پرش به محتوا

ابن سبعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'می دارد' به 'می‌دارد')
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
خط ۲۵: خط ۲۵:
=سفر به مغرب=
=سفر به مغرب=


او دوران حیات معنوی خود را در مغرب دور گذراند و بیشتر نامه های خود را در آنجا می نوشت و با فقهای مغرب مناظره شدیدی داشت. ابن سبعین زمانی که کمتر از بیست سال داشت به مغرب نقل مکان کرده بود و ابتدا در سئوتا و گروهی از یاران و پیروانش که در اندلس دور او جمع شده بودند، همنشین بود. شهرت او به خاطر زهد و علم و فلسفه ای که در افق ها نفوذ کرد گسترش یافت، همانطور که در ابتدای کتاب "المسائل الصقلیة" ذکر شد، که همان مسائلی است که امپراتور فردریک دوم، پادشاه نورمن ها، نشان می دهد. فردریک دوم از علمای مسلمان در مورد آنها پرسید: سؤال اول در مورد عالم بود: قدیم است یا حادث و دوم از علم الهی است: مراد از آن چیست و اگر مقدماتی داشته باشد مقدمات آن چیست. و سوم در مورد مقولات هستی شناسانه و ماهیت  شناسی و سؤال چهارم در مورد روح: دلیل بر بقای آن چیست و ماهیت آن چیست، و سوالاتی از این دست که پاسخ آن را از سلطان عبدالواحد الرشید خواست.
او دوران حیات معنوی خود را در مغرب دور گذراند و بیشتر نامه های خود را در آنجا می نوشت و با فقهای مغرب مناظره شدیدی داشت. ابن سبعین زمانی که کمتر از بیست سال داشت به مغرب نقل مکان کرده بود و ابتدا در سئوتا و گروهی از یاران و پیروانش که در اندلس دور او جمع شده بودند، همنشین بود. شهرت او به خاطر زهد و علم و فلسفه ای که در افق ها نفوذ کرد گسترش یافت، همانطور که در ابتدای کتاب "المسائل الصقلیة" ذکر شد، که همان مسائلی است که امپراتور فردریک دوم، پادشاه نورمن ها، نشان می‌دهد. فردریک دوم از علمای مسلمان در مورد آنها پرسید: سؤال اول در مورد عالم بود: قدیم است یا حادث و دوم از علم الهی است: مراد از آن چیست و اگر مقدماتی داشته باشد مقدمات آن چیست. و سوم در مورد مقولات هستی شناسانه و ماهیت  شناسی و سؤال چهارم در مورد روح: دلیل بر بقای آن چیست و ماهیت آن چیست، و سوالاتی از این دست که پاسخ آن را از سلطان عبدالواحد الرشید خواست.


=اخراج از سبتة=
=اخراج از سبتة=
خط ۴۵: خط ۴۵:
او به فلسفه حمله کرد، زیرا فیلسوفان طبق ادعای او کورکورانه از ارسطو تقلید می کنند و به شدت به [[فارابی]] و [[ابن سینا]] یا کسانی که او آنها را مشارقه می نامید حمله می کرد و یا باید با علم تحقیق آشنا باشد، به عبارت دیگر، وحدت مطلق از نظر ابن سبعین موضوع علم تحقیق است که صاحب آن تمام کمالات وجودی و ذوقی را در خود دارد.
او به فلسفه حمله کرد، زیرا فیلسوفان طبق ادعای او کورکورانه از ارسطو تقلید می کنند و به شدت به [[فارابی]] و [[ابن سینا]] یا کسانی که او آنها را مشارقه می نامید حمله می کرد و یا باید با علم تحقیق آشنا باشد، به عبارت دیگر، وحدت مطلق از نظر ابن سبعین موضوع علم تحقیق است که صاحب آن تمام کمالات وجودی و ذوقی را در خود دارد.


ابن سبعین معتقد است که فقیه بر شریعت تکیه می‌کند که بدون شک درست است، با این تفاوت که می بیند فقیه با ارائه راههای متعدد که منشعب از احکامی است که از آن استخراج می‌کند، شرع را مفسده می‌کند و با تقلید کورکورانه، به عقب بر می گردد. و بسیاری از فهم [[قرآن]] و [[سنت]] را رها می کنند، ابن سبعین معتقد است که این رفتار مردم را از شریعت دور می‌کند و آنها را از آن باز می‌دارد.به طور کلی فقیه به نظر ابن سبعین  اینگونه در اشتباه است و بعد از آن می گوید: و اما فقیه اصالتاً خوب است (منظور از شریعتی است که بر آن استوار است و فی نفسه نیکو است)در صورتی راه فساد را می پیماید که عقب گرد نداشته باشد. به سائل فتوا می دهد و خود را در مقام فتوا می گذارد و ادعا می‌کند که سخنان رسولان و بهترین رسولان را می فهمد و دین خود را توجیه می‌کند و با نظر و اجتهاد خود آن را کامل می‌کند در حالی که یقین را بر پایه ی جهل می گذارد و نور خدا را از بندگانش می بندد و از روح [[شریعت]] دور می‌کند...
ابن سبعین معتقد است که فقیه بر شریعت تکیه می‌کند که بدون شک درست است، با این تفاوت که می بیند فقیه با ارائه راههای متعدد که منشعب از احکامی است که از آن استخراج می‌کند، شرع را مفسده می‌کند و با تقلید کورکورانه، به عقب بر می گردد. و بسیاری از فهم [[قرآن]] و [[سنت]] را رها می کنند، ابن سبعین معتقد است که این رفتار مردم را از شریعت دور می‌کند و آنها را از آن باز می‌دارد.به طور کلی فقیه به نظر ابن سبعین  اینگونه در اشتباه است و بعد از آن می گوید: و اما فقیه اصالتاً خوب است (منظور از شریعتی است که بر آن استوار است و فی نفسه نیکو است)در صورتی راه فساد را می پیماید که عقب گرد نداشته باشد. به سائل فتوا می‌دهد و خود را در مقام فتوا می گذارد و ادعا می‌کند که سخنان رسولان و بهترین رسولان را می فهمد و دین خود را توجیه می‌کند و با نظر و اجتهاد خود آن را کامل می‌کند در حالی که یقین را بر پایه ی جهل می گذارد و نور خدا را از بندگانش می بندد و از روح [[شریعت]] دور می‌کند...


==وحدت وجود==
==وحدت وجود==
خط ۵۳: خط ۵۳:
ابوالوفا الغنیمی تفتازانی اندیشه ابن سبعین را در باب وحدت وجود این گونه تعریف می‌کند:
ابوالوفا الغنیمی تفتازانی اندیشه ابن سبعین را در باب وحدت وجود این گونه تعریف می‌کند:


ابن سبعین آموزه وحدت مطلق خود را به سایر حوزه های تحقیقات فلسفی نیز تعمیم می دهد، زیرا او مثلاً نفس و ذهن را چنان می بیند که به خودی خود وجود ندارند، اما وجود آنها را واحد می داند. از موضوع وجودی واحد خارج نمی شوند و اخلاق نزد او به رنگ وحدت مطلق رنگ می گیرد خیر و لذت و سعادت در تحقق این وحدت و خوبی و بدی فرقی با هم ندارند. بین آنها از نظر واقعیت وجودی; چون وجود یک مسئله است و خیر مطلق است پس شر از کجا در هستی می آید؟ و چیزی جز خیر و خوشیختی نیست <ref>مدخل إلى التصوف الإسلامی، د. أبوالوفا الغنیمی التفتازانی، القاهرة: مکتبة الثقافة للطباعة والنشر، ط 2، 1976م، (ص 251- 259)</ref>.
ابن سبعین آموزه وحدت مطلق خود را به سایر حوزه های تحقیقات فلسفی نیز تعمیم می‌دهد، زیرا او مثلاً نفس و ذهن را چنان می بیند که به خودی خود وجود ندارند، اما وجود آنها را واحد می داند. از موضوع وجودی واحد خارج نمی شوند و اخلاق نزد او به رنگ وحدت مطلق رنگ می گیرد خیر و لذت و سعادت در تحقق این وحدت و خوبی و بدی فرقی با هم ندارند. بین آنها از نظر واقعیت وجودی; چون وجود یک مسئله است و خیر مطلق است پس شر از کجا در هستی می آید؟ و چیزی جز خیر و خوشیختی نیست <ref>مدخل إلى التصوف الإسلامی، د. أبوالوفا الغنیمی التفتازانی، القاهرة: مکتبة الثقافة للطباعة والنشر، ط 2، 1976م، (ص 251- 259)</ref>.


نظریه ارزشهای اخلاقی سبعینیه به طور سیستماتیک با موضوع هستی و معرفت مرتبط است، زیرا اخلاق هم به اعتقاد او اساساً نگاهی معطوف به اثبات وحدت مطلق که همان خیر برتر است و از طریق او است ؛ و در یک کلام کمال، سعادت و تعالی، همه از اوست.  
نظریه ارزشهای اخلاقی سبعینیه به طور سیستماتیک با موضوع هستی و معرفت مرتبط است، زیرا اخلاق هم به اعتقاد او اساساً نگاهی معطوف به اثبات وحدت مطلق که همان خیر برتر است و از طریق او است ؛ و در یک کلام کمال، سعادت و تعالی، همه از اوست.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش