۸٬۱۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{پانویس رنگی}} | |||
'''حسبانيه''' از «سوفسطائیه» [[اسلام]] اند و ظاهرا حسابیه هم خوانده می شوند، ولی حسبانیه صحیح تر است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157</ref> | |||
</div> | |||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
حسبانیه یا همان سوفسطاییه اسلام، پیشینه ای کهن | حسبانیه یا همان سوفسطاییه اسلام، پیشینه ای کهن دارند و به همین سبب، در منابع اسلامی سدههای نخستین، اغلب اصطلاح سوفسطاییه و حسبانیه در معنایی اعم به کار رفته است، که شامل لا ادریه نیز میشود. نقل شده است که شخصی از حسبانیه روزى بر [[مأمون عباسی|مأمون خليفه عباسى]] وارد شد و ثمامة بن الاشرس (از بزرگان [[معتزله]]) نزد او نشسته بود. ثمامه از او پرسيد كه [[مذهب]] تو چيست؟ پاسخ داد كه: من مى گويم، همه چيزها توهم و پندار است! پس ثمامه برخاست و ضربهاى سخت بر سر او زد چنان كه چهره وى سياه گشت. مرد روى به مأمون كرد و گفت:اى امير المؤمنين ديدى كه اين بى ادب در اين مجلس چه كرد! ثمامه گفت: من به تو كارى نكردم، من بر سر تو روغن درخت بان ريختم و تو گمان كرده اى كه بر سر تو زده ام؟! سپس اين شعر را بسرود: | ||
و لعل آدم امّنا و الاب حوّا فى الحساب و لعلّ ما ابصرت من بيض الطيور هى الغراب | و لعل آدم امّنا و الاب حوّا فى الحساب و لعلّ ما ابصرت من بيض الطيور هى الغراب | ||
و عساك حين قعدت، قمت و حين جئت من الذهاب | و عساك حين قعدت، قمت و حين جئت من الذهاب |