۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|حجت الاسلام زینالدین طوسی | |حجت الاسلام زینالدین طوسی | ||
|- | |- | ||
|تولد | |تولد | ||
|سال ۴۵۰ یا ۴۵۱ ه.ق | |سال ۴۵۰ یا ۴۵۱ ه.ق | ||
|- | |- | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''ابوحامد محمد غزالی''' بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. [[علوم دینی]] و ادبی را نزد [[احمد راذکانی]] فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. | '''ابوحامد محمد غزالی''' بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. [[علوم دینی]] و ادبی را نزد [[احمد راذکانی]] فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. | ||
آنگاه به [[جرجان]] نزد [[امام ابونصر اسماعیلی]] رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه | آنگاه به [[جرجان]] نزد [[امام ابونصر اسماعیلی]] رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه خود [[طوس]] برگشت و مدت 3 سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت. | ||
ابو حامد غزالی در سال 470 قمری به [[نیشابور]] رفت و در آنجا به [[ابوالمعالی عبدالملک جوینی]] | ابو حامد غزالی در سال 470 قمری به [[نیشابور]] رفت و در آنجا به [[ابوالمعالی عبدالملک جوینی]] معروف به [[امام الحرمین]] پیوست و تا پایان عمر او همواره ملازمش بود. | ||
تحصیلات غزالی تنها [[فقه]] <ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> | تحصیلات غزالی تنها [[فقه]] <ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> نبود. او در علم اختلاف مذاهب و [[جدل]] و [[منطق]] و [[فلسفه]] هم دانش اندوخت؛ تا آنجا که بر همه اقران تفوق یافت. | ||
پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن | پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم گذاران زندگی میکرد و اهل [[تقوی]] بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور داشت. | ||
=امام محمد غزالی کیست= | =امام محمد غزالی کیست= | ||
ابو حامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد غزالی از دانشمندان بزرگ اسلامی است که در | ابو حامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد غزالی از دانشمندان بزرگ اسلامی است که در ایران شهر توس دیده به جهان گشود. <ref> ابن خلکان برمکی إربلی، أبو العباس شمس الدین، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، محقق: إحسان عباس، ج 4، ص 216 – 217، دار صادر، بیروت، 1900م</ref> او از پیروان [[مکتب شافعیه]] بوده و رونقی به این مکتب بخشیده بود. <ref>ذهبی، شمس الدین أبو عبد الله، سیر أعلام النبلاء، محقق: گروهی از محققان زیر نظر شیخ شعیب أرناؤوط، ج 19، ص 323، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ سوم، 1985م</ref> | ||
غزالی در نیشابور کسب علم میکرد و استاد معروفی که در آنجا داشت؛ جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود. وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با [[خواجه نظام الملک]] وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد. | غزالی در نیشابور کسب علم میکرد و استاد معروفی که در آنجا داشت؛ جوینی معروف به امام الحرمین بود. او در همان نیشابور نیز به شهرتی دست یافته بود. وی ثمره کسب علم خود را در ملاقاتی که با [[خواجه نظام الملک]] وزیر ملک شاه سلجوقی داشت، نمایان کرد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دورهای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند. | غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دورهای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند. | ||
این | این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آنجا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به [[سیر عرفان]] و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref> | ||
غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب مهم و اثرگذار | غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب مهم و اثرگذار خود [[احیاء علوم الدین]] را به رشته تحریر در آورد. <ref>سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 323</ref> وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد. اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود توس برگشت <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 218</ref> و در همانجا روزگار خود را گذراند و سال 505 هـ.ق در همانجا از دنیا رفت. <ref> سیر معنوی غزالی، ص 5</ref> | ||
شخصیت و [[اعتقادات]] غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر [[مسلمانان]] عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود. | شخصیت و [[اعتقادات]] غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر [[مسلمانان]] عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=گرایش غزالی به عرفان= | =گرایش غزالی به عرفان= | ||
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در [[بغداد]] | او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت رها کرده و به حج رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام گردید و از آنجا نیز به مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref> ابن خلکان برمکی اربلی، ابوالعباس شمسالدین، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۴، ص۲۱۷، محقق:احسان عباس، دار صادر، بیروت، ۱۹۰۰م</ref> | ||
=مهمترین آثار غزالی= | =مهمترین آثار غزالی= | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==تهافت (تهافة) الفلاسفه== | ==تهافت (تهافة) الفلاسفه== | ||
این کتاب از اثرگذارترین کتابهای غزالی بوده که بر علیه فلاسفه و [[اعتقادات]] و روشهای فلسفی نگاشته شده است. این کتاب شامل چهار مقدمه، بیست گفتار و یک خاتمه است. با وجود اینکه در رد | این کتاب از اثرگذارترین کتابهای غزالی بوده که بر علیه فلاسفه و [[اعتقادات]] و روشهای فلسفی نگاشته شده است. این کتاب شامل چهار مقدمه، بیست گفتار و یک خاتمه است. با وجود اینکه در رد فلاسفه کتابهای مختلفی نگارش شده است اما هیچکدام به اندازه این کتاب اثرگذار نبودهاند. | ||
غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت | غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت الفلاسفة انگیزه دینی بوده است. <ref>ابو حامد الغزالى، تهافت الفلاسفة، محقق: دنیا، سلیمان، خطبه کتاب، ص 59 – 61، شمس تبریزى، تهران، چاپ اول، 1382ش</ref> اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در [[جهان اسلام]]، بسیار زیاد بوده است و حتی ریشه [[فلسفه اسلامی]] را در بسیاری از [[کشورهای اسلامی]] خشکاند. البته این کتاب و منش و روش موجود در آن نتوانست در [[ایران]]، زادگاه غزالی چندان محبوبیت بیابد اما اثر او در کشورهای اسلامی بسیار زیاد بود. | ||
نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است اما هنوز هم برخی از شبهات مطرح شده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>با تلخیص و ویرایش از: حسین نژاد محمد آبادی، معرفی تهافت الفلاسفه غزالی و نقدی بر تهافت الفلاسفه سید جلال الدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره 11، ص 21 – 25، ،پاییز 1388ش</ref> | نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است اما هنوز هم برخی از شبهات مطرح شده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>با تلخیص و ویرایش از: حسین نژاد محمد آبادی، معرفی تهافت الفلاسفه غزالی و نقدی بر تهافت الفلاسفه سید جلال الدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره 11، ص 21 – 25، ،پاییز 1388ش</ref> | ||
===انگیزه | ===انگیزه دینی=== | ||
با وجود اینکه در رد فلاسفه کتابهای مختلفی نگارش شده است، اما هیچکدام به اندازه این کتاب اثرگذار نبودهاند. غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت الفلاسفة، انگیزة دینی بوده است. <ref>ابوحامد الغزالی، تهافت الفلاسفة، محقق: دنیا، سلیمان، خطبه کتاب، ص۵۹ – ۶۱، شمس تبریزی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش</ref> | |||
===اثرگذاری در کشورهای اسلامی=== | ===اثرگذاری در کشورهای اسلامی=== | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۴: | ||
-آثار غزالی= | -آثار غزالی= | ||
# البسیط، الوسیط، الوجیز (در فقه) | #البسیط، الوسیط، الوجیز (در فقه) | ||
# | # | ||
# مقاصد الفلاسفه (در فلسفه) | #مقاصد الفلاسفه (در فلسفه) | ||
# | # | ||
# تهافت الفلاسفه (در [[کلام]]) | #تهافت الفلاسفه (در [[کلام]]) | ||
# | # | ||
# محک النظر (در منطق) | #محک النظر (در منطق) | ||
# | # | ||
# معیار العلم (در منطق) | #معیار العلم (در منطق) | ||
# | # | ||
# میزان العمل (در منطق) | #میزان العمل (در منطق) | ||
# | # | ||
# المستظهری، (در کلام) | #المستظهری، (در کلام) | ||
# | # | ||
# حجةالحق (در کلام) | #حجةالحق (در کلام) | ||
# | # | ||
# الاقتصاد فی الاعتقاد، (در کلام) | #الاقتصاد فی الاعتقاد، (در کلام) | ||
# | # | ||
# قوائد العقائد (در کلام) | #قوائد العقائد (در کلام) | ||
# | # | ||
# الرسالةالقدسیه (در کلام) | #الرسالةالقدسیه (در کلام) | ||
# | # | ||
# احیاء علوم الدین، (در [[تصوف]]) | #احیاء علوم الدین، (در [[تصوف]]) | ||
# | # | ||
# بدایةالهدایة (در [[اخلاق]]) | #بدایةالهدایة (در [[اخلاق]]) | ||
# | # | ||
# المقصد الاسنی | #المقصد الاسنی | ||
# | # | ||
# [[جواهر القرآن]]، کتاب الاربعین (در اخلاق) | #[[جواهر القرآن]]، کتاب الاربعین (در اخلاق) | ||
# | # | ||
# کیمیای سعادت (در تصوف) | #کیمیای سعادت (در تصوف) | ||
# | # | ||
# الدرةالفاخره | #الدرةالفاخره | ||
# | # | ||
# القسطاس المستقیم | #القسطاس المستقیم | ||
# | # | ||
# فیصل التفرقه بین الاسلام و الزندقه (در کلام) | #فیصل التفرقه بین الاسلام و الزندقه (در کلام) | ||
# | # | ||
# ایهاالولد (در تصوف) | #ایهاالولد (در تصوف) | ||
# | # | ||
# المنقذ من الضلال | #المنقذ من الضلال | ||
# | # | ||
# المستصفی من اصول الفقه (در فقه) | #المستصفی من اصول الفقه (در فقه) | ||
# | # | ||
# مشکاةالانوار (در تصوف) | #مشکاةالانوار (در تصوف) | ||
# الجام العوام من علم الکلام (در تصوف) | #الجام العوام من علم الکلام (در تصوف) | ||
# | # | ||
# معراج السالکین (در تصوف) | #معراج السالکین (در تصوف) | ||
# | # | ||
# الادب فی الدین | #الادب فی الدین | ||
# | # | ||
# القواعد العشره | #القواعد العشره | ||
# | # | ||
# الرسالةالوعظیه | #الرسالةالوعظیه | ||
# | # | ||
# رسالةالطیر | #رسالةالطیر | ||
# | # | ||
# الرسالةاللدینیه | #الرسالةاللدینیه | ||
# | # | ||
# منهاج العارفین(در تصوف) | #منهاج العارفین(در تصوف) | ||
# | # | ||
# روضةالطالبین (در تصوف) | #روضةالطالبین (در تصوف) | ||
# | # | ||
# الدرةالفاخره | #الدرةالفاخره | ||
# | # | ||
# عجائب المخلوقات | #عجائب المخلوقات | ||
# | # | ||
# اسرارالکائنات <ref>زندگینامه: ابوحامد محمد غزالی (۴۳۷-۴۹۰) - همشهری آنلاین | #اسرارالکائنات <ref>زندگینامه: ابوحامد محمد غزالی (۴۳۷-۴۹۰) - همشهری آنلاین | ||
https://www.hamshahrionline.ir › news | https://www.hamshahrionline.ir › news | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۷: | ||
=غزالی و راهزنان= | =غزالی و راهزنان= | ||
در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مركز و سواد اعظم آن ناحیه بود و [[دارالعلم]] محسوب می شد. [[طلاب]] علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و | در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مركز و سواد اعظم آن ناحیه بود و [[دارالعلم]] محسوب می شد. [[طلاب]] علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد كسب فضل نمود. و برای آنكه معلوماتش فراموش نشود و خوشه هایی كه چیده از دستش نرود، آنها را مرتب می نوشت و جزوه می كرد. آن جزوه ها را كه محصول سالها زحمتش بود مثل جان شیرین دوست می داشت. | ||
بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب كرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. | بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب كرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. |