۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=تاریخ تولد حضرت عیسی(ع)= | =تاریخ تولد حضرت عیسی(ع)= | ||
در ابتدا چنین به نظر مى رسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخى را با میلاد وى مى سنجند، اما واقعیت این است که این [[ | در ابتدا چنین به نظر مى رسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخى را با میلاد وى مى سنجند، اما واقعیت این است که این [[تاریخ میلادى|تاریخ میلادى]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست. | ||
به نظر عجیب مى آید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکى دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس کبیر</big> هم چنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمه ى قراینى چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در انجیل که مى گوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت <big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر مى سازد که تاریخ میلاد واقعى او را چند سال به عقب ببریم. <ref>جان بى. ناس، | به نظر عجیب مى آید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکى دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس کبیر</big> هم چنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمه ى قراینى چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در انجیل که مى گوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت <big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر مى سازد که تاریخ میلاد واقعى او را چند سال به عقب ببریم. <ref>جان بى. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582</ref> | ||
هم چنین گزارش متى در مورد بازگشت یوسف و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس <ref> | هم چنین گزارش متى در مورد بازگشت یوسف و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس <ref>انجیل متى، 2: 22</ref> با مدارک تاریخى منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید. <ref>جلال الدین آشتیانى، تحقیقى در دین مسیح، ص 147</ref> | ||
به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخى است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندى در دست نیست و آن چه سنت مسیحى بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهاى [[روم]] و غرب در سال 354 میلادى است و بیشتر جنبه ى سیاسى دارد: | به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخى است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندى در دست نیست و آن چه سنت مسیحى بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهاى [[روم]] و غرب در سال 354 میلادى است و بیشتر جنبه ى سیاسى دارد: | ||
در پاره اى از کشورهاى اروپایى به ویژه روم، آیین مهرپرستى <ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلى آیین مهرپرستى، یعنى <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزى جشن هاى بسیارى بر پا مى شد و گرایندگان بسیارى به انجام مراسم و شعایرى مى پرداختند. [[ | در پاره اى از کشورهاى اروپایى به ویژه روم، آیین مهرپرستى <ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلى آیین مهرپرستى، یعنى <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزى جشن هاى بسیارى بر پا مى شد و گرایندگان بسیارى به انجام مراسم و شعایرى مى پرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفت هاى بسیار که ابراز شد، <ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن مى گرفتند و کلیساى شرق، کلیساى غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستى متهم کرد. همان، ص 148</ref> این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانى مخالف جلوگیرى کردند. <ref>هاشم رضى، ادیان بزرگ جهان، ص 471</ref> | ||
=نسب حضرت عیسی (ع)= | =نسب حضرت عیسی (ع)= | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
=محل تولد و زندگى حضرت عیسی(ع)= | =محل تولد و زندگى حضرت عیسی(ع)= | ||
از عهد جدید برمى آید که حضرت مریم در شهرى به نام [[ناصره]] در [[استان | از عهد جدید برمى آید که حضرت مریم در شهرى به نام [[ناصره]] در [[استان جلیل|استان جلیل]] از فرشته ى وحى باردار شد، ولى فرزندش را در [[بیت لحم|بیت لحم]] به دنیا آورد: | ||
در ماه ششم [[ | در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهرى به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دخترى که در عقد مردى به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... اى کسى که مورد لطف هستى، خدا با تو است... . اى مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهى شد و پسرى خواهى زایید و نام او را عیسی خواهى گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref> | ||
در آن روزها به منظور یک سرشمارى عمومى در سراسر دنیاى مردم، فرمانى از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتى دور اول این سرشمارى انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[ | در آن روزها به منظور یک سرشمارى عمومى در سراسر دنیاى مردم، فرمانى از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتى دور اول این سرشمارى انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس براى سرشمارى هر کس به شهر خود مى رفت و یوسف نیز از شهر ناصره ى جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیت لحم نام داشت، نام نویسى کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامى که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخورى خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایى براى آنان نبود. <ref>انجیل لوقا، 2: 1 ـ </ref> | ||
مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیت لحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند; زیرا مى خواهند بشارات و پیش گویى ها در مورد رهبر بنى اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند. | مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیت لحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند; زیرا مى خواهند بشارات و پیش گویى ها در مورد رهبر بنى اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند. | ||
هیرودیس پادشاه، از ستاره شناسان مى پرسد: طبق پیشگویى پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیت لحم متولد شود; زیرا میکال نبى چنین پیش گویى کرده است: اى بیت لحم، اى شهر کوچک، تو در یهودیه دهکده اى بى ارزش نیستى، زیرا از تو پیشوایى ظهور خواهد کرد که قوم بنى اسرائیل را رهبرى خواهد نمود. | هیرودیس پادشاه، از ستاره شناسان مى پرسد: طبق پیشگویى پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیت لحم متولد شود; زیرا میکال نبى چنین پیش گویى کرده است: اى بیت لحم، اى شهر کوچک، تو در یهودیه دهکده اى بى ارزش نیستى، زیرا از تو پیشوایى ظهور خواهد کرد که قوم بنى اسرائیل را رهبرى خواهد نمود. | ||
<ref> | <ref>انجیل متى، 2: 5 و 6</ref> | ||
[[ | [[انجیل متى|انجیل متى]] وقتى که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر مى دهد، اضافه مى کند: | ||
باز در اینجا پیشگویى [[ | باز در اینجا پیشگویى [[انبیا|انبیا]] جامه ى عمل پوشید که: او ناصرى خوانده خواهد شد. <ref>انجیل متى، 23</ref> | ||
لکن تطبیق آن اخبار بنى اسرائیل بر حضرت عیسی دشوار مى نماید، زیرا: | لکن تطبیق آن اخبار بنى اسرائیل بر حضرت عیسی دشوار مى نماید، زیرا: | ||
<big>اولاً</big>، [[ | <big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسى، آدم پرست نبودند تا براى پرستش کودکى از شرق به بیت لحم سفر کنند. این در حالى است که متى مى نویسد: | ||
چند مجوس ستاره شناس از مشرق زمین به [[ | چند مجوس ستاره شناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکى که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره ى او را در سرزمین هاى دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم. <ref>انجیل متى، 2</ref> | ||
<big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامى که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره ى حواریون آن حضرت قرار گرفتند. | <big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامى که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره ى حواریون آن حضرت قرار گرفتند. | ||
<big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(ع) به تشکیل دولت [[ | <big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(ع) به تشکیل دولت [[اسرائیل|اسرائیل]] نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده تر شده، و اورشلیم نابود و [[فلسطین|فلسطین]] منهدم گردید. | ||
<big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره ى سرشمارى و اجبار والدین عیسی به حضور در بیت لحم، نه از نظر تاریخى صحیح است و نه از نظر منطقى. در تاریخ هیچ اثرى از این سرشمارى وجود ندارد. | <big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره ى سرشمارى و اجبار والدین عیسی به حضور در بیت لحم، نه از نظر تاریخى صحیح است و نه از نظر منطقى. در تاریخ هیچ اثرى از این سرشمارى وجود ندارد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
<big>اولاً</big>، این پیش گویى از انبیا در دست نیست که شخصى ناصرى ظهور خواهد کرد. | <big>اولاً</big>، این پیش گویى از انبیا در دست نیست که شخصى ناصرى ظهور خواهد کرد. | ||
<big>ثانیاً</big>، اصلا شهرى به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه ى کوچکى (که به هیچ وجه نمى توان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادى [[ | <big>ثانیاً</big>، اصلا شهرى به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه ى کوچکى (که به هیچ وجه نمى توان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادى [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است. | ||
<big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیش گویى ها، <big>ناضرى</big> بودن به معناى <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معناى «مواظب بر اجراى دقیق مراسم دینى بودن» است، نه ناصرى به معناى انتساب به شهر ناصره. <ref>جلال | <big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیش گویى ها، <big>ناضرى</big> بودن به معناى <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معناى «مواظب بر اجراى دقیق مراسم دینى بودن» است، نه ناصرى به معناى انتساب به شهر ناصره. <ref>جلال الدین آشتیانى، تحقیقى در دین مسیح، ص 151 و نیز ر.ک: محمدر ضا زیبایى نژاد، مسیحیت شناسى مقایسه اى، ص 47</ref> | ||
=نام حضرت عیسی (ع)= | =نام حضرت عیسی (ع)= | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
=عیسی(ع) از نظر کتاب مقدس= | =عیسی(ع) از نظر کتاب مقدس= | ||
قدیمى ترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(ع) [[کتاب عهد | قدیمى ترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(ع) [[کتاب عهد جدید|کتاب عهد جدید]] است. در رساله هاى پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشته هاى مسیحى اند سخنى از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب مى تواند دلیلى بر ناآشنایى این دو نویسنده با گذشته ى تاریخى وى باشد. | ||
در نامه هاى پولس، عیسی(ع) نه یک بشر، بلکه خداوندى است که براى آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازى به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. | در نامه هاى پولس، عیسی(ع) نه یک بشر، بلکه خداوندى است که براى آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازى به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. | ||
اما نویسندگان اناجیل متى و لوقا براى پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجره نامه اى از حضرت عیسی ذکر مى کنند. <ref> | اما نویسندگان اناجیل متى و لوقا براى پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجره نامه اى از حضرت عیسی ذکر مى کنند. <ref>انجیل متى، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref> | ||
درباره ى [[شجره نامه]] ى حضرت عیسی(ع) لازم است به نکاتى توجه شود: | درباره ى [[شجره نامه]] ى حضرت عیسی(ع) لازم است به نکاتى توجه شود: | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
#این شجره نامه با شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند تفاوت هایى دارد و معلوم نمى شود کدام یک صحیح اند. البته شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان مى کند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه ى تأیید آن را نمى دهند. | #این شجره نامه با شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند تفاوت هایى دارد و معلوم نمى شود کدام یک صحیح اند. البته شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان مى کند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه ى تأیید آن را نمى دهند. | ||
# | # | ||
#شجره نامه ى مذبور اگر هم صحیح باشد، شجره نامه ى یوسف، شوهر مریم است، نه شجره نامه ى عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روح القدس است، نه از یوسف. <ref> | #شجره نامه ى مذبور اگر هم صحیح باشد، شجره نامه ى یوسف، شوهر مریم است، نه شجره نامه ى عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روح القدس است، نه از یوسف. <ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجیل متى، 1: 18 ـ 22</ref> | ||
# | # | ||
مسیحیان اصرار دارند که در شجره نامه بر دو مطلب تأکید گردد: | مسیحیان اصرار دارند که در شجره نامه بر دو مطلب تأکید گردد: | ||
یکى رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش گویى عهد عتیق را در مورد [[منجى]] و مصلحى که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهى او را زنده خواهد کرد، <ref> | یکى رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش گویى عهد عتیق را در مورد [[منجى]] و مصلحى که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهى او را زنده خواهد کرد، <ref>اشعیاء، 11: 1، و 2: 4</ref> بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگرى، رساندن نسب وى به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است: | ||
«ابراهیم، اسحاق را براى قربانى به قربانگاه برد و خداوند گوسفندى فدیه ى او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانى از نسل او پدید آید.» <ref>برگرفته از: | «ابراهیم، اسحاق را براى قربانى به قربانگاه برد و خداوند گوسفندى فدیه ى او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانى از نسل او پدید آید.» <ref>برگرفته از: پیدایش، 22: 1، یهودیان و مسیحیان معتقدند که حضرت ابراهیم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان که معتقدند حضرت اسماعیل، ذبیح الله است</ref> | ||
ولى طبق آن شجره نامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم مى شوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگى یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم. | ولى طبق آن شجره نامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم مى شوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگى یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم. | ||
در انجیل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر یوسف بن هالى...». <ref> | در انجیل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر یوسف بن هالى...». <ref>انجیل لوقا 3 : 23</ref> | ||
معلوم نیست که عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذکر کرده است، یا آن چنان که برخى محققین معتقدند، از اضافاتى است که بعدها وارد انجیل شده است. <ref>کارل کائوتسکى، | معلوم نیست که عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذکر کرده است، یا آن چنان که برخى محققین معتقدند، از اضافاتى است که بعدها وارد انجیل شده است. <ref>کارل کائوتسکى، بنیادهاى مسیحیت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زیبایى نژاد، مسیحیت شناسى مقایسه اى، ص 43</ref> در هر حال این تعارض وجود دارد که بالاخره آیا عیسی پسر یوسف است، یا چنان که در جاى دیگر کتاب مقدس به آن تصریح شده، <ref> انجیل لوقا، 1: 35; انجیل متى، 1: 21</ref> عیسی متولد از روح القدس است؟ | ||
=عروج حضرت عیسی (ع)= | =عروج حضرت عیسی (ع)= |