confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
7. عدم شرطیت بسط الید و امکانات قیام در ثبوت امامت. <ref> تحصيل السعاده ص 92 ـ 97؛ السياسة المدنيه، ص 79 ؛ آراء اهل المدينة الفاضله، ص 125</ref> | 7. عدم شرطیت بسط الید و امکانات قیام در ثبوت امامت. <ref> تحصيل السعاده ص 92 ـ 97؛ السياسة المدنيه، ص 79 ؛ آراء اهل المدينة الفاضله، ص 125</ref> | ||
=اندیشه فارابی= | |||
فارابی نیز همچون کندی درصدد پیوند میان اندیشههای ارسطو و افلاطون و در واقع فلسفه یونان و دین اسلام بود. دکتر ابراهیم مدکور در کتاب «فی الفلسفه الاسلامیه» خویش در توصیف جایگاه فارابی چنین مینویسد: «فارابی نخستین کسی است که فلسفه اسلامی را در قالب کامل آن ریخت و اصول و مبانی آن را تدوین کرد. ما منکر این موضوع نیستیم که کندی پیش از فارابی به مطالعه آثار افلاطون و ارسطو روی آورد و بعضی از دیدگاههایشان را به طور مشروح یا مختصر بیان کرد اما به معنای دقیق کلمه از یک مکتب فلسفی کامل برخوردار نبود و درباره موضوعات گوناگون و بیارتباط با هم نظریات پراکندهای داشت. در حالی که فارابی بر این پراکندگی فائق آمد و پایههای یک مکتب فلسفی برخوردار از بخشهای مرتبط به هم را استقرار بخشید». <ref>نجاتی، محمد عثمان، روانشناسی از دیدگاه دانشمندان مسلمان، ترجمه سعید بهشتی، ص۶۴</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |