پرش به محتوا

عمریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عمریه‏ از فرق «[[زیدیه]]» و پیرو یحیى بن عمر بن یحیى بن حسین بن حسین بن زید بن على بودند.
عمریه‏ از فرق «[[زیدیه]]» و پیرو یحیى بن عمر بن یحیى بن حسین بن حسین بن زید بن على بودند.


==تاریخچه==
==شرح حال==
یحیی بن عمر در ایام [[متوکل عباسى]] در سال 235 در [[خراسان]] خروج کرد. عبد اللّه بن طاهر او را  دستگیر کرد و تحویل [[متوکل]] داد. متوکل ابتدا وی را به زندان فرستاد و در ادامه آزاد شد و در زمان المستعین باللّه با عدّه‌‏اى از اعراب بیابان گرد در کوفه شورش کرد. این شورش موجب شد تا در زندان ها باز شود. او از بیت المال اموال فراوانی برد و مردم را به الرضا من آل محمد (ص) دعوت کرد. گروهى بسیار از او پیروى کردند تا این که محمد بن طاهر در مکانی به نام شاهى در نزدیکى [[کوفه]] با او مقابله کرد و او را شکست داده و به قتل رسانید و  سرش را نزد المستعین باللّه عباسى فرستاد. یحیی بن عمر در بین رجال عرب طرفداران فراوان داشت و بسیارى از شعرا از جمله ابن الرومى شاعر معروف عرب، در رثای او اشعاری را سرودند. پیروان او معتقد بودند که  یحیی بن عمر نمرده بلکه زنده است و بعد از خروج؛ بر بنی عباس غلبه خواهد کرد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 338 با ویرایش و اصلاحات در عبارات.</ref>
یحیی بن عمر از فرزندان و نسل جعفر بن ابی طالب بوده و از افراد شجاع عرب به حساب می آمد. او در بين رجال عرب طرفداران فراوان داشت و بسيارى از شعرا از جمله ابن الرومى شاعر معروف عرب  در رثای او اشعاری را  سرودند. پيروانش معتقد بودند که او  كه نمرده بلکه زنده است و روزی خروج خواهد کرد و بنی العباس را به زیر خواهد کشید.
 
==تاریخچه قیام==
یحیی بن عمر در ایام [[متوکل عباسى]] در سال 235 در [[خراسان]] خروج کرد. عبد اللّه بن طاهر او را  دستگیر کرد و تحویل [[متوکل]] داد. متوکل ابتدا وی را به زندان فرستاد و در ادامه آزاد شد و در زمان المستعین باللّه با عدّه‌‏اى از اعراب بیابان گرد در کوفه شورش کرد. این شورش موجب شد تا در زندان ها باز شود. او از بیت المال اموال فراوانی برد و مردم را به الرضا من آل محمد (ص) دعوت کرد. گروهى بسیار از او پیروى کردند تا این که محمد بن طاهر در مکانی به نام شاهى در نزدیکى [[کوفه]] با او مقابله کرد و او را شکست داده و به قتل رسانید و  سرش را نزد المستعین باللّه عباسى فرستاد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 338 با ویرایش و اصلاحات در عبارات.</ref><ref>ابن اثیر عز الدین،  الكامل فى التاريخ (الكامل ابن اثير)، ، 14 جلدی،  نشر تونبرگ،  ليدن، سال 76- 1866 میلادی، ج 7، ص 17 و 40.</ref> <ref>طبری محمد بن جریر،  تاريخ طبرى تاريخ الامم و الملوك،  13  جلدی، ليدن، سال  1876- 1901 میلادی، حوادث سال 235- 250.</ref><ref>اصفهانی ابو الفرج،  مقاتل الطالبيين،  ترجمه سيد هاشم رسولى محلاتى، تهران، ص 639.</ref><ref>ابو الفداء اسماعیل بن علی،  المختصر فی اخبار البشر، ج 2، ص 43.</ref> <ref>البرسی حافظ رجب، مشارق انوار اليقين فى اسرار امير المؤمنين، طبع بيروت، نشر دار الاندلس، ص 210.
</ref> <ref>مسعودی علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج4، ص147</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  
confirmed
۵٬۹۰۷

ویرایش