confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
ابولهب پذیرش [[اسلام]] را به معنای اعلام [[جنگ]] با کل [[عرب]] میدانست. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص ۴۳</ref> | ابولهب پذیرش [[اسلام]] را به معنای اعلام [[جنگ]] با کل [[عرب]] میدانست. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص ۴۳</ref> | ||
=ابولهب و آزار و اذیت پیامبر (ص)= | =ابولهب و آزار و اذیت پیامبر (ص)= | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۴: | ||
وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (ص) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد. <ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۳</ref> | وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (ص) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد. <ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۳</ref> | ||
=نزول برخی از آیات قرآن درباره ابولهب= | |||
[[مفسران]] معتقدند برخی از [[آیات قرآن]] درباره ابولهب نازل شده است، در این میان مشهورترین مورد [[سوره مسد]] است. وقتی پیامبر (ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از [[عذاب الهی]] ترساند و به [[توحید]] فراخواند؛ ابولهب پیامبر (ص) را با لفظ <big>تبًّا لک</big> دشنام داد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ…» <ref>آیه 1 سوره مسد</ref> (نابود باد دستان ابولهب و خود او نیز نابود گردید). <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref> | |||
در مورد شان نزول این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۴۹-۳۵۰</ref> پس از نزول این سوره، ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما [[ایمان]] نیاورد و [[مشرک]] از دنیا رفت. این یکی از پیشگوییها و [[معجزات قرآن]] است. <ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref> | |||
در سوره مسد از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است. در مورد دلیل این امر دلیلهای مختلفی ذکر شده است از جمله: | |||
# او غالبا با کنیهاش شناخته میشده در نتیجه ذکر کنیهاش ایجاد احترام نمیکند. | |||
# | |||
# ابولهب اسم او بوده نه کنیهاش. | |||
# | |||
# از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | |||
# | |||
# در [[آیه]] بعد آمده «سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الكبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | |||
در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم میخورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار میداد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان [[عذاب]] در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref> | |||
در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَيلٌ لِلقاسِيَةِ قُلوبُهُم مِن ذِكرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ (آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینهشان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی(ع)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند. <ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref> نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (ص) و آله قصد تصمیمگیری داشتند گفت: «من محمد (ص) را به شاعری متهم میکنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]] <ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref> نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست». <ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref> | |||
=دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب= | =دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب= |