پرش به محتوا

‌ تبیین نقش علما و نخبگان عالم اسلامی در پاسخ‌دهی به شبهات (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۵: خط ۵:




مقاله حاضر در زمينه نقش عالمان و نخبگان ديني در پاسخ دهي به شبهات مطرح شده بعد از كرونا در حوزه دين ، تدوين يافته است . اين مقاله كه به روش تحليلي نگاشته شده است مشتمل بر تبيين رسالت عالمان در مواجهه با مقتضيات زمان ، شبهات مطرح شده در حوزه دين بعد از كرونا و راهكارهاي دين و عالمان ديني در مواجهه با آنها مي باشد . در اين راهكارها به تبيين برخي از رموز اساسي و قواعد كنترل كننده كه در متن دين جهت انطباق دين در شرائط مختلف نهاده شده است پرداخته شده است نظير :‌ تفكيك بين روح و قالب دين، اصالت عقل ، قاعده ملازمه، قاعده لاضرر ، قاعده تزاحم و قاعده اختيارات حاكم . عالمان ديني با تمسك به هر يك از قواعد مذكور قادر خواهند بود شبهات مطرح شده كنوني در حوزه دين از جمله مساله مهم تضاد علم و دين را پاسخ داده و نقش هدايتگري خويش را در جامعه ديني ايفا نمايند بدون آنكه خدشه اي به حقيقت دين وارد آيد. . روش پژوهش مقاله تحليلي بوده و شيوه گردآوري اطلاعات ،كتابخانه اي و با رويكرد كيفي مي باشد.  
مقاله حاضر در زمینه نقش عالمان و نخبگان دینی در پاسخ دهی به شبهات مطرح شده بعد از كرونا در حوزه دین ، تدوین یافته است . این مقاله كه به روش تحلیلی نگاشته شده است مشتمل بر تبیین رسالت عالمان در مواجهه با مقتضیات زمان ، شبهات مطرح شده در حوزه دین بعد از كرونا و راهكارهای دین و عالمان دینی در مواجهه با آنها می باشد . در این راهكارها به تبیین برخی از رموز اساسی و قواعد كنترل كننده كه در متن دین جهت انطباق دین در شرائط مختلف نهاده شده است پرداخته شده است نظیر :‌ تفكیك بین روح و قالب دین، اصالت عقل ، قاعده ملازمه، قاعده لاضرر ، قاعده تزاحم و قاعده اختیارات حاكم . عالمان دینی با تمسك به هر یك از قواعد مذكور قادر خواهند بود شبهات مطرح شده كنونی در حوزه دین از جمله مساله مهم تضاد علم و دین را پاسخ داده و نقش هدایتگری خویش را در جامعه دینی ایفا نمایند بدون آنكه خدشه ای به حقیقت دین وارد آید. . روش پژوهش مقاله تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات ،كتابخانه ای و با رویكرد كیفی می باشد.  
كليد واژه :‌ دين ، عالم ،كرونا ، شبهه، عقل، علم،  
كلید واژه :‌ دین ، عالم ،كرونا ، شبهه، عقل، علم،  


<big>مقدمه</big>  
<big>مقدمه</big>  




تاريخ ديني و فرهنگي بشر از آغاز تا كنون دو مرحله را پشت سر نهاده است و ما اكنون در مرحله سوم آن قرار داريم :‌
تاریخ دینی و فرهنگی بشر از آغاز تا كنون دو مرحله را پشت سر نهاده است و ما اكنون در مرحله سوم آن قرار داریم :‌




مرحله نخست آن عصر انبياء‌ الهي است كه شاخصه اصلي آن دريافت برنامه جامع وحياني توسط انسانهائي است كه به مقام قرب الهي نائل گرديده و صلاحيت لازم را در رهبري فكري و معنوي بشريت كسب نموده اند . اينان بعد از وصول به مرتبه امامت و هدايتگري انسانها همه تلاش و سعي شان را در اين مسير بكار گرفته و نزديكترين طريق نجات و هدايت را به آنان ارائه نموده اند.  
مرحله نخست آن عصر انبیاء‌ الهی است كه شاخصه اصلی آن دریافت برنامه جامع وحیانی توسط انسانهائی است كه به مقام قرب الهی نائل گردیده و صلاحیت لازم را در رهبری فكری و معنوی بشریت كسب نموده اند . اینان بعد از وصول به مرتبه امامت و هدایتگری انسانها همه تلاش و سعی شان را در این مسیر بكار گرفته و نزدیكترین طریق نجات و هدایت را به آنان ارائه نموده اند.  




مرحله دوم كه با اعلام ختم نبوت آغاز مي گردد دوره اوصياي الهي است . اينان نيز بسبب نيل به مراتب عاليه كمالات  كه براي بشر وصول بدان ممكن است با تبيين و تفسير مكتب انبياء‌ و نيز سيره عملي خود همه تلاششان را در محافظت از آن بكار گرفته و مانع تحريف و تفسيرهاي ناصواب از دين گرديده اند . اوصياي الهي هر چند در مقام عمل – جز در دوران كوتاه حاكميت نبي اكرم و امام علي و امام حسن عليهم السلام - موفق به تشكيل حكومت در راستاي اهداف عالي شان در اجراي عدالت بمعناي واقعي كلمه و هدايتهاي معنوي بشر در نيل به هدف از خلقت نبوده اند اما با تفسير و تبيين جامع دين حتي بعد از وفاتشان - همچنان در اين مسير قرار داشته و بشريت از بركات وجودي آنان بهره مي گيرد.
مرحله دوم كه با اعلام ختم نبوت آغاز می گردد دوره اوصیای الهی است . اینان نیز بسبب نیل به مراتب عالیه كمالات  كه برای بشر وصول بدان ممكن است با تبیین و تفسیر مكتب انبیاء‌ و نیز سیره عملی خود همه تلاششان را در محافظت از آن بكار گرفته و مانع تحریف و تفسیرهای ناصواب از دین گردیده اند . اوصیای الهی هر چند در مقام عمل – جز در دوران كوتاه حاكمیت نبی اكرم و امام علی و امام حسن علیهم السلام - موفق به تشكیل حكومت در راستای اهداف عالی شان در اجرای عدالت بمعنای واقعی كلمه و هدایتهای معنوی بشر در نیل به هدف از خلقت نبوده اند اما با تفسیر و تبیین جامع دین حتی بعد از وفاتشان - همچنان در این مسیر قرار داشته و بشریت از بركات وجودی آنان بهره می گیرد.
   
   
دوره سوم كه اكنون نيز در اين مرحله بسر مي بريم عصر علماست. در اين دوره كه از آن بعنوان عصر غيبت ياد مي شود عالمان دين با رهنمودهاي علمي و عملي انبياء‌ و اوصياء‌ و محوريت قرآن به تبيين و تفسير دين مي پردازند . اينان رسالت اصلي خويش را در معرفي حقيقي دين و محافظت از آ‌ن در برابر تحريف گران و معاندان دانسته و هدف نهائي شان را  اجراي عملي منظومه دين كه تامين كننده نيازهاي مادي و معنوي بشريت مي باشد مي دانند.   
دوره سوم كه اكنون نیز در این مرحله بسر می بریم عصر علماست. در این دوره كه از آن بعنوان عصر غیبت یاد می شود عالمان دین با رهنمودهای علمی و عملی انبیاء‌ و اوصیاء‌ و محوریت قرآن به تبیین و تفسیر دین می پردازند . اینان رسالت اصلی خویش را در معرفی حقیقی دین و محافظت از آ‌ن در برابر تحریف گران و معاندان دانسته و هدف نهائی شان را  اجرای عملی منظومه دین كه تامین كننده نیازهای مادی و معنوی بشریت می باشد می دانند.   




عالمان دين كه مرزبانان حقيقي عقيده و ايمان مردم در برابر تهاجم دين ستيزان و كج انديشان بوده و امينان و حافظان شريعت هستند موظفند به رخنه هاي علمي و عملي كه در اثر عوامل گوناگون در حوزه دين وارد مي گردد پاسخگو باشند.
عالمان دین كه مرزبانان حقیقی عقیده و ایمان مردم در برابر تهاجم دین ستیزان و كج اندیشان بوده و امینان و حافظان شریعت هستند موظفند به رخنه های علمی و عملی كه در اثر عوامل گوناگون در حوزه دین وارد می گردد پاسخگو باشند.




ويروسي كه در حال حاضر دامنگير بشريت گرديده و تاثيرات شگرفي در زندگي مردم و سياستهاي حاكم بر جهان گذاشته است در حوزه دين نيز منشا سوالات و شبهات فراواني گرديده است بگونه اي كه حيات ديني مردم را بشدت تحت تاثير قرار داده و سبب تحولي شگرف در بخش هاي گوناگون زندگي از جمله تحول در شكل دينداري گرديده است. از اينرو بر عالمان و نخبگان ديني فرض است به رسالت خويش در اين برهه خاص عنايت فراوان مبذول داشته و از حريم دين و دينداري محافظت نمايند.  
ویروسی كه در حال حاضر دامنگیر بشریت گردیده و تاثیرات شگرفی در زندگی مردم و سیاستهای حاكم بر جهان گذاشته است در حوزه دین نیز منشا سوالات و شبهات فراوانی گردیده است بگونه ای كه حیات دینی مردم را بشدت تحت تاثیر قرار داده و سبب تحولی شگرف در بخش های گوناگون زندگی از جمله تحول در شكل دینداری گردیده است. از اینرو بر عالمان و نخبگان دینی فرض است به رسالت خویش در این برهه خاص عنایت فراوان مبذول داشته و از حریم دین و دینداری محافظت نمایند.  




== الف – رسالت عالمان و نخبگان ديني : ==  
== الف – رسالت عالمان و نخبگان دینی : ==  
از آنجا كه نقش عالمان ديني در هداينگري جامعه بسيار حساس بوده و هر گونه لغزشي از آنان مي توان سيماي تابناك دين را مشوه جلوه دهد در اينجا برخي از وظائف اصلي و محوري آنان را مرور مي كنيم :‌
از آنجا كه نقش عالمان دینی در هداینگری جامعه بسیار حساس بوده و هر گونه لغزشی از آنان می توان سیمای تابناك دین را مشوه جلوه دهد در اینجا برخی از وظائف اصلی و محوری آنان را مرور می كنیم :‌




=== 1-علم به زمان :‌ ===
=== 1-علم به زمان :‌ ===
زمان شناسي بمعناي شناخت مقتضيات زمان از جهت مسائل فرهنگي سياسي اقتصادي و نيز شناخت حيله ها و مكرهاي دشمنان در جهت نابودي دين و به انزوا كشاندن آن مي باشد.
زمان شناسی بمعنای شناخت مقتضیات زمان از جهت مسائل فرهنگی سیاسی اقتصادی و نیز شناخت حیله ها و مكرهای دشمنان در جهت نابودی دین و به انزوا كشاندن آن می باشد.
در اهميت اين موضوع همين بس كه عدم علم به زمان براي عالمان دين سبب به انزوا كشيدن دين از صحنه اجتماع خواهد بود  .
در اهمیت این موضوع همین بس كه عدم علم به زمان برای عالمان دین سبب به انزوا كشیدن دین از صحنه اجتماع خواهد بود  .


شناخت دقيق مسائل عصر، عالم ديني را  قادر خواهد ساخت دين را بگونه اي زنده به جامعه ارائه دهد. با ترك اين فريضه سياسي اجتماعي دين بسان مجموعه اي خشك و بي روح تلقي گرديده و ذهنيت جامعه نسبت به آن وارونه و مسخ شده خواهد بود. بر عالمان راستين و مرزداران حقيقي شريعت فرض است با افزايش آگاهي شان از مقتضيات زمان ، پيوسته مسائل گوناگون جهان را كه مي تواند در نقش آفريني و كارائي دين تاثير مثبت يا منفي بگذارد رصد نمايند.  
شناخت دقیق مسائل عصر، عالم دینی را  قادر خواهد ساخت دین را بگونه ای زنده به جامعه ارائه دهد. با ترك این فریضه سیاسی اجتماعی دین بسان مجموعه ای خشك و بی روح تلقی گردیده و ذهنیت جامعه نسبت به آن وارونه و مسخ شده خواهد بود. بر عالمان راستین و مرزداران حقیقی شریعت فرض است با افزایش آگاهی شان از مقتضیات زمان ، پیوسته مسائل گوناگون جهان را كه می تواند در نقش آفرینی و كارائی دین تاثیر مثبت یا منفی بگذارد رصد نمایند.  




شناخت زمان و مقتضيات عصر همان چيزي است كه در روايات اهل بيت نيز بدان تصريح شده و از عالمان دين خواسته شده است كه بدان متصف باشند تا در برابر هجوم دشمن برترين مواضع و سياستها را اتخاذ نموده و از خطا در نوع مقابله با آنان مصون باشند . امام صادق عليه السلام در توصيف چنين عالماني مي فرمايد :‌ العالم بزمانه لاتهجم عليه اللوابس .(حكيمي ،
شناخت زمان و مقتضیات عصر همان چیزی است كه در روایات اهل بیت نیز بدان تصریح شده و از عالمان دین خواسته شده است كه بدان متصف باشند تا در برابر هجوم دشمن برترین مواضع و سیاستها را اتخاذ نموده و از خطا در نوع مقابله با آنان مصون باشند . امام صادق علیه السلام در توصیف چنین عالمانی می فرماید :‌ العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس .(حكیمی ،
شهيد مطهري در تبيين اين روايت تحت عنوان عالم زمان خويشتن باش مي فرمايد : ‌(مطهري ،...)
شهید مطهری در تبیین این روایت تحت عنوان عالم زمان خویشتن باش می فرماید : ‌(مطهری ،...)




=== 2- آينده نگري و عدم شگفتي از حوادث روزگار ===  
=== 2- آینده نگری و عدم شگفتی از حوادث روزگار ===  




آينده نگري و قدرت پيش بيني حوادث ، ثمره علم به زمان حال و گذشته مي باشد؛ عالمان حقيقي در اثر مطالعات گسترده شان نسبت به تاريخ و شناخت عميق از عصر خويش قدرت پيش بيني از حوادث آينده را داشته و هيچگاه از بروز آنها شگفت زده نمي شوند همانگونه كه امام علي عليه السلام فرمود :‌ اعرف الناس بالزمان من لم يتعجب من احداثه.  ايشان در بياني ديگر مطالعه تاريخ گذشتگان را از عوامل مهم در پيش بيني حوادث حال و آينده مي دانند :‌اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ یَکُنْ بِمَا قَدْ کَانَ، فَإِنَّ الاُْمُورَ أَشْبَاهٌ(نامه 27نهج البلاغه ):‌با آنچه در گذشته واقع شده، نسبت به آنچه واقع نشده استدلال کن; زیرا امور جهان شبیه به یکدیگرند.
آینده نگری و قدرت پیش بینی حوادث ، ثمره علم به زمان حال و گذشته می باشد؛ عالمان حقیقی در اثر مطالعات گسترده شان نسبت به تاریخ و شناخت عمیق از عصر خویش قدرت پیش بینی از حوادث آینده را داشته و هیچگاه از بروز آنها شگفت زده نمی شوند همانگونه كه امام علی علیه السلام فرمود :‌ اعرف الناس بالزمان من لم یتعجب من احداثه.  ایشان در بیانی دیگر مطالعه تاریخ گذشتگان را از عوامل مهم در پیش بینی حوادث حال و آینده می دانند :‌اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ یَکُنْ بِمَا قَدْ کَانَ، فَإِنَّ الاُْمُورَ أَشْبَاهٌ(نامه 27نهج البلاغه ):‌با آنچه در گذشته واقع شده، نسبت به آنچه واقع نشده استدلال کن; زیرا امور جهان شبیه به یکدیگرند.




