۸۷٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'كلام' به 'کلام') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
"و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است كه غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فكر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اكتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است كه میرساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اكتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود كه مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی كرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref> | "و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است كه غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فكر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اكتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است كه میرساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اكتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود كه مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی كرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref> | ||
اما آنهایی كه حضرت خضر را [[پیامبر]] نمیدانند، میگویند: او بنده ای از بندگان خداوند است كه خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" میباشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" میباشد؛ ولی با نظر به اینكه اكثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] كه داستان خضر را نقل نمودهاند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمیتوان | اما آنهایی كه حضرت خضر را [[پیامبر]] نمیدانند، میگویند: او بنده ای از بندگان خداوند است كه خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" میباشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" میباشد؛ ولی با نظر به اینكه اكثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] كه داستان خضر را نقل نمودهاند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمیتوان کلام آنها را صحیح دانست. | ||
مرحوم علامه بعد از بیان روایات می فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت (ع)]] در داستان خضر رسیده، چه میتوان فهمید؟ از روایت "محمد بن عماره" از امام صادق (ع) چنین بر می آید كه آن جناب، پیغمبر مرسلی بوده كه خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بوده و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و كتابهای او دعوت میكرده است. معجزه خضر این بود كه روی هیچ چوب خشكی نمی نشست مگر آنكه سبز میشد، و بر هیچ زمین بی علفی نمی نشست مگر اینكه سبز و خرّم میگشت و اگر او را خضر نامیده اند به همین جهت بودهاست... مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر، مطلبی است كه در الدّر المنثور سیوطی، از عدّهای از ارباب جوامع حدیثی از جمله ابن عباس و ابی هریره، از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده كه فرمود: خضر را بدین جهت خضر نامیدند كه وقتی روی پوست سفید رنگی نماز گزارد، همان پوست هم سبز شد. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی كرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 489 - 488</ref> | مرحوم علامه بعد از بیان روایات می فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت (ع)]] در داستان خضر رسیده، چه میتوان فهمید؟ از روایت "محمد بن عماره" از امام صادق (ع) چنین بر می آید كه آن جناب، پیغمبر مرسلی بوده كه خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بوده و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و كتابهای او دعوت میكرده است. معجزه خضر این بود كه روی هیچ چوب خشكی نمی نشست مگر آنكه سبز میشد، و بر هیچ زمین بی علفی نمی نشست مگر اینكه سبز و خرّم میگشت و اگر او را خضر نامیده اند به همین جهت بودهاست... مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر، مطلبی است كه در الدّر المنثور سیوطی، از عدّهای از ارباب جوامع حدیثی از جمله ابن عباس و ابی هریره، از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده كه فرمود: خضر را بدین جهت خضر نامیدند كه وقتی روی پوست سفید رنگی نماز گزارد، همان پوست هم سبز شد. <ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی كرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 489 - 488</ref> |