۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
پدر مرحوم آقا ضیاء در هشتاد سالگی فوت کرد؛ در حالی که فرزندش، آقا ضیاء 12 سالش بوده و غیر از ایشان دو دختر هم داشتند. حاج صمصام الملکی بود متمول و ارباب ملک و املاک و لکن از علوم هم بیاطلاع نبوده است. | پدر مرحوم آقا ضیاء در هشتاد سالگی فوت کرد؛ در حالی که فرزندش، آقا ضیاء 12 سالش بوده و غیر از ایشان دو دختر هم داشتند. حاج صمصام الملکی بود متمول و ارباب ملک و املاک و لکن از علوم هم بیاطلاع نبوده است. | ||
مرحوم آقا شیخ فرمودند: در [[ | مرحوم آقا شیخ فرمودند: در [[کربلا|کربلا]] که بودم در مدرسه حسن خان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای [[زیارت]] آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست، و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود. | ||
به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملّا محمّد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمی داشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء 24 ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصامالملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به [[اصفهان]] و بعدش هم به [[نجف]]، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد.» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت. آقا ضیاء الدین شش سال در [[حوز علمیه]] پررونق اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام: | به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملّا محمّد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمی داشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء 24 ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصامالملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به [[اصفهان]] و بعدش هم به [[نجف]]، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد.» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت. آقا ضیاء الدین شش سال در [[حوز علمیه]] پررونق اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام: | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
آقا ضیاء، محمّد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند. | آقا ضیاء، محمّد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند. | ||
در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (1214 ـ 1281 هـ . ق.) آغاز میشود. او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ [[ | در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (1214 ـ 1281 هـ . ق.) آغاز میشود. او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ [[مکاسب|مکاسب]] و [[رسائل]] از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود. | ||
شیوه آقا ضیاء الدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاء الدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست. | شیوه آقا ضیاء الدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاء الدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم: | از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم: | ||
1. [[آیه الله سید محسن | 1. [[آیه الله سید محسن حکیم|آیت الله سید محسن حکیم]] (1206 ـ 1390 هـ . ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ شیعه بود که دو دوره دردرس اصول آقا ضیاء شرکت کرد. وی آثار فراوان فرهنگی و دینی در عراق و ... از خود به یادگار گذاشته و تألیفات او بالغ بر50 عنوان است. | ||
2. [[آیهالله سید محمّد تقی خوانساری|آیت الله سید محمّد تقی خوانساری]] (1305 ـ 1371 هـ . ق) مدفون در [[قم]]: آقا ضیاء بارها مقام این شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: « ... مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر برخود فرض میدانم.» | 2. [[آیهالله سید محمّد تقی خوانساری|آیت الله سید محمّد تقی خوانساری]] (1305 ـ 1371 هـ . ق) مدفون در [[قم]]: آقا ضیاء بارها مقام این شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: « ... مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر برخود فرض میدانم.» | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
