پرش به محتوا

محمد تقی مجلسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
او در آثارش آرای فلاسفه مسلمان را به نقد کشیده و برخی از این آرا را مخالف ضروریات دین دانسته است. اعتقاد به حدوث زمانی عالم، مادی بودن فرشتگان، مادی بودن معراج و معاد جسمانی از جمله آرای مجلسی است که در آنها به مخالفت با فلاسفه پرداخته است. علامه مجلسی در این آرا نظر خود را مستند به روایات کرده و مخالفت اندیشه فلاسفه با روایات را نکوهیده است.<ref> نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۸۶-۹۵</ref> نظریات او بعدها مورد اعتراض برخی از متخصصان فلسفه اسلامی قرار گرفت؛ برای نمونه [[علامه طباطبایی]] با اعتراض بر اندیشه‌های علامه مجلسی او را گرفتار تناقض می‌دانست و ورود علامه مجلسی به مباحث عمیق عقلانی را خطایی از سوی او ارزیابی می‌کرد.<ref>نصیری، علامه مجلسی ونقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۷۹</ref>
او در آثارش آرای فلاسفه مسلمان را به نقد کشیده و برخی از این آرا را مخالف ضروریات دین دانسته است. اعتقاد به حدوث زمانی عالم، مادی بودن فرشتگان، مادی بودن معراج و معاد جسمانی از جمله آرای مجلسی است که در آنها به مخالفت با فلاسفه پرداخته است. علامه مجلسی در این آرا نظر خود را مستند به روایات کرده و مخالفت اندیشه فلاسفه با روایات را نکوهیده است.<ref> نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۸۶-۹۵</ref> نظریات او بعدها مورد اعتراض برخی از متخصصان فلسفه اسلامی قرار گرفت؛ برای نمونه [[علامه طباطبایی]] با اعتراض بر اندیشه‌های علامه مجلسی او را گرفتار تناقض می‌دانست و ورود علامه مجلسی به مباحث عمیق عقلانی را خطایی از سوی او ارزیابی می‌کرد.<ref>نصیری، علامه مجلسی ونقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۷۹</ref>


با اینکه علامه مجلسی خود در برخی آثارش به استدلال‌های عقلانی و فلسفی پرداخته اما هنگامی که راه رسیدن به معرفت در [[اصول دین]] <ref>ر.ک:مقاله اصول دین</ref> را بررسی می‌کند، کاربرد دلیل عقلی را انکار کرده است. به نظر علامه با توجه به اشتباهات عقل استناد به آن در امور دین جایز نیست. او در جایی از آثار خود دلیل نقلی را برای دریافت اصول دین معتبر دانسته است. این نظر مخالف نظر بیشتر علمای مسلمان است که راه دریافت اصول دین را عقل می‌دانند.<ref>کدیور، عقل و دین، ص ۴۴؛ نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۸۲-۸۶</ref>
با اینکه علامه مجلسی خود در برخی آثارش به استدلال‌های عقلانی و فلسفی پرداخته اما هنگامی که راه رسیدن به معرفت در [[اصول دین]] <ref>ر.ک:مقاله اصول دین</ref> را بررسی می‌کند، کاربرد دلیل عقلی را انکار کرده است. به نظر علامه با توجه به اشتباهات عقل استناد به آن در امور دین جایز نیست. او در جایی از آثار خود دلیل نقلی را برای دریافت [[اصول دین]]<ref>ر.ک:مقاله اصول دین</ref> معتبر دانسته است. این نظر مخالف نظر بیشتر علمای مسلمان است که راه دریافت اصول دین را عقل می‌دانند.<ref>کدیور، عقل و دین، ص ۴۴؛ نصیری، علامه مجلسی و نقد دیدگاه‌های فلسفی، ص ۸۲-۸۶</ref>


==مخالفت با صوفیه==
==مخالفت با صوفیه==


علامه همانند برخی دیگر از فقیهان آن عصر، در آثار خود به نقد روش [[صوفیه]] پرداخت و اندیشه‌ها و عادات و آدابشان را مغایر با تعالیم امامان شیعه ارزیابی کرده است. <ref>جعفریان، صفویه در عصره دین، سیاست و فرهنگ، ج۲، ص۵۸۹-۵۹۰</ref> عدم پایبندی به احکام دینی، رواج یافتن آداب و آیین های غیر شرعی از قبیل حلقه های ذکر و سماع و تفسیر باطن گرایانه از دین و متون دینی از جمله مسائل مورد انتقاد علامه مجلسی در رفتار و اندیشه صوفیان است.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۲۱۸-</ref>
علامه همانند برخی دیگر از فقیهان آن عصر، در آثار خود به نقد روش [[صوفیه]] پرداخت و اندیشه‌ها و عادات و آدابشان را مغایر با تعالیم امامان شیعه ارزیابی کرده است. <ref>جعفریان، صفویه در عصره دین، سیاست و فرهنگ، ج۲، ص۵۸۹-۵۹۰</ref> عدم پایبندی به احکام دینی، رواج یافتن آداب و آیین های غیر شرعی از قبیل حلقه های ذکر و سماع و تفسیر باطن گرایانه از دین و متون دینی از جمله مسائل مورد انتقاد علامه مجلسی در رفتار و اندیشه [[صوفیان]] است.<ref>طارمی، علامه مجلسی، ۲۱۸-</ref>


چنان که از برخی نوشته های علامه مجلسی بر می آید و برخی نویسندگان معاصر نیز بر آن تاکید کرده اند علامه با ریاضت و تهذیب نفس، اگر همراه با رعایت آداب دینی و جمع بین ظاهر و باطن دین باشد مخالفتی نداشته است و مسئله اصلی برای وی پایبندی به احکام شرعی بوده است. از همین روست که برخی از علمای شیعه مانند [[شیخ صفی الدین اردبیلی]]، [[سید علی بن طاووس]]، [[ابن فهد حلی]]، شهید ثانی، شیخ بهایی و پدرش محمد تقی مجلسی را از صوفیه امامیه دانسته و آنان را ستوده (و میان صوفیه [[شیعه]] و صوفیه ای که از اهل سنت پیروی کرده اند فرق گذارده) و خود در جاهایی از آثار خود به ارائه تفاسیری عرفانی از احادیث امامان دست یازیده است. <ref>جعفریان، صفویه در عرصه فرهنگ، دین و سیاست، ج۲، ص ۵۹۵-۵۹۶؛ طارمی، علامه مجلسی، ص ۲۳۸-۲۴۲</ref>
چنان که از برخی نوشته های علامه مجلسی بر می آید و برخی نویسندگان معاصر نیز بر آن تاکید کرده اند علامه با ریاضت و تهذیب نفس، اگر همراه با رعایت آداب دینی و جمع بین ظاهر و باطن دین باشد مخالفتی نداشته است و مسئله اصلی برای وی پایبندی به احکام شرعی بوده است. از همین روست که برخی از علمای شیعه مانند [[شیخ صفی الدین اردبیلی]]، [[سید علی بن طاووس]]، [[ابن فهد حلی]]، شهید ثانی، شیخ بهایی و پدرش محمد تقی مجلسی را از صوفیه امامیه دانسته و آنان را ستوده (و میان صوفیه [[شیعه]] و صوفیه ای که از اهل سنت پیروی کرده اند فرق گذارده) و خود در جاهایی از آثار خود به ارائه تفاسیری عرفانی از احادیث امامان دست یازیده است. <ref>جعفریان، صفویه در عرصه فرهنگ، دین و سیاست، ج۲، ص ۵۹۵-۵۹۶؛ طارمی، علامه مجلسی، ص ۲۳۸-۲۴۲</ref>
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
محمدباقر مجلسی بعد از مرگ آقا حسین خوانساری در ۱۰۹۹ ق. در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی به مقام ملاباشی ایران رسید، عالی‌ترین مقام دینی کشور که تنها پس از پادشاه قرار می‌گرفت. مجلسی زندگی بسیار مجلل و آراسته و پرزرق و برقی داشت به‌طوری‌که [[سید نعمت‌الله جزایری]] همکار و شاگردش نوشته که حتی شلوار زنان خدمتکار و کنیزکان او از گران‌بهاترین پارچه‌های کشمیری بود.<ref>حسین سینا، «نگاهی به اندیشهٔ سیاسی شیعی در گذر زمان»، در گروه نویسندگان، به کوشش حسن یوسفی اشکوری، احیا-دفتر پنجم، ص ۵۱، تهران: نشر یادآوران، ۱۳۷۰</ref> با وجود اینلارنس لکهارت، از جمله مستشرقین است که اقدام مجلسی مبنی بر گسترش روابط با شاه را نه از روی حرص و جاه‌طلبی که مبتنی بر انگیزهٔ دینی می‌داند.<ref>لکهارت، لارنس: انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفی قلی عماد، مروارید، 1368، چاپ سوم، ص 38</ref>
محمدباقر مجلسی بعد از مرگ آقا حسین خوانساری در ۱۰۹۹ ق. در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوی به مقام ملاباشی ایران رسید، عالی‌ترین مقام دینی کشور که تنها پس از پادشاه قرار می‌گرفت. مجلسی زندگی بسیار مجلل و آراسته و پرزرق و برقی داشت به‌طوری‌که [[سید نعمت‌الله جزایری]] همکار و شاگردش نوشته که حتی شلوار زنان خدمتکار و کنیزکان او از گران‌بهاترین پارچه‌های کشمیری بود.<ref>حسین سینا، «نگاهی به اندیشهٔ سیاسی شیعی در گذر زمان»، در گروه نویسندگان، به کوشش حسن یوسفی اشکوری، احیا-دفتر پنجم، ص ۵۱، تهران: نشر یادآوران، ۱۳۷۰</ref> با وجود اینلارنس لکهارت، از جمله مستشرقین است که اقدام مجلسی مبنی بر گسترش روابط با شاه را نه از روی حرص و جاه‌طلبی که مبتنی بر انگیزهٔ دینی می‌داند.<ref>لکهارت، لارنس: انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفی قلی عماد، مروارید، 1368، چاپ سوم، ص 38</ref>