=== 3- شناسائي صحيح دين و معرفي آن بصورت طرحي جامع :‌ ===
=== 3- شناسائی صحیح دین و معرفی آن بصورت طرحی جامع :‌ ===
اسلام بر خلاف مسيحيت و ساير اديان منظومه اي جامع از قوانين احكام و معارفي است كه در جهت شكوفائي استعدادهاي بشري و تامين نيازهاي مادي و معنوي اش تشريع گرديده است .آثار عيني و تكاملي آن تنها در صورتي ميسر است كه مجموعه آموزه ها و معارفش بصورت پيوسته به يكديگر نگريسته و اجرا گردد . جزئي نگري به اين منظومه معرفتي آفتي بس بزرگ به پيكره دين بوده و سبب تحجر و سطحي نگري نسبت به آن خواهد شد . از اينرو عالمان دين موظفند دين را در قالب يك طرح جامع و نظام واره به ديگران معرفي كنند .  
اسلام بر خلاف مسیحیت و سایر ادیان منظومه ای جامع از قوانین احكام و معارفی است كه در جهت شكوفائی استعدادهای بشری و تامین نیازهای مادی و معنوی اش تشریع گردیده است .آثار عینی و تكاملی آن تنها در صورتی میسر است كه مجموعه آموزه ها و معارفش بصورت پیوسته به یكدیگر نگریسته و اجرا گردد . جزئی نگری به این منظومه معرفتی آفتی بس بزرگ به پیكره دین بوده و سبب تحجر و سطحی نگری نسبت به آن خواهد شد . از اینرو عالمان دین موظفند دین را در قالب یك طرح جامع و نظام واره به دیگران معرفی كنند .  
شهيد مطهري در اين زمينه مي فرمايد:‌ (مطهري ،...)
شهید مطهری در این زمینه می فرماید:‌ (مطهری ،...)




=== 4- ربط متغير به ثابت يا پاسخگوئي به نيازهاي مبتلابه جوامع :‌ ===
=== 4- ربط متغیر به ثابت یا پاسخگوئی به نیازهای مبتلابه جوامع :‌ ===




از آنجا كه دين امري ثابت و بسياري از نيازهاي جوامع بشري اموري است متغير، از اينرو بر عالمان دين فرض است كه با شناخت اين نوع نيازها و سوالات كه به تناسب مقتضيات زمان در هر عصر بگونه اي مطرح مي گردد -بر اساس قواعد كلي دين- در مقام پاسخ بر آيند . تنها در اين صورت است كه سيماي واقعي دين بصورت قوانيني زنده كه تامين كننده نيازهاي واقعي انسانهاست بروز و ظهور خواهد كرد.  
از آنجا كه دین امری ثابت و بسیاری از نیازهای جوامع بشری اموری است متغیر، از اینرو بر عالمان دین فرض است كه با شناخت این نوع نیازها و سوالات كه به تناسب مقتضیات زمان در هر عصر بگونه ای مطرح می گردد -بر اساس قواعد كلی دین- در مقام پاسخ بر آیند . تنها در این صورت است كه سیمای واقعی دین بصورت قوانینی زنده كه تامین كننده نیازهای واقعی انسانهاست بروز و ظهور خواهد كرد.  


=== 4- بكار گيري ابزارهاي نو در پيام رساني : ===
=== 4- بكار گیری ابزارهای نو در پیام رسانی : ===




‌در جهان معاصر كه بعنوان عصر ارتباطات شناخته شده است مرزهاي جغرافيائي و سياسي و فرهنگي برداشته و زمينه ارتباط ميلياردها انسان با يكديگر گرديده است. رسانه ها اعم از صوتي تصويري و مكتوب و نيز رسانه هاي الكترونيكي و اينترنتي در جهان معاصر عامل اصلي انتقال فرهنگها بوده و فاصله بين رويدادها و مردم را بسيار كاهش داده اند .  
‌در جهان معاصر كه بعنوان عصر ارتباطات شناخته شده است مرزهای جغرافیائی و سیاسی و فرهنگی برداشته و زمینه ارتباط میلیاردها انسان با یكدیگر گردیده است. رسانه ها اعم از صوتی تصویری و مكتوب و نیز رسانه های الكترونیكی و اینترنتی در جهان معاصر عامل اصلی انتقال فرهنگها بوده و فاصله بین رویدادها و مردم را بسیار كاهش داده اند .  




گسترش فضاي رسانه و شبكه هاي اجتماعي در عصر كنوني بگونه اي است كه هيچ حوزه علمي فرهنگي اقتصادي سياسي قادر نيست پيامش را بدون  توجه به  آنها به  ديگران انتقال دهد.ازطرفي نظام استكبار با سلطه برفضاي رسانه توانسته است انديشه هاي منحط غربي را كه مبتني بر اومانيسم سكولاريزم و ليبراليسم مي باشد به جوامع ديگر انتقال داده و باورهاي بسياري از انسانها را درسبك زندگي و نوع نگاه به جهان و انسان تغيير دهد. دراين راستا برعالمان دين فرض است كه درمعرفي دين و ابلاغ رسالتشان  از اين ابزارهاي جديد بهره گرفته و آموزه هاي معرفتي شان را به كمك آنها در اختيار مردم قرار دهند.
گسترش فضای رسانه و شبكه های اجتماعی در عصر كنونی بگونه ای است كه هیچ حوزه علمی فرهنگی اقتصادی سیاسی قادر نیست پیامش را بدون  توجه به  آنها به  دیگران انتقال دهد.ازطرفی نظام استكبار با سلطه برفضای رسانه توانسته است اندیشه های منحط غربی را كه مبتنی بر اومانیسم سكولاریزم و لیبرالیسم می باشد به جوامع دیگر انتقال داده و باورهای بسیاری از انسانها را درسبك زندگی و نوع نگاه به جهان و انسان تغییر دهد. دراین راستا برعالمان دین فرض است كه درمعرفی دین و ابلاغ رسالتشان  از این ابزارهای جدید بهره گرفته و آموزه های معرفتی شان را به كمك آنها در اختیار مردم قرار دهند.




ابزارهاي جديد رسانه اي با كمترين هزينه و بيشترين سرعت در انتقال پيام به دورترين نقطه جهان عالم ديني را قادر خواهد ساخت كه پيام دين را به بهترين شكل در معرض افكار عمومي قرار دهد.عالمان ديني قادرند بسياري از آموزشهاي معرفتي شان را به سهولت در اختيار ميليونها انسان تشنه حقيقت در دنيا قرار دهند .
ابزارهای جدید رسانه ای با كمترین هزینه و بیشترین سرعت در انتقال پیام به دورترین نقطه جهان عالم دینی را قادر خواهد ساخت كه پیام دین را به بهترین شكل در معرض افكار عمومی قرار دهد.عالمان دینی قادرند بسیاری از آموزشهای معرفتی شان را به سهولت در اختیار میلیونها انسان تشنه حقیقت در دنیا قرار دهند .




برغم اينكه ويروس كرونا سبب تعطيلي بسياري از مناسك و شعائر ديني شده است اما عالمان ديني و متوليان فرهنگي نظام قادرند بكمك فضاي مجازي و ابزارهاي ديگر رسانه اي اين خلا را با ارائه معارف ديني در قالبهاي گوناگون جذاب به جوامع عرضه نموده و در تحكيم عقائد مردم تاثير گذار باشند.  
برغم اینكه ویروس كرونا سبب تعطیلی بسیاری از مناسك و شعائر دینی شده است اما عالمان دینی و متولیان فرهنگی نظام قادرند بكمك فضای مجازی و ابزارهای دیگر رسانه ای این خلا را با ارائه معارف دینی در قالبهای گوناگون جذاب به جوامع عرضه نموده و در تحكیم عقائد مردم تاثیر گذار باشند.  


    
    
== ب- تاثيرات كرونا در عقائد مذهبي مردم (القاء‌ شبهات علمي و عملي) ==
== ب- تاثیرات كرونا در عقائد مذهبی مردم (القاء‌ شبهات علمی و عملی) ==




همانگونه كه بيان گرديد ويروس كرونا در سطح جهان علاوه بر تغيير چهره دينداري مومنان سبب پيدايش سوالات و شبهات جدي براي دينداران و محققان در حوزه دين گرديده است . بديهي است هر نوع نگاه فعال يا منفعلانه عالمان ديني به اين پديده تاثير شگرفي در عقائد بخشهاي عظيمي از جامعه دينداران را بدنبال خواهد داشت. در اين قسمت برخي از شبهات علمي و عملي را كه در اثر پديده كرونا جايگاه دين و دينداران را به چالش كشيده است مطرح خواهيم كرد :‌
همانگونه كه بیان گردید ویروس كرونا در سطح جهان علاوه بر تغییر چهره دینداری مومنان سبب پیدایش سوالات و شبهات جدی برای دینداران و محققان در حوزه دین گردیده است . بدیهی است هر نوع نگاه فعال یا منفعلانه عالمان دینی به این پدیده تاثیر شگرفی در عقائد بخشهای عظیمی از جامعه دینداران را بدنبال خواهد داشت. در این قسمت برخی از شبهات علمی و عملی را كه در اثر پدیده كرونا جایگاه دین و دینداران را به چالش كشیده است مطرح خواهیم كرد :‌


   
   
== شبهات علمي و عملي ==
== شبهات علمی و عملی ==




=== 1-تضاد علم و دين :‌ ===
=== 1-تضاد علم و دین :‌ ===


اولين شبهه اي كه كرونا در حوزه دينداري ايجاد نمود مساله تضاد علم و دين است . اين شبهه هر چند سابقه چندين هزار ساله داشته و حتي بعد از رنسانس در جهان غرب سبب پيدايش انديشه سكولاريزم (جدائي دين از عرصه سياست و حيات دنيوي) گرديد اما اين تضاد در اثر پيشرفت دانش بشري هر زمان بگونه اي مطرح مي گردد.
اولین شبهه ای كه كرونا در حوزه دینداری ایجاد نمود مساله تضاد علم و دین است . این شبهه هر چند سابقه چندین هزار ساله داشته و حتی بعد از رنسانس در جهان غرب سبب پیدایش اندیشه سكولاریزم (جدائی دین از عرصه سیاست و حیات دنیوی) گردید اما این تضاد در اثر پیشرفت دانش بشری هر زمان بگونه ای مطرح می گردد.




شبهه اين است كه بسياري مي پرسند چگونه مناسك ، اماكن مقدس و شعائر ديني كه به اعتقاد دينداران ملجا و پناهگاه مومنان بهنگام مواجهه با ناملايمات و بلاها هستند يكباره در اثر كرونا تعطيل گرديد بگونه اي كه عالمان ديني نيز مردم را نه تنها مكلف به عدم برپائي اين شعائر و عدم حضور در اماكن مقدس فرا مي خوانند بلكه از آنان مي خواهند همه توصيه هاي جامعه علمي و نظام بهداشت جهاني را مراعات نمايند ؟
شبهه این است كه بسیاری می پرسند چگونه مناسك ، اماكن مقدس و شعائر دینی كه به اعتقاد دینداران ملجا و پناهگاه مومنان بهنگام مواجهه با ناملایمات و بلاها هستند یكباره در اثر كرونا تعطیل گردید بگونه ای كه عالمان دینی نیز مردم را نه تنها مكلف به عدم برپائی این شعائر و عدم حضور در اماكن مقدس فرا می خوانند بلكه از آنان می خواهند همه توصیه های جامعه علمی و نظام بهداشت جهانی را مراعات نمایند ؟




بعبارت ديگر شبهه افكنان مي گويند :‌ حرم‌هایی که روزی دارالشفای بیماران و پناهگاه حاجتمندان معرفی می‌شد چرا در وضعيت حاضر باید توسط مواد ضدعفونی، عفونت‌زدایی شود و مردم در آن تجمع نکنند تا مبادا به بیماری مبتلا شوند! گندزدایی و تعطیلی این مراکز برای پیشگیری از بیماری چگونه با دارالشفابودن آن سازگار است؟!
بعبارت دیگر شبهه افكنان می گویند :‌ حرم‌هایی که روزی دارالشفای بیماران و پناهگاه حاجتمندان معرفی می‌شد چرا در وضعیت حاضر باید توسط مواد ضدعفونی، عفونت‌زدایی شود و مردم در آن تجمع نکنند تا مبادا به بیماری مبتلا شوند! گندزدایی و تعطیلی این مراکز برای پیشگیری از بیماری چگونه با دارالشفابودن آن سازگار است؟!


=== 2- موضع مشترك دينداران و مخالفان در برابر كرونا :‌ ===
=== 2- موضع مشترك دینداران و مخالفان در برابر كرونا :‌ ===




شبهه ديگر اينكه مي گويند :‌ دينداران مدعي اند كه بلاها و بيماريها ناشي از عملكرد بد (گناهان) انسانها بوده و عقوبتي است كه خالق هستي آنرا بر گنهكاران نازل نموده تا آنها را نسبت به اعمال زشت شان متنبه نمايد. در اينصورت بر دينداران لازم است از حالت غفلت خارج شده و با التجا به درگاه الهي از گناهانشان بسوي خداوند توبه نمايند و دفع اين بلا و عذاب را از او مسئلت نمايند در حالي كه مي بينيم دينداران و نيز همه كساني كه حتي معتقد به ديني نيستند در برابر بحران پيش آمده موضعي واحد داشته و منتظرند تا كانونهاي علمي كشور و جهان واكسن ضد اين بيماري را كشف نمايند تا بشريت از اين بحران رهائي يابد .  
شبهه دیگر اینكه می گویند :‌ دینداران مدعی اند كه بلاها و بیماریها ناشی از عملكرد بد (گناهان) انسانها بوده و عقوبتی است كه خالق هستی آنرا بر گنهكاران نازل نموده تا آنها را نسبت به اعمال زشت شان متنبه نماید. در اینصورت بر دینداران لازم است از حالت غفلت خارج شده و با التجا به درگاه الهی از گناهانشان بسوی خداوند توبه نمایند و دفع این بلا و عذاب را از او مسئلت نمایند در حالی كه می بینیم دینداران و نیز همه كسانی كه حتی معتقد به دینی نیستند در برابر بحران پیش آمده موضعی واحد داشته و منتظرند تا كانونهای علمی كشور و جهان واكسن ضد این بیماری را كشف نمایند تا بشریت از این بحران رهائی یابد .  




3- ‌ در منابع روائي آمده است كه در صورت هجوم فتنه ها در آخر الزمان به اماكن خاصي كه در شهرهائي نظير قم قرار دارد پناه ببريد تا از آن فتنه ها رهائي يابيد در حالي كه همين اماكن مقدس  نيز در شرائط بحراني قرار گرفته و همانند شهرها و مراكز ديگر خطر ابتلاء‌ به ويروس كرونا در آنها نيز بشدت جدي مي باشد.  
3- ‌ در منابع روائی آمده است كه در صورت هجوم فتنه ها در آخر الزمان به اماكن خاصی كه در شهرهائی نظیر قم قرار دارد پناه ببرید تا از آن فتنه ها رهائی یابید در حالی كه همین اماكن مقدس  نیز در شرائط بحرانی قرار گرفته و همانند شهرها و مراكز دیگر خطر ابتلاء‌ به ویروس كرونا در آنها نیز بشدت جدی می باشد.  




بطور كلي با آمدن ویروس کرونا و به حاشیه رفتن مسائل دینی و پررنگ شدن توصیه‌ها و راهبردهای پزشکی و بهداشتی این پرسش مطرح می‌شود که اگر با دارو و بهداشت به دواء می‌رسیم چه نیازی به توصیه‌های معنوی دین وجود دارد؟ وقتی علم گره گشایی می‌کند، به دین چه نیازی است؟ (سايت انديشه قم ،  مركز مطالعات و پاسخگوئي به شبهات)
بطور كلی با آمدن ویروس کرونا و به حاشیه رفتن مسائل دینی و پررنگ شدن توصیه‌ها و راهبردهای پزشکی و بهداشتی این پرسش مطرح می‌شود که اگر با دارو و بهداشت به دواء می‌رسیم چه نیازی به توصیه‌های معنوی دین وجود دارد؟ وقتی علم گره گشایی می‌کند، به دین چه نیازی است؟ (سایت اندیشه قم ،  مركز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات)




   
   
=== ج - راهكارهاي عالمان ديني در زدودن شبهات علمي و عملي ناشي از كرونا و پساكرونا  === ===
=== ج - راهكارهای عالمان دینی در زدودن شبهات علمی و عملی ناشی از كرونا و پساكرونا  === ===


با تبيين اين بخش مي توان به  راز جاودانگي دين و امكان انطباق و اجراي آن در همه زمانها و شرائط  و تحولات پي برد . در اين راستا مي گوئيم :‌
با تبیین این بخش می توان به  راز جاودانگی دین و امكان انطباق و اجرای آن در همه زمانها و شرائط  و تحولات پی برد . در این راستا می گوئیم :‌
فقيهان و نخبگان ديني بدليل جامع نگري شان به مجموعه دين معتقدند كه اساسا در متن شريعت اسلام رموزي وجود دارد كه بدان خصلت جاودانگي و امكان تطبيق در همه شرائط  و تحولات را داده  است . آنان  اين رموز را از كتاب و سنت استخراج نموده و معتقدندند  بر اساس اين رموز و قواعد ا مي توان  جامعه اسلامي را  در برابر هر نوع آسيبي - كه در اثر تحولات گوناگون علمي سياسي طبيعي ممكن است بدان  مواجه گردد - حفظ  نمود.  
فقیهان و نخبگان دینی بدلیل جامع نگری شان به مجموعه دین معتقدند كه اساسا در متن شریعت اسلام رموزی وجود دارد كه بدان خصلت جاودانگی و امكان تطبیق در همه شرائط  و تحولات را داده  است . آنان  این رموز را از كتاب و سنت استخراج نموده و معتقدندند  بر اساس این رموز و قواعد ا می توان  جامعه اسلامی را  در برابر هر نوع آسیبی - كه در اثر تحولات گوناگون علمی سیاسی طبیعی ممكن است بدان  مواجه گردد - حفظ  نمود.  




در اينجا برخي از اين رموز و قواعد كليدي را بيان مي كنيم :‌
در اینجا برخی از این رموز و قواعد كلیدی را بیان می كنیم :‌




== 1-لزوم تفكيك بين روح و قالب دين ==  
== 1-لزوم تفكیك بین روح و قالب دین ==  


از جمله اصولي كه در متن دين بعنوان يك حقيقت قطعي تعبيه شده است تمايز و تفكيك بين ظاهر و باطن، پوسته و مغز و روح و قالب دين مي باشد . اين اصل در تمامي احكام الهي جاري بوده و لازم است در استنباطات فقهي هميشه مورد عنايت قرار گيرد.  
از جمله اصولی كه در متن دین بعنوان یك حقیقت قطعی تعبیه شده است تمایز و تفكیك بین ظاهر و باطن، پوسته و مغز و روح و قالب دین می باشد . این اصل در تمامی احكام الهی جاری بوده و لازم است در استنباطات فقهی همیشه مورد عنایت قرار گیرد.  




شهيد مطهري درتبيين اين اصل  تحت عنوان :‌ "توجه به روح و معنى و بى‏تفاوتى نسبت به قالب و شكل‏" در شريعت اسلام مي نويسد :‌
شهید مطهری درتبیین این اصل  تحت عنوان :‌ "توجه به روح و معنى و بى‏تفاوتى نسبت به قالب و شكل‏" در شریعت اسلام می نویسد :‌
اسلام به شكل ظاهر و صورت زندگى كه وابستگى تام و تمامى به ميزان دانش بشر دارد نپرداخته است. دستورهاى اسلامى مربوط است به روح و معنى و هدف زندگى و بهترين راهى كه بشر بايد براى وصول به آن هدفها پيش بگيرد. علم نه هدف و روح زندگى را عوض مى‏كند و نه راه بهتر و نزديكتر و بى‏خطرترى به سوى هدفهاى زندگى نشان داده است. علم همواره وسايل بهتر و كاملترى براى تحصيل هدفهاى زندگى و پيمودن راه وصول به آن هدفها در اختيار قرار مى‏دهد.
اسلام به شكل ظاهر و صورت زندگى كه وابستگى تام و تمامى به میزان دانش بشر دارد نپرداخته است. دستورهاى اسلامى مربوط است به روح و معنى و هدف زندگى و بهترین راهى كه بشر باید براى وصول به آن هدفها پیش بگیرد. علم نه هدف و روح زندگى را عوض مى‏كند و نه راه بهتر و نزدیكتر و بى‏خطرترى به سوى هدفهاى زندگى نشان داده است. علم همواره وسایل بهتر و كاملترى براى تحصیل هدفهاى زندگى و پیمودن راه وصول به آن هدفها در اختیار قرار مى‏دهد.




اسلام با قراردادن هدفها در قلمرو خود و واگذاشتن شكلها و صورتها و ابزارها در قلمرو علم و فن، از هرگونه تصادمى با توسعه فرهنگ و تمدن پرهيز كرده است؛ بلكه با تشويق به عوامل توسعه تمدن يعنى علم و كار و تقوا و اراده و همت و استقامت، خود نقش عامل اصلى پيشرفت تمدن را به عهده گرفته است.(مطهري ،  )  
اسلام با قراردادن هدفها در قلمرو خود و واگذاشتن شكلها و صورتها و ابزارها در قلمرو علم و فن، از هرگونه تصادمى با توسعه فرهنگ و تمدن پرهیز كرده است؛ بلكه با تشویق به عوامل توسعه تمدن یعنى علم و كار و تقوا و اراده و همت و استقامت، خود نقش عامل اصلى پیشرفت تمدن را به عهده گرفته است.(مطهری ،  )  


   
   
===تطبيق اين اصل در حل شبهات بر آمده از كرونا :‌ ===  
===تطبیق این اصل در حل شبهات بر آمده از كرونا :‌ ===  




