۱٬۷۴۱
ویرایش
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
</div> | </div> | ||
شیخ طوسی (385 ـ 460 هـ . ق) از نخستین دانشمندان اسلامی است كه اندیشه تقریب و وحدت امّت اسلامی در سر داشت. او قطعات درخشانی را همچون مرجعیت شیعه بعد از وفات سید مرتضی، برپایی كرسی درس در بغداد برای علمای شیعه و سنی به طور مشترك، تأسیس حوزه علمیه نجف اشرف، تألیف آثار ارزشمندی چون التهذیب، الاستبصار، الرجال، الفهرست، اختیار كتاب الكشی، الخلاف و... در كارنامه زندگی 75 ساله خود دارد. | [[شیخ طوسی]] (385 ـ 460 هـ . ق) از نخستین دانشمندان اسلامی است كه [[اندیشه تقریب]] و [[وحدت امّت اسلامی]] در سر داشت. او قطعات درخشانی را همچون [[مرجعیت شیعه]] بعد از وفات سید مرتضی، برپایی كرسی درس در بغداد برای علمای شیعه و سنی به طور مشترك، تأسیس حوزه علمیه نجف اشرف، تألیف آثار ارزشمندی چون التهذیب، الاستبصار، الرجال، الفهرست، اختیار كتاب الكشی، الخلاف و... در كارنامه زندگی 75 ساله خود دارد. | ||
در این مقاله از میان زمینههای تقریب در اندیشه شیخ طوسی به هفت مورد زیر اشاره میشود: | در این مقاله از میان زمینههای تقریب در اندیشه شیخ طوسی به هفت مورد زیر اشاره میشود: | ||
# استفاده از نظرات اهل | # استفاده از نظرات [[اهل سنت]]؛ | ||
# ایجاد فقه | # ایجاد [[فقه مقارن]؛ | ||
# داشتن وسعت مشرب فكری و آزاداندیشی؛ | # داشتن وسعت مشرب فكری و آزاداندیشی؛ | ||
# توجه به قیاس و استحسان اهل سنت؛ | # توجه به قیاس و استحسان اهل سنت؛ | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
امروزه هیچ امری در میان مسلمانان مهمتر از وحدت و یكپارچگی امّت اسلامی نیست. بهلطف خدا اكنون تمامی استوانههای اصیل فكری و اندیشمندان و متفكران درجه یك مسلمان در فرقهها و مذاهب گوناگون، به اصل وحدت و تقریب بین مسلمانان و اندیشههای اسلامی به عنوان یك ضرورت ناگزیر، توجه و اهتمام ویژهای دارند، زیرا میدانند امّت اسلامی در طول بیش از چهارده قرن از تولد اسلام، چه آسیبهای سخت و جانكاهی را از ناحیه دشمنان و بدخواهان این دین پاك، به خاطر از همگسیختگی مسلمانان، تجربه كرده است. | امروزه هیچ امری در میان مسلمانان مهمتر از [[وحدت]] و یكپارچگی امّت اسلامی نیست. بهلطف خدا اكنون تمامی استوانههای اصیل فكری و اندیشمندان و متفكران درجه یك مسلمان در فرقهها و مذاهب گوناگون، به اصل وحدت و تقریب بین مسلمانان و اندیشههای اسلامی به عنوان یك ضرورت ناگزیر، توجه و اهتمام ویژهای دارند، زیرا میدانند امّت اسلامی در طول بیش از چهارده قرن از تولد اسلام، چه آسیبهای سخت و جانكاهی را از ناحیه دشمنان و بدخواهان این دین پاك، به خاطر از همگسیختگی مسلمانان، تجربه كرده است. | ||
