confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
این شخصیت، در آثار خود سهم قابل توجهی به مباحث مربوط به امامت داده است که نمونه آن را می توان در شرح زیارت جامعه کبیره، مشاهده کرد. محور اندیشه وی در این زمینه، توجه خاصی است که وی به جنبههای تکوینی مقامِ امام نشان داده است. از جمله در بازگوکردن این عقیده که پیامبراسلام (ص (و امامان)ع( برترین مخلوقات خداوند و واسطه فیض اند، آنان را علت های چهار گانه کائنات؛ یعنی علتهای فاعلی، مادی، صوری و غایی معرفی میکند. احسایی به استناد مضامین روایی، کمال هر یک از چهار جنبه علیت را در وجود پیامبر و امامان جستجو می کند و نتیجه میگیرد که ایشان علل اربعه کائنات هستند. <ref>احسائی، شرح زیارت جامعه، ج۳ ، ص۶۵.</ref> | این شخصیت، در آثار خود سهم قابل توجهی به مباحث مربوط به امامت داده است که نمونه آن را می توان در شرح زیارت جامعه کبیره، مشاهده کرد. محور اندیشه وی در این زمینه، توجه خاصی است که وی به جنبههای تکوینی مقامِ امام نشان داده است. از جمله در بازگوکردن این عقیده که پیامبراسلام (ص (و امامان)ع( برترین مخلوقات خداوند و واسطه فیض اند، آنان را علت های چهار گانه کائنات؛ یعنی علتهای فاعلی، مادی، صوری و غایی معرفی میکند. احسایی به استناد مضامین روایی، کمال هر یک از چهار جنبه علیت را در وجود پیامبر و امامان جستجو می کند و نتیجه میگیرد که ایشان علل اربعه کائنات هستند. <ref>احسائی، شرح زیارت جامعه، ج۳ ، ص۶۵.</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات موسس== | ||
شیخ احمد احسایی معتقد بود که: | شیخ احمد احسایی معتقد بود که: | ||
۱. ائمه (علیهمالسّلام) علل اربعه عالم هستند. | ۱. ائمه (علیهمالسّلام) علل اربعه عالم هستند. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
6. تفاوت اعتقادی فرقه شیخیه با سایر شیعیان در این است که شیعیان میگویندامام دوازدهم در قالب جسمانی زنده است، ولی شیخیها میگویند امام دوازدهم در قالب روحانی زنده است.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شیخیگری، بابیگری، ص۴۱.</ref> | 6. تفاوت اعتقادی فرقه شیخیه با سایر شیعیان در این است که شیعیان میگویندامام دوازدهم در قالب جسمانی زنده است، ولی شیخیها میگویند امام دوازدهم در قالب روحانی زنده است.<ref>مدرسی چهاردهی، مرتضی، شیخیگری، بابیگری، ص۴۱.</ref> | ||
۶. معتقد بود که همواره کسی به عنوان انسان کامل در میان شیعیان حضور دارد که در سمت نیابت خاصه امام زمان امور مسلمین را بر عهده داشته باشد و شیخ احمد احسایی خود را صاحب این مقام می دانست. <ref> مدرسی چهاردهی مرتضی، شیخیگری، بابیگری، ص۷۳–۷۵.</ref> | ۶. معتقد بود که همواره کسی به عنوان انسان کامل در میان شیعیان حضور دارد که در سمت نیابت خاصه امام زمان امور مسلمین را بر عهده داشته باشد و شیخ احمد احسایی خود را صاحب این مقام می دانست. <ref> مدرسی چهاردهی مرتضی، شیخیگری، بابیگری، ص۷۳–۷۵.</ref> | ||
==اعتقادات فرقه شیخیه== | |||
شيخيه اصول دين را منحصر در چهار اصل: توحيد، نبوت، امامت و ركن رابع مىد انند. به عقيده ايشان ركن چهارم دين شناختن شيعه كامل است كه همان مبلّغ و ناطق اوّل باشد و او واسطه در بين شيعيان و امام غايب است و احكام را بلا واسطه از امام مى گيرد و به ديگران مى رساند. | |||
ولى مشايخ شيخيه با غير اهل اين طايفه مى گويند: مقصود از ركن رابع تولّى و تبرّى است يعنى دوست داشتن ائمه معصومين (ع) و دورى جستن از دشمنان ايشان است. درباره معاد و عدل می گويند که اعتقاد به اين دو اصل لغو و غير محتاج اليه است، چون اعتقاد به خدا و رسول، ضرورتا مستلزم اعتقاد به قرآن و ما فى الكتاب و از جمله عدل و معاد است. عدل يكى از صفات ثبوتى خداوند است، اگر ما آن را بپذيريم چرا ساير صفات «ثبوتيه» از قبيل علم، قدرت، حكمت و غيره را به عنوان اصول دين نپذیریم.اصل ركن رابع را حاج محمد كريم خان كرمانى بنا نهاده است و شيخيه آذربايجان به اين اصل اعتقاد ندارند بدان جهت شيخيه كرمان را كه پيرو حاج محمد كريم خان هستند «ركنيه» نيز خوانند. | |||
شيخيه معتقدند که معاد جسمانى وجود ندارد و بعد از انحلال جسم، عنصرى كه باقى مى ماند جسم لطيفى است كه به اصطلاح ايشان، جسم هورقليايى است. | |||
هورقليا كه ظاهرا كلمه سريانى است، همان قالب مثالى مى باشد كه اصطلاحات فلسفى شيخ احمد احسايى است. | |||
همچنین معتقد ند که آدم دارای دو جسم است، يكى مركب از عناصر زمانى كه به منزله اعراض جسم حقيقى است و آن مانند جامه اى است كه انسان آن را مى پوشد و از تن بيرون مى آورد و آن چه پس از مرگ مى پوسد و از ميان مى رود همين جسم است. ديگر سرشتى است كه آدمى از آن آفريده شده و زمانى نيست و از عالم هورقليا است و در گور او باقى خواهد ماند و آن چه آدمى در روز رستاخيز به هيأت آن زنده خواهد شد همين جسم مثالى است و ثواب و عقاب اخروى مربوط به همين جسم مى باشد. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی | |||
==مروجان مکتب شیخیه== | ==مروجان مکتب شیخیه== | ||
خط ۳۶: | خط ۴۳: | ||
==تقسیم بندی شیخیه== | ==تقسیم بندی شیخیه== | ||
پس از حاج محمد كريم خان شيخيه بر چند فرقه شدند: | |||
ميرزا محمد باقر داراى تأليفات بسيارى است. وى از كرمان با ميرزا ابو تراب از مجتهدان شيخيه از طايفه | '''شیخبه باقریه''' | ||
«باقريه» پيروان محمد باقر خندق آبادى كه نخست نماينده حاج محمد كريم خان در همدان بود سپس ادعای استقلال كرد، اين شخص بعدها معروف به ميرزا محمد همدانى شد و او همان است كه جنگ بين شيخى و بالاسرى را در همدان به راه انداخت. | |||
ميرزا محمد باقر داراى تأليفات بسيارى است. وى از كرمان با ميرزا ابو تراب از مجتهدان شيخيه از طايفه نفيسيه كرمان و عده اى ديگر مهاجرت كردند و در نائين، اصفهان، جندق، بيابانك و همدان طرفدارانى داشتند و سرانجام فرقه شيخيه «باقريه» را در همدان تشكيل دادند. | |||
'''شیخیه آذربایجان'' | |||
شيخيه آذربايجان پيرو حاج ميرزا شفيع ثقة الاسلام تبريزى (در گذشته در 1301 ه) هستند. اين شيخيه را «ثقة الاسلاميه» نيز گويند. | شيخيه آذربايجان پيرو حاج ميرزا شفيع ثقة الاسلام تبريزى (در گذشته در 1301 ه) هستند. اين شيخيه را «ثقة الاسلاميه» نيز گويند. | ||
پس از حاج ميرزا شفيع، پسرش ميرزا موسى و بعد از وى ميرزا على معروف به ثقة الاسلام دوم يا شهيد كه در سال 1330 قمرى به جرم مشروطه خواهى به دست روسهاى تزارى به دار آويخته شد و پس از وى برادرش ميرزا محمد به رياست اين طايفه رسيد. | پس از حاج ميرزا شفيع، پسرش ميرزا موسى و بعد از وى ميرزا على معروف به ثقة الاسلام دوم يا شهيد كه در سال 1330 قمرى به جرم مشروطه خواهى به دست روسهاى تزارى به دار آويخته شد و پس از وى برادرش ميرزا محمد به رياست اين طايفه رسيد. | ||
طايفه ديگر شيخيه «حجة الاسلامى» هستند كه از ميرزا محمد مامقانى | |||
'''شیخیه حجه الاسلامی''' | |||
تكفير كننده سيد على محمد باب و محكوم كننده او به مرگ در شهر تبريز پيروى | طايفه ديگر شيخيه «حجة الاسلامى» هستند كه از ميرزا محمد مامقانى تكفير كننده سيد على محمد باب و محكوم كننده او به مرگ در شهر تبريز پيروى مى كنند. وى حجة الاسلام لقب داشت و از شاگردان سيد كاظم رشتى به شمار مى رفت. | ||
ديگر شيخيه «عميد الاسلامى» هستند كه جمله ايشان با اختلاف مشرب از شيخيه تبريز به شمار | |||
طايفه ديگر از شيخيه، «احقاقيه» هستند كه پيرو آخوند ملا باقر اسكوئى | '''شیخیه عمید الاسلامی''' | ||
ديگر شيخيه «عميد الاسلامى» هستند كه جمله ايشان با اختلاف مشرب از شيخيه تبريز به شمار مى روند. | |||
'''شیخیه احقاقیه''' | |||
طايفه ديگر از شيخيه، «احقاقيه» هستند كه پيرو آخوند ملا باقر اسكوئى مى باشند. وى از فضلاى شيخيه در كربلا بود و پسران سيد كاظم رشتى نزد او درس مى خواندند و پس از درگذشت سيد دعوى جانشينى او را كرد و چون كتابى به نام «احقاق الحق و ابطال الباطل» در ردّ حاج محمد كريم خان كرمانى نوشت، از اين جهت فرزندان او نام خانوادگى خود را احقاقى گرفتند. اين طايفه غالبا در آذربايجان و كربلا و كويت زندگى مى كنند و پيشواى ايشان اكنون آقا شيخ رسول احقاقى است. | |||
مكتب شيخى از حكمت الهى شيعى. | مكتب شيخى از حكمت الهى شيعى. | ||
كتب و رسالات مشايخ شيخيه. | كتب و رسالات مشايخ شيخيه. | ||
نقطه الكاف. | نقطه الكاف. | ||
.515 -512 .P ,malsI Fo aidepolcycnE retrohS | .515 -512 .P ,malsI Fo aidepolcycnE retrohS |