پرش به محتوا

عمر بن عبدالرحمن العطاس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:العطاس.jpg|جایگزین=|بندانگشتی| مقبره العطاس در منطقه حریض...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
</div>
</div>


'''عمر بن عبد الرحمن العطاس''' (992 - 1072 هـ)امام، دانشمند و مصلح اجتماعی و دارای جایگاه ویژه (رطب العطاس) بود.او در سراسر وادی حضرموت با انتشار علم و خدمت به مردم و تشویق آنان به اعمال نیک با حکمت و پند و اندرز تأثیر بسزایی  بر آنان داشت. او اولین کسی بود که در خاندان باعلوی الحسینی که پیش از آن شیخ، امام یا شریف خوانده می شدند لقب «حبیب» گرفت.او رئیس خاندان العطاس است، بنابراین بیشتر خاندان العطاس نسب خود را به او می رسانند.شارح العینیه که ترجه شده است، مؤلف بهجت الفواد، عقد الیواقیت الجوهریه و فیض الاسرار بوده است.
'''عمر بن عبد الرحمن العطاس''' (992 - 1072 هـ)امام، دانشمند و مصلح اجتماعی و دارای جایگاه ویژه (رطب العطاس) بود.او در سراسر وادی حضرموت با انتشار علم و خدمت به مردم و تشویق آنان به اعمال نیک با حکمت و پند و اندرز تأثیر بسزایی  بر آنان داشت. او اولین کسی بود که در خاندان باعلوی الحسینی که پیش از آن شیخ، امام یا شریف خوانده می شدند لقب «حبیب» گرفت.او رئیس خاندان العطاس است، بنابراین بیشتر خاندان العطاس نسب خود را به او می رسانند.
شارح العینیه که ترجمه شده است، مؤلف بهجت الفواد، عقد الیواقیت الجوهریه و فیض الاسرار بوده است.
نوه او علی بن حسن العطاس صاحب کتاب «القرطاس» و عبدالله بن علوی بن حسن العطاس صاحب کتاب «الاعلام النبراس» بوده است<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة. الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 248</ref>.  
نوه او علی بن حسن العطاس صاحب کتاب «القرطاس» و عبدالله بن علوی بن حسن العطاس صاحب کتاب «الاعلام النبراس» بوده است<ref>المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة. الجزء الأول. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 248</ref>.  


خط ۵۱: خط ۵۲:


=اساتید=
=اساتید=
او به غیر ابوبکر بن سالم نزد فرزندان او نیز تلمذ نموده که از آن جمله می توان به
او به غیر از ابوبکر بن سالم نزد فرزندان او نیز تلمذ نموده که از آن جمله می توان به


[[عمرالمحضار]] بن ابی بكر بن سالم
[[عمرالمحضار]] بن ابی بكر بن سالم
خط ۱۷۴: خط ۱۷۵:
او جایگاه اولیاء الهی و پناه فقرا و امدادرس یتیمان و پناه خلق در هنگام اختلافات بود و با همگان معاشرت داشت بالخصوص فقرا و آنان را دستگیری می کرد. مردم به او اعتقاد زيادی داشتند و برهمگان بسيار دلسوز و مهربان بود.
او جایگاه اولیاء الهی و پناه فقرا و امدادرس یتیمان و پناه خلق در هنگام اختلافات بود و با همگان معاشرت داشت بالخصوص فقرا و آنان را دستگیری می کرد. مردم به او اعتقاد زيادی داشتند و برهمگان بسيار دلسوز و مهربان بود.


اگر به محمد بن عبدالرحمن مدیحج، که یکی از بزرگ‌ترین افراد خاندان باعلوی بود هرکس از اطراف و اکناف در زمان حیات عمربن عبدالرحمن به تریم می‌آمد به او می گفت: «به هریضه برو و از عمر بن عبدالرحمن العطاس بهره مند شو که او امروز پدر ما آل باعلوی است.
اگر به محمد بن عبدالرحمن مدیحج که یکی از بزرگ‌ترین افراد خاندان باعلوی بود هرکس از اطراف و اکناف در زمان حیات عمربن عبدالرحمن به مراجعه می کرد به او می گفت: «به حریضه برو و از عمر بن عبدالرحمن العطاس بهره مند شو که او امروز پدر ما آل باعلوی است.


=گفتارها=
=گفتارها=
خط ۱۸۰: خط ۱۸۱:
به موقعیتی بنگر در حالی که در آن هستی و دوست داری مرگ به سراغت بیاید پس آن را دریاب و به موقعیتی که در آن بدت می آید که مرگ به سراغت بیاید در حالی که در آن هستی، پس از آن دوری کن.
به موقعیتی بنگر در حالی که در آن هستی و دوست داری مرگ به سراغت بیاید پس آن را دریاب و به موقعیتی که در آن بدت می آید که مرگ به سراغت بیاید در حالی که در آن هستی، پس از آن دوری کن.


صاحب طاعت چیست؟جز اینکه ببیند ولی خدا کیست، چه زنده و چه از دنیا رفته باشد.
طاعت چیست؟ جز اینکه ببیند ولی خدا کیست، چه زنده و چه از دنیا رفته باشد.


