پرش به محتوا

مقداد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
|حضرموت • مکه • مدینه
|حضرموت • مکه • مدینه
|-
|-
|زمان اسلام آوردن
|زمان اسلام آوردن
|جزء نخستین گروندگان
|جزء نخستین گروندگان
|-
|-
خط ۳۱: خط ۳۱:
|[[بدر]] و جنگ‌های دیگر
|[[بدر]] و جنگ‌های دیگر
|-
|-
|نقش‌ برجسته
|نقش‌ برجسته
|از یاران برجسته [[امام علی (ع)]]
|از یاران برجسته [[امام علی (ع)]]
|-
|-
خط ۴۶: خط ۴۶:
</div>
</div>


'''مقداد بن عمرو، معروف به مقداد بن اسود''' سیزدهمین نفری است که [[مسلمان]] شد از این رو جزء سابقین در [[اسلام]] است و همچنین جزء هفت نفری است که نخستین بار اسلام خود را اظهار نمودند، او دو دفعه [[هجرت]] نمود و معروف به (هاجر الهجرتین) است، یکبار بر اساس دستور [[پیامبر(ص)]] همراه عدّه ای از مسلمانان به [[حبشه]] هجرت کرد و مرتبه دوم به [[مدینه]] هجرت نموده است.
'''مقداد بن عمرو معروف به مقداد بن اسود''' سیزدهمین نفری است که [[مسلمان]] شد. از این رو جزء سابقین در [[اسلام]] است و همچنین جزء هفت نفری است که نخستین بار اسلام خود را اظهار نمودند، او دو دفعه [[هجرت]] نمود و معروف به (هاجر الهجرتین) است. یکبار بر اساس دستور [[پیامبر(ص)]] همراه عدّه ای از مسلمانان به [[حبشه]] هجرت کرد و مرتبه دوم به [[مدینه]] هجرت نموده است.


مقداد پس از رحلت پیامبر(ص)، از جانشینی [[امام علی(ع)]] حمایت کرد و با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و از معدود افرادی بود که در تشییع [[حضرت زهرا(س)]] حضور داشت. مقداد را از مخالفان سرسخت [[خلافت]] [[عثمان]] برشمرده‌اند.  
مقداد پس از رحلت پیامبر(ص) از جانشینی [[امام علی(ع)]] حمایت کرد و با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و از معدود افرادی بود که در تشییع [[حضرت زهرا(س)]] حضور داشت. مقداد را از مخالفان سرسخت [[خلافت]] [[عثمان]] برشمرده‌اند.  


در [[روایات]] [[اهل بیت]] از مقداد به نیکی یاد شده و از رجعت‌کنندگان در [[زمان ظهور]] [[حضرت مهدی(عج)]] معرفی شده است.  
در [[روایات]] [[اهل بیت]] از مقداد به نیکی یاد شده و از رجعت‌کنندگان در [[زمان ظهور]] [[حضرت مهدی(عج)]] معرفی شده است.  
خط ۵۵: خط ۵۵:
=مقداد کیست=
=مقداد کیست=


مقداد فرزند «اسود بن عمرو بن ثعلبه كندی بهرائی» معروف به مقداد بن اسود و مقداد كندی است.
مقداد فرزند «اسود بن عمرو بن ثعلبه کندی بهرائی» معروف به مقداد بن اسود و مقداد کندی است.
مقداد از پیش‏گامان در اسلام و از [[اصحاب]] جلیل القدر [[رسول خدا (ص)]] بود. وی از مهاجرین به حبشه است كه به [[مكه]] بازگشت ولی نتوانست با پیامبر خدا (ص) به مدینه هجرت نماید و بعدها با عبیده بن حارث كه به نمایندگی پیامبر (ص) به مكه آمد و با [[مشركان]] ملاقات داشت، توانست با او به مدینه مهاجرت نماید. <ref>اسد الغابه, ج 4, ص 409؛ الغدیر, ج 9, ص 116</ref>  
مقداد از پیش‏گامان در اسلام و از [[اصحاب]] جلیل القدر [[رسول خدا (ص)]] بود. وی از مهاجرین به حبشه است که به [[مكه|مکه]] بازگشت ولی نتوانست با پیامبر خدا (ص) به مدینه هجرت نماید و بعدها با عبیده بن حارث که به نمایندگی پیامبر (ص) به مکه آمد و با [[مشركان|مشرکان]] ملاقات داشت، توانست با او به مدینه مهاجرت نماید. <ref>اسد الغابه, ج 4, ص 409؛ الغدیر, ج 9, ص 116</ref>  


