confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «نظاميّه از فرق معروف «معتزله» بودند. ==موسس== موسس نظامیه،ابواسحاق ابراهیم...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
نظام سخن | نظام سخن برهمایی ها را در برانداختن پیامبری ها پسنديد، ولى از بيم شمشير مسلمانان جرأت نداست تا آن را ابراز کند و همچنین منکر اعجاز قرآن از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات پيامبر (ص) را به طور کامل رد می کرد. وى احكام شريعت و فروع آن را بار گرانى بر مردم مىدانست ولى شهامت نداشت تا آن را علنی کند. نظام منكر «اجماع» و «قياس» در فروع و احكام شرع بود و حجيّت اخبارى را كه موجب علم ضرورى نمىشود انكار می کرد و بر فتاوای صحابه طعنه می زد.ابو الهذيل العلّاف در كتاب معروف خود «الرد على النظام» درباره اعراض و انسان و جزء لا يتجزى او را كافر دانست.ابو علی جبايى در این سخن نظام که می گوید خلقت ايجاب مى كند كه متولدات در افعال خدا باشد و قدرت خدا بر ستمگرى محال است، او را تكفير كرد. ابو الحسن اشعرى سه كتاب در تكفير نظّام نوشته است و قلانسى نيز در رد او كتب و رسايلى نگاشت. <ref>مشکور محمد جواد | ||
فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص446</ref> | فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص446</ref> | ||
همچنین قاضی عبد الجبار معتزلی در شرح عقاید فرقه نظامیه، به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره می کند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمی شود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمی شود. سوم: افعال همه حرکات است. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح است و بدن قالب آن می باشد. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن قرآن از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده می دهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست.یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمی شود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی می بایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد. با استفاده از | همچنین قاضی عبد الجبار معتزلی در شرح عقاید فرقه نظامیه، به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره می کند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمی شود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمی شود. سوم: افعال همه حرکات است. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح است و بدن قالب آن می باشد. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن قرآن از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده می دهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست.یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمی شود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی می بایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد. <ref>با استفاده از | ||
http://www.wikiferaq.org/index.php/%D9%86%D9%8E%D8%B8%D9%91%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87 | http://www.wikiferaq.org/index.php/%D9%86%D9%8E%D8%B8%D9%91%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87 | ||
</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |