پرش به محتوا

حکمت وجود آیات متشابه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عز ال' به 'عزال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


 
یکی از مباحث مهم در تفسیر و علوم قرآنی بررسی حکمت وجود [[آیات متشابه]] در قران است. مفسران فریقین در این زمینه دیدگاههای متنوعی بیان کرده اند که در مقاله ذیل به تبیین برخی از این دیدگاهها می پردازیم .
یکی از مباحث مهم در تفسیر و علوم قرآنی بررسی حکمت وجود آیات متشابه در قران است. مفسران فریقین در این زمینه دیدگاههای متنوعی بیان کرده اند که در مقاله ذیل به تبیین برخی از این دیدگاهها می پردازیم .




خط ۱۰: خط ۹:


   
   
برخی از ملاحده نسبت به وجود ایات متشابه در قران ایراد گرفته و می گویند یک از عوامل پیدایش فرق گوناگون در اسلام وجود ایات متشابه است بدین معنا که هر یک از صاحبان فرق برغم تضادی که با یکدیگر دارند مذهبشان را مبتنی بر قران دانسته و به استناد می کنند . بنابر این هرگاه قران فاقد ایات متشابه می بود مانع از پیدایش اختلافات مذهبی می گردید  .
برخی از [[ملاحده]] نسبت به وجود ایات متشابه در قران ایراد گرفته و می گویند یک از عوامل پیدایش فرق گوناگون در اسلام وجود ایات متشابه است بدین معنا که هر یک از صاحبان فرق برغم تضادی که با یکدیگر دارند مذهبشان را مبتنی بر قران دانسته و به استناد می کنند . بنابر این هرگاه قران فاقد ایات متشابه می بود مانع از پیدایش اختلافات مذهبی می گردید  .
   
   


حاصل شبهه مذکور ان است که تمام اختلافات بین فرق اسلامی به وجود ایات متشابه در قران برمی گردد.<ref>تفسیر الرازی ج 7ص 184-185 : إعلم أن من الملحدة من طعن فی القرآن لأجل اشتماله على المتشابهات ، وقال : إنكم تقولون إن تكالیف الخلق مرتبطة بهذا القرآن إلى قیام الساعة ، ثم إنا نراه بحیث یتمسك به كل صاحب مذهب على مذهبه ، فالجبری یتمسك بآیات الجبر ، كقوله تعالى : * ( وجعلنا على قلوبهم أكنة أن یفقهوه وفی آذانهم وقراً ) * ( الأنعام : 103 ) والقدری یقول : بل هذا مذهب الكفار ، بدلیل أنه تعالى حكى ذلك عن الكفار فی معرض الذم لهم فی قوله * ( وقالوا قلوبنا فی أكنة مما تدعونا إلیه وفی آذاننا وقر ) * ( الأنعام : 25 ) وفی موضع آخر * ( وقالوا قلوبنا غلف ) * ( الإسراء : 46 ) وأیضاً مثبت الرؤیة یتمسك بقوله * ( وجوه یومئذ ناضرة ، إلى ربها ناظرة ) * ( القیامة : 22 ، 23 ) والنافی یتمسك بقوله * ( لا تدركه الأبصار ) * ( الأنعام : 103 ) ومثبت الجهة یتمسك بقوله * ( یخافون ربهم من فوقهم ) * ( النحل : 50 ) وبقوله * ( الرحمان على العرش استوى ) * ( طه : 5 ) والنافی یتمسك بقوله * ( لیس كمثله شیء ) * ( الشورى : 11 ) ثم إن كل واحد یسمی الآیات الموافقة لمذهبه : محكمة ، والآیات المخالفة لمذهبه : متشابهة وربما آل الأمر فی ترجیح بعضها على بعض إلى ترجیحات خفیة ، ووجوه ضعیفة ، فكیف یلیق بالحكیم أن یجعل الكتاب الذی هو المرجوع إلیه فی كل الدین إلى قیام الساعة هكذا ، ألیس أنه لو جعله ظاهراً جلیاً نقیاً عن هذه المتشابهات كان أقرب إلى حصول الغرض</ref>  
حاصل شبهه مذکور ان است که تمام اختلافات بین فرق اسلامی به وجود ایات متشابه در قران برمی گردد.<ref>تفسیر الرازی ج 7ص 184-185 : إعلم أن من الملحدة من طعن فی القرآن لأجل اشتماله على المتشابهات ، وقال : إنكم تقولون إن تكالیف الخلق مرتبطة بهذا القرآن إلى قیام الساعة ، ثم إنا نراه بحیث یتمسك به كل صاحب مذهب على مذهبه ، فالجبری یتمسك بآیات الجبر ، كقوله تعالى : * ( وجعلنا على قلوبهم أكنة أن یفقهوه وفی آذانهم وقراً ) * ( الأنعام : 103 ) والقدری یقول : بل هذا مذهب الكفار ، بدلیل أنه تعالى حكى ذلك عن الكفار فی معرض الذم لهم فی قوله * ( وقالوا قلوبنا فی أكنة مما تدعونا إلیه وفی آذاننا وقر ) * ( الأنعام : 25 ) وفی موضع آخر * ( وقالوا قلوبنا غلف ) * ( الإسراء : 46 ) وأیضاً مثبت الرؤیة یتمسك بقوله * ( وجوه یومئذ ناضرة ، إلى ربها ناظرة ) * ( القیامة : 22 ، 23 ) والنافی یتمسك بقوله * ( لا تدركه الأبصار ) * ( الأنعام : 103 ) ومثبت الجهة یتمسك بقوله * ( یخافون ربهم من فوقهم ) * ( النحل : 50 ) وبقوله * ( الرحمان على العرش استوى ) * ( طه : 5 ) والنافی یتمسك بقوله * ( لیس كمثله شیء ) * ( الشورى : 11 ) ثم إن كل واحد یسمی الآیات الموافقة لمذهبه : محكمة ، والآیات المخالفة لمذهبه : متشابهة وربما آل الأمر فی ترجیح بعضها على بعض إلى ترجیحات خفیة ، ووجوه ضعیفة ، فكیف یلیق بالحكیم أن یجعل الكتاب الذی هو المرجوع إلیه فی كل الدین إلى قیام الساعة هكذا ، ألیس أنه لو جعله ظاهراً جلیاً نقیاً عن هذه المتشابهات كان أقرب إلى حصول الغرض</ref>  




خط ۴۲: خط ۴۰:




== دیدگاه مولف کتاب "مقدمه فی اصول التفسیر "-از اعلام اهل سنت – در حکمت وجود متشابه در قران ==  
==دیدگاه مولف کتاب "مقدمه فی اصول التفسیر "-از اعلام اهل سنت – در حکمت وجود متشابه در قران==  


مولف این کتاب تحت عنوان  "الحكمة فُی تنوع القرآن إلى محكم ومتشابه"مدعی است هدف از وجود ایات متشابه در قران امتحان بندگان  بوده تا انها که زیغ در قلوبشان می باشد مشخص گردد .<ref>مقدمه فی اصول التفسیر : لو كان القرآنُ كلُّه محكماً لفاتت الحكمة من الاختبار به تصدیقاً وعملاً لظهور معناه، وعدم المجال لتحریفه، والتمسك بالمتشابه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأویله، ولو كان كلُّه متشابهاً لفات كونه بیاناً، وهدى للناس، ولما أمكن العمل به، وبناء العقیدة السلیمة علیه، ولكن الله تعالى بحكمته جعل منه آیات محكمات، یرجع إلیهن عند التشابه، وأُخر متشابهات امتحاناً للعباد؛ لیتبین صادق الإِیمان ممن فی قلبه زیغ، فإن صادق الإِیمان یعلم أن القرآن كله من عند الله تعالى، وما كان من عند الله فهو حق، ولا یمكن أن یكون فیه باطل، أو تناقض لقوله تعالى: {لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ}[فصلت:42] وقوله: {وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً}النساء: 82] وأما من فی قلبه زیغ، فیتخذ من المتشابه سبیلاً إلى تحریف المحكم واتباع الهوى فی التشكیك فی الأخبار والاستكبار عن الأحكام، ولهذا تجد كثیراً من المنحرفین فی العقائد والأعمال، یحتجون على انحرافهم بهذه الآیات المتشابهة . </ref>
مولف این کتاب تحت عنوان  "الحكمة فُی تنوع القرآن إلى محكم ومتشابه"مدعی است هدف از وجود ایات متشابه در قران امتحان بندگان  بوده تا انها که زیغ در قلوبشان می باشد مشخص گردد .<ref>مقدمه فی اصول التفسیر : لو كان القرآنُ كلُّه محكماً لفاتت الحكمة من الاختبار به تصدیقاً وعملاً لظهور معناه، وعدم المجال لتحریفه، والتمسك بالمتشابه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأویله، ولو كان كلُّه متشابهاً لفات كونه بیاناً، وهدى للناس، ولما أمكن العمل به، وبناء العقیدة السلیمة علیه، ولكن الله تعالى بحكمته جعل منه آیات محكمات، یرجع إلیهن عند التشابه، وأُخر متشابهات امتحاناً للعباد؛ لیتبین صادق الإِیمان ممن فی قلبه زیغ، فإن صادق الإِیمان یعلم أن القرآن كله من عند الله تعالى، وما كان من عند الله فهو حق، ولا یمكن أن یكون فیه باطل، أو تناقض لقوله تعالى: {لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ}[فصلت:42] وقوله: {وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً}النساء: 82] وأما من فی قلبه زیغ، فیتخذ من المتشابه سبیلاً إلى تحریف المحكم واتباع الهوى فی التشكیك فی الأخبار والاستكبار عن الأحكام، ولهذا تجد كثیراً من المنحرفین فی العقائد والأعمال، یحتجون على انحرافهم بهذه الآیات المتشابهة . </ref>


   
   
==سید محمد باقر حکیم==  
==[[سید محمد باقر حکیم]]==  


ایشان در کتاب علوم القران  تحت عنوان “الحكمة فُی وجود المتشابه فُی القرآن الكرُیم “ مدعی است  که ایات متشابه به دو نوع کلی تقسیم می شود :  
ایشان در کتاب علوم القران  تحت عنوان “الحكمة فُی وجود المتشابه فُی القرآن الكرُیم “ مدعی است  که ایات متشابه به دو نوع کلی تقسیم می شود :  
خط ۶۹: خط ۶۷:
بنابر این از منظر مولف کتاب علوم القران حکمت وجود متشابه – نوع اول - درقران  ، ارتقاء سطح  ایمانی و معنوی و هدف از متشابه نوع دوم ، ارتقاء سطح فکری و معرفتی بشر و نیز ایجاد روحیه تدبر  در انسانها نسبت به قضایای گوناگون علمی و ...مطرح شده در قران می باشد .  
بنابر این از منظر مولف کتاب علوم القران حکمت وجود متشابه – نوع اول - درقران  ، ارتقاء سطح  ایمانی و معنوی و هدف از متشابه نوع دوم ، ارتقاء سطح فکری و معرفتی بشر و نیز ایجاد روحیه تدبر  در انسانها نسبت به قضایای گوناگون علمی و ...مطرح شده در قران می باشد .  


==دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه حکمت وجود متشابه درقران==
==دیدگاه [[علامه طباطبائی]] در زمینه حکمت وجود متشابه درقران==




خط ۸۷: خط ۸۵:




و اما چُیزهاُیى كه عقل آدمى اصلا آنها را درك نمىكند ، و تنها باعث فرُیب خوردن آنان مىشود ، ُیعنى باعث مىشود كه خُیال كنند آنها را مىفهمند برخورد با اُین گونه امور خضوع آور نُیست ، و خضوع در آنها معنا ندارد ، مانند آُیات متشابهى كه عقل در فهم آن سرگردان است ، و خُیال مىكند آن را مىفهمد در حالى كه نمىفهمد  .<ref>المیزان ج 3ص 56 وفیه أن الخضوع هو نوع انفعال وتأثر من الضعیف فی مقابل القوی والانسان إنما یخضع لما یدرك عظمته أو لما لا یدركه لعظمته وبهوره الادراك كقدرة الله غیر المتناهیة وعظمته غیر المتناهیة وسائر صفاته التی إذا واجهها العقل رجع القهقرى لعجزه عن الإحاطة بها وأما الأمور التی لا ینالها العقل لكنه یغتر ویغادر باعتقاد أنه یدركها فما معنى خضوعه لها ؟ كالآیات المتشابهة التی یتشابه أمرها على العقل فیحسب أنه یعقلها وهو لا یعقل –ترجمه المیزان ج 3ص 87</ref>
و اما چُیزهاُیى كه عقل آدمى اصلا آنها را درك نمىكند ، و تنها باعث فرُیب خوردن آنان مىشود ، ُیعنى باعث مى شود كه خُیال كنند آنها را مىفهمند برخورد با اُین گونه امور خضوع آور نُیست ، و خضوع در آنها معنا ندارد ، مانند آُیات متشابهى كه عقل در فهم آن سرگردان است ، و خُیال مىكند آن را مىفهمد در حالى كه نمىفهمد  .<ref>المیزان ج 3ص 56 وفیه أن الخضوع هو نوع انفعال وتأثر من الضعیف فی مقابل القوی والانسان إنما یخضع لما یدرك عظمته أو لما لا یدركه لعظمته وبهوره الادراك كقدرة الله غیر المتناهیة وعظمته غیر المتناهیة وسائر صفاته التی إذا واجهها العقل رجع القهقرى لعجزه عن الإحاطة بها وأما الأمور التی لا ینالها العقل لكنه یغتر ویغادر باعتقاد أنه یدركها فما معنى خضوعه لها ؟ كالآیات المتشابهة التی یتشابه أمرها على العقل فیحسب أنه یعقلها وهو لا یعقل –ترجمه المیزان ج 3ص 87</ref>




