۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبو ال' به 'أبوال') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''أبومحمد عزالدین عبدالعزیز بن عبدالسلام بن أبیالقاسم بن حسن السُّلَمی الشافعی''' (577هـ/1181م - 660هـ/1262م) ملقب به سلطان العلماء، بائع الملوک و شیخ الإسلام، عالم و قاضی مسلمان، متبحر در [[فقه]] وأصول، تفسیر و لغت تااینکه به مقام اجتهاد نائل شد<ref>العز بن عبدالسلام، محمد الزحیلی، الطبعة الأولى، 1412هـ-1992م، دار القلم، دمشق، ص39</ref>. | ||
=در زبان دیگران= | =در زبان دیگران= | ||
==حافظ ذهبی== | ==حافظ ذهبی== | ||
'''حافظ ذهبی''' در مورد او می گوید: او با زهد و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و استحکام در دین به درجه اجتهاد رسید و امامت مذهب به او رسید و توسط بزرگان به این درجات نائل شد. | '''حافظ ذهبی''' در مورد او می گوید: او با زهد و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و استحکام در دین به درجه اجتهاد رسید و امامت مذهب به او رسید و توسط بزرگان به این درجات نائل شد. | ||
==ابن عماد حنبلی== | ==ابن عماد حنبلی== | ||
'''ابن عماد حنبلی''' نیز در مورد او می گوید: «عزالدین شیخ الإسلام... الإمام | '''ابن عماد حنبلی''' نیز در مورد او می گوید: «عزالدین شیخ الإسلام... الإمام العلامة و حید زمانه اش، سلطان العلماء... متبحر در فقه، اصول وادبیات، از همتایان خود برتری یافت و علوم مختلف را از تفسیر و حدیث و فقه و قضاوت جمع کرد و به درجه اجتهاد رسید و شاگردانی از سراسر کشور برای تلمذ در درس او مهاجرت کردند. ایشان کتابهای مفیدی تألیف کردند<ref>شذرات الذهب، ابن العمادالحنبلی، ج7 ص523</ref>. | ||
العز بن عبدالسلام در سال 577 هجری قمری (1181م) در [[دمشق]] به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و به فراگیری علوم شریعت و زبان عربی پرداخت و خطیب مسجد اموی شده و در زاویه غزالی آن به تدریس پرداخت. | العز بن عبدالسلام در سال 577 هجری قمری (1181م) در [[دمشق]] به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و به فراگیری علوم شریعت و زبان عربی پرداخت و خطیب مسجد اموی شده و در زاویه غزالی آن به تدریس پرداخت. | ||
=فعالیت ها= | =فعالیت ها= | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
او در صدد اتحاد [[شام]] و مصر برآمد، سپس به جنگ با صلیبیون روی آورد و توانست بیت المقدس را در سال 583 هجری قمری بازپس گیرد. | او در صدد اتحاد [[شام]] و مصر برآمد، سپس به جنگ با صلیبیون روی آورد و توانست بیت المقدس را در سال 583 هجری قمری بازپس گیرد. | ||
او به آزادسازی [[فلسطین]] و بقیه سرزمین شام از دست صلیبیون ادامه داد تا اینکه در سال 589 هجری قمری درگذشت. | او به آزادسازی [[فلسطین]] و بقیه سرزمین شام از دست صلیبیون ادامه داد تا اینکه در سال 589 هجری قمری درگذشت. | ||
پس از مرگ صلاح الدین ایوبی، اختلاف بین حاکمان امارات و شهرها از فرزندان و برادران صلاح الدین رخ داد، بنابراین دولت ایوبی به ایالت هایی تقسیم شد که حاکمان آنها علیه یکدیگر توطئه می کنند و با یکدیگر می جنگند. ضعفشان فزونی گرفت و چهره و شخصیتشان در برابر صلیبیون از مغرب و تاتارها از مشرق متزلزل شد و کار به آنها رسید که بعضی از آنها با صلیبیون متحد شوند و از برادران یا برادرزاده هایشان کمک بگیرند | پس از مرگ صلاح الدین ایوبی، اختلاف بین حاکمان امارات و شهرها از فرزندان و برادران صلاح الدین رخ داد، بنابراین دولت ایوبی به ایالت هایی تقسیم شد که حاکمان آنها علیه یکدیگر توطئه می کنند و با یکدیگر می جنگند. ضعفشان فزونی گرفت و چهره و شخصیتشان در برابر صلیبیون از مغرب و تاتارها از مشرق متزلزل شد و کار به آنها رسید که بعضی از آنها با صلیبیون متحد شوند و از برادران یا برادرزاده هایشان کمک بگیرند و زمین ها و قلعه ها و دژها را به آنها تحویل دهید. | ||
این امر ادامه داشت تا اینکه دولت ایوبیان پایان یافت و دولت ممالیک آغاز شد. | این امر ادامه داشت تا اینکه دولت ایوبیان پایان یافت و دولت ممالیک آغاز شد. | ||
سیف الدین قطز خوارزمشاهی در سال 657 هجری حکومت را به دست گرفت و به مقابله با تاتارهایی که از شرق میآمدند رفت. | سیف الدین قطز خوارزمشاهی در سال 657 هجری حکومت را به دست گرفت و به مقابله با تاتارهایی که از شرق میآمدند رفت. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
علاوه بر اینها اختلافات فرقه ای را که در داخل کشور وجود داشت را نیز بایداضافه کرد زیرا درگیری بین [[باطنیه]] و اهل سنی، بین سنی ها با یکدیگر و بین مسلمانان و اهل ذمه شدید شد. | علاوه بر اینها اختلافات فرقه ای را که در داخل کشور وجود داشت را نیز بایداضافه کرد زیرا درگیری بین [[باطنیه]] و اهل سنی، بین سنی ها با یکدیگر و بین مسلمانان و اهل ذمه شدید شد. | ||
در همین عصر، رنسانس علمی بزرگی در شام، مصر و اندلس پدیدار شد و بسیاری از فرمانروایان و شاهزادگان دانش را پذیرفتند، علما را تشویق کردند و مساجد ساختند و در ساختن مدارس معروفی که به عنوان دانشگاه عمل می کردند، به رقابت پرداختند.مانند المستنصریه که در سال 631 هجری قمری در بغداد،الکاملیه در قاهره.(621 هجری قمری)، الصالحیه در مصر (639 ق)، و الظاهریه در دمشق (661 ق)المنصوریه، قاهره (679ق)ساخته شد. | در همین عصر، رنسانس علمی بزرگی در شام، مصر و اندلس پدیدار شد و بسیاری از فرمانروایان و شاهزادگان دانش را پذیرفتند، علما را تشویق کردند و مساجد ساختند و در ساختن مدارس معروفی که به عنوان دانشگاه عمل می کردند، به رقابت پرداختند.مانند المستنصریه که در سال 631 هجری قمری در بغداد،الکاملیه در قاهره. (621 هجری قمری)، الصالحیه در مصر (639 ق)، و الظاهریه در دمشق (661 ق)المنصوریه، قاهره (679ق)ساخته شد. | ||
عصر ایوبیان در مصر و شام به دلیل علاقه شدیدشان به ساخت مدارس و علما، تدریس [[فقه]] و [[حدیث]] و ایجاد مؤسسه هایی در این جهت بسیار متمایز بوده است. | عصر ایوبیان در مصر و شام به دلیل علاقه شدیدشان به ساخت مدارس و علما، تدریس [[فقه]] و [[حدیث]] و ایجاد مؤسسه هایی در این جهت بسیار متمایز بوده است. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
=مخالفت با الملک الأشرف موسى= | =مخالفت با الملک الأشرف موسى= | ||
این موضوع بیانگر مقام اول عز بن عبدالسلام در دمشق و درگیری او با ملک ارجمند موسی ایوبی است. | این موضوع بیانگر مقام اول عز بن عبدالسلام در دمشق و درگیری او با ملک ارجمند موسی ایوبی است. | ||
العز شهرت یافته بود و علمش شناخته شده بود و شخصیتش در حیات علمی و در سطح رسمی و مردمی ظاهر شد و بر عقیده امام [[ابوالحسن اشعری]] براهل سنت بود. از جمله در موضوع عقیده به صفات خداوند متعال.از جمله اینکه می گوید: «کلام الله سبحانه و تعالی معنایی است قائم به ذات، ازلی و قدیم، نه صرفا حرف و صدا» برخلاف برخی از حنبلیان که فقط بر ظواهر حکم می کنند. | العز شهرت یافته بود و علمش شناخته شده بود و شخصیتش در حیات علمی و در سطح رسمی و مردمی ظاهر شد و بر عقیده امام [[ابوالحسن اشعری]] براهل سنت بود. از جمله در موضوع عقیده به صفات خداوند متعال. از جمله اینکه می گوید: «کلام الله سبحانه و تعالی معنایی است قائم به ذات، ازلی و قدیم، نه صرفا حرف و صدا» برخلاف برخی از حنبلیان که فقط بر ظواهر حکم می کنند. | ||
ملک اشرف نیز به حنبلیان متمایل بود و به سخنان آنان گوش فرا می داد، پس آنان از آن بهره بردند و او را وسوسه و تحریک نمودند. | ملک اشرف نیز به حنبلیان متمایل بود و به سخنان آنان گوش فرا می داد، پس آنان از آن بهره بردند و او را وسوسه و تحریک نمودند. | ||
و مایه اختلاف او و العز ایجاد شد. که خلاصه آن را محمد زهیلی از عبداللطیف بن عز بن عبدالسلام نقل کرده است: | و مایه اختلاف او و العز ایجاد شد. که خلاصه آن را محمد زهیلی از عبداللطیف بن عز بن عبدالسلام نقل کرده است: |