خوشبختانه عالمان و اندیشمندان طراز اول در میان مذاهب اسلامی، از همان ابتدا به وحدت امّت اسلامی با وجود اختلافات گسترده آنها به عنوان یك اصل ضروری و امر حیاتی نگاه میكردند. در این میان نقش برخی از این عالمان و متفكران، برجستهتر است. شیخ طوسی یكی از عالمان برجستهای است كه در این میدان، بهحق گوی سبقت را از دیگران به شایستگی ربوده است. در این نوشتار، نقش علمی و عملی شیخ طوسی در تقریب بین مذاهب اسلامی، بررسی میگردد. | خوشبختانه عالمان و اندیشمندان طراز اول در میان مذاهب اسلامی، از همان ابتدا به وحدت امّت اسلامی با وجود اختلافات گسترده آنها به عنوان یك اصل ضروری و امر حیاتی نگاه میكردند. در این میان نقش برخی از این عالمان و متفكران، برجستهتر است. شیخ طوسی یكی از عالمان برجستهای است كه در این میدان، بهحق گوی سبقت را از دیگران به شایستگی ربوده است. در این نوشتار، نقش علمی و عملی شیخ طوسی در تقریب بین مذاهب اسلامی، بررسی میگردد. | ||
=شرح مختصری از زندگی و خدمات علمی شیخ طوسی= | =شرح مختصری از زندگی و خدمات علمی شیخ طوسی= | ||
نام او ابو جعفر محمد بن حسن بن علی بن حسن است كه معروف به | نام او ابو جعفر محمد بن حسن بن علی بن حسن است كه معروف به «[[شیخ الطایفه]]» و «[[شیخ طوسی]]» است. در رمضان سال 385 در طوس به دنیا آمد و در بیست و دوم محرم الحرام سال 460 از دار دنیا رفت. در 23 سالگی به عراق هجرت كرد و در بغداد ساكن شد. ابتدا نزد شیخ مفید مقدمات علوم را فرا گرفت و پس از وفات او در سال 413 به مدت 23 سال از محضر سید مرتضی که به جای شیخ مفید بر كرسی مرجعیت تكیه زد بهره برده و به شدت مورد توجّه او واقع گردید. پس از وفات سید مرتضی، شیخ طوسی، مرجعیت شیعه را به عهده گرفت و محلّ توجه عام و خاص شد. منزلش در كرخِ بغداد، محل رفت و آمد كسانی بود كه از راه دور و نزدیك برای حلّ مسائل و مشكلات خویش به ایشان مراجعه میكردند.<br> | ||
یكی از نكات برجسته شخصیت شیخ طوسی آن است كه قادر بالله ـ خلیفه وقت ـ با وجود اینكه سنّی مذهب بود، برای شیخ در بغداد ـ مركز علم و اندیشه آن روز ـ كرسی درس برپا كرد و این امر از مقام علمی و اشراف ویژه شیخ بر مباحث مشترك علمی شیعه و سنّی در آن روز حكایت دارد<ref>ـ) البته تسلط | |||
یكی از نكات برجسته شخصیت شیخ طوسی آن است كه قادر بالله ـ خلیفه وقت ـ با وجود اینكه سنّی مذهب بود، برای شیخ در بغداد ـ مركز علم و اندیشه آن روز ـ كرسی درس برپا كرد و این امر از مقام علمی و اشراف ویژه شیخ بر مباحث مشترك علمی شیعه و سنّی در آن روز حكایت دارد<ref>ـ) البته تسلط زایدالوصف شیخ طوسی به تمامی مبانی فقهی، اصولی، كلامی و تفسیری مذاهب چهارگانه [[حنفی]]، [[مالکی]]،[[شافعی]] و [[حنبلی]] و برگزاری كرسی درس مشترك بین طرفداران این مذاهب و مذهب شیعه جعفری باعث شده بود كه كجاندیش سادهلوحی چون تقیالدین سبكی ایشان را شافعی مذهب بداند و در جلد سوم طبقات الشافعیه الكبری بنویسد: «ابوجعفر طوسی فقیه شیعه از نویسندگان آنان است كه در مذهب شافعی نشو و نما یافته بود و ما او را بر مذهب شافعی میشناسیم...»؛ )طوسی، 1407ق، ج1، ص12.(</ref>.<br> | |||
