۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
هم چنین ابن منظور و زبیدی گفته اند سنت در اصل به معنای طریق و راه است و آن همان راهی است که انسانهای نخستین بنا نهادهاند و مسلک و راه عبور برای آیندگان، قرار گرفته است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج13، ص226و مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> | هم چنین ابن منظور و زبیدی گفته اند سنت در اصل به معنای طریق و راه است و آن همان راهی است که انسانهای نخستین بنا نهادهاند و مسلک و راه عبور برای آیندگان، قرار گرفته است. <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج13، ص226و مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> | ||
و باز زبیدی مینویسد: «والسنة: السیرة حسنة کانت أو قبیحة؛ <ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> سنت شامل سیره خوب و بد میشود.» | و باز زبیدی مینویسد: «والسنة: السیرة حسنة کانت أو قبیحة؛ <ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج 18، ص 300</ref> سنت شامل سیره خوب و بد میشود.» | ||
صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، | صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، ولذلک قیل: فلان من أهل السنة <ref>محمد الأزهری، تهذیب اللغة، ج 12، ص 210.</ref> )؛ سنت عبارت از راه پسندیده مستقیم است و این که میگویند فلانی اهل سنت است یعنی اهل راه مستقیم و پسندیده است». | ||
برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه ؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است<br> | برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه ؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است<br> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته می شود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲. )</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br> | سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته می شود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲. )</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br> | ||
سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ | سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَکُمْ وَيَهْدِيَکُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَکِيمٌ «<ref>( نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه « لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | ||
اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==سنت الله== | ==سنت الله== | ||
گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ | گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ يَکُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ <ref>غافر، 85</ref> این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.<br> | ||
سنت قواعد و ضوابط ثابت و تغییرناپذیر حاکم بر زندگی اجتماعی انسانها است، این کاربرد در قرآن مثل: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ» <ref>[آل عمران/۱۳۷]</ref> | سنت قواعد و ضوابط ثابت و تغییرناپذیر حاکم بر زندگی اجتماعی انسانها است، این کاربرد در قرآن مثل: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ» <ref>[آل عمران/۱۳۷]</ref> | ||
واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ | واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه مىفرمايد: سُنَّةَ اللّٰهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّٰهِ تَبْدِيلاً؛ <ref>فتح آيه 23.</ref> «سنّت الهى، بر اين بوده [که حقّ بر باطل غالب شود] و ابداً در سنّت خدا تغيير نخواهى يافت.<br> | ||
بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14. سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14. سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==سنت در اصطلاح== | ==سنت در اصطلاح== | ||
در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست می آید سنت می گویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز و دلایل قرآنی مثل: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ نساء،59 لَقَدْ | در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست می آید سنت می گویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز و دلایل قرآنی مثل: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ نساء،59 لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ احزاب، 21 و وما ينطِقُ عَنِ الهَوَى * إنْ هُوَ إلاّ وَحْيٌ يُوحَى)<ref>(النجم : 3 ، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتباع قرار گیرد. <br> | ||
علی رغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، در اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما می رسد مورد وفاق نیست که در صفحه منابع دین در نگاه فریقین باید بحث شود و نیز در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. <br> | علی رغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، در اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما می رسد مورد وفاق نیست که در صفحه منابع دین در نگاه فریقین باید بحث شود و نیز در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. <br> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
سنت در روایات معصومین علیهمالسلام به دو معنا بهکاررفته است:<br> | سنت در روایات معصومین علیهمالسلام به دو معنا بهکاررفته است:<br> | ||
الف) آنچه را پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله (علاوه بر قرآن) از جانب خداوند آورده است تا بيانگر راه و روش زندگى بهتر باشد. سنت در اين | الف) آنچه را پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله (علاوه بر قرآن) از جانب خداوند آورده است تا بيانگر راه و روش زندگى بهتر باشد. سنت در اين کاربرد معناى گستردهاى دارد، و همۀ احکام دين - اعم از احکام تکليفى و وضعى - را شامل مىشود . در مقابل این سنت بدعت قرار دارد. <br> | ||
ب) | ب) کاربرد ديگر سنت در روايات به معناى مستحب و مندوب است. معناى دوم سنت نيز در روايات کاربرد فراوان دارد؛ مثلاً در روايات مىخوانيم: | ||
مسواک کردن از سنت است و دهان را پاک مىکند: السواک هو من السنة، و مطهّرة للفم؛ <ref>اصول کافى، ص ج 4، کتاب فضل العلم، باب الرد الى الکتاب و السنة</ref> | |||
امام صادق علیه السلام ختنه فرزند ذکور را از سنت شمرده است: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ. <ref> | امام صادق علیه السلام ختنه فرزند ذکور را از سنت شمرده است: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ. <ref>الکافي (ط - الإسلامية) ؛ ج6 ؛ ص37</ref>به همین مناسبت در زبان فارسی به ختنه و ختنهسوران هم سنت گفته می شود. | ||
و نيز: از سنت است | و نيز: از سنت است که بر محمد و اهلبيت او در هر جمعه هزار بار صلوات بفرستى: من السنة أن تصلّى على محّمد و أهل بيته فى کلّ جمعة الف مرّة <ref>وسائل الشيعه، ج 1، ص 347.<br></ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==سنت به معنای عام فرهنگ== | ==سنت به معنای عام فرهنگ== | ||
سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول معيني هستند | سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول معيني هستند که توسط جامعه پذيرفته شدهاند و بايد و نبايدهاي زندگي اجتماعي را مشخص ميکنند.. سنت از عناصر اصلي شکلدهي به فرهنگ است و حتي به نحوي آن را ميتوان منبع اصلي زايش ارزشها، هنجارها و باورها و تفکرات مشترک بين اعضاي يک جامعه به حساب آورد. سنت به این معنا با معنای عام فرهنگ هم معنا است.<br> | ||
==در جامعهشناسي: سنت به معنای اخلاقیات نهادینه شده== | ==در جامعهشناسي: سنت به معنای اخلاقیات نهادینه شده== | ||
سنت عبارت است از نمونههاي اخلاق جامعه | سنت عبارت است از نمونههاي اخلاق جامعه که در فرهنگ آن جامعه داراي ثبات و نهادينه شده باشد. <br> | ||
==در جامعه در جامعهشناسي دين: سنت به معنای دستورات دینی به ثبات رسیده== | ==در جامعه در جامعهشناسي دين: سنت به معنای دستورات دینی به ثبات رسیده== | ||
سنت عبارت از مجموعه دستورات ديني و اخلاقياتي است | سنت عبارت از مجموعه دستورات ديني و اخلاقياتي است که در جماعتهاي مذهبي به ثبات رسيده باشد.<br> | ||
==در فقه اسلامي: سنت(مستحب) به معنای یکی از احکام خمسه== | ==در فقه اسلامي: سنت(مستحب) به معنای یکی از احکام خمسه== | ||
به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | ||
همه مسلمانان به عصمت پيامبر | همه مسلمانان به عصمت پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله عقيده دارند، بدين جهت قول، فعل و تقرير او نزد همۀ مسلمانان سنت به شمار مىرود. از آن جا که شيعه به عصمت ائمه اهلبيت عليهم السلام اعتقاد دارد قول، فعل و تقرير آنان نيز داخل در سنت خواهد بود. راه اثبات سنت نقل است که دوگونه مىباشد: متواتر و غير متواتر. <br> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
==در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه== | ==در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه== | ||
در برخی کشور پايه حقوق با مراجعه به عرف به دست می آید(کامن لاو)و «عرف یا سنت » چیزی است که لااقل از | در برخی کشور پايه حقوق با مراجعه به عرف به دست می آید(کامن لاو)و «عرف یا سنت » چیزی است که لااقل از يکي دو نسل قبل در جامعه و بين مردم مشهور و معمول بوده و مقبول همگانی است، در نگاه آنها سنتی که بر حسب ملاحظات ملي، مذهبي يا قومي شکل گرفته، ميتواند شاخص رفتارهاي عرفي باشد. البته زمان در اين تعريف بسيار حائز اهميت است، چراکه سنتها در مقاطع مختلف تاريخي قابل تبديل هستند، هرچند غالباً سنت حاکم بر يک جامعه داراي پايداري نسبي است. <br> | ||
==سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته== | ==سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته== | ||
سنت اشاره به جوهرهاي است | سنت اشاره به جوهرهاي است که رابطه ميان انسان و خدا را توضيح ميدهد، این برداشت از سنت قرين با مفهوم دين است و در مقام تعارض مدرنیته با دین از این اصطلاح استفاده می شود.<br> | ||
==معنای سنت در نسبت با | ==معنای سنت در نسبت با محافظهکاري== | ||
سنت در | سنت در يکی از تعاريف رايج در بين مردم، انتقال به گذشته و پافشاری در حفظ شرایط موجود است سنت به این اصطلاح نوعی محافظه کاری محسوب می شود، در این اصطلاح سنت حقیقتی است که در گذشته وجود داشته و تلاش ميشود مجدداً احيا شود يا جامعه به شرايط پيشيني عودت داده شود و این سنت پایه اساسی محافظه کاری است که محافظه کارها در صدد حفظ آن است. و در نگاه مدرنیستها این معنا از سنت در تقابل با تغییر و اصلاح اجتماعی است .<br> | ||
==سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم== | ==سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم== | ||
سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار | سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار کاريزماتيک و قانوني قرار می گیرد در این اصطلاح سنت اقتداری است که از قبل مورد همراهی مردم بوده و استمرار یافته است. <br> | ||
==نسبت سنت و عقلانيت== | ==نسبت سنت و عقلانيت== |