خط ۹۶: خط ۹۴:
علامه در نقد این پاسخ می فرماید :  
علامه در نقد این پاسخ می فرماید :  


اُین وجه نیز تمام نیست براى اُینكه خداى تعالى آن قدر آُیات آفاقى ( در طبُیعت ) و انفسى ( در بدن انسان ) خلق كرده كه اگر انسانهاى امروز و فردا و مُیلُیونها سال دُیگر در آن دقت كنند به آخرُین اسرارش نمىرسند .
اُین وجه نیز تمام نیست براى اُینكه خداى تعالى آن قدر آُیات آفاقى ( در طبُیعت ) و انفسى ( در بدن انسان ) خلق كرده كه اگر انسانهاى امروز و فردا و مُیلُیونها سال دُیگر در آن دقت كنند به آخرُین اسرارش نمى رسند .




خط ۱۱۶: خط ۱۱۴:
نقد علامه به جواب سوم :  
نقد علامه به جواب سوم :  


اُین وجه نُیز درست نُیست ، براى اُینكه كتاب خدا همانطور كه آُیات متشابه دارد ، محكمات نُیز دارد ، محكماتى كه باُید معناى متشابهات را از آنها خواست و لازمه اُین مطلب آنست كه در متشابهات مطلبى زاُید بر آنچه محكمات از آنها درمىآورد نبوده باشد ، آن وقت اُین سؤال بىپاسخ مىماند ، كه پس چرا در كلام خدا آُیاتى متشابه گنجانده شده ، وقتى معانى آنها در محكمات بوده ، دُیگر چه حاجت به متشابهات بود ؟ <ref>ترجمه المیزان ج 3ص 88 – متن عربی از المیزان ج 3ص 57:  وفیه أن الكتاب كما یشتمل على المتشابهات كذلك یشتمل على المحكمات التی تبین المتشابهات بالرجوع إلیها ولازم ذلك أن لا تتضمن المتشابهات أزید مما یكشف عنها المحكمات وعند ذلك یبقى السؤال ( وهو أنه ما فائدة وجود المتشابهات فی الكتاب ولا حاجة إلیها مع وجود المحكمات ؟ ) على حاله –</ref>   
اُین وجه نُیز درست نُیست ، براى اُینكه كتاب خدا همانطور كه آُیات متشابه دارد ، محكمات نُیز دارد ، محكماتى كه باُید معناى متشابهات را از آنها خواست و لازمه اُین مطلب آنست كه در متشابهات مطلبى زاُید بر آنچه محكمات از آنها درمىآورد نبوده باشد ، آن وقت اُین سؤال بى پاسخ مىماند ، كه پس چرا در كلام خدا آُیاتى متشابه گنجانده شده ، وقتى معانى آنها در محكمات بوده ، دُیگر چه حاجت به متشابهات بود ؟ <ref>ترجمه المیزان ج 3ص 88 – متن عربی از المیزان ج 3ص 57:  وفیه أن الكتاب كما یشتمل على المتشابهات كذلك یشتمل على المحكمات التی تبین المتشابهات بالرجوع إلیها ولازم ذلك أن لا تتضمن المتشابهات أزید مما یكشف عنها المحكمات وعند ذلك یبقى السؤال ( وهو أنه ما فائدة وجود المتشابهات فی الكتاب ولا حاجة إلیها مع وجود المحكمات ؟ ) على حاله –</ref>   


   
   
==دیدگاه نهائی علامه طباطبائی ره==  
==دیدگاه نهائی علامه طباطبائی (ره)==  


علامه بعد از نقد و بررسی پاسخ های داده شده دیدگاه خویش را در فلسفه وجود متشابه بیان می کند .
علامه بعد از نقد و بررسی پاسخ های داده شده دیدگاه خویش را در فلسفه وجود متشابه بیان می کند .
خط ۲۰۶: خط ۲۰۴:


[[رده: متشابه در قرآن ]]
[[رده: متشابه در قرآن ]]
<references />
۸۷۰

ویرایش