حضور بر سر مزار «صلاح‌الدین ایوبی» اظهار داشت: «ما این‌جاییم، صلاح الدین!».
ژنرال فرانسوی «گورو» فرمانده ارتش فرانسه در دمشق نیز به هنگام حضور بر سر مزار «صلاح‌الدین ایوبی» اظهار داشت: «ما این‌جاییم، صلاح الدین!».
روز بعد نیز او همین كار را در «حمص» و به هنگام حضور بر سر مزار «خالد بن ولید» انجام داد و گفت: «ما این‌جاییم خالد!» (ر.ک: پیشین، ص707).
روز بعد نیز او همین كار را در «حمص» و به هنگام حضور بر سر مزار «خالد بن ولید» انجام داد و گفت: «ما این‌جاییم خالد!» <br>
این كینه و نفرت و دشمنی و بیزاری، علت اصلی و نیرومند یورش علیه مسلمانان به هر شیوه و راه و نوع و رنگ بود. این موج حملات هم‌چنان شدت می‌گیرد و به لحاظ فرهنگی و فكری جریان دارد و در پی ویران ساختن اساس اسلام و اخلاق اسلامی و نیز رواج اندیشه‌های ویران‌گر و جریان‌های انحرافی(پیشین و نیز ر.ک: جندی،‌ ص286) و مشغول داشتن امت اسلام به مسایل حاشیه‌ای در زندگی برای دور نگه داشتن آن از عمق مسایل و عدم توجه به توطئه‌هایی است كه علیه آن تدارك می‌شود.
(ر.ک: پیشین، ص707).<br>
اسلام جز در هنگامی كه ناگزیر می‌شود، وارد نبرد نمی‌گردد و هرگز خود را درگیر جنگی كه به آن فراخوانده نشود، نمی‌سازد و برای انتقام‌جویی یا به شوق خون‌ریزی نیز جنگ را آغاز نمی‌كند.
 
این كینه و نفرت و دشمنی و بیزاری، علت اصلی و نیرومند یورش علیه مسلمانان به هر شیوه و راه و نوع و رنگ بود. این موج حملات هم‌چنان شدت می‌گیرد و به لحاظ فرهنگی و فكری جریان دارد و در پی ویران ساختن اساس اسلام و اخلاق اسلامی و نیز رواج اندیشه‌های ویران‌گر و جریان‌های انحرافی<ref>(پیشین و نیز ر.ک: جندی،‌ ص286)</ref> و مشغول داشتن امت اسلام به مسایل حاشیه‌ای در زندگی برای دور نگه داشتن آن از عمق مسایل و عدم توجه به توطئه‌هایی است كه علیه آن تدارك می‌شود.<br>
 
اسلام جز در هنگامی كه ناگزیر می‌شود، وارد نبرد نمی‌گردد و هرگز خود را درگیر جنگی كه به آن فراخوانده نشود، نمی‌سازد و برای انتقام‌جویی یا به شوق خون‌ریزی نیز جنگ را آغاز نمی‌كند.<br>
 
اسلام با كسانی كه از در صلح با آن درآمده یا پیمان بسته‌اند یا هم‌زیستی دارند به جنگ نمی‌پردازد. اسلام با آنهایی كه دشمنی نمی‌كنند و نمی‌جنگند و خصومت نمی‌ورزند و هرگز توطئه‌چینی نمی‌كنند و مترصد دشمنان نمی‌شوند و آنان‌را تحریك نمی‌كنند، مایل به رویارویی و نبرد نیست.
اسلام با كسانی كه از در صلح با آن درآمده یا پیمان بسته‌اند یا هم‌زیستی دارند به جنگ نمی‌پردازد. اسلام با آنهایی كه دشمنی نمی‌كنند و نمی‌جنگند و خصومت نمی‌ورزند و هرگز توطئه‌چینی نمی‌كنند و مترصد دشمنان نمی‌شوند و آنان‌را تحریك نمی‌كنند، مایل به رویارویی و نبرد نیست.
اسلام در چارچوب ضرورت حداكثری با ستم‌كاران، طاغوتیان، متكبران، زورمندان، سلطه‌جویان، نیرنگ‌كاران، عهدشكنان، خیانت‌پیشه‌گان، توطئه‌چینان و دشمنی‌ورزان می‌جنگد.
اسلام در چارچوب ضرورت حداكثری با ستم‌كاران، طاغوتیان، متكبران، زورمندان، سلطه‌جویان، نیرنگ‌كاران، عهدشكنان، خیانت‌پیشه‌گان، توطئه‌چینان و دشمنی‌ورزان می‌جنگد.<br>
اسلام با اینان می‌جنگد تا راه را در برابر عقیده‌ی توحید و شریعت آسمانی باز كند تا بدان پای‌بندی حاصل شود، از قانون عدل الهی پیروی گردد، اصول حق و حقیقت سرمشق قرار گیرد، ارزش‌های والا گسترش یابد، انگیزه‌های ایمانی فراگیر شود، نمودهای وادادگی و انحراف و قانون جنگل از میان برود و بشریت با بهره‌مندی از نعمت زندگی كه هیچ نعمتی بالاتر از آن در تمام هستی یافت نمی‌شود، زندگی كنند: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الإِْسْلامَ دِیناً؛ ... امروز دینتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم» (مائده/3).
 