چگونگی تأسیس حوزه علمیه نجف به وسیله شیخ طوسی، از قطعات شنیدنی تاریخ زندگی سراسر بركت این مرد بزرگ است. وقتی فتنه سلجوقیان سنّی مذهب متعصّب و درگیری بین شیعه و سنّی در سال 447 هـ . ق به اوج خود رسید، حاكمان سلجوقی از هیچ اقدام خصمانهای علیه شیعیان، دریغ نکردند. یكی از این اقدامات وحشیانه، از بین بردن آثار ارزشمند علمی و فرهنگی بود. آنان كتابخانه شیخ را كه ده هزار جلد كتاب نفیس داشت، سوزاندند و منزل او را غارت كردند. همین امر موجب شد كه شیخ به ناچار از بغداد به نجف اشرف هجرت كند و در آنجا اقامت گزیند و حوزه علمیه نجف اشرف را تأسیس نماید؛ حوزهای كه بعدها به عنوان بزرگترین مركز علمی جهان تشیع، پرآوازه گردید. <ref>ر.ك: مطهری، 1367ش، ص81 ـ 82؛ حسینی دشتی، 1369ش، ج3، ص1455 ـ 1456؛ صفا، 1369ش، ج 2، ص 197؛ دهخدا، 1377ش، ذیل «شیخ طوسی»</ref> | چگونگی تأسیس حوزه علمیه نجف به وسیله شیخ طوسی، از قطعات شنیدنی تاریخ زندگی سراسر بركت این مرد بزرگ است. وقتی فتنه سلجوقیان سنّی مذهب متعصّب و درگیری بین شیعه و سنّی در سال 447 هـ . ق به اوج خود رسید، حاكمان سلجوقی از هیچ اقدام خصمانهای علیه شیعیان، دریغ نکردند. یكی از این اقدامات وحشیانه، از بین بردن آثار ارزشمند علمی و فرهنگی بود. آنان كتابخانه شیخ را كه ده هزار جلد كتاب نفیس داشت، سوزاندند و منزل او را غارت كردند. همین امر موجب شد كه شیخ به ناچار از بغداد به نجف اشرف هجرت كند و در آنجا اقامت گزیند و حوزه علمیه نجف اشرف را تأسیس نماید؛ حوزهای كه بعدها به عنوان بزرگترین مركز علمی جهان تشیع، پرآوازه گردید. <ref>ر.ك: مطهری، 1367ش، ص81 ـ 82؛ حسینی دشتی، 1369ش، ج3، ص1455 ـ 1456؛ صفا، 1369ش، ج 2، ص 197؛ دهخدا، 1377ش، ذیل «شیخ طوسی»</ref> | ||
شیخ طوسی دارای تألیفات متنوّع و متعدّدی است كه از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره كرد: | شیخ طوسی دارای تألیفات متنوّع و متعدّدی است كه از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره كرد: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
# «المبسوط» كه فقه را وارد مرحله جدیدی كرده و در عصر خود مشروحترین كتاب فقهی بوده است؛ | # «المبسوط» كه فقه را وارد مرحله جدیدی كرده و در عصر خود مشروحترین كتاب فقهی بوده است؛ | ||
# «الخلاف» كه هم آرای فقهای اهل سنّت در آن است و هم آرای شیعه؛ | # «الخلاف» كه هم آرای فقهای اهل سنّت در آن است و هم آرای شیعه؛ | ||
# دو كتاب حدیثی و به اصطلاح دو اصل<ref>- منظور از «اصل» در هر مذهب | # دو كتاب حدیثی و به اصطلاح دو اصل<ref>- منظور از «اصل» در هر مذهب اعتقادی، كتابی است كه از اصل روایت و حدیث، بدون هیچگونه دخل و تصرفی، برگرفته شده و محل مراجعه علما و بزرگان آن مذهب است و هیچ شك و شبههای در مستندات آن وجود ندارد؛ برای مثال، در بین اهل سنّت «صحّاح ستّه» چنین موقعیتی دارد؛ در مذهب تشیع چهار مرجع احكام یا اصطلاحاً «اصول اربعه» و چهار مرجع تراجم به نام «اصول اربعه رجالیه» وجود دارد كه سهم شیخ طوسی در این میان بسیار چشمگیر است، زیرا از مجموع هشت اصل و مرجع مهم، پنج مرجع از اوست. </ref> حدیثی شیعه به نامهای «تهذیب» و «استبصار»؛ | ||
# سه اصل رجالی به نامهای «الرّجال»، «الفهرست» و «اختیار كتاب الكشّی»؛ | # سه اصل رجالی به نامهای «الرّجال»، «الفهرست» و «اختیار كتاب الكشّی»؛ | ||
# تفسیر «تبیان» در بیست مجلد؛ | # تفسیر «تبیان» در بیست مجلد؛ | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
عرصه عملی و اصلی این فكر، كتاب «الخلاف» بود كه در آن ضمن مباحث فقهی شیعه، آرای عمده مذاهب فقهی اهل سنت نیز به طور دقیق مطرح میشود و حتی اقوال و فتاوای نادر آنها هم بیان میگردد؛ چیزی كه در گذشته در حوزههای علمیه شیعه، سابقهای نداشته است. <ref>ر.