پرش به محتوا

احمد بن محمد بن صدیق غماری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۳: خط ۲۳:
|آثار
|آثار
|علی بن ابیطالب امام العارفین <br>
|علی بن ابیطالب امام العارفین <br>
فتح الملك العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی  <br>
فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی  <br>
|}
|}
</div>
</div>
خط ۲۹: خط ۲۹:


=تولد=
=تولد=
سید احمد بن محمد بن صدیق غُماری معروف به ابن صدیق <ref>زرکلی، الاعلام، ج1، ص153، بی جا، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، 2002 م.</ref> از علمای کشور مغرب است که در روز جمعه 27 رمضان 1320 ه ق در منطقه [[تِطوان]]<ref>از مناطق تاریخی کشور مراکش (مغرب).</ref> به دنیا آمد. او از سمت پدر به [[امام حسن مجتبی]] (علیه السلام)<ref>السيد أحمد بن محمد بن الصديق بن أحمد بن محمد بن قاسم ابن محمد بن محمد (مرتين) بن عبد المؤمن بن محمد بن عبد المؤمن بن علي بن الحسن بن محمد بن عبد اللَّه بن أحمد بن عبد اللَّه بن عیسی بن سعيد بن مسعود بن الفضيل بن علي بن عمر بن العربي بن علال بن موسى بن أحمد بن داود بن إدريس الأزهر بن إدريس الأكبر (فاتح المغرب) بن عبد اللَّه الكامل بن الحسن المثنى بن الحسن السبط بن علي وفاطمة الزهراء(سلام الله علیهم) بنت مولانا رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه وآله وسلم).</ref> منتسب می شود. نسب احمد از سمت مادر نیز به [[احمد بن عجیبه حسنی]] از عرفا و مفسرین مطرح مراکش منتهی می‌شود چرا که مادرش، نوه احمد بن عجیبه می‌باشد.
سید احمد بن محمد بن صدیق غُماری معروف به ابن صدیق <ref>زرکلی، الاعلام، ج1، ص153، بی جا، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، 2002 م.</ref> از علمای کشور مغرب است که در روز جمعه 27 رمضان 1320 ه ق در منطقه [[تِطوان]]<ref>از مناطق تاریخی کشور مراکش (مغرب).</ref> به دنیا آمد. او از سمت پدر به [[امام حسن مجتبی]] (علیه السلام)<ref>السيد أحمد بن محمد بن الصديق بن أحمد بن محمد بن قاسم ابن محمد بن محمد (مرتين) بن عبد المؤمن بن محمد بن عبد المؤمن بن علي بن الحسن بن محمد بن عبد اللَّه بن أحمد بن عبد اللَّه بن عیسی بن سعيد بن مسعود بن الفضيل بن علي بن عمر بن العربي بن علال بن موسى بن أحمد بن داود بن إدريس الأزهر بن إدريس الأکبر (فاتح المغرب) بن عبد اللَّه الکامل بن الحسن المثنى بن الحسن السبط بن علي وفاطمة الزهراء(سلام الله علیهم) بنت مولانا رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه وآله وسلم).</ref> منتسب می شود. نسب احمد از سمت مادر نیز به [[احمد بن عجیبه حسنی]] از عرفا و مفسرین مطرح مراکش منتهی می‌شود چرا که مادرش، نوه احمد بن عجیبه می‌باشد.


=شروع حفظ قرآن و تحصیل علم=
=شروع حفظ قرآن و تحصیل علم=
خط ۵۶: خط ۵۶:
==الف: دیدگاه‌های احمد در مورد مسائل گوناگون==
==الف: دیدگاه‌های احمد در مورد مسائل گوناگون==
===تقلید از مذاهب در نگاه احمد===
===تقلید از مذاهب در نگاه احمد===
او با مسئله تقلید بشدت مخالف بود و تقلید از مذاهب را مردود می دانست. و لذا در همین راستا بسیاری از آیات و روایاتی که در مذمت تقلید و اتباع کورکورانه وارد شده بود را بر فقهایی که بر مذهب خاصی تعصب دارند، تسری می داد. بدین معنا که احمد غماری، اینگونه از فقها را تحت شمول حکم آن آیات و روایات معرفی می کرد. جالب تر آنکه مخالفتش با تقلید از مذاهب به گونه ای جدی بود که کتابی نیز با عنوان "الإقلید فی تنزیل كتاب اللَّه على أهل التقلید" تالیف کرد.
او با مسئله تقلید بشدت مخالف بود و تقلید از مذاهب را مردود می دانست. و لذا در همین راستا بسیاری از آیات و روایاتی که در مذمت تقلید و اتباع کورکورانه وارد شده بود را بر فقهایی که بر مذهب خاصی تعصب دارند، تسری می داد. بدین معنا که احمد غماری، اینگونه از فقها را تحت شمول حکم آن آیات و روایات معرفی می کرد. جالب تر آنکه مخالفتش با تقلید از مذاهب به گونه ای جدی بود که کتابی نیز با عنوان "الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه على أهل التقلید" تالیف کرد.
احمد بن صدیق در جایی تصریح می کند با مطالعه و فحص به این نتیجه رسیده است که نباید از احدی از مخلوقات خدا اعم از شافعی و غیر او تقلید نمود. و اگر ما کتب آن بزرگان را مطالعه می کنیم به جهت تقلید از آنان نیست بلکه به این جهت است که علمی از ایشان یاد بگیریم.
احمد بن صدیق در جایی تصریح می کند با مطالعه و فحص به این نتیجه رسیده است که نباید از احدی از مخلوقات خدا اعم از شافعی و غیر او تقلید نمود. و اگر ما کتب آن بزرگان را مطالعه می کنیم به جهت تقلید از آنان نیست بلکه به این جهت است که علمی از ایشان یاد بگیریم.
او با کتب فروعی نظیر کتاب "مختصر خلیل" که خالی از دلیل هستند، بشدت مخالفت می کرد وتوصیه می کرد کسی سراغ مطالعه آن کتب نرود.
او با کتب فروعی نظیر کتاب "مختصر خلیل" که خالی از دلیل هستند، بشدت مخالفت می کرد وتوصیه می کرد کسی سراغ مطالعه آن کتب نرود.
البته احمد از کتبی نظیر "المحلی ابن حزم" و "المغنی ابن قدامه" خوشش می آمد چرا که بر این باور بود این کتب باعث می شوند که در بین احکام شرعی، قول و حکم حق را بشناسیم.<ref>برگرفته از ترجمه شیخ احمد غماری در ابتدای کتاب  المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوي، ص71 – 73؛ قاهره، دار الكتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref>
البته احمد از کتبی نظیر "المحلی ابن حزم" و "المغنی ابن قدامه" خوشش می آمد چرا که بر این باور بود این کتب باعث می شوند که در بین احکام شرعی، قول و حکم حق را بشناسیم.<ref>برگرفته از ترجمه شیخ احمد غماری در ابتدای کتاب  المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوي، ص71 – 73؛ قاهره، دار الکتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref>