به دنیا و مردمش اهمیت نده و در لباس و رزق بر او حسد مبر.
به دنیا و مردمش اهمیت نده و در لباس و رزق بر او حسد مبر.
خط ۱۹۱: خط ۱۹۲:
=راتب العطاس=
=راتب العطاس=


راتب به مجموعه ذکر و مناجات و دستوراتی گفته می شود که برای ذکر و تذکر و تعویذ از بدی به طلب خیر و کسب علم در حالی که دلها را به هم پیوند می دهد و در مسیر حق است و این مهم فقط به دست صوفیان و صالحان امت واقع شد. رطب العطاس از مجموعه و آثار عمر بن عبدالرحمن العطاس است در حالی که اثری را به نام خود ذکر نکرده اما آثاری را به او نسبت داده اند. علی بن عبدالله باراس مطالبی را با شرحی مناسب و معانی آن به نحوی مناسب بیان کرده است، اما وارد جزئیات نشده است.
راتب به مجموعه ذکر و مناجات و دستوراتی گفته می شود که برای ذکر و تذکر و تعویذ از بدی به طلب خیر و کسب علم در حالی که دلها را به هم پیوند می دهد و در مسیر حق است و این مهم فقط به دست صوفیان و صالحان امت واقع شد. رطب العطاس از مجموعه آثار عمر بن عبدالرحمن العطاس است در حالی که اثری را به نام خود ذکر نکرده اما آثاری را به او نسبت داده اند. علی بن عبدالله باراس مطالبی را با شرحی مناسب و معانی آن به نحوی مناسب بیان کرده است، اما وارد جزئیات نشده است.
سپس علی بن حسن العطاس در کتاب «القرطاس» آن را با توضیحی مبسوط با جمع آوری کامل توضیح داده است.
سپس علی بن حسن العطاس در کتاب «القرطاس» آن را با توضیحی مبسوط با جمع آوری کامل توضیح داده است.
مملو از فواید و نکات خاص است و حاوی آیات قرآنی و احادیث نبوی و اخبار نقلی و سخنان بزرگان پیشین است که طالب شریعت و طریقت  بدون آن نمی تواند راه را بپیماید.
مملو از فواید و نکات خاص است و حاوی آیات قرآنی و احادیث نبوی و اخبار نقلی و سخنان بزرگان پیشین است که طالب شریعت و طریقت  بدون آن نمی تواند راه را بپیماید.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۹:


او سیزده زن داشت که هشت تای آنها از خود نسل بر جای گذاشتند
او سیزده زن داشت که هشت تای آنها از خود نسل بر جای گذاشتند
و پنج نفر دیگر فرزندی نداشتند. او چهارده فرزند داشت
و پنج نفر دیگر فرزندی نداشتند. او چهارده فرزند داشت نه پسر و پنج دختر که پسران عبارتند از: سالم، مشیخ، حسین، عبدالرحمن، علی، شیخ الاکبر، محسن، شیخ و عبدالله.
  نه پسر و پنج دختر که پسران عبارتند از: سالم، مشیخ، حسین، عبدالرحمن، علی، شیخ الاکبر، محسن، شیخ و عبدالله.
و اما دختران عبارتند از: شیخه، علویه، فاطمه، اسماء و سلمی.
و اما دختران عبارتند از: شیخه، علویه، فاطمه، اسماء و سلمی.
گزارش شده است که او بسیاری از فرزندانش در خردسالی از دنیا رفته اند. او از پنج فرزند ذکورش به نام های سالم، حسین، عبدالرحمن، شیخ و عبدالله نسلش ادامه یافت و چهار نفر باقی مانده نسلشان ادامه نیافته است.
گزارش شده است که او بسیاری از فرزندانش در خردسالی از دنیا رفته اند. او از پنج فرزند ذکورش به نام های سالم، حسین، عبدالرحمن، شیخ و عبدالله نسلش ادامه یافت و چهار نفر باقی مانده نسلشان ادامه نیافته است.
خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
=وفات=
=وفات=


او در شهرها، روستاها و دره های حضرموت به عنوان معلم، راهنما، واعظ در تردد بود.تا اینکه زمان حرکت به سوی آخرت فرا رسید، به سوی وادی عمد حرکت کرد و چون به شهر نفحون در نزدیکی حُریضه رسید به سختی بیمار شد و هفت روز در آنجا ماند تا در روز پنجشنبه بیست و سوم ماه ربیع الثانی سال 1072 هجری قمری تا از دنیا رفت و جنازه او را بر دوش گرفته حریضه بردند و در آنجا به خاک سپردند و گنبد بزرگی بر سر قبرش ساختند که تا به امروز زائرانی نیز دارد<ref>باكثير, عبد الله بن محمد (1405 هـ). رحلة الأشواق القوية إلى مواطن السادة العلوية. صفحة 109</ref>.
او در شهرها، روستاها و دره های حضرموت به عنوان معلم، راهنما، واعظ در تردد بود. تا اینکه زمان حرکت به سوی آخرت فرا رسید، به سوی وادی عمد حرکت کرد و چون به شهر نفحون در نزدیکی حُریضه رسید به سختی بیمار شد و هفت روز در آنجا ماند تا در روز پنجشنبه بیست و سوم ماه ربیع الثانی سال 1072 هجری قمری تا از دنیا رفت و جنازه او را بر دوش گرفته به حریضه بردند و در آنجا به خاک سپردند و گنبد بزرگی بر سر قبرش ساختند که تا به امروز زائرانی نیز دارد<ref>باكثير, عبد الله بن محمد (1405 هـ). رحلة الأشواق القوية إلى مواطن السادة العلوية. صفحة 109</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed
۳٬۹۰۰

ویرایش