ک: موسویان، 1380ش، ص22 ـ 23</ref>. | عرصه عملی و اصلی این فكر، كتاب «الخلاف» بود كه در آن ضمن مباحث فقهی شیعه، آرای عمده مذاهب فقهی اهل سنت نیز به طور دقیق مطرح میشود و حتی اقوال و فتاوای نادر آنها هم بیان میگردد؛ چیزی كه در گذشته در حوزههای علمیه شیعه، سابقهای نداشته است. <ref>ر.ک: موسویان، 1380ش، ص22 ـ 23</ref>. | ||
پیشینه فقه مقارن را در اسلام باید در مكتب جعفری جستوجو كرد، زیرا نخستین مكتب فقهی كه از دامن اسلام سربرآورد، مكتب فقه جعفری بود. | پیشینه فقه مقارن را در اسلام باید در مكتب جعفری جستوجو كرد، زیرا نخستین مكتب فقهی كه از دامن اسلام سربرآورد، مكتب فقه جعفری بود. | ||
امام صادق(علیهالسلام) رئیس این مكتب با صاحبان اندیشههای مختلف كلامی و فقهی، مناظره میکرد و آرای فقهای حجاز و عراق<ref>- بعد از رحلت | امام صادق(علیهالسلام) رئیس این مكتب با صاحبان اندیشههای مختلف كلامی و فقهی، مناظره میکرد و آرای فقهای حجاز و عراق<ref>- بعد از رحلت پیامبر( بعضی از تابعین كه به امامت تن نداده بودند با هم اختلافاتی داشتند كه هر گروهی مطابق روش و اصول خاص درباره آن مسائل، فتوا میداد. به علاوه بعضی احكام كه عنصر محیط یا زمان در آنها مؤثر بود، برای مثال، در حجاز به نوعی مطرح میشد و در عراق یا خراسان رنگ دیگری به خود میگرفت. [ر.ك: خزائلی، پیشین، ص 423].</ref> را به تفصیل بیان کرده و رأی درست را درباره هر مسئله اظهار مینمود، از این رو امام صادق(علیهالسلام) را باید مؤسس فقه مقارن دانست. <ref>ر.ک: خزائلی، 1362، ص423</ref>. | ||
تاریخ فقه نشان میدهد كه اولین كتاب مستقل در باب فقه مقارن، كتابی است كه «محمد بن احمد بن جنید اسكافی»، دانشمند قرن چهارم نوشته است و مهمترین كتاب پس از كتاب «جنید اسكافی» كتاب «خلاف» شیخ طوسی است كه در نوع خود بینظیر است. <ref>پیشین، ص 424</ref>. | تاریخ فقه نشان میدهد كه اولین كتاب مستقل در باب فقه مقارن، كتابی است كه «محمد بن احمد بن جنید اسكافی»، دانشمند قرن چهارم نوشته است و مهمترین كتاب پس از كتاب «جنید اسكافی» كتاب «خلاف» شیخ طوسی است كه در نوع خود بینظیر است. <ref>پیشین، ص 424</ref>. | ||
ویژگیهای فقه مقارن كه به نوعی حقوق تطبیقی<ref>- «حقوق | ویژگیهای فقه مقارن كه به نوعی حقوق تطبیقی<ref>- «حقوق تطبیقی» اثر تازهای است كه از قرن نوزدهم در اروپا پدیدار شده است و روز به روز هم قلمرو آن وسعت مییابد و علمای حقوق در موضوع و هدف آن با هم اختلاف دارند. در نظر بعضی موضوع حقوق تطبیقی، مسائل بینالملل خصوصی است؛ به این معنا كه حقوق كشورها را با هم مطابقت میدهند. گروهی دیگر از متخصصان حقوق میگویند مقصود از حقوق تطبیقی، روش تطبیقی است و این روش برای مطالعه در كیفیت ظهور و توسعه مؤسسات حقوقی و تحولاتی كه هر كدام را عارض گردیده است، سودمند میباشد. [ر.ك: خزائلی، پیشین، ص 420 – 421].</ref> در اسلام به شمار میرود، عبارت است از: | ||
# در فقه مقارن، درجهبندی قوانین از جهت فائده یا مصلحت، مطرح نیست بلكه ادعای هر فقیهی آن است كه حكم الهی را تنها وی و هم عقیدههایش یافتهاند و عقاید دیگران نادرست است. در عین حال، بعضی معتقدند هرچند مجتهد، ممكن است حكم واقعی را بهدست نیاورد، اما چون كوشش خود را بهكار برده، دارای پاداش و ثواب است؛ | # در فقه مقارن، درجهبندی قوانین از جهت فائده یا مصلحت، مطرح نیست بلكه ادعای هر فقیهی آن است كه حكم الهی را تنها وی و هم عقیدههایش یافتهاند و عقاید دیگران نادرست است. در عین حال، بعضی معتقدند هرچند مجتهد، ممكن است حكم واقعی را بهدست نیاورد، اما چون كوشش خود را بهكار برده، دارای پاداش و ثواب است؛ | ||
# فقه مقارن، به معاملات و حدود و جنایات اختصاص ندارد بلكه عبادات را نیز شامل میگردد؛ | # فقه مقارن، به معاملات و حدود و جنایات اختصاص ندارد بلكه عبادات را نیز شامل میگردد؛ | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
==3 ـ داشتن وسعت مشرب فكری و روح آزاداندیشی== | ==3 ـ داشتن وسعت مشرب فكری و روح آزاداندیشی== | ||
گستره بینش شیخ طوسی نسبت به فقهای پیش از خود بیشتر است؛ به این معنا كه در مباحث علمی، نگاه خود را به دایره کتابهای معتبر شیعی، محدود نمیكند، بلكه بر خلاف دیگران از یك طرف همه احادیث اهل سنت را مردود نمیداند و از طرف دیگر برخی از احادیث منقول شیعه، حتی تعدادی از احادیثی كه در كتاب كافی نقل شده است، را نمیپذیرد. این روح آزاداندیشی شیخ طوسی است كه در جامعه بسته آن روز، چنین فكر باز و روشنی داشته است و در حالی كه پیروان مذاهب، بر طبل جنگ و ستیز میكوبیدند و حاضر بودند برای به كرسی نشاندن مشرب فكری خود، دست به هر جنایتی بزنند و به هر راهی متوسل شوند، او با وسعت مشرب فكریاش به دنبال اثبات حق بود و از مذهب خود، كوركورانه دفاع نمیكرد، بلكه گستره اندیشهاش را برای ورود هر مذهب فكری و اعتقادی باز نگه میداشت تا از مجموع این آرا به یك جمعبندی واقع بینانهتری دست یابد. | گستره بینش شیخ طوسی نسبت به فقهای پیش از خود بیشتر است؛ به این معنا كه در مباحث علمی، نگاه خود را به دایره کتابهای معتبر شیعی، محدود نمیكند، بلكه بر خلاف دیگران از یك طرف همه احادیث اهل سنت را مردود نمیداند و از طرف دیگر برخی از احادیث منقول شیعه، حتی تعدادی از احادیثی كه در كتاب كافی نقل شده است، را نمیپذیرد. این روح آزاداندیشی شیخ طوسی است كه در جامعه بسته آن روز، چنین فكر باز و روشنی داشته است و در حالی كه پیروان مذاهب، بر طبل جنگ و ستیز میكوبیدند و حاضر بودند برای به كرسی نشاندن مشرب فكری خود، دست به هر جنایتی بزنند و به هر راهی متوسل شوند، او با وسعت مشرب فكریاش به دنبال اثبات حق بود و از مذهب خود، كوركورانه دفاع نمیكرد، بلكه گستره اندیشهاش را برای ورود هر مذهب فكری و اعتقادی باز نگه میداشت تا از مجموع این آرا به یك جمعبندی واقع بینانهتری دست یابد. | ||