===احمد غماری و ادعای پیروی از سلف===
===احمد غماری و ادعای پیروی از سلف===
خط ۶۵: خط ۶۵:


===بناء بر قبور===
===بناء بر قبور===
وهابیت به شدت با مسئله بناء بر قبور مخالف هستند<ref>چنانکه بن باز تصریح می کند: «أن البناء على القبور من شأن النصارى واليهود، ومن أعمالهم الخبيثة، وأنهم بهذا من شرار الخلق، فينبغي للمؤمن الحذر من ذلك، وأن لا يتشبه بأعداء اللَّه اليهود والنصارى بالبناء على القبور، واتخاذ المساجد عليها، ووضع الصور فوقها، كل هذا من أعمالهم الخبيثة، ومن وسائل الشرك» الإفهام في شرح عمدة الأحكام، ص358.</ref>. حال آنکه احمد بن محمد غماری در جهت اثبات مشروعیت بناء بر قبور کتابی با عنوان "[[احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور]]" تالیف کرده است. نکته جالب تر آن است که برخلاف علمای وهابی مسلک که بارها تاکید کرده اند باید قبه هایی که بر روی قبور بزرگان ایجاد شده است تخریب شوند<ref>چنانکه محمد بن عبدالوهاب به وضوح تصریح می کند: «أما بناء القباب عليها فيجب هدمها» فتاوى ومسائل، ص70.</ref> احمد غماری در کتاب فوق الذکر، به مشروعیت ساخت قبه بر روی قبور نیز می‌پردازد.
وهابیت به شدت با مسئله بناء بر قبور مخالف هستند<ref>چنانکه بن باز تصریح می کند: «أن البناء على القبور من شأن النصارى واليهود، ومن أعمالهم الخبيثة، وأنهم بهذا من شرار الخلق، فينبغي للمؤمن الحذر من ذلک، وأن لا يتشبه بأعداء اللَّه اليهود والنصارى بالبناء على القبور، واتخاذ المساجد عليها، ووضع الصور فوقها، کل هذا من أعمالهم الخبيثة، ومن وسائل الشرک» الإفهام في شرح عمدة الأحکام، ص358.</ref>. حال آنکه احمد بن محمد غماری در جهت اثبات مشروعیت بناء بر قبور کتابی با عنوان "[[احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور]]" تالیف کرده است. نکته جالب تر آن است که برخلاف علمای وهابی مسلک که بارها تاکید کرده اند باید قبه هایی که بر روی قبور بزرگان ایجاد شده است تخریب شوند<ref>چنانکه محمد بن عبدالوهاب به وضوح تصریح می کند: «أما بناء القباب عليها فيجب هدمها» فتاوى ومسائل، ص70.</ref> احمد غماری در کتاب فوق الذکر، به مشروعیت ساخت قبه بر روی قبور نیز می‌پردازد.


===اعتراض به وهابیت بابت تخریب قبور بقیع===
===اعتراض به وهابیت بابت تخریب قبور بقیع===
خط ۷۱: خط ۷۱:


===حدیث شد رحال===
===حدیث شد رحال===
برخلاف وهابیت که با [[شد رحال|شدّ رحال]] به سوی قبور مخالفت جدی دارند<ref>أما أن يشد الرحل يسافر لأجل زيارة القبر، هذا لا يجوز».  بن باز، فتاوی نور علی الدرب، ج2، ص342، بی جا، بی تا.</ref>، به جرات می توان مدعی شد احمد غماری از موافقین شدرحال به نیت زیارت قبور صالحین بوده است. چنانکه در کتاب "البحر العمیق"، به موارد متعددی از سفرهای وی در جهت زیارت قبور بزرگان بلاد اسلامی اشاره شده است.<ref>البحر العمیق، ص114، قاهره، دارالکتبی، 2007 م.</ref> جالب است كه در همین بخش از کتاب مذکور، به التزام جناب احمد بن صدیق، در جهت زیارت ضریح بزرگان نیز تصریح شده است<ref>و لمحبته فی الاولیاء یکثر من زیاره اضرحتهم» البحر العمیق، ص114، قاهره، دارالکتبی، 2007 م.</ref>. بدیگر سخن او نه تنها با ساخت ضریح برای قبور علما و پیشوایان مذاهب، مخالف نبود، بلکه زیارت ضریح آن بزرگان نیز از امور رایج در زندگی وی تلقی می شد.
برخلاف وهابیت که با [[شد رحال|شدّ رحال]] به سوی قبور مخالفت جدی دارند<ref>أما أن يشد الرحل يسافر لأجل زيارة القبر، هذا لا يجوز».  بن باز، فتاوی نور علی الدرب، ج2، ص342، بی جا، بی تا.</ref>، به جرات می توان مدعی شد احمد غماری از موافقین شدرحال به نیت زیارت قبور صالحین بوده است. چنانکه در کتاب "البحر العمیق"، به موارد متعددی از سفرهای وی در جهت زیارت قبور بزرگان بلاد اسلامی اشاره شده است.<ref>البحر العمیق، ص114، قاهره، دارالکتبی، 2007 م.</ref> جالب است که در همین بخش از کتاب مذکور، به التزام جناب احمد بن صدیق، در جهت زیارت ضریح بزرگان نیز تصریح شده است<ref>و لمحبته فی الاولیاء یکثر من زیاره اضرحتهم» البحر العمیق، ص114، قاهره، دارالکتبی، 2007 م.</ref>. بدیگر سخن او نه تنها با ساخت ضریح برای قبور علما و پیشوایان مذاهب، مخالف نبود، بلکه زیارت ضریح آن بزرگان نیز از امور رایج در زندگی وی تلقی می شد.


===زنده کردن مردگان توسط اولیاء الهی===
===زنده کردن مردگان توسط اولیاء الهی===
خط ۸۳: خط ۸۳:


===تصوف===
===تصوف===
یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کرده اند، طریقت های تصوف است. چنانکه بن باز می نویسد: «الواجب على كل مسلم أن یسلك طریق نبینا محمد علیه الصلاة والسلام، الذی درج علیه أصحابه رضی الله عنهم، ثم سلف الأمة من التابعین، وأتباعهم من الأئمة الأربعة وغیرهم، هذا هو الواجب. أما الطرق التی أحدثها الناس ویسمونها الطرق الصوفیة، هذه لا یجوز سلوكها، ولا یلزم أحد سلوكها: لا نقشبندیة ولا قادریة ولا تیجانیة، ولا خلواتیة ولا شاذلیة ولا غیر ذلك، جمیع الطرق لا یجوز سلوك شیء منها، لأنها محدثة»<ref>بن باز، عبد العزيز، فتاوى نور على الدرب، ج3، ص190.</ref> بر مسلمانان واجب است که بر طریق پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) و سلف امت باشند. اما سلوک در طرقی که خود مردم آنها را احداث کرده اند و به نام طرق صوفیه نام گذاری شده اند، جایز نیست. چه نقشبندیه، چه قادریه، چه تیجانیه، چه خلواتیه، و چه شاذلیه و چه دیگر طرق؛ سلوک در هیچ کدام از این طرق جایز نیست.
یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کرده اند، طریقت های تصوف است. چنانکه بن باز می نویسد: «الواجب على کل مسلم أن یسلک طریق نبینا محمد علیه الصلاة والسلام، الذی درج علیه أصحابه رضی الله عنهم، ثم سلف الأمة من التابعین، وأتباعهم من الأئمة الأربعة وغیرهم، هذا هو الواجب. أما الطرق التی أحدثها الناس ویسمونها الطرق الصوفیة، هذه لا یجوز سلوکها، ولا یلزم أحد سلوکها: لا نقشبندیة ولا قادریة ولا تیجانیة، ولا خلواتیة ولا شاذلیة ولا غیر ذلک، جمیع الطرق لا یجوز سلوک شیء منها، لأنها محدثة»<ref>بن باز، عبد العزيز، فتاوى نور على الدرب، ج3، ص190.</ref> بر مسلمانان واجب است که بر طریق پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) و سلف امت باشند. اما سلوک در طرقی که خود مردم آنها را احداث کرده اند و به نام طرق صوفیه نام گذاری شده اند، جایز نیست. چه نقشبندیه، چه قادریه، چه تیجانیه، چه خلواتیه، و چه شاذلیه و چه دیگر طرق؛ سلوک در هیچ کدام از این طرق جایز نیست.


بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقت های مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقت ها، آن ها را ترک کنند.<ref>الطرق الصوفية على العموم طرق مبتدعة، مرغنية أو شاذلية أو برهانية أو قادرية، أو تيجانية أو غير ذلك، كل هذه الطرق مبتدعة». بن باز، عبد العزيز، فتاوى نور على الدرب، ج3، ص190.</ref>
بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقت های مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقت ها، آن ها را ترک کنند.<ref>الطرق الصوفية على العموم طرق مبتدعة، مرغنية أو شاذلية أو برهانية أو قادرية، أو تيجانية أو غير ذلک، کل هذه الطرق مبتدعة». بن باز، عبد العزيز، فتاوى نور على الدرب، ج3، ص190.</ref>
بنابراین مشخص می شود که وهابیت، پیروی از طریقت های صوفیه را نامشروع می‌دانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب می آید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین می نویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه»  مقدمه کتاب توجيه الأنظار لتوحيد المسلمين في الصوم والإفطار، ص17.</ref>
بنابراین مشخص می شود که وهابیت، پیروی از طریقت های صوفیه را نامشروع می‌دانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب می آید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین می نویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه»  مقدمه کتاب توجيه الأنظار لتوحيد المسلمين في الصوم والإفطار، ص17.</ref>


