۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه. قانون. روش. آیین. رسم. نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref><br> | در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه. قانون. روش. آیین. رسم. نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref><br> | ||
===معنای لغوی سنت در زبان عربی=== | ===معنای لغوی سنت در زبان عربی=== | ||
خط ۲۰: | خط ۱۸: | ||
سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته می شود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲. )</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br> | سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته می شود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲. )</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br> | ||
سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: | سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ «<ref>( نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه « لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | ||
اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> <br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
==سنت الله== | ==سنت الله== | ||
گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ | گاهی نیز سنت به خدا نسبت داده میشود مانند: فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ <ref>غافر، 85</ref> این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند.<br> | ||
سنت قواعد و ضوابط ثابت و تغییرناپذیر حاکم بر زندگی اجتماعی انسانها است، این کاربرد در قرآن مثل: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ» <ref>[آل عمران/۱۳۷]</ref> | سنت قواعد و ضوابط ثابت و تغییرناپذیر حاکم بر زندگی اجتماعی انسانها است، این کاربرد در قرآن مثل: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ» <ref>[آل عمران/۱۳۷]</ref> | ||
واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه | واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه مىفرماید: سُنَّةَ اللّٰهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّٰهِ تَبْدِیلاً؛ <ref>فتح آيه 23.</ref> «سنّت الهى، بر این بوده [که حقّ بر باطل غالب شود] و ابداً در سنّت خدا تغییر نخواهى یافت.<br> | ||
بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14. سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14. سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
==سنت در اصطلاح== | ==سنت در اصطلاح== | ||
در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست می آید سنت می گویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز و دلایل قرآنی مثل: | در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست می آید سنت می گویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز و دلایل قرآنی مثل: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ نساء،59 لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ احزاب، 21 و وما ینطِقُ عَنِ الهَوَى * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحَى)<ref>(النجم : 3 ، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتباع قرار گیرد. <br> | ||
علی رغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، در اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما می رسد مورد وفاق نیست که در صفحه منابع دین در نگاه فریقین باید بحث شود و نیز در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. <br> | علی رغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، در اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما می رسد مورد وفاق نیست که در صفحه منابع دین در نگاه فریقین باید بحث شود و نیز در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. <br> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۰: | ||
==سنت در دیدگاه شیعه== | ==سنت در دیدگاه شیعه== | ||
شیعه امامان دوازدهگانه و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را مستند به برخى از | شیعه امامان دوازدهگانه و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را مستند به برخى از آیات قرآن مجید مثل آیه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ﴾ <ref>(النساء: ۵۹)</ref> و آیه تطهیر، آیه ولایت و... و نیز احادیث متواتر پیامبر اسلام مثل حدیث ثقلین حدیث جابر معصوم میدانند و قول و فعل و تقریر آنان را تفسیر و تبیین و تفریع سنت نبوی شمرده و آن را حجت میشمارند، از آن جمله حدیث متواتر ثقلین که در کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت:» نوشته احمد ماحوزی، از بیش از بیست و پنج نفر از صحابه از پیامبر اکرم6 مثل: امام علی7، ابوذر غفاری، ابو سعید خدری، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله، حذیفه بن أسید و حتی ابوهریره نقل شده است. <ref>نسائی، السنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶؛ ترمذی، سنن الترمذی، ح ۳۸۷۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد،ج۴، ص۳۷۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، صص ۱۸۳ و ۱۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۶۶؛ ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۵، ص۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۸۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، صص ۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۶۲؛ البزار، البحر الزخار، ص۸۸، ح ۸۶۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۷۷، ح ۳۷۹۸۱؛ دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ج۲، ص۱۰۴۶؛ الهیثمی، کشف الاستار، ج۳، ص۲۲۳، ح ۲۶۱۷؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۳، ص۲۱۹، ش ۲۹۰۷؛ البانی، ظلال الجنة، ح ۱۴۶۵؛ ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷ و عسقلانی، ابنحجر، الاصابه، ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵.</ref> | ||
در نهایت می توان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود. <ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، ۱۴۱۵ه ق، ج۲، ص۶۳. <br> | در نهایت می توان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود. <ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، ۱۴۱۵ه ق، ج۲، ص۶۳. <br> | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۷: | ||
اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم است. | اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم است. | ||
البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند.<ref>( ر.ک شاطبى در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴. )</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است.<ref>الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲</ref><br> | البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند.<ref>( ر.ک شاطبى در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴. )</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است.<ref>الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲</ref><br> | ||
==سنت در ادبیات تقریبی== | ==سنت در ادبیات تقریبی== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۴: | ||
سنت در روایات معصومین علیهمالسلام به دو معنا بهکاررفته است:<br> | سنت در روایات معصومین علیهمالسلام به دو معنا بهکاررفته است:<br> | ||
الف) آنچه را پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله (علاوه بر قرآن) از جانب خداوند آورده است تا | الف) آنچه را پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله (علاوه بر قرآن) از جانب خداوند آورده است تا بیانگر راه و روش زندگى بهتر باشد. سنت در این کاربرد معناى گستردهاى دارد، و همۀ احکام دین - اعم از احکام تکلیفى و وضعى - را شامل مىشود . در مقابل این سنت بدعت قرار دارد. <br> | ||
ب) کاربرد | ب) کاربرد دیگر سنت در روایات به معناى مستحب و مندوب است. معناى دوم سنت نیز در روایات کاربرد فراوان دارد؛ مثلاً در روایات مىخوانیم: | ||
مسواک کردن از سنت است و دهان را پاک مىکند: السواک هو من السنة، و مطهّرة للفم؛ <ref>اصول کافى، ص ج 4، کتاب فضل العلم، باب الرد الى الکتاب و السنة</ref> | مسواک کردن از سنت است و دهان را پاک مىکند: السواک هو من السنة، و مطهّرة للفم؛ <ref>اصول کافى، ص ج 4، کتاب فضل العلم، باب الرد الى الکتاب و السنة</ref> | ||
امام صادق علیه السلام ختنه فرزند ذکور را از سنت شمرده است: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ. <ref>الکافي (ط - الإسلامية) ؛ ج6 ؛ ص37</ref>به همین مناسبت در زبان فارسی به ختنه و ختنهسوران هم سنت گفته می شود. | امام صادق علیه السلام ختنه فرزند ذکور را از سنت شمرده است: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ. <ref>الکافي (ط - الإسلامية) ؛ ج6 ؛ ص37</ref>به همین مناسبت در زبان فارسی به ختنه و ختنهسوران هم سنت گفته می شود. | ||
و | و نیز: از سنت است که بر محمد و اهلبیت او در هر جمعه هزار بار صلوات بفرستى: من السنة أن تصلّى على محّمد و أهل بیته فى کلّ جمعة الف مرّة <ref>وسائل الشيعه، ج 1، ص 347.<br></ref> | ||
==سنت در اصطلاح علوم اسلامی== | |||
==سنت در اصطلاح علوم | |||
===سنت به معنی فرهنگ=== | ===سنت به معنی فرهنگ=== | ||
خط ۷۳: | خط ۶۸: | ||
==سنت به معنای عام فرهنگ== | ==سنت به معنای عام فرهنگ== | ||
سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول | سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول معینی هستند که توسط جامعه پذیرفته شدهاند و باید و نبایدهای زندگی اجتماعی را مشخص میکنند.. سنت از عناصر اصلی شکلدهی به فرهنگ است و حتی به نحوی آن را میتوان منبع اصلی زایش ارزشها، هنجارها و باورها و تفکرات مشترک بین اعضای یک جامعه به حساب آورد. سنت به این معنا با معنای عام فرهنگ هم معنا است.<br> | ||
==در | ==در جامعهشناسی: سنت به معنای اخلاقیات نهادینه شده== | ||
سنت عبارت است از | سنت عبارت است از نمونههای اخلاق جامعه که در فرهنگ آن جامعه دارای ثبات و نهادینه شده باشد. <br> | ||
==در جامعه در | ==در جامعه در جامعهشناسی دین: سنت به معنای دستورات دینی به ثبات رسیده== | ||
سنت عبارت از مجموعه دستورات | سنت عبارت از مجموعه دستورات دینی و اخلاقیاتی است که در جماعتهای مذهبی به ثبات رسیده باشد.<br> | ||
==در فقه | ==در فقه اسلامی: سنت(مستحب) به معنای یکی از احکام خمسه== | ||
به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | ||
همه مسلمانان به عصمت | همه مسلمانان به عصمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله عقیده دارند، بدین جهت قول، فعل و تقریر او نزد همۀ مسلمانان سنت به شمار مىرود. از آن جا که شیعه به عصمت ائمه اهلبیت علیهم السلام اعتقاد دارد قول، فعل و تقریر آنان نیز داخل در سنت خواهد بود. راه اثبات سنت نقل است که دوگونه مىباشد: متواتر و غیر متواتر. <br> | ||
==در اصطلاح اصولیون: سنت به معنای مجموع افعال و اقوال و تقاریر حجت الهی== | ==در اصطلاح اصولیون: سنت به معنای مجموع افعال و اقوال و تقاریر حجت الهی== | ||
خط ۹۶: | خط ۸۹: | ||
==در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه== | ==در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه== | ||
در برخی کشور | در برخی کشور پایه حقوق با مراجعه به عرف به دست می آید(کامن لاو)و «عرف یا سنت » چیزی است که لااقل از یکی دو نسل قبل در جامعه و بین مردم مشهور و معمول بوده و مقبول همگانی است، در نگاه آنها سنتی که بر حسب ملاحظات ملی، مذهبی یا قومی شکل گرفته، میتواند شاخص رفتارهای عرفی باشد. البته زمان در این تعریف بسیار حائز اهمیت است، چراکه سنتها در مقاطع مختلف تاریخی قابل تبدیل هستند، هرچند غالباً سنت حاکم بر یک جامعه دارای پایداری نسبی است. <br> | ||
==سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته== | ==سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته== | ||
سنت اشاره به | سنت اشاره به جوهرهای است که رابطه میان انسان و خدا را توضیح میدهد، این برداشت از سنت قرین با مفهوم دین است و در مقام تعارض مدرنیته با دین از این اصطلاح استفاده می شود.<br> | ||
==معنای سنت در نسبت با | ==معنای سنت در نسبت با محافظهکاری== | ||
سنت در | سنت در یکی از تعاریف رایج در بین مردم، انتقال به گذشته و پافشاری در حفظ شرایط موجود است سنت به این اصطلاح نوعی محافظه کاری محسوب می شود، در این اصطلاح سنت حقیقتی است که در گذشته وجود داشته و تلاش میشود مجدداً احیا شود یا جامعه به شرایط پیشینی عودت داده شود و این سنت پایه اساسی محافظه کاری است که محافظه کارها در صدد حفظ آن است. و در نگاه مدرنیستها این معنا از سنت در تقابل با تغییر و اصلاح اجتماعی است .<br> | ||
==سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم== | ==سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم== | ||
سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار | سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار کاریزماتیک و قانونی قرار می گیرد در این اصطلاح سنت اقتداری است که از قبل مورد همراهی مردم بوده و استمرار یافته است. <br> | ||
==نسبت سنت و | ==نسبت سنت و عقلانیت== | ||
در مبحث سنت و | در مبحث سنت و عقلانیت در بیان غربی ها، سنت مجموعه ای از احساسات و گزارههای غیرعقلایی یا ضدعقلانی است (دگماتیسم)در قبال مدرنیته که محور اساسی آن، عقلانیت و خردورزی خود بنیاد است.<br> | ||
==نگاه مدرنیته در همه موارد، مورد نقد است== | ==نگاه مدرنیته در همه موارد، مورد نقد است== | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم اسلامی]] | ||
<references /> |