وی در جنگ‏های [[بدر]] و [[احد]] و سایر غزوه‏ های اسلام شركت كرد و در دیانت و [[ایمان]] بسیار محكم و ثابت قدم بود.  
وی در جنگ‏های [[بدر]] و [[احد]] و سایر غزوه‏ های اسلام شرکت کرد و در دیانت و [[ایمان]] بسیار محکم و ثابت قدم بود.  
[[ابن مسعود]] نقل می‏كند: نخستین مسلمانانی كه اسلام خود را اظهار كردند، هفت نفر بودند كه مقداد بن اسود، عمّار و بلال از جمله آنان هستند. <ref>مستدرك حاكم, ج 3, ص 393</ref>
[[ابن مسعود]] نقل می‏کند: نخستین مسلمانانی که اسلام خود را اظهار کردند، هفت نفر بودند که مقداد بن اسود، عمّار و بلال از جمله آنان هستند. <ref>مستدرك حاكم, ج 3, ص 393</ref>


پیامبر خدا (ص) در مدینه میان او و جبّار بن صخر عقد برادری بست و ضباعه دختر [[زبیر بن عبدالمطلب]] (دختر عموی خود را) به ازدواج او در آورد.
پیامبر خدا (ص) در مدینه میان او و جبّار بن صخر عقد برادری بست و ضباعه دختر [[زبیر بن عبدالمطلب]] (دختر عموی خود را) به ازدواج او در آورد.
او پسر و دختری به نام عبداللَّه و كریمه به دنیا آورد، عبداللَّه در [[جنگ جمل]] در لشكر [[عایشه]] بود و به قتل رسید. و چون امیرمؤمنان (ع) بر كشته‏اش عبور كرد فرمود: « بئس ابن الأخت أنت؛ تو بد خواهرزاده‏ای بودی.» <ref>طبقات الكبری, ج 8, ص 46</ref>
او پسر و دختری به نام عبداللَّه و کریمه به دنیا آورد، عبداللَّه در [[جنگ جمل]] در لشکر [[عایشه]] بود و به قتل رسید. و چون امیرمؤمنان (ع) بر کشته‏اش عبور کرد فرمود: « بئس ابن الأخت أنت؛ تو بد خواهرزاده‏ای بودی.» <ref>طبقات الكبری, ج 8, ص 46</ref>


مقداد از [[اركان اربعه]] <ref>طبقات, ج 1, ص 81</ref> است كه پس از رحلت پیامبر خدا (ص) در صراط مستقیم باقی ماند و هرگز به انحراف نرفت و از اصحاب باوفا و یاران مخلص [[امیرالمؤمنین علی (ع)]] گردید <ref>رجال طوسی ,ص 57, ش 1</ref> و تا عصر [[عثمان]] كه زنده بود در خلافت بلافصل آن حضرت تلاش بی‏ وقفه می‏نمود و در ماجرای خلافت [[ابوبكر]] در [[سقیفه]] و خلافت عمر و عثمان صریحاً به مخالفت برخاست و از ولایت [[حضرت علی (ع)]] دفاع نمود.
مقداد از [[اركان اربعه|ارکان اربعه]] <ref>طبقات, ج 1, ص 81</ref> است که پس از رحلت پیامبر خدا (ص) در صراط مستقیم باقی ماند و هرگز به انحراف نرفت و از اصحاب باوفا و یاران مخلص [[امیرالمؤمنین علی (ع)]] گردید <ref>رجال طوسی ,ص 57, ش 1</ref> و تا عصر [[عثمان]] که زنده بود در خلافت بلافصل آن حضرت تلاش بی‏ وقفه می‏نمود و در ماجرای خلافت [[ابوبكر|ابوبکر]] در [[سقیفه]] و خلافت عمر و عثمان صریحاً به مخالفت برخاست و از ولایت [[حضرت علی (ع)]] دفاع نمود.


=ملحق شدن مقداد به صف مسلمین=
=ملحق شدن مقداد به صف مسلمین=
خط ۷۴: خط ۷۴:
موضوعی که مهاجرت مقداد به مدینه را در همان اوائل هجرت تأیید می‌کند این است که پیامبر(ص) در جریان اجرای عقد اخوت میان انصار و مهاجرین، بین مقداد و <big>جبار بن صخر</big> عقد اخوت جاری کرد و اجرای عقد اخوت در سال اول هجری رخ داده است. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410، چاپ اول، ج3،ص120</ref>
موضوعی که مهاجرت مقداد به مدینه را در همان اوائل هجرت تأیید می‌کند این است که پیامبر(ص) در جریان اجرای عقد اخوت میان انصار و مهاجرین، بین مقداد و <big>جبار بن صخر</big> عقد اخوت جاری کرد و اجرای عقد اخوت در سال اول هجری رخ داده است. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410، چاپ اول، ج3،ص120</ref>


=مقداد در [[روز غدیر]]=
=مقداد در روز غدیر=


بعد از [[رویداد غدیر]] و نصب [[علی(ع)]] به [[امارت مسلمانان]]، به وسیله پیامبر(ص)، آن حضرت به گروهی كه نامشان را بردند، فرمان دادند: برخیزند و بر [[علی]]، به خاطر امیری اش بر مسلمانان تبریك بگویند و مقداد جزو آنان بود. آنان از جای برخاسته، بر علی(ع) [[سلام]] دادند و [[بیعت]] كردند. مقداد در آن روز با علی بیعت كرد و تا آخر عمرش بر این بیعت استوار ماند و پیمان را نشكست.
بعد از [[رویداد غدیر]] و نصب [[علی(ع)]] به امارت مسلمانان به وسیله پیامبر(ص)، آن حضرت به گروهی که نامشان را بردند فرمان دادند: برخیزند و بر [[علی]]، به خاطر امیری اش بر مسلمانان تبریک بگویند و مقداد جزو آنان بود. آنان از جای برخاسته، بر علی(ع) [[سلام]] دادند و [[بیعت]] کردند. مقداد در آن روز با علی بیعت کرد و تا آخر عمرش بر این بیعت استوار ماند و پیمان را نشکست.


[[امیر مؤمنان علی(ع)]] خود، ماجرا را این‌گونه توضیح میدهند:
[[امیر مؤمنان علی(ع)]] خود، ماجرا را این‌گونه توضیح میدهند:
خط ۸۲: خط ۸۲:
فقال النبی(ص) : قُمْ یا سلمان، قم یا مقداد، قم یا جندب، قم یا عمّار... فبایعوا لأخی علی(ع) و سلّموا علیه بامرة المؤمنین، فقاموا باجمعهم فبایعوا لی وسلّموا علیّ بِإِمْرَة المؤمنین. <ref>الهدایة الكبری، حسین بن همدان الخصیبی، مؤسسة ‌البلاغ، بیروت، لبنان، ١٩٩١ م، ص١٠٢</ref>
فقال النبی(ص) : قُمْ یا سلمان، قم یا مقداد، قم یا جندب، قم یا عمّار... فبایعوا لأخی علی(ع) و سلّموا علیه بامرة المؤمنین، فقاموا باجمعهم فبایعوا لی وسلّموا علیّ بِإِمْرَة المؤمنین. <ref>الهدایة الكبری، حسین بن همدان الخصیبی، مؤسسة ‌البلاغ، بیروت، لبنان، ١٩٩١ م، ص١٠٢</ref>


پیامبر(ص) فرمود: به پا خیزید [[سلمان]]، مقداد، [[جندب]] و [[عمار]]! ... با علی، برادرم بیعت كنید و بر او به عنوان [[امیرمؤمنان]] سلام كنید. آنان همگی برخاستند و بر من، به عنوان «امیرمؤمنان» سلام كردند.
پیامبر(ص) فرمود: به پا خیزید [[سلمان]]، مقداد، [[جندب]] و [[عمار]]! ... با علی، برادرم بیعت کنید و بر او به عنوان [[امیرمؤمنان]] سلام کنید. آنان همگی برخاستند و بر من، به عنوان «امیرمؤمنان» سلام کردند.


=[[بهشت]]، مشتاق مقداد=
=[[بهشت]]، مشتاق مقداد=


مقداد، به جهت عظمت و والایی شأنی كه داشته، جزو چهار نفری است كه بهشت مشتاق دیدار آنها است.
مقداد، به جهت عظمت و والایی شأنی که داشته جزو چهار نفری است که بهشت مشتاق دیدار آنها است.


عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ الْمَدَائِنِیِّ، عَنْ عِیسَی بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللهِ(علیه السلام): الْحَدِیثُ الَّذِی جَاءَ فِی اْلأَرْبَعَةِ. قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قُلْتُ: اْلأَرْبَعَةُ الَّتِی اشْتَاقَتْ إِلَیْهِمُ الْجَنَّةُ؟ قَالَ: نَعَمْ مِنْهُمْ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ. <ref>الاختصاص، محمد بن نعمان المفید، علی اكبر الغفاری، جماعة المدرسین، بی‌تا، ص١١</ref>
عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ الْمَدَائِنِیِّ، عَنْ عِیسَی بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لأَبِی عَبْدِاللهِ(علیه السلام): الْحَدِیثُ الَّذِی جَاءَ فِی اْلأَرْبَعَةِ. قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قُلْتُ: اْلأَرْبَعَةُ الَّتِی اشْتَاقَتْ إِلَیْهِمُ الْجَنَّةُ؟ قَالَ: نَعَمْ مِنْهُمْ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ. <ref>الاختصاص، محمد بن نعمان المفید، علی اكبر الغفاری، جماعة المدرسین، بی‌تا، ص١١</ref>


عمرو بن سعید مدائنی نقل كرده از قول عیسی بن حمزه كه گفت:  
عمرو بن سعید مدائنی نقل کرده از قول عیسی بن حمزه که گفت:  
از [[امام صادق(ع)]] درباره آن چهار نفر پرسیدم، حضرت فرمود: كدام چهار نفر؟ گفتم: چهار نفری كه بهشت مشتاق آنان است؟ فرمود: آنها سلمان، [[ابوذر]]، مقداد و عمار هستند.
از [[امام صادق(ع)]] درباره آن چهار نفر پرسیدم، حضرت فرمود: کدام چهار نفر؟ گفتم: چهار نفری که بهشت مشتاق آنان است؟ فرمود: آنها سلمان، [[ابوذر]]، مقداد و عمار هستند.


مقداد، در ماجرای دفن شبانه [[حضرت زهرا(س)]] در كنار علی(ع) حضور داشت و هرگز روی خوش به مخالفان علی(ع) نشان نداد.
مقداد، در ماجرای دفن شبانه [[حضرت زهرا(س)]] در کنار علی(ع) حضور داشت و هرگز روی خوش به مخالفان علی(ع) نشان نداد.


=عسرت روزگار و صبر مقداد=
=عسرت روزگار و صبر مقداد=


مقداد، به لحاظ معیشت، در سختی روزگار می‌گذراند و بر این عسرت، شاكر و صبور بود؛ چنان‌كه نقل است كه علی(ع) در دوران پیامبر گرامی اسلام(ص)، در خانه چیزی نداشتند.
مقداد، به لحاظ معیشت، در سختی روزگار می‌گذراند و بر این عسرت، شاکر و صبور بود؛ چنان‌که نقل است که علی(ع) در دوران پیامبر گرامی اسلام(ص)، در خانه چیزی نداشتند.


[[عبدالله بن مسعود]] گوید: علی(ع) به نزد  ابیی ثعلبه جهنی رفتند و دیناری برای رفع نیاز زندگی [[زهرا(س)]] تهیه كردند. تا برای خانه چیزی فراهم نمایند؛ زیرا سه روز بود كه چیزی در خانه برای رفع گرسنگی نداشتند. حضرت، پول را گرفت و به سمت بازار رفت تا چیزی تهیه كند.
[[عبدالله بن مسعود]] گوید: علی(ع) به نزد  ابیی ثعلبه جهنی رفتند و دیناری برای رفع نیاز زندگی [[زهرا(س)]] تهیه کردند. تا برای خانه چیزی فراهم نمایند؛ زیرا سه روز بود که چیزی در خانه برای رفع گرسنگی نداشتند. حضرت، پول را گرفت و به سمت بازار رفت تا چیزی تهیه کند.


فمرّ بالمقداد قاعداً فی ظلّ جدار قد غارتا عیناه من الجوع فقال له علی(علیه السلام) : یا مقداد ما أقعدك فی هذه الظّهیرة فی ظلّ هذا الجدار؟ فقال: یا أبالحسن، أقول كما قال العبد الصالح لما تولّی إِلَی الظّلّ، ربّ إنّی لما أنزلت إلیّ من خیر فقیر، قال(علیه السلام) مذ كم؟ فقال: مذ أربع یا ابالحسن، قال علیّ(علیه السلام): فنحن منذ ثلاث و أنت منذ أربع، أنت أحقّ بالدینار. <ref>شرح الاخبار، قاضي نعمان المغربي، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامي لجماعه المدرسين، بي‌تا، ص٢۶</ref>
فمرّ بالمقداد قاعداً فی ظلّ جدار قد غارتا عیناه من الجوع فقال له علی(علیه السلام) : یا مقداد ما أقعدک فی هذه الظّهیرة فی ظلّ هذا الجدار؟ فقال: یا أبالحسن، أقول کما قال العبد الصالح لما تولّی إِلَی الظّلّ، ربّ إنّی لما أنزلت إلیّ من خیر فقیر، قال(علیه السلام) مذ کم؟ فقال: مذ أربع یا ابالحسن، قال علیّ(علیه السلام): فنحن منذ ثلاث و أنت منذ أربع، أنت أحقّ بالدینار. <ref>شرح الاخبار، قاضي نعمان المغربي، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامي لجماعه المدرسين، بي‌تا، ص٢۶</ref>