خط ۹۲: خط ۹۲:
===مناقب امیرالمومنین علی (علیه السلام)===
===مناقب امیرالمومنین علی (علیه السلام)===
یکی دیگر از موارد اختلاف احمد بن محمد بن صدیق غماری باعلمای وهابی مسلک در مسئله قبول روایات دال بر فضائل امیرالمومنین علی(علیه السلام) است. بدین معنا که وهابیون احادیثی نظیر 2 حدیث ذیل را رد کرده اند:<br>
یکی دیگر از موارد اختلاف احمد بن محمد بن صدیق غماری باعلمای وهابی مسلک در مسئله قبول روایات دال بر فضائل امیرالمومنین علی(علیه السلام) است. بدین معنا که وهابیون احادیثی نظیر 2 حدیث ذیل را رد کرده اند:<br>
<big>الف: حدیث طیر:</big> در سنن کبری نسائی روایتی در منقبت امیرالمومنین علی (علیه السلام) وارد شده است که «برای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرغی آورده بودند. آنحضرت فرمود: خدایا، محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد ولی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) او را نپذیرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذیرفت ولی وقتی امیرالمومنین علی (علیه السلام) آمد، نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) اجازه فرمود تا داخل شود.<ref>عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ كَانَ عِنْدَهُ طَائِرٌ فَقَالَ: «اللهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مَنْ هَذَا الطَّيْرِ» فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عُمَرُ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عَلِيٌّ (علیه السلام) فَأَذِنَ لَهُ».  سنن نسائی، ج7، ص410، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق.</ref>
<big>الف: حدیث طیر:</big> در سنن کبری نسائی روایتی در منقبت امیرالمومنین علی (علیه السلام) وارد شده است که «برای پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرغی آورده بودند. آنحضرت فرمود: خدایا، محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد ولی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) او را نپذیرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذیرفت ولی وقتی امیرالمومنین علی (علیه السلام) آمد، نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) اجازه فرمود تا داخل شود.<ref>عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ، أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ کَانَ عِنْدَهُ طَائِرٌ فَقَالَ: «اللهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِکَ إِلَيْکَ يَأْکُلُ مَعِي مَنْ هَذَا الطَّيْرِ» فَجَاءَ أَبُو بَکْرٍ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عُمَرُ فَرَدَّهُ، وَجَاءَ عَلِيٌّ (علیه السلام) فَأَذِنَ لَهُ».  سنن نسائی، ج7، ص410، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق.</ref>
البانی و دمشقیه از جمله وهابی مسلکانی هستند که این روایت را رد کرده اند.<ref>دمشقیه با استناد به تضعیف حدیث طیر توسط البانی، در صدد تضعیف سند این روایت است. دمشقیه، عبدالرحمن، احادیث یحتج بها الشیعه، ص217.</ref>
البانی و دمشقیه از جمله وهابی مسلکانی هستند که این روایت را رد کرده اند.<ref>دمشقیه با استناد به تضعیف حدیث طیر توسط البانی، در صدد تضعیف سند این روایت است. دمشقیه، عبدالرحمن، احادیث یحتج بها الشیعه، ص217.</ref>


خط ۹۹: خط ۹۹:


<big>ب: حدیث باب العلم:</big>
<big>ب: حدیث باب العلم:</big>
یکی از روایات وارد شده در منقبت امیرالمومنین علی(علیه السلام)، حدیث شریف «انا مدینه العلم و علی بابها» است که غماری علاوه بر تصریح به صحت این روایت نبوی(صلی الله علیه وآله)، همچنین کتابی در جهت اثبات صحت این روایت، با عنوان « فتح الملك العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی(علیه السلام)» تالیف کرده است. در مقابل، برخی از علمای وهابی مسلک در آثار خود، این روایت را رد کرده اند.
یکی از روایات وارد شده در منقبت امیرالمومنین علی(علیه السلام)، حدیث شریف «انا مدینه العلم و علی بابها» است که غماری علاوه بر تصریح به صحت این روایت نبوی(صلی الله علیه وآله)، همچنین کتابی در جهت اثبات صحت این روایت، با عنوان « فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی(علیه السلام)» تالیف کرده است. در مقابل، برخی از علمای وهابی مسلک در آثار خود، این روایت را رد کرده اند.


این نکته را نیز لازم است یادآور شد احمد بن صدیق، بر این باور بودکه امیرالمومنین(علیه السلام) اعلم و اعرف امت به خدای متعال بوده است.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلی فی تحقیقق انتساب الصوفیه الی علی(علیه السلام)، ص216، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref> و حتی یک دهم از یک دهمِ علوم امیرالمومنین علی(علیه السلام) را ابوبکر بلکه همه صحابه با هم، ندارند.<ref>همان، ص96.</ref>
این نکته را نیز لازم است یادآور شد احمد بن صدیق، بر این باور بودکه امیرالمومنین(علیه السلام) اعلم و اعرف امت به خدای متعال بوده است.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلی فی تحقیقق انتساب الصوفیه الی علی(علیه السلام)، ص216، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref> و حتی یک دهم از یک دهمِ علوم امیرالمومنین علی(علیه السلام) را ابوبکر بلکه همه صحابه با هم، ندارند.<ref>همان، ص96.</ref>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان می دهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله می کند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعت های حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن می شمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال می رسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف می کند..... بنابراین معلوم می شود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح می کند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقه ای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس.
عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان می دهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله می کند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعت های حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن می شمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال می رسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف می کند..... بنابراین معلوم می شود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح می کند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقه ای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس.


همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس على الله تعالى و تعرض على الأنبیاء و على الآباء والأمهات یوم الجمعة فیفرحون بحسناتهم و یزدادون و جوههم بیضا و نزهة فاتقوا الله ولا تؤذوا موتاكم» اشاره می کند<ref>برالوالدین (مطالع البدور فی جوامع اخبارالبرور)، ص64، مکتبه القاهره، چاپ چهارم، 1427 ه ق.</ref> که این نشان می دهد که او مسئله عرضه اعمال بر اموات را قبول کرده است.
همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس على الله تعالى و تعرض على الأنبیاء و على الآباء والأمهات یوم الجمعة فیفرحون بحسناتهم و یزدادون و جوههم بیضا و نزهة فاتقوا الله ولا تؤذوا موتاکم» اشاره می کند<ref>برالوالدین (مطالع البدور فی جوامع اخبارالبرور)، ص64، مکتبه القاهره، چاپ چهارم، 1427 ه ق.</ref> که این نشان می دهد که او مسئله عرضه اعمال بر اموات را قبول کرده است.


===قبول یا رد احادیث راویان شیعه===
===قبول یا رد احادیث راویان شیعه===
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقه‌ای باقی نمی‌ماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم می شود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمی گردد.<ref>همان، ص57.</ref>
غماری معتقد است اگر جرح بر تعدیل مقدم باشد دیگر راوی ثقه‌ای باقی نمی‌ماند چرا که هر راوی قطعا از سوی عالمی رجالی، دچار جرح شده است. در اینصورت همه روات دروغگو قلمداد خواهند شد و به جرح همه آنان حکم می شود. بنابراین قاعده تقدم جرح بر تعدیل، بصورت مطلق قبول نمی گردد.<ref>همان، ص57.</ref>


===روایت [[عثمان بن حنیف]] <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ، فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ يُعَافِيَنِي، قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَكَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاكَ، فَهُوَ خَيْرٌ» . فَقَالَ: " ادْعُهُ، فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ، فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَيُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ، وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله) نَبِيِّ الرَّحْمَةِ....»    مسند احمد بن حنبل، ج27، ص478، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق .</ref> از منظر احمد بن صدیق===
===روایت [[عثمان بن حنیف]] <ref>أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله وسَلَّمَ، فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ يُعَافِيَنِي، قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَکَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاکَ، فَهُوَ خَيْرٌ» . فَقَالَ: " ادْعُهُ، فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ، فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَيُصَلِّيَ رَکْعَتَيْنِ، وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُکَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْکَ بِنَبِيِّکَ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله) نَبِيِّ الرَّحْمَةِ....»    مسند احمد بن حنبل، ج27، ص478، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 ه ق .</ref> از منظر احمد بن صدیق===
یکی از ادله ای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کرده اند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد في ذلك من حديث ضعيف: "أسألك بنبيك نبي الرحمة"....»  فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref>  حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح می کند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>  حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح می باشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کرده اند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کرده اند.</ref> دانسته است.
یکی از ادله ای که موافقین مشروعیت توسل به ذات صالحین، بدان استناد کرده اند، روایت مشهور عثمان بن حنیف است. این روایت در بسیاری از آثار وهابیت، تضعیف شده است<ref>چنانکه بن عثیمین از علمای مشهور وهابیت، در مورد این روایت می گوید «وما ورد في ذلک من حديث ضعيف: "أسألک بنبيک نبي الرحمة"....»  فتح ذی الجلال والاکرام، ج 2، ص455.</ref>  حال آنکه احمد بن صدیق در مورد این روایت چنین تصریح می کند: «اما الحدیث عثمان بن حنیف فصحیح باتفاق الحفاظ و ممن نص علی صحته منهم الترمذی و ابن خزیمه، و ابن حبان، و الحاکم و زاد انه علی شرط الشیخین»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص58،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>  حدیث عثمان بن حنیف به اتفاق همه حفاظ، حدیثی صحیح می باشد. ترمذی، ابن خزیمه، ابن حبان و حاکم نیشابوری از جمله علمایی هستند که به صحت آن اذعان کرده اند. حتی حاکم نیشابوری این روایت را علی شرط الشیخین<ref>یعنی روایتی که بخاری و مسلم در صحیحین از تمام روات آن، روایت نقل کرده اند.</ref> دانسته است.


===کلام غماری در مورد حدیث رد سلام<ref>ما من احدٍ یسلم علی إلا رد الله علی روحی، حتی أرد علیه السلام».</ref>===
===کلام غماری در مورد حدیث رد سلام<ref>ما من احدٍ یسلم علی إلا رد الله علی روحی، حتی أرد علیه السلام».</ref>===
غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح می کند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن می توان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز می نویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق می رسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک می کند یا جاهل است و یا معاند.
غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح می کند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن می توان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز می نویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق می رسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک می کند یا جاهل است و یا معاند.


===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَى قَبْرِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله و سَلَّمَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ فَقِيلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّكُمْ مُسْتَقِيمُونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَيْكَ الْكَيْسُ، عَلَيْكَ الْكَيْسُ "، فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَبَكَى عُمَرُ ثُمَّ قَالَ: يَا رَبِّ لَا آلُو إِلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ» مصنف ابن ابی شیبه، ج6، ص356</ref> توسط غماری===
===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَى قَبْرِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآله و سَلَّمَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِکَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَکُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ فَقِيلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّکُمْ مُسْتَقِيمُونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَيْکَ الْکَيْسُ، عَلَيْکَ الْکَيْسُ "، فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَبَکَى عُمَرُ ثُمَّ قَالَ: يَا رَبِّ لَا آلُو إِلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ» مصنف ابن ابی شیبه، ج6، ص356</ref> توسط غماری===
یکی دیگر از روایاتی که احمد بن صدیق به صحت آن تصریح کرده است حدیث مالک الدار است. او در این راستا به تصحیح این روایت توسط اشخاصی نظیر ابن حجر عسقلانی اشاره می کند.<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص74،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>
یکی دیگر از روایاتی که احمد بن صدیق به صحت آن تصریح کرده است حدیث مالک الدار است. او در این راستا به تصحیح این روایت توسط اشخاصی نظیر ابن حجر عسقلانی اشاره می کند.<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص74،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref>


خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


===ابن تیمیه از نگاه غماری===
===ابن تیمیه از نگاه غماری===
غماری معتقد بود که ابن تیمیه شخصی ناصبی می باشد. وی در کتاب «المداوی لعلل الجامع الصغیر وشرحی المناوی» پس از بیان روایت «كُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع یومَ القیامِة إلا نَسَبِى، وصِهْرِى»<ref>هر نسب و خويشاوندى، در روز رستاخيز گسستنى است، مگر نسب و خويشاوندى من.</ref>، تصریح می کند:«إن النقل فی مثل هذه الأحادیث عن الذهبى وأمثاله كابن تیمیة مما لا ینبغى، فإن هؤلاء النواصب یودون أن لا یصح حدیث فی فضل آل البیت (علیهم السلام)»<ref>غماری، احمد، المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوي، ج5، ص76، مصر، دار الكتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref> همانا کلام افرادی نظیر ابن تیمیه در مورد این روایت، درست نیست. چرا که این ناصبی ها دوست دارند هیچ حدیثی در فضل آل البیت (علیهم السلام) صحیح نباشد.
غماری معتقد بود که ابن تیمیه شخصی ناصبی می باشد. وی در کتاب «المداوی لعلل الجامع الصغیر وشرحی المناوی» پس از بیان روایت «کُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع یومَ القیامِة إلا نَسَبِى، وصِهْرِى»<ref>هر نسب و خويشاوندى، در روز رستاخيز گسستنى است، مگر نسب و خويشاوندى من.</ref>، تصریح می کند:«إن النقل فی مثل هذه الأحادیث عن الذهبى وأمثاله کابن تیمیة مما لا ینبغى، فإن هؤلاء النواصب یودون أن لا یصح حدیث فی فضل آل البیت (علیهم السلام)»<ref>غماری، احمد، المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوي، ج5، ص76، مصر، دار الکتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref> همانا کلام افرادی نظیر ابن تیمیه در مورد این روایت، درست نیست. چرا که این ناصبی ها دوست دارند هیچ حدیثی در فضل آل البیت (علیهم السلام) صحیح نباشد.
غماری در کتاب "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلى علی(علیه السلام)" شدیدترین حملات را به ابن تیمیه وارد می کند و او را "امام ضالین و شیخ مجرمین" معرفی می کند.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلي في تحقيق انتساب الصوفية إلى علي(علیه السلام)، ص57، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref>
غماری در کتاب "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلى علی(علیه السلام)" شدیدترین حملات را به ابن تیمیه وارد می کند و او را "امام ضالین و شیخ مجرمین" معرفی می کند.<ref>غماری، احمد، البرهان الجلي في تحقيق انتساب الصوفية إلى علي(علیه السلام)، ص57، قاهره، السعاده، چاپ اول، 1389 ه ق.</ref>
ناگفته نماند که غماری در بسیاری از آثارش بر ابن تیمیه طعن وارد کرده است که از باب اختصار به 2 نمونه بالا اکتفاء می شود. جالب تر آنکه او وهابیت را متولد افکار ابن تیمیه می دانسته است که در قسمت بعدی بدان تصریح می شود.
ناگفته نماند که غماری در بسیاری از آثارش بر ابن تیمیه طعن وارد کرده است که از باب اختصار به 2 نمونه بالا اکتفاء می شود. جالب تر آنکه او وهابیت را متولد افکار ابن تیمیه می دانسته است که در قسمت بعدی بدان تصریح می شود.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:


=فعالیت های سیاسی و اجتماعی احمد بن صدیق غماری=
=فعالیت های سیاسی و اجتماعی احمد بن صدیق غماری=
علی‌رغم فعالیت‌های بسیار گسترده غماری در زمینه‌های علمی (از جمله مطالعه، تالیف آثار، پاسخ به سوالات طرفداران، تربیت شاگردان و...)، وی در زمینه‌های سیاسی اجتماعی نیز، شخصی پیش رو و فعال به حساب می‌آمد. او که بشدت با کفار مخالفت می‌کرد، در جهت مبارزه با کشورهای استعمارگری نظیر فرانسه، 2000 نفر از مریدان خویش را در قالب ارتشی منسجم درآورد. وبدین صورت مبارزه‌ای را با استعمارگران عصر خود شروع کرد.<ref>مقدمه کتاب "المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوی"، ص70، قاهره، دار الكتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref>
علی‌رغم فعالیت‌های بسیار گسترده غماری در زمینه‌های علمی (از جمله مطالعه، تالیف آثار، پاسخ به سوالات طرفداران، تربیت شاگردان و...)، وی در زمینه‌های سیاسی اجتماعی نیز، شخصی پیش رو و فعال به حساب می‌آمد. او که بشدت با کفار مخالفت می‌کرد، در جهت مبارزه با کشورهای استعمارگری نظیر فرانسه، 2000 نفر از مریدان خویش را در قالب ارتشی منسجم درآورد. وبدین صورت مبارزه‌ای را با استعمارگران عصر خود شروع کرد.<ref>مقدمه کتاب "المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوی"، ص70، قاهره، دار الکتبي، چاپ اول، 1996 م.</ref>


=تالیفات=
=تالیفات=
احمد بن صدیق غماری را می‌توان سیوطی دوران خودش نامید<ref>همان، ص87.</ref>. که نزدیک به 200 عنوان کتاب در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، حدیثی و تصوف و ... از او بر جای مانده است. برخی از مهم ترین آثار احمد غماری عبارتند از:<br>
احمد بن صدیق غماری را می‌توان سیوطی دوران خودش نامید<ref>همان، ص87.</ref>. که نزدیک به 200 عنوان کتاب در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، حدیثی و تصوف و ... از او بر جای مانده است. برخی از مهم ترین آثار احمد غماری عبارتند از:<br>
1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br>
1- الائتساء فی إثبات نبوة النساء؛<br>
2- الأجوبة الصارفة لإشكال حدیث الطائفة؛<br>
2- الأجوبة الصارفة لإشکال حدیث الطائفة؛<br>
3- الإجازة للتكبیرات السبع على الجنازة؛<br>
3- الإجازة للتکبیرات السبع على الجنازة؛<br>
4- اختصار مكارم الأخلاق لابن أبی الدنیا؛<br>
4- اختصار مکارم الأخلاق لابن أبی الدنیا؛<br>
5- الأخبار المسطورة فی القراءة فی الصلاة ببعض السورة؛<br>
5- الأخبار المسطورة فی القراءة فی الصلاة ببعض السورة؛<br>
6- إرشاد المربعین إلى طرق حدیث الأربعین. أی "فی من حفظ على أمتی أربعین حدیثا"؛<br>
6- إرشاد المربعین إلى طرق حدیث الأربعین. أی "فی من حفظ على أمتی أربعین حدیثا"؛<br>
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
12- إسعاف الملحین ببیان حال حدیث: "إذا ألف القلب الإعراض عن اللَّه ابتلى بالوقیعة فی الصالحین"؛<br>
12- إسعاف الملحین ببیان حال حدیث: "إذا ألف القلب الإعراض عن اللَّه ابتلى بالوقیعة فی الصالحین"؛<br>
13- الاستعاضة بحدیث: "وضوء المستحاضة"؛<br>
13- الاستعاضة بحدیث: "وضوء المستحاضة"؛<br>
14- الاستعاذة والحسبلة ممن صحح حدیث البسملة. أی حدیث "كل أمر ذی بال لا یبدأ فیه بسم اللَّه فهو أقطع"؛<br>
14- الاستعاذة والحسبلة ممن صحح حدیث البسملة. أی حدیث "کل أمر ذی بال لا یبدأ فیه بسم اللَّه فهو أقطع"؛<br>
15- الإفضال والمنة برؤیة النساء للَّه فی الجنة؛<br>
15- الإفضال والمنة برؤیة النساء للَّه فی الجنة؛<br>
16- إقامة الدلیل على حرمة التمثیل؛<br>
16- إقامة الدلیل على حرمة التمثیل؛<br>
17- الإقلید فی تنزیل كتاب اللَّه على أهل التقلید؛<br>
17- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه على أهل التقلید؛<br>
18- الإقناع بصحة الصلاة خلف المذیاع؛<br>
18- الإقناع بصحة الصلاة خلف المذیاع؛<br>
19- الإلمام بطرق المتواتر من حدیثه علیه الصلاة والسلام؛<br>
19- الإلمام بطرق المتواتر من حدیثه علیه الصلاة والسلام؛<br>
20- الأمالی المستظرفة على الرسالة المستطرفة. فی أسماء كتب السنة المشرفة؛<br>
20- الأمالی المستظرفة على الرسالة المستطرفة. فی أسماء کتب السنة المشرفة؛<br>
21- الأمالى الحسینیة؛<br>
21- الأمالى الحسینیة؛<br>
22- إیاك من الاغترار بحدیث: "اعمل لدنیاك"؛<br>
22- إیاک من الاغترار بحدیث: "اعمل لدنیاک"؛<br>
23- إیضاح المریب من تعلیق إعلام الأریب؛<br>
23- إیضاح المریب من تعلیق إعلام الأریب؛<br>
24- الاستنفار لغزو التشبه بالكفار؛<br>
24- الاستنفار لغزو التشبه بالکفار؛<br>
25- الإقلید فی تنزیل كتاب اللَّه على أهل التقلید؛<br>
25- الإقلید فی تنزیل کتاب اللَّه على أهل التقلید؛<br>
26- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلى علی(علیه السلام)؛<br>
26- البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیة إلى علی(علیه السلام)؛<br>
27- البحر العمیق فی مرویات ابن الصدیق؛<br>
27- البحر العمیق فی مرویات ابن الصدیق؛<br>
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
33- بذل المهجة. منظومة تائیة فی ستمائة بیت فی التاریخ؛<br>
33- بذل المهجة. منظومة تائیة فی ستمائة بیت فی التاریخ؛<br>
34- بلوغ الأمال فی فضائل الأعمال؛<br>
34- بلوغ الأمال فی فضائل الأعمال؛<br>
35- بیان الحكم المشروع فی أن الركعة لا تدرك بالركوع. -مجلد؛<br>
35- بیان الحکم المشروع فی أن الرکعة لا تدرک بالرکوع. -مجلد؛<br>
36- بیان تلبیس المفتری محمد زاهد الكوثری. تمت مقدمته فی مجلد؛<br>
36- بیان تلبیس المفتری محمد زاهد الکوثری. تمت مقدمته فی مجلد؛<br>
37- تخریج أحادیث الشفا؛<br>
37- تخریج أحادیث الشفا؛<br>
38- تحفة المرید بما ورد فی حلة أهل التجرید؛<br>
38- تحفة المرید بما ورد فی حلة أهل التجرید؛<br>
39- تحقیق الآمال فی إخراج زكاة الفطر بالمال؛<br>
39- تحقیق الآمال فی إخراج زکاة الفطر بالمال؛<br>
40- إبراز الوهم المكون من كلام ابن خلدون، أو "المرشد المبدی بفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)"؛<br>
40- إبراز الوهم المکون من کلام ابن خلدون، أو "المرشد المبدی بفساد طعن ابن خلدون فی أحادیث المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)"؛<br>


=مقابله با وهابیت=
=مقابله با وهابیت=
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
1- إحیاء المقبور بأدلة بناء المساجد والقباب على القبور؛<br>
1- إحیاء المقبور بأدلة بناء المساجد والقباب على القبور؛<br>
جناب غماری، در کتاب "احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور"، ساخت بنا و قبه بر روی قبوربزرگان را علاوه بر آنکه ازمصادیق تعظیم شعائر الهی تلقی کرده است، همچنین معتقد است چنین کارهایی موجب جلب مصلحت برای صلحاء (افزایش زائر) و دفع مفسده برای ایشان(جلوگیری از اهانت و نبش قبر) خواهد شد.
جناب غماری، در کتاب "احیاء المقبور من ادله جواز بناء المساجد والقباب علی القبور"، ساخت بنا و قبه بر روی قبوربزرگان را علاوه بر آنکه ازمصادیق تعظیم شعائر الهی تلقی کرده است، همچنین معتقد است چنین کارهایی موجب جلب مصلحت برای صلحاء (افزایش زائر) و دفع مفسده برای ایشان(جلوگیری از اهانت و نبش قبر) خواهد شد.
البته در کتاب مذکور، اختلاف دیگری نیز بین غماری و وهابیت به چشم می خورد. با این بیان که وهابیت ساخت مسجد بر روی قبور را ممنوع می دانند<ref>محمد بن عبدالوهاب می نویسد: «أنه لا يشرع بناء المساجد على القبور» مفيد المستفيد في كفر تارك التوحيد، ص292</ref> ولیکن غماری با بیان این مسئله که هیچ یک از سازندگان مسجد بر روی قبور، به دنبال عبادت آن قبور نیستند، درصدد اثبات مشروعیت چنین کاری است.
البته در کتاب مذکور، اختلاف دیگری نیز بین غماری و وهابیت به چشم می خورد. با این بیان که وهابیت ساخت مسجد بر روی قبور را ممنوع می دانند<ref>محمد بن عبدالوهاب می نویسد: «أنه لا يشرع بناء المساجد على القبور» مفيد المستفيد في کفر تارک التوحيد، ص292</ref> ولیکن غماری با بیان این مسئله که هیچ یک از سازندگان مسجد بر روی قبور، به دنبال عبادت آن قبور نیستند، درصدد اثبات مشروعیت چنین کاری است.


2- الجواب المفید للسائل المستفید؛<br>
2- الجواب المفید للسائل المستفید؛<br>
در این کتاب، نامه‌های احمد بن صدیق، جمع‌آوری شده‌است. احمد در بعضی از این نامه ها، حملات تندی بر محمد بن عبدالوهاب وپیروان او کرده است. همانطور که در مطالب پیشین بدان اشاره شد احمد غماری، محمد بن عبدالوهاب را شاخ شیطان تلقی کرده است<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref>.
در این کتاب، نامه‌های احمد بن صدیق، جمع‌آوری شده‌است. احمد در بعضی از این نامه ها، حملات تندی بر محمد بن عبدالوهاب وپیروان او کرده است. همانطور که در مطالب پیشین بدان اشاره شد احمد غماری، محمد بن عبدالوهاب را شاخ شیطان تلقی کرده است<ref>غماری، احمد، الجواب المفید، ص11، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ه ق.</ref>.


3- فتح الملك العلی بصحة حدیث: "باب مدینة العلم على(علیه السلام)"؛<br>
3- فتح الملک العلی بصحة حدیث: "باب مدینة العلم على(علیه السلام)"؛<br>
کتاب مذکور نیز از جمله آثاری بحساب می‌آید که احمد بن صدیق در جهت اثبات صحت حدیث «انامدینه العلم و علی بابها» نگاشته است. یکی از عباراتی که ابن صدیق غماری در این کتاب بدان تصریح کرده است «ان مدار صحه الحدیث على الضبط و العداله، و رجال هذا السند کلهم عدول ضابطون»<ref>غماری، احمد، فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي(علیه السلام)، ص13.</ref> ملاک صحت احادیث، دایر مدار ضبط و عدالت راویان آن است. و باید گفت: تمامی راویان روایت باب العلم، هم عادلند و هم قدرت ضبط دارند.                                                                                                        این دیدگاه غماری به مذاق وهابیان خوش نیامده ولذا صریحا با آن به مخالفت پرداخته اند. البانی در سلسله الاحادیث الصحیحه به ادعای صحت حدیث از سوی احمدغماری اینگونه واکنش نشان می دهد: «وقد خفی على الشیخ الغماری كثیر من هذه الحقائق، فذهب إلى تصحیح الحدیث فی رسالة له سماها " فتح الملك العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی " والرد علیه یتطلب تألیف رسالة، والمرض والعمر أضیق من ذلك،.»<ref>الباني، محمد ناصرالدين، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة، ریاض، دار المعارف،  چاپ اوّل، 1412ق.</ref> از آنجایی که بسیاری ازحقائق از غماری پنهان شده است، او کتابی در جهت اثبات صحت حدیث باب العلم تالیف کرده است. رد دیدگاه های غماری در کتاب مذکور، نیازمند نگارش کتابی مستقل در این زمینه است. حال آنکه با توجه به بیماری و بالا رفتن سن، قدرت تالیف چنین کتابی را ندارم.
کتاب مذکور نیز از جمله آثاری بحساب می‌آید که احمد بن صدیق در جهت اثبات صحت حدیث «انامدینه العلم و علی بابها» نگاشته است. یکی از عباراتی که ابن صدیق غماری در این کتاب بدان تصریح کرده است «ان مدار صحه الحدیث على الضبط و العداله، و رجال هذا السند کلهم عدول ضابطون»<ref>غماری، احمد، فتح الملک العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي(علیه السلام)، ص13.</ref> ملاک صحت احادیث، دایر مدار ضبط و عدالت راویان آن است. و باید گفت: تمامی راویان روایت باب العلم، هم عادلند و هم قدرت ضبط دارند.                                                                                                        این دیدگاه غماری به مذاق وهابیان خوش نیامده ولذا صریحا با آن به مخالفت پرداخته اند. البانی در سلسله الاحادیث الصحیحه به ادعای صحت حدیث از سوی احمدغماری اینگونه واکنش نشان می دهد: «وقد خفی على الشیخ الغماری کثیر من هذه الحقائق، فذهب إلى تصحیح الحدیث فی رسالة له سماها " فتح الملک العلی بصحة حدیث باب مدینة العلم علی " والرد علیه یتطلب تألیف رسالة، والمرض والعمر أضیق من ذلک،.»<ref>الباني، محمد ناصرالدين، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة، ریاض، دار المعارف،  چاپ اوّل، 1412ق.</ref> از آنجایی که بسیاری ازحقائق از غماری پنهان شده است، او کتابی در جهت اثبات صحت حدیث باب العلم تالیف کرده است. رد دیدگاه های غماری در کتاب مذکور، نیازمند نگارش کتابی مستقل در این زمینه است. حال آنکه با توجه به بیماری و بالا رفتن سن، قدرت تالیف چنین کتابی را ندارم.


4- قطع العروق الوردیه؛<br>
4- قطع العروق الوردیه؛<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش