۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
آنگاه به [[جرجان]] نزد [[امام ابونصر اسماعیلی]] رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه خود [[طوس]] برگشت و مدت 3 سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت. | آنگاه به [[جرجان]] نزد [[امام ابونصر اسماعیلی]] رفت و خدمت او تعلیقه نوشت. دوباره به زادگاه خود [[طوس]] برگشت و مدت 3 سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت. | ||
ابو حامد غزالی در سال 470 قمری به [[نیشابور]] رفت و در آنجا به [[ابوالمعالی عبدالملک جوینی]] معروف به | ابو حامد غزالی در سال 470 قمری به [[نیشابور]] رفت و در آنجا به [[ابوالمعالی عبدالملک جوینی]] معروف به امام الحرمین پیوست و تا پایان عمر او همواره ملازمش بود. | ||
تحصیلات غزالی تنها [[فقه]] | تحصیلات غزالی تنها [[فقه]] نبود. او در علم اختلاف مذاهب و [[جدل]] و [[منطق]] و [[فلسفه]] هم دانش اندوخت؛ تا آنجا که بر همه اقران تفوق یافت. | ||
پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم گذاران زندگی میکرد و اهل [[تقوی]] بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور داشت. | پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم گذاران زندگی میکرد و اهل [[تقوی]] بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور داشت. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دورهای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند. | غزالی در سال 484هـ.ق به منصب استادی در [[مدرسه نظامیه بغداد]] منصوب شد و چهار سال در آن مقام که بزرگترین پایگاه علمی آن زمان بود، ماند و در میان اهل [[عراق]] <ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> به مقام و منزلتی رسید. وی در سی و چهار سالگی به [[فلسفه]] روی آورد و سپس وارد دورهای از بحران عمیق معنوی شد که او را به شک در [[ایمان]] خویش کشاند. | ||
این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آنجا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به | این شک البته گذرا بود و بیش از سه ماه به طول نینجامید. این شک همچون محرکی غزالی را به وارسی دقیق و همه جانبه [[عقاید]] خود وا داشت. <ref>بدوی، عبدالرحمن، پیام یونسکو، شماره 198، سیر معنوی غزالی، ص 5، آذر 1365 ش</ref> او در سال 488 هـ.ق به [[زهد]] و [[عرفان]] روی آورد و آنچه در [[بغداد]] داشت را رها کرده و به [[حج]] رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی [[شام]] <ref>ر.ک:مقاله شام</ref> گردید و از آنجا نیز به [[مصر]] رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 217</ref> | ||
غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب مهم و اثرگذار خود | غزالی زمانی که در [[دمشق]] بود کتاب مهم و اثرگذار خود احیاء علوم الدین را به رشته تحریر در آورد. <ref>سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 323</ref> وی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار به نیشابور رفته و به تدریس مشغول شد. اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود توس برگشت <ref>وفیات الاعیان، ج 4، ص 218</ref> و در همانجا روزگار خود را گذراند و سال 505 هـ.ق در همانجا از دنیا رفت. <ref> سیر معنوی غزالی، ص 5</ref> | ||
شخصیت و [[اعتقادات]] غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر [[مسلمانان]] عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود. | شخصیت و [[اعتقادات]] غزالی همیشه مورد اختلاف آراء بوده و نظریات مختلف و متفاوتی پیرامون او وجود دارد، گاهی به اغراق در مورد او صحبت شده و گاه چنان هجومی به او شده که حقیقت را نیز پایمال کرده است. فارغ از بحث در مورد شخصیت او میتوان گفت که او شخصیتی اثرگذار و بسیار اندیشمند بوده و نظریاتش چه درست و چه نادرست، تحوّل بسیاری بر [[مسلمانان]] عادی و دانشمندان داشت، این اثرگذاری به حدی بوده که امروزه نیز گفتارهای بسیاری پیرامون او و کتابهایش میشود. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
=گرایش غزالی به عرفان= | =گرایش غزالی به عرفان= | ||
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در | او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در بغداد داشت رها کرده و به حج رفت و برادرش را جایگزین خود در مدرسه بغداد کرد. او بعد از حج نیز راهی شام گردید و از آنجا نیز به مصر رفت و در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد. <ref> ابن خلکان برمکی اربلی، ابوالعباس شمسالدین، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۴، ص۲۱۷، محقق:احسان عباس، دار صادر، بیروت، ۱۹۰۰م</ref> | ||
=مهمترین آثار غزالی= | =مهمترین آثار غزالی= | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
این کتاب از اثرگذارترین کتابهای غزالی بوده که بر علیه فلاسفه و [[اعتقادات]] و روشهای فلسفی نگاشته شده است. این کتاب شامل چهار مقدمه، بیست گفتار و یک خاتمه است. با وجود اینکه در رد فلاسفه کتابهای مختلفی نگارش شده است اما هیچکدام به اندازه این کتاب اثرگذار نبودهاند. | این کتاب از اثرگذارترین کتابهای غزالی بوده که بر علیه فلاسفه و [[اعتقادات]] و روشهای فلسفی نگاشته شده است. این کتاب شامل چهار مقدمه، بیست گفتار و یک خاتمه است. با وجود اینکه در رد فلاسفه کتابهای مختلفی نگارش شده است اما هیچکدام به اندازه این کتاب اثرگذار نبودهاند. | ||
غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت الفلاسفة انگیزه دینی بوده است. <ref>ابو حامد الغزالى، تهافت الفلاسفة، محقق: دنیا، سلیمان، خطبه کتاب، ص 59 – 61، شمس تبریزى، تهران، چاپ اول، 1382ش</ref> اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در [[جهان اسلام]]، بسیار زیاد بوده است و حتی ریشه [[فلسفه اسلامی]] را در بسیاری از | غزالی در این کتاب صریحاً گفته است که انگیزهاش در نوشتن تهافت الفلاسفة انگیزه دینی بوده است. <ref>ابو حامد الغزالى، تهافت الفلاسفة، محقق: دنیا، سلیمان، خطبه کتاب، ص 59 – 61، شمس تبریزى، تهران، چاپ اول، 1382ش</ref> اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در [[جهان اسلام]]، بسیار زیاد بوده است و حتی ریشه [[فلسفه اسلامی]] را در بسیاری از کشورهای اسلامی خشکاند. البته این کتاب و منش و روش موجود در آن نتوانست در ایران، زادگاه غزالی چندان محبوبیت بیابد اما اثر او در کشورهای اسلامی بسیار زیاد بود. | ||
نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است اما هنوز هم برخی از شبهات مطرح شده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>با تلخیص و ویرایش از: حسین نژاد محمد آبادی، معرفی تهافت الفلاسفه غزالی و نقدی بر تهافت الفلاسفه سید جلال الدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره 11، ص 21 – 25، ،پاییز 1388ش</ref> | نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است اما هنوز هم برخی از شبهات مطرح شده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>با تلخیص و ویرایش از: حسین نژاد محمد آبادی، معرفی تهافت الفلاسفه غزالی و نقدی بر تهافت الفلاسفه سید جلال الدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره 11، ص 21 – 25، ،پاییز 1388ش</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
===اثرگذاری در کشورهای اسلامی=== | ===اثرگذاری در کشورهای اسلامی=== | ||
اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در | اثر این کتاب غزالی و محبوبیتش در جهان اسلام، بسیار زیاد بوده است و حتی ریشه فلسفه اسلامی را در بسیاری از کشورهای اسلامی خشکاند؛ البته این کتاب و منش و روش موجود در آن، نتوانست در ایران، زادگاه غزالی، چندان محبوبیت بیابد؛ اما اثر او در کشورهای اسلامی بسیار زیاد بود. | ||
نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است؛ اما هنوز هم برخی شبهات مطرحشده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>سیدجلالالدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره ۱۱، ص۲۱ – ۲۵، پاییز ۱۳۸۸ش</ref> | نقدهایی بر این کتاب نوشته شده است؛ اما هنوز هم برخی شبهات مطرحشده توسط این کتاب به بحث و بررسی گذاشته میشود. <ref>سیدجلالالدین آشتیانی و سیری کوتاه در اندیشههای آنان، مجله سفیر، شماره ۱۱، ص۲۱ – ۲۵، پاییز ۱۳۸۸ش</ref> | ||
==احیاء علوم الدین== | ==احیاء علوم الدین== | ||
غزالی بعد از سالها تدریس، اندک اندک بدین نکته رهنمون شد که آنچه وی و دیگران میآموزند و میآموزانند، | غزالی بعد از سالها تدریس، اندک اندک بدین نکته رهنمون شد که آنچه وی و دیگران میآموزند و میآموزانند، اسلام نیست بلکه تعلیماتی منسوب به اسلام است. وی از همه مناصب و شغلهای خود دست کشید ... و به پی افکندن افکار احیاء کننده و پیرایشگر خود همت گماشت و محصول این تلاش را در کتابی بزرگ به نام [[احیاء علوم الدین]] گرد آورد. <ref>سروش عبدالکریم، نگاهی به احیاء علوم الدین و المحجة البیضاء، مجله نشر دانش، شماره 2، ص 68 – 69، بهمن و اسفند 1359ش</ref> | ||
این کتاب نیز به مانند کتاب تهافت الفلاسفه، بسیار اثرگذار و معروف بوده و موافقان و مخالفانی داشته است و در باب [[تصوف]] و اخلاق نگارش یافته است. | این کتاب نیز به مانند کتاب تهافت الفلاسفه، بسیار اثرگذار و معروف بوده و موافقان و مخالفانی داشته است و در باب [[تصوف]] و اخلاق نگارش یافته است. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
=غزالی و راهزنان= | =غزالی و راهزنان= | ||
در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مركز و سواد اعظم آن ناحیه بود و | در حدود قرن پنجم هجری، نیشابور مركز و سواد اعظم آن ناحیه بود و دارالعلم محسوب می شد. طلاب علم در آن نواحی برای تحصیل و درس خواندن به نیشابور می آمدند. غزالی نیز طبق معمول به نیشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتید و فضلا با حرص و ولع زیاد كسب فضل نمود. و برای آنكه معلوماتش فراموش نشود و خوشه هایی كه چیده از دستش نرود، آنها را مرتب می نوشت و جزوه می كرد. آن جزوه ها را كه محصول سالها زحمتش بود مثل جان شیرین دوست می داشت. | ||
بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب كرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. | بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب كرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد. |