۲۲٬۰۲۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{Mbox | type = notice | class = ambox-In_use | image = 48px|alt=|link= | css = margin: 1px | text = این {{#i...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | ||
!نام | !نام | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''شیخ محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی''' (1237-1332ق/ 1818-1914م)، از علمای الجزایری و صاحب آثاری در | '''شیخ محمد بن یوسف اطفیّش یسجنی''' (1237-1332ق/ 1818-1914م)، از علمای الجزایری و صاحب آثاری در [[تفسیر]]، [[فقه]] و... او سه اثر در تفسیر نوشته است که یکی از آنها «تيسير التفسير» میباشد. وی همچنین به افتاء، خطابه و... نیز مشغول بود. | ||
= زندگینامه = | = زندگینامه = | ||
محمد ین یوسف بن عیسی بن | محمد ین یوسف بن عیسی بن صالح، ملقب به اطفیّش، درسال 1237ق/1818م، در شهر «غرداية العريقة»، در شمال صحرای [[الجزایر]] به دنیا آمد. او از عشیره آل بامحمّد در شهر بنی یزقن است و نسبش به حفصیین [[تونس]] میرسد. | ||
پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد. او سه برادر به نامهای موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از استادان او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلیاش در بنی یزقن برگرداند. | پدرش از بزرگان دوران خودش بود و در شمال الجزایر و سپس در میزاب به تجارت مشغول بود. مادرش، سیده مامه ستی، دختر حاج سعید بن عدّون، از عشیره آل یدّر در بنی یزقن و از زنان نیکوکار روزگار خویش بود. پدرش پیش از آنکه بتواند او را مشغول به تعلیم و تعلم ببیند، از دنیا رفت، ولی همواره آرزو داشت او یکی از علمای دوران خودش باشد. او سه برادر به نامهای موسی و عیسی (که هردو تاجر بودند) و ابراهیم (که عالم و از استادان او بود) داشت. پس از مرگ پدرش، مادرش او را به موطن اصلیاش در بنی یزقن برگرداند. | ||
== ازدواج == | == ازدواج == | ||
او سه همسر برگزید و هرسه را باهم داشت. وی همچنین پدر 9 فرزند بود. هرسه همسرش از دختران علما و در ارتباط با علم و کتاب بودند. | او سه همسر برگزید و هرسه را باهم داشت. وی همچنین پدر 9 فرزند بود. هرسه همسرش از دختران علما و در ارتباط با علم و کتاب بودند. | ||
== سفرها == | == سفرها == | ||
شیخ، جز دو مرتبه که برای زیارت بقاع مقدسه و ادای فریضه حج سفر کرد، از میزاب خارج نشد. او در سفر اخیر (دومین سفر) در مسیر سفرش از برخی مجامع علمی مانند: جامع الزیتونه (دانشگاه زیتون) تونس و جامع الازهر (دانشگاه الازهر) | شیخ، جز دو مرتبه که برای زیارت بقاع مقدسه و ادای فریضه حج سفر کرد، از میزاب خارج نشد. او در سفر اخیر (دومین سفر) در مسیر سفرش از برخی مجامع علمی مانند: [[جامع الزیتونه]] (دانشگاه زیتون) تونس و [[جامع الازهر]] (دانشگاه الازهر) [[مصر]]، بازدید و همچنین دروسی را در حرم مدنی القا کرد. البته او زیارتهای محلیای در مناطق خودشان داشت؛ در فصلهای پاییز و بهار شیخ محمد به قراره و بریان و ورجلان و... میرفت و در آن مناطق به نشر علم میپرداخت. | ||
= تحصیل و جایگاه علمی = | = تحصیل و جایگاه علمی = | ||
در 1224ق/ 1823م، مادرش او را برای آموزش قرآن به یکی از مکاتب قرآنی سپرد و او در نهسالگی توانست حافظ قرآن شود. محمد، اشتهای عجیبی به قرائت و کتابت و حضور در مجالس علما داشت. شیخ، هنوز عمرش از شصت سال تجاوز نکرده بود که توانست به درجه اجتهاد برسد. او با علمای حرم، یعنی شیخ زینی دحلان و حسبیالله شافعی، شیخ ابراهیم حقی حنفی و شیخ علیش مالکی مباحثاتی داشت و آنان بارها به تفوق علمی او شهادت میدادند. | در 1224ق/ 1823م، مادرش او را برای آموزش قرآن به یکی از مکاتب قرآنی سپرد و او در نهسالگی توانست حافظ قرآن شود. محمد، اشتهای عجیبی به قرائت و کتابت و حضور در مجالس علما داشت. شیخ، هنوز عمرش از شصت سال تجاوز نکرده بود که توانست به درجه اجتهاد برسد. او با علمای حرم، یعنی شیخ زینی دحلان و حسبیالله شافعی، شیخ ابراهیم حقی حنفی و شیخ علیش مالکی مباحثاتی داشت و آنان بارها به تفوق علمی او شهادت میدادند. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
محمد بن یوسف اطفیش، از بیست سالگی تدریس را شروع کرد و تا آخر عمر، ادامه داد. در طول این مدت، طلابی از وادی مزاب و ورجلان و جربه و جبل و... برای استفاده از وی در دروسش شرکت میکردند. او هرروز هفته را بهاستثنای جمعهها درس داشت. شیوه تدریس او اینگونه بود که در هریک از علومی که تدریس داشت، یک نفر را مکلف میکرد که متن کتاب مورد نظر (کتابی که تدریس میکرد) را در کلاس هنگام تدریس، بخواند و خودش در هر قسمتی از متن که نیازمند توضیح بود، به توضیح آن میپرداخت. وی در تعلیقه و شرح تا حدی پیش میرفت که طلاب درس را بفهمند. ابراهیم بن بکیر، از شاگردانش میگوید: «او در نیمه اول روز در مسجد و مدرسه، بسیاری از فنون و علوم را درس میداد». | محمد بن یوسف اطفیش، از بیست سالگی تدریس را شروع کرد و تا آخر عمر، ادامه داد. در طول این مدت، طلابی از وادی مزاب و ورجلان و جربه و جبل و... برای استفاده از وی در دروسش شرکت میکردند. او هرروز هفته را بهاستثنای جمعهها درس داشت. شیوه تدریس او اینگونه بود که در هریک از علومی که تدریس داشت، یک نفر را مکلف میکرد که متن کتاب مورد نظر (کتابی که تدریس میکرد) را در کلاس هنگام تدریس، بخواند و خودش در هر قسمتی از متن که نیازمند توضیح بود، به توضیح آن میپرداخت. وی در تعلیقه و شرح تا حدی پیش میرفت که طلاب درس را بفهمند. ابراهیم بن بکیر، از شاگردانش میگوید: «او در نیمه اول روز در مسجد و مدرسه، بسیاری از فنون و علوم را درس میداد». | ||
= فتوا = | = فتوا = | ||
شیخ محمد، بخشی از عصر را در هر روز به پاسخ به مسائل فقهی اختصاص داده بود. مردم از داخل مزاب و خارج از آن از الجزایر و سایر کشورها مانند عمان و لیبی و تونس و زنجبار و حتی استانبول و مصر برای سؤالات شرعی به وی مراجعه میکردند. | شیخ محمد، بخشی از عصر را در هر روز به پاسخ به مسائل فقهی اختصاص داده بود. مردم از داخل مزاب و خارج از آن از الجزایر و سایر کشورها مانند [[عمان]] و [[لیبی]] و [[تونس]] و [[زنجبار]] و حتی [[استانبول]] و مصر برای سؤالات شرعی به وی مراجعه میکردند. | ||
او پس از مدتی، عدهای را به کار نوشتن پاسخ به مسائل شرعی گماشت. شیخ حاج سلیمان مطهری، شیخ حمو بابه و موسی، برخی از این نویسندگان بودند. | او پس از مدتی، عدهای را به کار نوشتن پاسخ به مسائل شرعی گماشت. شیخ حاج سلیمان مطهری، شیخ حمو بابه و موسی، برخی از این نویسندگان بودند. | ||
= تألیف = | = تألیف = |