۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
نام اصلی او عبدالعزی بود و ابولهب، لقب و کنیه اوست. کنیه اصلی او ابوعُتبَه بود ولی پدرش، عبدالمطلب، او را به سبب زیبایی و سرخرویی چهره، ابولهب میخواند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۱، ص۹۳</ref> برخی منابع در کنار زیبایی، به انحراف چشم او هم اشاره کردهاند. <ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> مادر ابولهب، لُبنیٰ دختر هاجر بن [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه، و ابولهب تنها فرزند او بود. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۱۱۰</ref> | نام اصلی او عبدالعزی بود و ابولهب، لقب و کنیه اوست. کنیه اصلی او ابوعُتبَه بود ولی پدرش، عبدالمطلب، او را به سبب زیبایی و سرخرویی چهره، ابولهب میخواند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۱، ص۹۳</ref> برخی منابع در کنار زیبایی، به انحراف چشم او هم اشاره کردهاند. <ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> مادر ابولهب، لُبنیٰ دختر هاجر بن [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه، و ابولهب تنها فرزند او بود. <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۱۱۰</ref> | ||
از زندگی ابولهب پیش از ظهور اسلام اطلاعات زیادی در اختیار نیست؛ اما از آیه دوم [[سوره مسد]] (مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا | از زندگی ابولهب پیش از ظهور اسلام اطلاعات زیادی در اختیار نیست؛ اما از آیه دوم [[سوره مسد]] (مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ: <ref>آیه 2 سوره مسد</ref> دارايى او و آنچه اندوخت، سودش نکرد) برمیآید که احتمالا همچون بیشتر قریشیان به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است. ابولهب به همراه عدهای، [[غزالی طلایی]] که عبدالمطلب به کعبه هدیه کرده بود را دزدید. پس از دستگیری دزدان، دست برخی از کسانی که در دزدی نقش داشتند قطع شد، ولی داییهای ابولهب از قبیله خزاعه مانع قطع شدن دست او شدند. <ref>ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۵۹-۷۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۲۵</ref> | ||
پس از تولد [[محمد (ص)]]، پیش از آن که [[حلیمه]] شیر دادن او را بر عهده گیرد، کنیز ابولهب، [[ثوبیه]]، مدتی محمد (ص) را شیر داد. بعدها، [[پیامبر (ص)]] به ابولهب پیشنهاد کرد که ثویبه را به او بفروشد تا آزادش کند؛ اما ابولهب نپذیرفت. پس از [[هجرت]] پیامبر (ص) به [[مدینه]]، ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref> | پس از تولد [[محمد (ص)]]، پیش از آن که [[حلیمه]] شیر دادن او را بر عهده گیرد، کنیز ابولهب، [[ثوبیه]]، مدتی محمد (ص) را شیر داد. بعدها، [[پیامبر (ص)]] به ابولهب پیشنهاد کرد که ثویبه را به او بفروشد تا آزادش کند؛ اما ابولهب نپذیرفت. پس از [[هجرت]] پیامبر (ص) به [[مدینه]]، ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
[[مفسران]] معتقدند برخی از [[آیات قرآن]] درباره ابولهب نازل شده است، در این میان مشهورترین مورد [[سوره مسد]] است. وقتی پیامبر (ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از [[عذاب الهی]] ترساند و به [[توحید]] فراخواند؛ ابولهب پیامبر (ص) را با لفظ <big>تبًّا لک</big> دشنام داد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ…» <ref>آیه 1 سوره مسد</ref> (نابود باد دستان ابولهب و خود او نیز نابود گردید). <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref> | [[مفسران]] معتقدند برخی از [[آیات قرآن]] درباره ابولهب نازل شده است، در این میان مشهورترین مورد [[سوره مسد]] است. وقتی پیامبر (ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از [[عذاب الهی]] ترساند و به [[توحید]] فراخواند؛ ابولهب پیامبر (ص) را با لفظ <big>تبًّا لک</big> دشنام داد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ…» <ref>آیه 1 سوره مسد</ref> (نابود باد دستان ابولهب و خود او نیز نابود گردید). <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹؛ طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۷، ص۳۲۳</ref> | ||
در مورد شان نزول این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر | در مورد شان نزول این سوره نظرات دیگری هم ذکر شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۴۹-۳۵۰</ref> پس از نزول این سوره، ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما [[ایمان]] نیاورد و [[مشرک]] از دنیا رفت. این یکی از پیشگوییها و [[معجزات قرآن]] است. <ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref> | ||
در سوره مسد از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است. در مورد دلیل این امر دلیلهای مختلفی ذکر شده است از جمله: | در سوره مسد از ابولهب با کنیهاش نام برده شده، در حالی که در کنیه نوعی از احترام نهفته است. در مورد دلیل این امر دلیلهای مختلفی ذکر شده است از جمله: | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
# از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | # از آن جا که نامش عبدالعزی (بنده بُت عزی) بوده است [[خدا]] نخواسته است او را بنده عزی بداند، حتی اگر نام او باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، دارالمعرفة، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | ||
# | # | ||
# در [[آیه]] بعد آمده «سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر | # در [[آیه]] بعد آمده «سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ» <ref>آیه 3 سوره مسد</ref> (به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود) پس «لهب» که در کنیهاش وجود دارد با «لهب» (شعله آتش) در [[جهنم]] مناسبت دارد و از این تناسب به منظور تحقیر استفاده شده است. <ref>فخر رازی، التفسیر الکبير، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۰</ref> | ||
در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم میخورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار میداد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ | در تفسیر آیات دیگری نیز نام ابولهب به چشم میخورد. او از جمله افرادی بود که پیامبر (ص) را مورد تمسخر قرار میداد و خداوند در آیه ۹۵ سوره حجر به پیامبر (ص) وعده داد که شر آنان را رفع خواهد کرد. <ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۹</ref> گفته شده که در آیه ۱۹ سوره زمر <ref>أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ (آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟!)</ref> مقصود از «کسانی که فرمان [[عذاب]] در مورد آنان قطعی شده است»، ابولهب و پسرش و خویشان پیامبر (ص) که به او ایمان نیاوردند نازل شده است. <ref>شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۲۴</ref> | ||
در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَيلٌ لِلقاسِيَةِ قُلوبُهُم مِن | در تفسیر آیه ۲۲ [[سوره زمر]] <ref>أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدرَهُ لِلإِسلامِ فَهُوَ عَلىٰ نورٍ مِن رَبِّهِ ۚ فَوَيلٌ لِلقاسِيَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ في ضَلالٍ مُبينٍ (آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!)</ref> نیز گفته شده که مصداق «کسانی که خدا سینهشان را برای اسلام گشاده است»، [[حمزه]] و [[علی(ع)]] هستند در مقابل «آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند» که در آن، منظور ابولهب و فرزندانش هستند. <ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۳</ref> نقل شده که ابولهب در جمع سران مشرکین که برای مقابله با دعوت پیامبر (ص) و آله قصد تصمیمگیری داشتند گفت: «من محمد (ص) را به شاعری متهم میکنم» پس آیه ۴۱ [[سوره حاقه]] <ref>وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ</ref> نازل شد: «و [قرآن] گفته شاعری نیست». <ref> ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰</ref> | ||
=دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب= | =دلیل درگذشت و نحوه دفن ابولهب= |