بنانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
بعضى نوشته ‏اند: «بنانيه» تصحيف «بيانيه» است و ظاهرا ايشان غير از «بيانيه» پيروان بيان بن سمعان نهدى هستند.
بعضى نوشته ‏اند: «بنانيه» تصحيف «بيانيه» است و ظاهرا ايشان غير از «بيانيه» پيروان بيان بن سمعان نهدى هستند.
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 107</ref>
<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 107</ref>
با این حال، نام او در برخی از منابع بنان بن سمعان التمیمی النهدی است و فرقه او را بنانیه گفته‌اند و روایاتی که در مذمت و لعن او وارد شده، با هر دو اسم آمده است. <ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref>
با این حال در برخی از منابع، نام او بنان بن سمعان التمیمی النهدی آمده است و فرقه او را بنانیه نامیده اند و علاوه، روایاتی که در مذمت و لعن او وارد شده، با هر دو اسم آمده است. <ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref>
<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۹۶.</ref>در نتیجه بیانیه و بنانیه یک فرقه و ساخته ابن سمعان است.
<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۹۶.</ref>در نتیجه بیانیه و بنانیه یک فرقه و ساخته ابن سمعان است.


==شرح حال موسس==
==شرح حال موسس==
بیان بن سمعان التمیمی النهدی از اهالی کوفه به عنوان موسس این فرقه معرفی شده است. <ref>غفاری علی اکبر، در اسات فی علم الدرایه، ص۱۴۵</ref>.شغل وی تبانی بوده و در کوفه به این حرفه اشتغال داشته است. <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref> بنا بر این به او بیان تبان نیز گفته می‌شده است. <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref> او تحت تاثیر افکار حمزه بن عمارة البربری قرار داشته و از تابعین او شمرده می‌شده است. <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref>
بیان بن سمعان التمیمی النهدی از اهالی [[کوفه]] به عنوان موسس این فرقه معرفی شده است. <ref>غفاری علی اکبر، در اسات فی علم الدرایه، ص۱۴۵</ref>.شغل وی تبانی (کاه فروش) بوده و در کوفه به این حرفه اشتغال داشته است. <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref> بنا بر این به او بیان تبان نیز گفته<ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref> و آرای او تحت تاثیر افکار حمزه بن عمارة البربری قرار داشته و از تابعین او شمرده می‌ شده است. <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۴۵.</ref>


==اعتقادات==
==اعتقادات==
بنانیه معتقد به «تناسخ» و «رجعت» بودند. موسس این فرقه خودش را جانشين ابو هاشم عبد الله بن محمد بن حنفيه مى‏ دانست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 107</ref> <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref> و مراد از بیان در آیه شریف (هذا بیان للناس)؛ اوست.  
بنانیه معتقد به «[[تناسخ ارواح]]» و «[[رجعت]]» بودند. موسس این فرقه خودش را جانشين [[ابو هاشم عبد الله بن محمد بن حنفي]]ه مى‏ دانست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 107</ref> <ref>نوبختی حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref> و بعضی گفته اند که مراد از بیان در آیه شریف (هذا بیان للناس)؛ اوست.  
<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref>آن ها از قائلین به تناسخ ارواح و به تعبیر دیگر رجعت بوده‌اند.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> و برای خدا صورت انسانی می‌ پنداشتند. <ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref>
<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۵۰ - ۵۱.</ref>آن ها از قائلین به تناسخ ارواح و به تعبیر دیگر، رجعت بوده‌اند.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref> و برای خدا صورت انسانی می‌ پنداشتند <ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref>
امام (علیه‌السّلام) را متحد با جز الهی می‌دانستند و قائل به الوهیت ایشان شده‌اند و گفته‌اند آن جزء از آدم (علیه‌السّلام) به علی (علیه‌السّلام) منتقل شده و آدم به همین سبب مستوجب سجده شد.<ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> بیان تبان مدعی بود که ستاره زهره را بوسیله اسم اعظم - به امامت خویش – خوانده و آن ستاره نیز جواب مثبت داد و به وسیله اسم اعظم لشگرها را شکست می‌دهد.
و امام (علیه‌السّلام) را متحد با جزء الهی می‌دانستند و قائل به الوهیت ایشان شده‌اند و گفته‌اند آن جزء از آدم (علیه‌السّلام) به علی (علیه‌السّلام) منتقل شده و آدم به همین سبب مستوجب سجده شده است.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> بیان تبان مدعی بود که ستاره زهره را به وسیله اسم اعظم - به امامت خویش – خوانده و آن ستاره نیز جواب مثبت داده و به وسیله اسم اعظم، لشگرها را شکست می‌دهد.
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     
همچنین می گفت که نور خدا در برخی زمان ها درون او ظهور می‌کند و برای او صورت و اعضا و اجزایی مانند انسان است و جز صورتش، بقیه اجزا از بین می رود.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>  <ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref>
همچنین می گفت که نور خدا در برخی زمان ها درون او ظهور می‌کند و برای او صورت و اعضا و اجزایی مانند انسان است و جز صورتش، بقیه اجزا از بین می رود.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>  <ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۸۶.</ref>
عده کثیری از یاران بنان، مدعی نبوت بیانیه بودند و قائل بودند که او بعضی از شریعت پیامبر اسلام را نسخ کرده است.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>و عده‌ای از طرفدارانش مدعی الوهیت بیان بودند.
عده کثیری از یاران بنان، مدعی نبوت بیانیه بودند و قائل بودند که او بعضی از شریعت [[پیامبر اسلام]] را نسخ کرده است.<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>و عده‌ای از طرفدارانش مدعی الوهیت بیان بودند.
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     


==ادعای ربوبیت و امامت و خلافت با قاعده تناسخ==
==ادعای ربوبیت و امامت و خلافت با قاعده تناسخ==
پیروان این  فرقه ادعا می کردند که امام علی (علیه‌السّلام) جزئی الهی دارد و این به دلیل تناسخ است. بنا بر این، خود را مستحق امامت و خلافت می‌دانستند.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> و همچنین اصحابش از بیان نقل می کنند  که می گفت روح الله در انبیا و امامان تا ابی هاشم عبدالله بن محمد از راه تناسخ منتقل شده و سپس به بیان رسیده است. به همین دلیل و بنابر مذهب حلولیه، بنان پیامبر است.
پیروان این  فرقه ادعا می کردند که [[امام علی (علیه‌السّلام)]] جزئی الهی دارد و این به دلیل تناسخ است. بنا بر این، خود را مستحق امامت و خلافت می‌دانستند.<ref>ذهبی محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج۵، ص۵۸.</ref> و همچنین اصحابش از بیان نقل می کنند  که می گفت روح الله در [[انبیاء]] و [[امامان]] تا ابی هاشم عبدالله بن محمد از راه تناسخ منتقل شده و سپس به بیان رسیده است. به همین دلیل و بنابر مذهب حلولیه، بنان پیامبر است.
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     
<ref>بغدادی ابو منصور، الفرق بین الفرق، ص۲۲۷.</ref>     
در واقع بیان در ابتدا مدعی شد که وصی ابو هاشم است و سپس مدعی نبوت شد و بعد از آن مقام خودش را بالاتر دیده مدعی ربوبیت شد ودست یابی به این مقامات را از راه تناسخ توجیه می کرد. تمام مبانی مکتب او در یک کلام تشبیه و تناسخ است و او با این عقیده در واقع به جنگ مکتب اهل بیت برخاسته است. در مکتب حق؛ تناسخ و تشبیه برابر با کفر و شرک است. چنانکه امام رضا (علیه‌السّلام) فرمود: «من قال بالتناسخ فهو کافر بالله العظیم مکذّب بالجنة و النار.<ref>عاملی شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۳۴۱.</ref> یعنی کسی که معتقد به تناسخ باشد، به خداوند کافر شده و تکذیب کننده بهشت و جهنم است است. «قال ع من اعتقد بالتشبیه و الجبر فهو کافر مشرک و نحن منه بری فی الدنیا و الاخرة
در واقع بیان در ابتدا مدعی شد که وصی ابو هاشم است و سپس مدعی نبوت شد و بعد از آن مقام خودش را بالاتر دیده مدعی ربوبیت شد ودست یابی به این مقامات را از راه تناسخ توجیه می کرد. تمام مبانی مکتب او در یک کلام تشبیه و تناسخ است و او با این عقیده در واقع به جنگ مکتب اهل بیت برخاسته است. در مکتب حق؛ تناسخ و تشبیه برابر با [[کفر]] و [[شرک]] است. چنانکه [[امام رضا (علیه‌السّلام)]] فرمود: «من قال بالتناسخ فهو کافر بالله العظیم مکذّب بالجنة و النار.<ref>عاملی شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۳۴۱.</ref> یعنی کسی که معتقد به تناسخ باشد، به خداوند کافر شده و تکذیب کننده [[بهشت]] و [[جهنم]] است. «قال ع من اعتقد بالتشبیه و الجبر فهو کافر مشرک و نحن منه بری فی الدنیا و الاخرة
<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۳، ص۲۹۴</ref>.معتقد به تشبیه و جبرگرایی کافر مشرک است و ما از ایشان در دنیا و آخرت بیزاریم.»
<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۳، ص۲۹۴</ref>.معتقد به تشبیه و [[جبرگرایی]] کافر مشرک است و ما از ایشان در دنیا و آخرت بیزاریم.»


==پانویس==  
==پانویس==  
confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش