۸۷٬۶۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
=مرجئه در لغت= | =مرجئه در لغت= | ||
لغت مرجئه از مرجی به معنای تاخیر افکندن می | لغت مرجئه از مرجی به معنای تاخیر افکندن می آید؛ به این معنا که آنان کسی را که [[گناه کبیره]] مرتکب شده باشد مخلد در آتش نمی دانستند بلکه کار او را به [[خدا]] واگذار می کردند و به همین دلیل مرجئه نام گرفتند. | ||
=مرجئه در اصطلاح= | =مرجئه در اصطلاح= | ||
مرجئه پس از خوارج به وجود آمدند و سوال اصلی و اولیه شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش مخلد خواهد بود یا نه ؟ به دنبال این | مرجئه پس از خوارج به وجود آمدند و سوال اصلی و اولیه شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش مخلد خواهد بود یا نه ؟ به دنبال این سوال از حدود [[ایمان]] به میان آمد. | ||
=عقاید مرجئه= | =عقاید مرجئه= | ||
آنان معتقد بودند ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته | آنان معتقد بودند ایمان بر گفتار زبانی و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی که عملی نداشته باشد اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد بود. | ||
اعتقاد آنان این بود که اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند ضرری نخواهد کرد و رستگار است | اعتقاد آنان این بود که اگر کسی ایمان داشته باشد و گناه کند ضرری نخواهد کرد و رستگار است چنانچه اگر [[کافر]] عملی خوب به جا بیاورد چون کافر است بهره ای از عمل خود نخواهد برد. | ||
نقطه اشتراک تمامی طرفداران مرجئه | نقطه اشتراک تمامی طرفداران مرجئه جدا کردن حوزه ایمان از عمل است. اما درباره ماهیت ایمان اختلاف هایی بین آنان وجود دارد. | ||
=نظرات مختلف مرجئه درباره ایمان= | =نظرات مختلف مرجئه درباره ایمان= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
مساله دیگری که وجود دارد درباره داخل شدن اعتراف به حقانیت رسولان در مفهوم ایمان است که این مساله نیز مورد اختلاف است. | مساله دیگری که وجود دارد درباره داخل شدن اعتراف به حقانیت رسولان در مفهوم ایمان است که این مساله نیز مورد اختلاف است. | ||
یکی دیگر از مسائل اختلافی درباره همین مساله ایمان | یکی دیگر از مسائل اختلافی درباره همین مساله ایمان ارتباط درونی اجزای ایمان و مرز کفر است. | ||
به تبع اختلاف نظر در مفهوم ایمان در مرز کفر هم اختلاف هایی به وجود آمده است ؛ مثلا اگر ما ایمان را فقط معرفت بدانیم طبیعتا جهالت مرز کفر است. | به تبع اختلاف نظر در مفهوم ایمان در مرز کفر هم اختلاف هایی به وجود آمده است ؛ مثلا اگر ما ایمان را فقط معرفت بدانیم طبیعتا جهالت مرز کفر است. | ||
البته باید توجه داشت با توجه به فلسفه پیدایش مرجئه | البته باید توجه داشت با توجه به فلسفه پیدایش مرجئه کشش اصلی به سمت اثبات ایمان و دور شدن از [[تکفیر]] و کفر است. در این صورت شرایط برای ایمان سهل تر و برای تکفیر دشوارتر است. اشعری می گوید: مرجئه جز کسانی را که همه امت بر تکفیر آنها اجماع دارند کافر نمی دانند. | ||
در کنار این مطلب | در کنار این مطلب توجه به این مساله که عضدالدین ریجی می نویسد: جمهور فقها و متکلمان احدی از اهل قبله را تکفیر نمیکنند جالب و تامل برانگیز است. | ||
=مفهوم فسق نزد مرجئه= | =مفهوم فسق نزد مرجئه= | ||
مرجئه با اصرار بر استقلال ایمان از عمل | مرجئه با اصرار بر استقلال ایمان از عمل مرتکب کبیره را داخل در حوزه ایمان کرده اند. برخلاف [[خوارج]] که اصرار بر کفر مرتکب کبیره دارند. | ||
معتزله نیز حد وسط اختیار کرده و مفهوم [[فسق]] را برای حل این مساله عنوان کرده اند ، به طوری که او را تنها فاسق می خوانند ، نه مومن و نه کافر. | معتزله نیز حد وسط اختیار کرده و مفهوم [[فسق]] را برای حل این مساله عنوان کرده اند ، به طوری که او را تنها فاسق می خوانند ، نه مومن و نه کافر. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مرجئه نیز این تعبیر را درباره مرتکب کبیره به کار می برند ، اما او را [[مومن]] می دانند. | مرجئه نیز این تعبیر را درباره مرتکب کبیره به کار می برند ، اما او را [[مومن]] می دانند. | ||
البته اطلاق فسق | البته اطلاق فسق بین فرقه های مختلف خوارج شدت و ضعف دارد. | ||
=مساله وعید و نظریه مرجئه= | =مساله وعید و نظریه مرجئه= | ||
مرجئه | مرجئه جدا از آن که اصرار بر آن دارند مرتکب کبیره را از خلود در [[جهنم]] معاف سازند ، تمایل دارند درباره ورود موقت او نیز مفری بیابند که البته در این راه با مشکلات عدیده ای که مهمترین آنها ظواهر برخی [[آیات]] [[قرآن]] است رو به رو شده اند. | ||
در این باره که آیا اصولا وعید (عذاب) برای فساق در قرآن آمده است یا خیر ، دیدگاه های مختلفی از ناحیه مرجئه مطرح شده است که بعضا با قدری یا جبری بودن قائل مرتبط است. | در این باره که آیا اصولا وعید (عذاب) برای فساق در قرآن آمده است یا خیر ، دیدگاه های مختلفی از ناحیه مرجئه مطرح شده است که بعضا با قدری یا جبری بودن قائل مرتبط است. |