۸۷٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==نحوه به قتل رسیدن ادریس بن عبد الله== | ==نحوه به قتل رسیدن ادریس بن عبد الله== | ||
نقل شده است در زمانی | نقل شده است در زمانی که ادریس به امر برادرش محمد بن عبدالله از دست عباسیان به مغرب گریخت غلامى به نام «راشد» داشت که در همه جا همراه او بود تا به مصر رسیدند. چون جاسوسان عباسى در تعقیب او بودند به تدبیر غلامش خود را از بیراهه به قیروان رسانید و به شهرهاى فاس و طنجه(در مراکش) رفت. مردم بربر با او بیعت و او را امام خود کردند. چون این خبر به هارون الرشید رسید، خاطرش از جانب وى پریشان گشت و با تدبیر وزیرش یحیى بن خالد برمکى سلیمان بن جریر رقى که یکى از سخنوران فرقه بتریه از زیدیه بود را براى مسموم ساختن وى به آفریقا فرستاد. سلیمان بن جریر در فرصت مناسب او را به وسیله شیشه عطرى که زهرآگین بود مسموم کرد و سپس گریخت و به هارون پیوست. چون ادریس در گذشت غلام «راشد» سرپرستى همسر او را که باردار بود به عهده گرفت و چون پسرى به دنیا آورد او را به نام پدرش ادریس خواند. زمان وفات ادریس بن عبدالله در سال 177 هجری قمری بود. مسکوکاتى که از او باقى است در بلاد تدغه، و لیله ضرب شده است. دولت ادریسیه» مقارن سال 246 هجری قمری (860 میلادى) به اوج خود رسید و در سال 375 هجری قمری منقرض شد.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 43 با ویرایش</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |