confirmed
۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==اعقتادات== | ==اعقتادات== | ||
عبد الله بن سبا اولین کسى بود که آهنگ واجب بودن امامت على (ع) را علنى کرد و از دشمنان وى بیزارى جست. از این جااست که مخالفان شیعه بر آن اند که بنیاد رافضى گرى از [[یهودیت|یهودیت]] آمده است. بارى چون خبر شهادت حضرت على (ع) در [[مداین|مداین]] به عبد الله بن سبا رسید به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ مى گویى، على نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان مى کردى و هفتاد گواه بر قتل او مى گرفتى بازهم باور نمى کردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمین از آن او شود. در «فرق الشیعة» نوبختى آمده است که چون حضرت على (ع) به شهادت رسید، گفتند «او نمرده و نمیرد و کشته نشود تا این که تازیان را با چوب دست خود براند.ایشان نخستین دسته اى بودند که پس از حضرت محمد (ص) قایل به توقف امامت حضرت على (ع) شدند. نو بختی اضافه می کند که عبد الله بن سبا در آغاز یهودى بود و سپس مسلمان شد و این سخنان گزاف را از زمانى که یهودى بود درباره [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] جانشین [[موسى]] مى گفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره على (ع) از سر گرفت. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 225 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | عبد الله بن سبا اولین کسى بود که آهنگ واجب بودن امامت على (ع) را علنى کرد و از دشمنان وى بیزارى جست. از این جااست که مخالفان شیعه بر آن اند که بنیاد رافضى گرى از [[یهودیت|یهودیت]] آمده است. بارى چون خبر شهادت حضرت على (ع) در [[مداین|مداین]] به عبد الله بن سبا رسید به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ مى گویى، على نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان مى کردى و هفتاد گواه بر قتل او مى گرفتى بازهم باور نمى کردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمین از آن او شود. در «فرق الشیعة» نوبختى آمده است که چون حضرت على (ع) به شهادت رسید، گفتند «او نمرده و نمیرد و کشته نشود تا این که تازیان را با چوب دست خود براند.ایشان نخستین دسته اى بودند که پس از حضرت محمد (ص) قایل به توقف امامت حضرت على (ع) شدند. نو بختی اضافه می کند که عبد الله بن سبا در آغاز یهودى بود و سپس مسلمان شد و این سخنان گزاف را از زمانى که یهودى بود درباره [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] جانشین [[موسى]] مى گفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره على (ع) از سر گرفت. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 225 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | ||
کشى از امام باقر (ع) روایت مى کند که عبد الله بن سبا دعوى نبوت مى کرد و مى پنداشت که [[امیر المؤمنین على (ع)|امیر المؤمنین على (ع)]] خدا است. حضرت او را بخواند و وى بدان گفته ها اقرار کرد و گفت یا على (ع) در دل من چنین راه یافت که تو خدایى و من پیغمبرم. حضرت فرمود واى بر تو، شیطان بر تو دست یافته است. خدا مادرت را به عزایت بنشاند و او از توبه ابا مى کرد. آن حضرت همچنان او را سه روز توبه مى داد و چون توبه نکرد او را با آتش سوزاند. ماجراى عبد الله بن سبا و غلو او درباره حضرت على (ع) به طور مکرر در احادیث شیعه آمده است و مورخان اسلام چون [[طبرى]] و مسعودى و دیگران با اختلاف، روایات آن را بیان کرده اند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات | کشى از امام باقر (ع) روایت مى کند که عبد الله بن سبا دعوى نبوت مى کرد و مى پنداشت که [[امیر المؤمنین على (ع)|امیر المؤمنین على (ع)]] خدا است. حضرت او را بخواند و وى بدان گفته ها اقرار کرد و گفت یا على (ع) در دل من چنین راه یافت که تو خدایى و من پیغمبرم. حضرت فرمود واى بر تو، شیطان بر تو دست یافته است. خدا مادرت را به عزایت بنشاند و او از توبه ابا مى کرد. آن حضرت همچنان او را سه روز توبه مى داد و چون توبه نکرد او را با آتش سوزاند. ماجراى عبد الله بن سبا و غلو او درباره حضرت على (ع) به طور مکرر در احادیث شیعه آمده است و مورخان اسلام چون [[طبرى]] و مسعودى و دیگران با اختلاف، روایات آن را بیان کرده اند. <ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات. | ||
</ref> | </ref> | ||
<ref> | |||
نوبختی فرق الشيعة، ترجمه و تحقيق محمد جواد مشكور، طبع تهران، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، ص 22 و 23 | |||
</ref> <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان الميزان، 6 جلدی، چاپ حيدرآباد دكن، سال 1331، ج3، ص 289</ref> <ref>اشعری قمی سعد بن عبد الله، المقالات و الفرق، تحقيق دكتر محمد جواد مشكور، چاپ تهران، سال 1963 میلادی، ص 20 و 23</ref> <ref>رجال كشّى، ص 106- 108.</ref> <ref>رجال مامقانى، ج 2، ص 183- 184.</ref> <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء و التاريخ، به اهتمام و با ترجمه فرانسوى كلمان هوار، چاپ پاريس، سال 1919- 1899 میلادی، ج5، ص 129</ref> <ref>ابن عساکر، التهذيب، ج 7، ص 428.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||