10. [[آیهالله سید شهاب الدین مرعشی|آیت الله سید شهاب الدین مرعشی]] (1315 ـ 1411 هـ . ق.) مدفون در قم: وی از مراجع تقلید تشیع بود که حدود 148 اثر علمی به صورت کتاب، رساله و مقاله، در علوم مختلف از خود به جای گذاشت. او کتابخانهای عظیم و منحصر به فرد از لحاظ داشتن نسخههای خطی، تأسیس کرد که مورد استفاده دانش پژوهان است. وی از آقا ضیاء چهار اجازه اجتهاد و چند فقره نامه خصوصی دارد. | 10. [[آیهالله سید شهاب الدین مرعشی|آیت الله سید شهاب الدین مرعشی]] (1315 ـ 1411 هـ . ق.) مدفون در قم: وی از مراجع تقلید تشیع بود که حدود 148 اثر علمی به صورت کتاب، رساله و مقاله، در علوم مختلف از خود به جای گذاشت. او کتابخانهای عظیم و منحصر به فرد از لحاظ داشتن نسخههای خطی، تأسیس کرد که مورد استفاده دانش پژوهان است. وی از آقا ضیاء چهار اجازه اجتهاد و چند فقره نامه خصوصی دارد. | ||
11. [[آیهالله آقا میر سید علی یثربی | 11. [[آیهالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی|آیت الله آقا میر سید علی یثربی کاشانی]] (1311 ـ 1379 هـ . ق) مدفون در [[کاشان|کاشان]]: وی از مراجع تقلید شیعه و از شاگردان ممتاز آقا ضیاء و از استادان [[امام خمینی (ره)]] بود. | ||
آقا ضیاء به او فرمود: «تو برای من به منزله مالک اشتر برای علی ـ علیه السلام ـ هستی.» | آقا ضیاء به او فرمود: «تو برای من به منزله مالک اشتر برای علی ـ علیه السلام ـ هستی.» | ||
و نیز فرمود: «در میان تلامذه سید فشارکی، میرزا سید علی یزدی لب خندقی بود که استاد موقع حرکتش وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی.» <ref>سیمای | و نیز فرمود: «در میان تلامذه سید فشارکی، میرزا سید علی یزدی لب خندقی بود که استاد موقع حرکتش وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی.» <ref>سیمای کاشان، ص 172 و آینه دانشوران، ص 11</ref> | ||
12. [[آیت الله شیخ محمد تقی بهجت]]، وی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم و از شاگردان آیهالله محمد حسین اصفهانی و آقا ضیاء الدین عراقی است و دارای تألیفات و تقریرات در فقه و اصول میباشد. حاشیه وی بر «ذخیره العباد» آیهالله غروی اصفهانی یک دوره فقه استدلالی است. | 12. [[آیت الله شیخ محمد تقی بهجت]]، وی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم و از شاگردان آیهالله محمد حسین اصفهانی و آقا ضیاء الدین عراقی است و دارای تألیفات و تقریرات در فقه و اصول میباشد. حاشیه وی بر «ذخیره العباد» آیهالله غروی اصفهانی یک دوره فقه استدلالی است. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
2. [[محمد تقی بروجردی|آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی]] (متوفا: 1391 هـ . ق.): وی هم از شاگردان خصوصی آقا ضیاء بود و تقریرات اصول استاد را به نام «نهایه الافکار» نوشت. | 2. [[محمد تقی بروجردی|آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی]] (متوفا: 1391 هـ . ق.): وی هم از شاگردان خصوصی آقا ضیاء بود و تقریرات اصول استاد را به نام «نهایه الافکار» نوشت. | ||
3. [[علی | 3. [[علی مشکاه|آیت الله آقا شیخ علی مشکاه]] (1319 ـ 1410 هـ . ق.) مدفون [[خمینی شهر]] اصفهان: از چهرههای پارسا و برجسته [[حوزه علمیه اصفهان]] است که از اصول آقا ضیاء، مباحث الفاظ و در فقه، مبحث [[ولایت فقیه]] را تحریر کرده است. | ||
4. [[آیهالله آقا میرزا علی غروی علیاری|آیت الله آقا میرزا علی غروی علیاری]] (1319 ـ 1416 هـ . ق.): وی در اصول، مبحث [[استصحاب]] و در فقه، کتاب الزکوه آقا ضیاء الدین را تقریر نموده است. | 4. [[آیهالله آقا میرزا علی غروی علیاری|آیت الله آقا میرزا علی غروی علیاری]] (1319 ـ 1416 هـ . ق.): وی در اصول، مبحث [[استصحاب]] و در فقه، کتاب الزکوه آقا ضیاء الدین را تقریر نموده است. | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند: | عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند: | ||
#[[آیه الله سید ابوالقاسم | #[[آیه الله سید ابوالقاسم کاشانی|آیه الله سید ابوالقاسم کاشانی]] (1304 ـ 1381 هـ . ق.) مدفون در [[شهر ری]]: در اجازه روایی که آقا ضیاء به وی داده، او را به عنوان «حمایت کننده حوزه مسلمین و [[جهاد]] کننده در حفظ احکام دین، ترویج کننده [[شریعت]] جدّش ...» خطاب نموده است. | ||
#آیه الله شیخ محمّد غروی کاشانی (1313 ـ 1398 هـ . ق.) مدفون درکاشان. | #آیه الله شیخ محمّد غروی کاشانی (1313 ـ 1398 هـ . ق.) مدفون درکاشان. | ||
#آیه الله میرزا محمد باقر آشتیانی (1323 ـ 1404 هـ . ق.) | #آیه الله میرزا محمد باقر آشتیانی (1323 ـ 1404 هـ . ق.) |