۸۷٬۷۹۴
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
دهريه گروهى از [[فيلسوف]] | دهريه گروهى از [[فيلسوف]] مسلکان [[مادى گرا|مادى]] بودند که معتقد به «سرمدى بودن» دهر يا روزگارند و آنان منسوب به دهرند. | ||
==معنای لغوی دهر== | ==معنای لغوی دهر== | ||
[[دهر]] از نظر لغوی؛ در معانی متعددی به کار رفته است؛ مدت طولانی، مدت ابدی، عمر، روزگار، همیشگی و به معنی اسماء الحسنی نیز آمده است. و به معنی هزار سال هم آمده است و بعضی گفتهاند دهر زمان نامتناهی است ازلا و ابدا و بر زمان به طور مطلق هم اطلاق شده است.<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش، اول، ص۳۳۰.</ref> <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.</ref> و باز نوشته ند: «دهر» در لغت به معنای زمان بى پايان است و می گویند که زمان چيزى است | [[دهر]] از نظر لغوی؛ در معانی متعددی به کار رفته است؛ مدت طولانی، مدت ابدی، عمر، روزگار، همیشگی و به معنی اسماء الحسنی نیز آمده است. و به معنی هزار سال هم آمده است و بعضی گفتهاند دهر زمان نامتناهی است ازلا و ابدا و بر زمان به طور مطلق هم اطلاق شده است.<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش، اول، ص۳۳۰.</ref> <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.</ref> و باز نوشته ند: «دهر» در لغت به معنای زمان بى پايان است و می گویند که زمان چيزى است که مى گذرد و منقضى و سپرى مى شود امّا «دهر» سرمدى و دائم است.جرجانى در «تعريفات» مى نويسد: «دهر» زمان دائمى است که امتداد حضور الهى مى باشد و آن باطن زمان است و به توسط آن «ازل» به «ابد» مى پيوندد و «سرمدى» مى شود<ref>.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم،ص 196</ref> | ||
==معنای اصطلاحی دهریه== | ==معنای اصطلاحی دهریه== | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
[[دهريه]] نام خود را از آيه 23 سوره جاثیه گرفته اند: «وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما | [[دهريه]] نام خود را از آيه 23 سوره جاثیه گرفته اند: «وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ ...». بنابراين آيه؛ اصطلاح دهر بر کسانى اطلاق مى شود که اعتقاد به خدا ندارند و منکر آفرينش عالم و عنايت الهى اند.آنچه را که در اديان حقه و شرايع آسمانى از [[رستاخيز]] و [[وعد]] و [[وعيد]] آمده دهريه قبول ندارند.می گويند مادّه فانى نمی شود و آن چه را که در عالم «حادث» مى شود، بر اساس قوانين طبيعى است آن ها قايل به «قدم» و ديرينگى زمان هستند. عبد الکریم شهرستانى می گويد دهريه منکر «معقولات» هستند و جز به «محسوسات» اعتراف نمی کنند به قول جاحظ: آنان منکر شياطين و جن و ملائکه هستند. غزّالى در «المنقذ من الضلال» بين دهريه و طبيعيون فرق گذاشته و می گويد:اينان منکر جوهريت نفس اند. [[سيد جمال الدين افغانى]] رساله اى در ردّ دهريه به نام «نيچريه» نگاشته است. عبد اللّه علاء الدين بغدادى دهلوى رساله اى به نام «الدرة السنية فى الرد على المادية و اثبات النواميس الشرعية بالادلة العقلية» در ردّ آن گروه نوشته است.مذهب دهريه به جهت انکار خداوند و اصالت ماده مورد ردّ علماى اهل کتاب قرار گرفته چنان که [[سعيد فيومى]] از علماى يهود در ردّ ايشان کتابى به تحرير در آورده است. بعضى از دانشمندان مانند [[زکرياى رازى]] از پيروان اين مذهب بوده اند و از اين جهت [[ابو حاتم رازى]] کتاب «اعلام النبوه» را در ردّ او نوشته است.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم،ص 196</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== |