بااینكه شیخ در تفسیر تبیان، آنجا كه درباره آیهای نظر خلاف وجود داشته باشد، نظرهای مذاهب را مطرح، آنگاه نظر امامیه را بیان مینماید، اما در بعضی از جاها تنها به نقل اقوال بسنده میكند و همین امر میتواند به معنای پذیرش نظرات آنان تلقی شود؛ برای مثال، ذیل آیه 177 اعراف (من | بااینكه شیخ در تفسیر تبیان، آنجا كه درباره آیهای نظر خلاف وجود داشته باشد، نظرهای مذاهب را مطرح، آنگاه نظر امامیه را بیان مینماید، اما در بعضی از جاها تنها به نقل اقوال بسنده میكند و همین امر میتواند به معنای پذیرش نظرات آنان تلقی شود؛ برای مثال، ذیل آیه 177 اعراف (من یهدی الله فهو المهتدی...) آمده است: «قال الجبائی: معنی الآیه من یهدیه الله الی نیل الثواب... فهو المهتدی للایمان و الخیر... و قال البلخی: المهتدی هو الذی هداه الله فقبل الهدایه و اجاب الیها... و قیل: معنی «من یهدی الله» من یهدیه الله بهدایته «فهوالمهتدی». <ref>طوسی، پیشین، ج5، ص 35؛ ر.ك: فاضل، پیشین، ص537</ref>. | ||
==4 ـ توجّه به قیاس و استحسان اهل سنت== | ==4 ـ توجّه به قیاس و استحسان اهل سنت== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۹: | ||
==6 ـ مبارزه با جمود فكری== | ==6 ـ مبارزه با جمود فكری== | ||
رابطه بسیار روشنی بین جمود فكری و تعصب كوركورانه از یك طرف و این دو با نفهمیدن حقیقت دین از طرف دیگر و این سه با عدم پذیرش آهنگ اتحاد بین مذاهب از طرف سوم وجود دارد. كسی كه فكرش بسته است همه چیز را در دایره محدود نگاه خویش میبیند و توجیه میكند، از این رو قدرت تشخیص ندارد و نمیتواند فكر و اندیشه مقابل خود را هر چند درست باشد، تحمل كند. نمونه بارز فكر جامد در تاریخ اسلام، خوارج هستند. آنها آنچنان در لاك فكر محدود و جاهلانه خود فرو رفته بودند كه حتی حاضر نبودند امیرمؤمنان را با آن اندیشه بلندش تحمل كنند چه برسد به دیگران. | رابطه بسیار روشنی بین جمود فكری و تعصب كوركورانه از یك طرف و این دو با نفهمیدن حقیقت دین از طرف دیگر و این سه با عدم پذیرش آهنگ اتحاد بین مذاهب از طرف سوم وجود دارد. كسی كه فكرش بسته است همه چیز را در دایره محدود نگاه خویش میبیند و توجیه میكند، از این رو قدرت تشخیص ندارد و نمیتواند فكر و اندیشه مقابل خود را هر چند درست باشد، تحمل كند. نمونه بارز فكر جامد در تاریخ اسلام، خوارج هستند. آنها آنچنان در لاك فكر محدود و جاهلانه خود فرو رفته بودند كه حتی حاضر نبودند امیرمؤمنان را با آن اندیشه بلندش تحمل كنند چه برسد به دیگران. | ||
بنابراین در طول تاریخ، علمای طراز اول با اندیشههای خشك و بیروح و انسانهای جامد و ظاهرنگر، سروکار داشتند و همیشه هم با آنها مبارزه میكردند. در بین علمای معاصر، حضرت امام خمینی(رحمة الله) به شدت با چنین اندیشههایی برخورد كرده و هرگز بنای مماشات و مسامحه با آنها را در پیش نگرفته است. نمونه بارز موضعگیری سخت حضرت امام(رحمة الله) علیه عالمان قشری و ظاهرگرا، در «منشور روحانیت» ایشان آمده است.<ref>ـ برای مثال، در | بنابراین در طول تاریخ، علمای طراز اول با اندیشههای خشك و بیروح و انسانهای جامد و ظاهرنگر، سروکار داشتند و همیشه هم با آنها مبارزه میكردند. در بین علمای معاصر، حضرت امام خمینی(رحمة الله) به شدت با چنین اندیشههایی برخورد كرده و هرگز بنای مماشات و مسامحه با آنها را در پیش نگرفته است. نمونه بارز موضعگیری سخت حضرت امام(رحمة الله) علیه عالمان قشری و ظاهرگرا، در «منشور روحانیت» ایشان آمده است.<ref>ـ برای مثال، در صفحهی 8 از این منشور آمده است: «... امروز عدهای با ژست تقدسمآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند كه گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه كم نیست. طلاّب عزیز لحظهای از مكر این مارهای خوشخط و خال كوتاهی نكنند؛ اینها مروّج اسلام آمریكاییاند و دشمن رسول الله! (خمینی، 1385ش).</ref> | ||
شیخ طوسی به عنوان یكی از اولین مطرحکنندگان اندیشه تقریب، به مبارزه بیامان خود با جمود فكری پرداخته است. شیخ در مقدمه كتاب نفیس خود، «المبسوط»، از گروه جامدفكران گله نموده و میگوید: «من همیشه میشنیدم كه فقهای اهل جماعت، فقه ما شیعیان امامیه را تحقیر میكردند... همواره در اشتیاق بهسر میبردم كه كتابی تألیف كنم متضمّن فروع، ولی اشتغالات و گرفتاریها مانع بود و از جمله چیزهایی كه عزم مرا میكاست این بود كه اصحاب ما كمتر، رغبت به این كار نشان میدادند، زیرا با متون اخبار و صریح الفاظِ روایات خو گرفته بودند و حتّی حاضر نبودند لفظی تغییر كند. كار جمود به آنجا كشیده شده بود كه اگر لفظی بهجای لفظ دیگر قرار میگرفت، در شگفت میشدند و فهمشان از درك آن معنا كوتاهی میكرد.» <ref>مطهری، 1362ش، ص 356 ـ 357</ref>. شهید مطهری با اشاره به حریت شیخ طوسی مینویسد: «سراسر وجود شیخ طوسی از ایمان اسلامی و شور اسلامی و علاقه به خدمت به اسلام موج میزند، او یك دلباخته سراز پا نشاخته است ولی این شور ایمان و دلباختگی هرگز او را به سوی جمود و تقشر سوق نداده است، او با جامدان و قشریان نبرد كرده است...» <ref>پیشین، ص 333</ref>. در این فضای خشك اندیشه و زندانی شدن روح آزاد، آزاداندیشی شیخ طوسی زمینه مناسبی برای ترویج تعالیم بلند اسلامی ایجاد كرده بود. | شیخ طوسی به عنوان یكی از اولین مطرحکنندگان اندیشه تقریب، به مبارزه بیامان خود با جمود فكری پرداخته است. شیخ در مقدمه كتاب نفیس خود، «المبسوط»، از گروه جامدفكران گله نموده و میگوید: «من همیشه میشنیدم كه فقهای اهل جماعت، فقه ما شیعیان امامیه را تحقیر میكردند... همواره در اشتیاق بهسر میبردم كه كتابی تألیف كنم متضمّن فروع، ولی اشتغالات و گرفتاریها مانع بود و از جمله چیزهایی كه عزم مرا میكاست این بود كه اصحاب ما كمتر، رغبت به این كار نشان میدادند، زیرا با متون اخبار و صریح الفاظِ روایات خو گرفته بودند و حتّی حاضر نبودند لفظی تغییر كند. كار جمود به آنجا كشیده شده بود كه اگر لفظی بهجای لفظ دیگر قرار میگرفت، در شگفت میشدند و فهمشان از درك آن معنا كوتاهی میكرد.» <ref>مطهری، 1362ش، ص 356 ـ 357</ref>. شهید مطهری با اشاره به حریت شیخ طوسی