حضرت هنگام گذر از راهی، دید كه مقداد در سایه دیواری نشسته و چشمانش به كاسه سر رفته است. پرسید: ای مقداد! چرا وسط ظهر در این‌جا نشسته‌ای؟ مقداد گفت: ای [[ابا الحسن]]! به تو می‌گویم آنچه را كه عبدصالح به [[خدا]] گفت؛ كه ای خدا! من به لقمه‌ای نان محتاجم. حضرت پرسید: مقداد! از چه زمانی غذا نخورده‌ای؟ مقداد گفت: چهار روز است. حضرت فرمود: ما سه روز است كه غذا نخورده‌ایم و تو چهار روز! پس آن دینار را به مقداد داده فرمودند: تو به این پول سزاوارتری.
حضرت هنگام گذر از راهی، دید که مقداد در سایه دیواری نشسته و چشمانش به کاسه سر رفته است. پرسید: ای مقداد! چرا وسط ظهر در این‌جا نشسته‌ای؟ مقداد گفت: ای [[ابا الحسن]]! به تو می‌گویم آنچه را که عبدصالح به [[خدا]] گفت؛ که ای خدا! من به لقمه‌ای نان محتاجم. حضرت پرسید: مقداد! از چه زمانی غذا نخورده‌ای؟ مقداد گفت: چهار روز است. حضرت فرمود: ما سه روز است که غذا نخورده‌ایم و تو چهار روز! پس آن دینار را به مقداد داده فرمودند: تو به این پول سزاوارتری.


مقداد درحالی كه روزگار به عسرت و سختی می‌گذراند، همواره صابر، شكور و سپاسگزار بود؛ «وكان المقداد بن اسود، صبوراً قوّاماً شكوراً».  <ref>شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بی‌تا، ص٢۶</ref>
مقداد درحالی که روزگار به عسرت و سختی می‌گذراند، همواره صابر، شکور و سپاسگزار بود؛ «وکان المقداد بن اسود، صبوراً قوّاماً شکوراً».  <ref>شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بی‌تا، ص٢۶</ref>


صبر و بردباری مقداد به حدّی بود كه سلمان با آن عظمت و مكانت، به‌پایش نمی‌رسید.
صبر و بردباری مقداد به حدّی بود که سلمان با آن عظمت و مکانت، به‌پایش نمی‌رسید.


[[ابوبصیر]] از امام صادق(ع) نقل كرده ‌كه پیامبر(ص) خطاب به سلمان فرمود:
[[ابوبصیر]] از امام صادق(ع) نقل کرده ‌که پیامبر(ص) خطاب به سلمان فرمود:


یا سلمان! لو عرض علمك علی المقداد لكفر، یا مقداد لو عرض صبرك علی سلمان لكفر. <ref>شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بی‌تا، ص٢۶</ref>
یا سلمان! لو عرض علمک علی المقداد لکفر، یا مقداد لو عرض صبرک علی سلمان لکفر. <ref>شرح الاخبار، قاضی نعمان المغربی، ج٢، مؤسسة النشر الاسلامی لجماعه المدرسین، بی‌تا، ص٢۶</ref>


ای سلمان! اگر علم تو به مقداد عرضه شود، [[كافر]] می‌شود. ای مقداد! اگر صبر تو هم بر سلمان عرضه شود، كافر می‌گردد.
ای سلمان! اگر علم تو به مقداد عرضه شود، [[كافر|کافر]] می‌شود. ای مقداد! اگر صبر تو هم بر سلمان عرضه شود، کافر می‌گردد.


= وفات مقداد=
=وفات مقداد=


مقداد بن اسود کندی، این صحابه والاقدر پیامبر و یار وفادار و صبور و بیدار [[علی (ع)]] پس از عمری ایمان و هجرت و [[جهاد]] و مقاومت و طرف داری از [[ولایت]] و وفا به پیمان [[غدیر]]، در سال 33 هجری چشم از جهان فرو بست، در حالی که هفتاد سال از عمرش می گذشت.
مقداد بن اسود کندی، این صحابه والاقدر پیامبر و یار وفادار و صبور و بیدار [[علی (ع)]] پس از عمری ایمان و هجرت و [[جهاد]] و مقاومت و طرف داری از [[ولایت]] و وفا به پیمان [[غدیر]]، در سال 33 هجری چشم از جهان فرو بست، در حالی که هفتاد سال از عمرش می گذشت.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۰۷

ویرایش