پرش به محتوا

نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
از جمله مسائلی که در مبانی تفسیری بررسی مستقل ان لازم است مساله لزوم یا عدم لزوم مرجعیت روایات در فهم قرآن است. برخی از عالمان فریقین معتقدند قرآن بدون روایات تفسیری قابل فهم نیست بنابر این در تفسیر ایات لازم است به سراغ روایات پیامبرص – بر اساس مبنای فریقین -  و نیز روایات اهل بیت ع – بر اساس مذهب امامیه- و روایات صحابه و تابعین – بر اساس مبنای اهل سنت – رفته واز انها در فهم ایات استمداد نمود. لازم به ذکر است که لازمه مبنای مذکور  - همانطور که قائلین  ان معتقدند - عدم حجیت ظواهر قرآن برای دیگران خواهد بود.  در این مرحله نخست دیدگاه فریقین را نسبت به این مساله بیان نموده و انگاه به نقد و بررسی انها می پردازیم:  
از جمله مسائلی که در مبانی تفسیری بررسی مستقل ان لازم است مساله لزوم یا عدم لزوم مرجعیت روایات در فهم قرآن است. برخی از عالمان فریقین معتقدند قرآن بدون روایات تفسیری قابل فهم نیست بنابر این در تفسیر ایات لازم است به سراغ روایات پیامبرص – بر اساس مبنای فریقین -  و نیز روایات اهل بیت ع – بر اساس مذهب امامیه- و روایات صحابه و تابعین – بر اساس مبنای اهل سنت – رفته و از آن‌ها در فهم ایات استمداد نمود. لازم به ذکر است که لازمه مبنای مذکور  - همانطور که قائلین  ان معتقدند - عدم حجیت ظواهر قرآن برای دیگران خواهد بود.  در این مرحله نخست دیدگاه فریقین را نسبت به این مساله بیان نموده و انگاه به نقد و بررسی آن‌ها می پردازیم:  


==گفتار اعلام فریقین در عدم امکان فهم قرآن بدون روایات==
==گفتار اعلام فریقین در عدم امکان فهم قرآن بدون روایات==
خط ۱۰: خط ۱۰:
1- احادیث زیاد بیانگر ان است که  تفسیرقرآن از جمله شئونات اهل بیت ع می باشد. ایشان  در تییین  اینکه استنباط احکام نظری از قرآن و سنت مخصوص ائمه ع بوده و دیگران حق ورود در ان را ندارند دلائلی را نقل می کند از جمله اینکه پیامبر ص علم تفسیر قرآن – ناسخ و منسوخ ظاهر و باطن و...-  را  به امیر المومنین ع و اهل بیتش ع اختصاص داد بعلاوه اینکه بر اساس برخی از روایات بسیاری از امور قرآن در نزد اهل بیت ع بوده که در اختیار مردم قرار نگرفته است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn1|[1]]]  
1- احادیث زیاد بیانگر ان است که  تفسیرقرآن از جمله شئونات اهل بیت ع می باشد. ایشان  در تییین  اینکه استنباط احکام نظری از قرآن و سنت مخصوص ائمه ع بوده و دیگران حق ورود در ان را ندارند دلائلی را نقل می کند از جمله اینکه پیامبر ص علم تفسیر قرآن – ناسخ و منسوخ ظاهر و باطن و...-  را  به امیر المومنین ع و اهل بیتش ع اختصاص داد بعلاوه اینکه بر اساس برخی از روایات بسیاری از امور قرآن در نزد اهل بیت ع بوده که در اختیار مردم قرار نگرفته است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn1|[1]]]  


2- مخاطب ایات امرکننده به تدبر در قرآن،  اهل بیت ع می باشند.ایشان ضمن رد استدلال برخی از مفسران به ایاتی نظیر: " لعلمه الّذین یستنبطونه منهم " – که بظاهر  فهم و تفسیر قرآن  بدون روایات را ممکن می داند - مدعی است  مخاطب این ایات، اهل الذکر  و ائمه ع می باشد.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn2|[2]]]  
2- مخاطب ایات امرکننده به تدبر در قرآن، اهل بیت ع می باشند.ایشان ضمن رد استدلال برخی از مفسران به ایاتی نظیر: " لعلمه الّذین یستنبطونه منهم " – که بظاهر  فهم و تفسیر قرآن  بدون روایات را ممکن می داند - مدعی است  مخاطب این ایات، اهل الذکر  و ائمه ع می باشد.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn2|[2]]]  


ایشان کلام ابن عباس را که تفسیر قرآن را به چهار قسم تقسیم نموده و فقط  برخی از ان اقسام برای غیر معصومین ممکن می باشد [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn3|[3]]] خالی از ابهام دانسته و می نویسد:  
ایشان کلام ابن عباس را که تفسیر قرآن را به چهار قسم تقسیم نموده و فقط  برخی از ان اقسام برای غیر معصومین ممکن می باشد [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn3|[3]]] خالی از ابهام دانسته و می نویسد:  
خط ۳۲: خط ۳۲:
ایشان در رابطه  لزوم رجوع به تابعین  در تفسیر قرآن معتقد است انان همه تفسیر قرآن را از صحابه دریافت نمودند و در این زمینه نمونه هائی را نقل می کند. [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn8|[8]]]
ایشان در رابطه  لزوم رجوع به تابعین  در تفسیر قرآن معتقد است انان همه تفسیر قرآن را از صحابه دریافت نمودند و در این زمینه نمونه هائی را نقل می کند. [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn8|[8]]]


==3- مراتب چهارگانه تفسیر قرآن که  برترین انها روش تفسیر قرآن به قرآن می باشد :==
==3- مراتب چهارگانه تفسیر قرآن که  برترین آن‌هاروش تفسیر قرآن به قرآن می باشد :==
از منظر ایشان تفسیر قرآن دارای چهار مرحله می باشد: 1-تفسیر قرا ن به قرآن -2-تفسیر قرآن به روایات پیامبر-3- تفسیر قرآن به روایات  صحابه -4- تفسیر قرآن به روایات تابعین  که بصورت ترتب لازم است بر اساس ان عمل گردد. ایشان معتقد است بهترین روش تفسیر، تفسیر قرآن به قرآن و بعد از ان تفسیر قرآن به روایات  نبوی و بعد از ان تفسیر به قول صحابه و در مرتبه نهائی تفسیر به روایات تابعین می باشد..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn9|[9]]]
از منظر ایشان تفسیر قرآن دارای چهار مرحله می باشد: 1-تفسیر قرا ن به قرآن -2-تفسیر قرآن به روایات پیامبر-3- تفسیر قرآن به روایات  صحابه -4- تفسیر قرآن به روایات تابعین  که بصورت ترتب لازم است بر اساس ان عمل گردد. ایشان معتقد است بهترین روش تفسیر، تفسیر قرآن به قرآن و بعد از ان تفسیر قرآن به روایات  نبوی و بعد از ان تفسیر به قول صحابه و در مرتبه نهائی تفسیر به روایات تابعین می باشد..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn9|[9]]]


خط ۳۸: خط ۳۸:
گفتار ایشان در این زمینه به شرح  ذیل می باشد:  
گفتار ایشان در این زمینه به شرح  ذیل می باشد:  


سنت نیز همانند قرآن است که از طریق وحی  به پیامبر ص القا شده است بنابر این هرگاه تفسیر قرآن بوسیله تدبردر قرآن ممکن نبود لازم است به سنت رجوع گردد همانگونه که در روایت معاذبن جبل این مطلب ذکر شده است..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn10|[10]]]
سنت نیز همانند قرآن است که از طریق وحی  به پیامبر ص القا شده است بنابر این هرگاه تفسیر قرآن بوسیله تدبر در قرآن ممکن نبود لازم است به سنت رجوع گردد همانگونه که در روایت معاذبن جبل این مطلب ذکر شده است..[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn10|[10]]]


===5-لزوم تفسیر قرآن به اقوال صحابه===
===5-لزوم تفسیر قرآن به اقوال صحابه===
خط ۴۸: خط ۴۸:
هر گاه در قرآن و سنت و کلام صحابه تفسیری از ایات یافت نشد سیره بسیاری از عالمان  مراجعه به گفتار تابعین می باشد. [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn12|[12]]]
هر گاه در قرآن و سنت و کلام صحابه تفسیری از ایات یافت نشد سیره بسیاری از عالمان  مراجعه به گفتار تابعین می باشد. [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn12|[12]]]


البته می گوید هر چند برخی رجوع به تابعین  را درتفسیر قرآن ناصواب می داننداما قول درست ان است که رجوع به تابعین در تفسیر قرآن تنها زمانی است که همه انان بر چیزی اجماع کنند و در صورت اختلاف، قول هیچیک  بر دیگری ترجیح نخواهد داشت: [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn13|[13]]]                 
البته می گوید هر چند برخی رجوع به تابعین  را درتفسیر قرآن ناصواب می دانند اما قول درست ان است که رجوع به تابعین در تفسیر قرآن تنها زمانی است که همه انان بر چیزی اجماع کنند و در صورت اختلاف، قول هیچیک  بر دیگری ترجیح نخواهد داشت: [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn13|[13]]]                 


از مطالبی که بیان گردید معلوم شد در بین اعلام فریقین عده ای قائل به لزوم رجوع به روایات در تفسیر قرآن و عدم جواز تفسیر به غیر این روش می باشند  
از مطالبی که بیان گردید معلوم شد در بین اعلام فریقین عده ای قائل به لزوم رجوع به روایات در تفسیر قرآن و عدم جواز تفسیر به غیر این روش می باشند  


==نقد و بررسی گفتار قائلین به لزوم مراجعه به روایات در فهم قرآن==
==نقد و بررسی گفتار قائلین به لزوم مراجعه به روایات در فهم قرآن==
در برابر دیدگاه قائلین به لزوم رجوع به سنت و صحابه در فهم و تفسیر قرآن  برخی از اعلام فریقین به نقادی انها پرداخته و معتقدند بدون روایات نیز می توان قرآن را تفسیر نمود. دراینجا به بیان برخی از این اقوال می پردازیم:  
در برابر دیدگاه قائلین به لزوم رجوع به سنت و صحابه در فهم و تفسیر قرآن  برخی از اعلام فریقین به نقادی آن‌هاپرداخته و معتقدند بدون روایات نیز می توان قرآن را تفسیر نمود. دراینجا به بیان برخی از این اقوال می پردازیم:  


==شیخ طوسی:==
==شیخ طوسی:==
خط ۸۹: خط ۸۹:
ایشان در تمسک به روایات متواتر  جهت رد ادعای اخباریین فریقین  می نویسد:
ایشان در تمسک به روایات متواتر  جهت رد ادعای اخباریین فریقین  می نویسد:


علاوه بر اینکه اخبار متواتره اى از آن جناب رسیده که امت را توصیه مىکند به تمسک به قرآن، و اخذ به آن، و اینکه هر روایتى از آن جناب به دستشان رسید عرضه بر قرآنش کنند، اگر با قرآن مطابق بود به آن عمل کنند، و گرنه به دیوارش بزنند، و این توصیه ها وقتى معنا دارد که تمامى مضامین احادیث نبوى را بتوان از قرآن کریم در آورد، و گرنه اگر بنا باشد استفاده آنها منوط به بیانى از رسول خدا ( ص ) باشد دور لازم مىآید، ( یعنى لازم مىآید که فهم قرآن منوط به بیانات رسول خدا ( ص ) باشد، و فهم بیانات رسول خدا ( ص ) هم منوط به فهم قرآن باشد، که اصطلاحا این را دور و محال مىدانند).[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn18|[18]]]
علاوه بر اینکه اخبار متواتره اى از آن جناب رسیده که امت را توصیه مىکند به تمسک به قرآن، و اخذ به آن، و اینکه هر روایتى از آن جناب به دستشان رسید عرضه بر قرآنش کنند، اگر با قرآن مطابق بود به آن عمل کنند، و گرنه به دیوارش بزنند، و این توصیه ها وقتى معنا دارد که تمامى مضامین احادیث نبوى را بتوان از قرآن کریم در آورد، و گرنه اگر بنا باشد استفاده آنها منوط به بیانى از رسول خدا ( ص ) باشد دور لازم مى آید، ( یعنى لازم مىآید که فهم قرآن منوط به بیانات رسول خدا ( ص ) باشد، و فهم بیانات رسول خدا ( ص ) هم منوط به فهم قرآن باشد، که اصطلاحا این را دور و محال مىدانند).[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قران#%20ftn18|[18]]]


===3-  اختلاف در روایات  صحابه مانع از مرجعیت انان در تفسیر قرآن خواهد بود:===
===3-  اختلاف در روایات  صحابه مانع از مرجعیت انان در تفسیر قرآن خواهد بود:===
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۷۰

ویرایش