مینویسد: «سراسر وجود شیخ طوسی از ایمان اسلامی و شور اسلامی و علاقه به خدمت به اسلام موج میزند، او یك دلباخته سراز پا نشاخته است ولی این شور ایمان و دلباختگی هرگز او را به سوی جمود و تقشر سوق نداده است، او با جامدان و قشریان نبرد كرده است...» <ref>پیشین، ص 333</ref>. در این فضای خشك اندیشه و زندانی شدن روح آزاد، آزاداندیشی شیخ طوسی زمینه مناسبی برای ترویج تعالیم بلند اسلامی ایجاد كرده بود. | ||
==7 ـ توجّه به عقل== | ==7 ـ توجّه به عقل== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۳: | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= | ||
# جمعی از نویسندگان، | # جمعی از نویسندگان، هزاره شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | ||
# ـــــــــــــــــ ، یادنامة شیخ طوسی، دانشگاه مشهد، مشهد، 1348ش. | # ـــــــــــــــــ ، یادنامة شیخ طوسی، دانشگاه مشهد، مشهد، 1348ش. | ||
# ـــــــــــــــــ ، | # ـــــــــــــــــ ، دعوة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، دارالجواد، بیروت، بیتا. | ||
# جنّاتی، محمد ابراهیم، همبستگی ادیان و مذاهب اسلامی، انصاریان، قم، 1381ش. | # جنّاتی، محمد ابراهیم، همبستگی ادیان و مذاهب اسلامی، انصاریان، قم، 1381ش. | ||
# حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، اسماعیلیان، قم، چاپ اول، ج3، 1369ش. | # حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، اسماعیلیان، قم، چاپ اول، ج3، 1369ش. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۱: | ||
# خزائلی، محمّد، اسلام و حقوق تطبیقی؛ در هزارة شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | # خزائلی، محمّد، اسلام و حقوق تطبیقی؛ در هزارة شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | ||
# دشتی، محمد، ترجمه نهجالبلاغه، آستان قدس رضوی (شركت به نشر)، مشهد، چاپ سوم، 1382ش. | # دشتی، محمد، ترجمه نهجالبلاغه، آستان قدس رضوی (شركت به نشر)، مشهد، چاپ سوم، 1382ش. | ||
# دهخدا، علی اكبر، | # دهخدا، علی اكبر، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، چاپ دوم، ج10، 1377ش. | ||
# روضاتی، سید محمّد علی، امتیازات شیخ الطایفه؛ در | # روضاتی، سید محمّد علی، امتیازات شیخ الطایفه؛ در هزاره شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | ||
# سبحانی، محمّد تقی، «عقلگرایی و نصگرایی در كلام اسلامی»، مجله نقد و نظر، سال اول، | # سبحانی، محمّد تقی، «عقلگرایی و نصگرایی در كلام اسلامی»، مجله نقد و نظر، سال اول، شماره سوم و چهارم. | ||
# صدر، سید رضا، مقام فقهی شیخ طوسی؛ در هزاره شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | # صدر، سید رضا، مقام فقهی شیخ طوسی؛ در هزاره شیخ طوسی، امیركبیر، تهران، چاپ دوم، 1362ش. | ||
# صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران، فردوس، تهران، چاپ دهم، ج2، 1369ش. | # صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران، فردوس، تهران، چاپ دهم، ج2، 1369ش. |
ویرایش