در مورد مواجهه محمدباقر مجلسی با علوم عقلیه و نیز اندیشه‌های غربی اختلاف نظرهایی وجود دارد. عبدالهادی حائری معتقد است که مجلسی با توجه به جایگاهی که در دربار شاه سلطان حسین، یافته بود بر ضد آشنائی با دانش‌های مبتنی بر خرد و استدلال برخاست و حتی نوشت که نباید پیرامون علم و صفات خداوند و شبهه‌های مربوط به قضا و قدر اندیشید.<ref>عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی اندیشه گران ایران با دو رویهٔ تمدن بورژوازی غرب، انتشارات امیر کبیر ۱۳۵۷، ص ۱۷۸و ۱۷۹</ref>  
در مورد مواجهه محمدباقر مجلسی با علوم عقلیه و نیز اندیشه‌های غربی اختلاف نظرهایی وجود دارد. عبدالهادی حائری معتقد است که مجلسی با توجه به جایگاهی که در دربار شاه سلطان حسین، یافته بود بر ضد آشنائی با دانش‌های مبتنی بر خرد و استدلال برخاست و حتی نوشت که نباید پیرامون علم و صفات خداوند و شبهه‌های مربوط به [[قضا و قدر]] اندیشید.<ref>عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی اندیشه گران ایران با دو رویهٔ تمدن بورژوازی غرب، انتشارات امیر کبیر ۱۳۵۷، ص ۱۷۸و ۱۷۹</ref>  


در همین دورانست که ملاصدرا تکفیر می‌شود و گفته می‌شود مجلسی، ملا محمدصادق اردستانی را از [[اصفهان]] بیرون می‌کند<ref> خدایا زین معما پرده بردار، هفته نامه صبح، سه شنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۳۷۵</ref> که این ادعا با توجه به توضیح تازه‌یابی از آقا محمدمهدی پاشنه طلا یزدی (نتیجه ملا محمدصادق اردستانی) در ذیل نگارش شجره‌نامه‌اش در صفحه آخر یکی از نسخ خطی محفوظ در کتابخانهٔ ملی ایران رد می‌شود.<ref>میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن «قوانین الاصول» به کتابت ابوالقاسم بن ملاعلی محمد مورخ 1251، نسخه خطی کتابخانه ملی ایران</ref> علی دوانی نیز متذکر شده‌ است که این مطلب خلاف واقع و تهمتی به مجلسی است. <ref>گردآوردنده احادیث اهل بیت (ع)، مروری بر خدمات علامه محمدباقر مجلسی در گفتگو با استاد علی دوانی، هفته نامه «صبح صادق»، دوشنبه 31 مرداد 1384، شماره 215، ص 14</ref>
در همین دورانست که ملاصدرا تکفیر می‌شود و گفته می‌شود مجلسی، ملا محمدصادق اردستانی را از [[اصفهان]] بیرون می‌کند<ref> خدایا زین معما پرده بردار، هفته نامه صبح، سه شنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۳۷۵</ref> که این ادعا با توجه به توضیح تازه‌یابی از آقا [[محمدمهدی پاشنه طلا یزدی]] (نتیجه ملا محمدصادق اردستانی) در ذیل نگارش شجره‌نامه‌اش در صفحه آخر یکی از نسخ خطی محفوظ در کتابخانهٔ ملی ایران رد می‌شود.<ref>میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن «قوانین الاصول» به کتابت ابوالقاسم بن ملاعلی محمد مورخ 1251، نسخه خطی کتابخانه ملی ایران</ref> علی دوانی نیز متذکر شده‌ است که این مطلب خلاف واقع و تهمتی به مجلسی است. <ref>گردآوردنده احادیث اهل بیت (ع)، مروری بر خدمات علامه محمدباقر مجلسی در گفتگو با استاد علی دوانی، هفته نامه «صبح صادق»، دوشنبه 31 مرداد 1384، شماره 215، ص 14</ref>


محمدرضا اصفهانی می‌نویسد:
محمدرضا اصفهانی می‌نویسد:
confirmed، مدیران
۳۳٬۷۹۹

ویرایش