پرش به محتوا

سلطان محمود غزنوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸: خط ۶۸:
اگر چه [[فردوسی توسی]] در زمان او می‌زیست و شاهنامه را به او تقدیم کرد ولی وابستگی به دربار محمود نداشت. از میان دانشمندان دستگاه محمودی نام‌آورتر از [[ابوریحان بیرونی]] نیست. از وزیران نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص بوده‌اند: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکال معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطان‌محمود ابونصر مشکان بوده‌است.
اگر چه [[فردوسی توسی]] در زمان او می‌زیست و شاهنامه را به او تقدیم کرد ولی وابستگی به دربار محمود نداشت. از میان دانشمندان دستگاه محمودی نام‌آورتر از [[ابوریحان بیرونی]] نیست. از وزیران نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص بوده‌اند: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکال معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطان‌محمود ابونصر مشکان بوده‌است.


=عقاید مذهبی سلطان محمود=
=مذهب و حکومت؛ بنای سلطنت ظل اللهی=


سلطان محمود در [[مذهب حنفی]] تعصب داشت. [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] در [[ملل و نحل]] می‌نویسد گویا کرّامی بوده‌است و یکی از مردم [[خراسان]] موسوم به عبدالله بن کرام به زهد ریائی و حیله و تزویر جمعی کثیر را تابع مذهب خود گردانید و از جملهٔ اتباع او یکی سلطان محمود بود که برای [[شیعیان]] سخت می‌گرفت. به علت تعصب شدید محمود، گروه کثیری از [[اسماعیلیه]] در [[ماوراءالنهر]] و خراسان و ری کشته شدند و یاران مجدالدوله به جرم [[معتزلی]] بودن از دم شمشیر گذشتند و قسمت اعظم کتابخانهٔ نفیس مجدوالدوله طعمهٔ آتش سلطان محمود شد.
سلطان محمود حنفی مذهب بود و در اجرای شریعت بسیار سخت گیری می‌کرد. او به شدت با [[شیعیان]] و [[باطنی‌ها]] مخالف بود و برای خوش خدمتی به خلیفه عباسی شیعیان بسیاری را قتل عام کرد. خود او یک بار گفته که " من برای [[خلیفه]] انگشت در جهان کرده و قرمطی(شیعیان را با این واژه صدا می‌کرد) می‌جویم و اگر مذهبشان مسلم شود آنها را از بین می‌برم".
 
با قدرت گیری او قدرت گرفتن جریان‌های شیعی در [[ایران]] برای مدتی رو به زوال رفت. خود سلطان محمود از اولین قدرتمندانی است که خود را سلطان می‌نامد. تئوری حکومتی او نوعی سلطنت مشروط به تایید [[خلافت عباسیان]] است. او هر چند در عمل از کسی حرف شنوی نداشت اما مشروعیت سلطنتش را از تایید خلیفه عباسی در [[بغداد]] می‌گرفت. خلیفه هم همواره او را جانشین خود دانسته و قدرتش را تایید می‌کرد. در واقع، بعد از سلطان محمود است که سلاطینی که به این نحو به قدرت می‌رسند زیاد می‌شوند.  


=تنها بانویی که سلطان محمود نتوانست او را شکست دهد=
=تنها بانویی که سلطان محمود نتوانست او را شکست دهد=
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش