۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
یحیى پس از كشته شدن پدرش زید به خراسان رفت و چون به سرخس رسید افرادی از «[[محكمه]]» و «[[خوارج]]» نزد وی رفتند و خواستند تا علیه بنی امیه خروج كند و وارد جنگ شود. | یحیى پس از كشته شدن پدرش زید به خراسان رفت و چون به سرخس رسید افرادی از «[[محكمه]]» و «[[خوارج]]» نزد وی رفتند و خواستند تا علیه بنی امیه خروج كند و وارد جنگ شود. | ||
یحیى از پذیرفتن پیشنهاد ایشان امتناع كرد و به بلخ رفت و در آن جا نزد حریش بن عمرو بن داوود اقامت گزید.[[ | یحیى از پذیرفتن پیشنهاد ایشان امتناع كرد و به بلخ رفت و در آن جا نزد حریش بن عمرو بن داوود اقامت گزید.[[یوسف بن عمر ثقفى|یوسف بن عمر ثقفى]] به نصر بن سیار عامل [[خراسان]] نامه نوشت و از او خواست كه یحیى را دستگیر كند. نصر او را دستگیر كرده و در قهندز مرو زندانی کرد. پس از مرگ هشام بن عبد الملک جانشین او [[ولید بن عبد الملك|ولید بن عبد الملك]] به نصر بن سیار دستور داد كه یحیى را آزاد كند. | ||
(البته بعضى گفته اند وى از زندان فرار کرد و به بیهق رفت.) یحیى از مرو به سرخس رفت ولى نصر بن سیار به عاملان سرخس و توس دستور داد كه یحیى را به نیشابور برگرداند. چون یحیى نزد عمرو بن زراره حاكم نیشابور رسید، عمرو یك هزار درهم به او داد و وى را به جانب قومس روانه كرد. پس از آن یحیى با صد و بیست نفر از یاران خود با عمرو بن زراره كه لشكرى فراوان داشت نبرد كرد. عمرو در این نبرد كشته شد. سپس یحیى به سوى هرات رفت. نصر بن سیار، سلم احوز مازنى را با هشت هزار سپاهى به تعقیب وى فرستاد. سلم در روستایى از ولایت گوزگان به یحیى رسید و سه روز نبرد كردند و سرانجام یحیى كشته شد و جسدش را بر دروازه گوزگان (جوزجان) به دار آویختند و همچنان بر دار بود تا این كه سیاه جامگان به آن جا رفتند و جسد یحیی را از دار پایین آورده دفن کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 471 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>اصفهانی ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، چاپ سال ۱۴۱۹ق، ص۱۵۰.</ref>ابو مسلم خراسانى قاتلان یحیى را به چنگ آورد و کشت. | (البته بعضى گفته اند وى از زندان فرار کرد و به بیهق رفت.) یحیى از مرو به سرخس رفت ولى نصر بن سیار به عاملان سرخس و توس دستور داد كه یحیى را به نیشابور برگرداند. چون یحیى نزد عمرو بن زراره حاكم نیشابور رسید، عمرو یك هزار درهم به او داد و وى را به جانب قومس روانه كرد. پس از آن یحیى با صد و بیست نفر از یاران خود با عمرو بن زراره كه لشكرى فراوان داشت نبرد كرد. عمرو در این نبرد كشته شد. سپس یحیى به سوى هرات رفت. نصر بن سیار، سلم احوز مازنى را با هشت هزار سپاهى به تعقیب وى فرستاد. سلم در روستایى از ولایت گوزگان به یحیى رسید و سه روز نبرد كردند و سرانجام یحیى كشته شد و جسدش را بر دروازه گوزگان (جوزجان) به دار آویختند و همچنان بر دار بود تا این كه سیاه جامگان به آن جا رفتند و جسد یحیی را از دار پایین آورده دفن کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 471 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> <ref>اصفهانی ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، چاپ سال ۱۴۱۹ق، ص۱۵۰.</ref>ابو مسلم خراسانى قاتلان یحیى را به چنگ آورد و کشت. | ||
مسعودى مى نویسد: مردم خراسان كه از بیم [[بنى | مسعودى مى نویسد: مردم خراسان كه از بیم [[بنى امیه|بنى امیه]] گریخته بودند، هفت روز براى یحیى عزادارى كردند. مردم در آن سال تمام فرزندان پسری را که در خراسان به دنیا آمده بودند را یحیی نامیدند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 471 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref> | ||
==مذهب یحیی بن زید== | ==مذهب یحیی بن زید== |