بنابراین اسلام تنها در چارچوب ضرورت صد در صدی در نبردی شرافت‌آمیز و مسئله‌ای پرافتخار كه در تمام هستی چیزی شرافت‌مندانه‌تر و پرافتخارتر از آن وجود ندارد، مبارزه می‌كند.  
اسلام با اینان می‌جنگد تا راه را در برابر عقیده‌ی توحید و شریعت آسمانی باز كند تا بدان پای‌بندی حاصل شود، از قانون عدل الهی پیروی گردد، اصول حق و حقیقت سرمشق قرار گیرد، ارزش‌های والا گسترش یابد، انگیزه‌های ایمانی فراگیر شود، نمودهای وادادگی و انحراف و قانون جنگل از میان برود و بشریت با بهره‌مندی از نعمت زندگی كه هیچ نعمتی بالاتر از آن در تمام هستی یافت نمی‌شود، زندگی كنند: «الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الإِْسْلامَ دِیناً؛ ... امروز دینتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان آیین شما پسندیدم» <ref>(مائده/3)</ref>.<br>
 
بنابراین اسلام تنها در چارچوب ضرورت صد در صدی در نبردی شرافت‌آمیز و مسئله‌ای پرافتخار كه در تمام هستی چیزی شرافت‌مندانه‌تر و پرافتخارتر از آن وجود ندارد، مبارزه می‌كند. <br>
 
در حقیقت نیز وقتی اسلام ناگزیر به جنگ می‌شود در واقع درگیر شرافت‌مندانه‌ترین و والاترین نوع جنگ‌ها می‌شود ؛ جنگ‌هایی كه هرگز از نظر علل و انگیزه‌ها و اهداف و آماج‌ها و شرایط و سنت‌ها و آداب آن در دنیا مشابه و نظیری ندارد، زیرا همه علل و اسباب این جنگ‌ها در دفاع و ردّ تجاوز و یورش و بازگرداندن حقوق غصب شده و كرامت لگدمال شده و امیدهای برباد رفته و نیز ریشه‌كن ساختن ظلم و جور و بازگرداندن صاحبان حق به سرزمین و دیار و اموال و دارایی‌های محروم مانده از آن می‌باشد.
در حقیقت نیز وقتی اسلام ناگزیر به جنگ می‌شود در واقع درگیر شرافت‌مندانه‌ترین و والاترین نوع جنگ‌ها می‌شود ؛ جنگ‌هایی كه هرگز از نظر علل و انگیزه‌ها و اهداف و آماج‌ها و شرایط و سنت‌ها و آداب آن در دنیا مشابه و نظیری ندارد، زیرا همه علل و اسباب این جنگ‌ها در دفاع و ردّ تجاوز و یورش و بازگرداندن حقوق غصب شده و كرامت لگدمال شده و امیدهای برباد رفته و نیز ریشه‌كن ساختن ظلم و جور و بازگرداندن صاحبان حق به سرزمین و دیار و اموال و دارایی‌های محروم مانده از آن می‌باشد.
جنگ در اسلام هم‌چنین برای رفع فتنه و دفع مفسده‌ها نیز هست؛ فتنه‌ای كه سربرمی‌آورد و شرّ آن بیدار می‌شود و تركش‌های آن به هرسو پراكنده می شود. چه این‌که گفته می‌شود فتنه‌ها درخوابند و خدا لعنت كند كسی را كه آنها را بیدار سازد.
جنگ در اسلام هم‌چنین برای رفع فتنه و دفع مفسده‌ها نیز هست؛ فتنه‌ای كه سربرمی‌آورد و شرّ آن بیدار می‌شود و تركش‌های آن به هرسو پراكنده می شود. چه این‌که گفته می‌شود فتنه‌ها درخوابند و خدا لعنت كند كسی را كه آنها را بیدار سازد.
۱٬۷۳۸

ویرایش