با توجه به اصل مذكور بايد گفت  يكي از عوامل اصلي پيدايش شبهاتي نظير شبهه تعارض علم و دين در ماجراي كرونا ، عدم تفكيك و تمايز بین روح دین و پوسته دین مي باشد .  بدين معنا كه شبهه افكنان يا سطحي نگران در مسائل دين ، شعائر و ظواهر دینی را بعنوان اصول و روح دین پنداشته و چون تعطیلی موقت شعائر و مناسك مذهبي را بدلیل عدم شیوع این بیماری مشاهده نموده اند گمان کرده اند که پس تاریخ مصرف دین تمام شد و همه اموزه های دین خرافاتی بیش نبوده است . غافل از انکه انچه اصل و حقيقت دین را تشكيل ميدهد حقيقت توحید است ، حقيقت قرآن است ، حقيقت و جود پیامبر و اهل بیت است ، نه اماکن منسوب به انان ، اين امور بمنزله شعائر دين بوده كه جهت حفظ روح و محتواي دين تشريع گرديده است .
با توجه به اصل مذكور باید گفت  یكی از عوامل اصلی پیدایش شبهاتی نظیر شبهه تعارض علم و دین در ماجرای كرونا ، عدم تفكیك و تمایز بین روح دین و پوسته دین می باشد .  بدین معنا كه شبهه افكنان یا سطحی نگران در مسائل دین ، شعائر و ظواهر دینی را بعنوان اصول و روح دین پنداشته و چون تعطیلی موقت شعائر و مناسك مذهبی را بدلیل عدم شیوع این بیماری مشاهده نموده اند گمان کرده اند که پس تاریخ مصرف دین تمام شد و همه اموزه های دین خرافاتی بیش نبوده است . غافل از انکه انچه اصل و حقیقت دین را تشكیل میدهد حقیقت توحید است ، حقیقت قرآن است ، حقیقت و جود پیامبر و اهل بیت است ، نه اماکن منسوب به انان ، این امور بمنزله شعائر دین بوده كه جهت حفظ روح و محتوای دین تشریع گردیده است .




معتقدان به دين اكنون نيز مي گويند:‌ توسل به اولياي الهي هميشه می تواند ملجائي مطمئن جهت آرامش انسانها و رفع آلامشان باشد. شخصیت حقیقی اهل بیت و اولياي الهي وابسته به این اماکن نیست تا تعطیلی یا حتی تخریب انها لطمه ای به عظمت شان وارد نماید . اين اماکن مقدس – اعم از مساجد و مراکززیارتی اهل بیت علیهم السلام – جهت تعظيم شعائر الهي توسط مردم ساخته شده  و تنها به دليل انتساب به این بزرگواران است که قداست یافته است .
معتقدان به دین اكنون نیز می گویند:‌ توسل به اولیای الهی همیشه می تواند ملجائی مطمئن جهت آرامش انسانها و رفع آلامشان باشد. شخصیت حقیقی اهل بیت و اولیای الهی وابسته به این اماکن نیست تا تعطیلی یا حتی تخریب انها لطمه ای به عظمت شان وارد نماید . این اماکن مقدس – اعم از مساجد و مراکززیارتی اهل بیت علیهم السلام – جهت تعظیم شعائر الهی توسط مردم ساخته شده  و تنها به دلیل انتساب به این بزرگواران است که قداست یافته است .






عظمت این نمونه های عالی انسانیت به مقامات عالی است كه در محضر ربوبي دارند نه به بارگاههای ظاهری شان ؛ قداست و بزرگی اینان بجهت مراتب قرب معنوی شان به حضرت حق است و بديهي است كه چنین اموری همچنان ثابت بوده و همگان در هر زمان كه مي بخواهند می توانند با توسل خالصانه به این مشعل های هدایت به قرب الهی نائل گردند .
عظمت این نمونه های عالی انسانیت به مقامات عالی است كه در محضر ربوبی دارند نه به بارگاههای ظاهری شان ؛ قداست و بزرگی اینان بجهت مراتب قرب معنوی شان به حضرت حق است و بدیهی است كه چنین اموری همچنان ثابت بوده و همگان در هر زمان كه می بخواهند می توانند با توسل خالصانه به این مشعل های هدایت به قرب الهی نائل گردند .




یک موحد تمامی هستی را با نگاه توحیدی می بیند او معتقد است : لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ؛ او معتقد است در عالم و هستی فقط یک موثر حاکم است که انهم فقط الله است : لا موثر فی الوجود االا الله و بقیه اسباب عالم در طول اراده مطلقه او قرار دارند. به شبهه افكنان در فكر منحط تضاد علم و دين و سطحی انديشان در حوزه مباحث ديني باید گفت نگرش توحیدی ، شفا و سلامتی را از ناحیه خداوند می داند : اذا مرضت فهو یشفین و همین معرفت دینی بما می گوید : مدبر عالم ، نظام هستی را – از جمله نظام بیماری و سلامت و دیگر نظامات را - بر اساس اسباب و مسببات مادی و معنوی مدیریت می کند : ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها  " سنت و بنای خداوند این نیست که امور عالم را جز به اسباب و مسبباتی که خودش در نظام تکوین قرار داده است اداره کند ."  
یک موحد تمامی هستی را با نگاه توحیدی می بیند او معتقد است : لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ؛ او معتقد است در عالم و هستی فقط یک موثر حاکم است که انهم فقط الله است : لا موثر فی الوجود االا الله و بقیه اسباب عالم در طول اراده مطلقه او قرار دارند. به شبهه افكنان در فكر منحط تضاد علم و دین و سطحی اندیشان در حوزه مباحث دینی باید گفت نگرش توحیدی ، شفا و سلامتی را از ناحیه خداوند می داند : اذا مرضت فهو یشفین و همین معرفت دینی بما می گوید : مدبر عالم ، نظام هستی را – از جمله نظام بیماری و سلامت و دیگر نظامات را - بر اساس اسباب و مسببات مادی و معنوی مدیریت می کند : ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها  " سنت و بنای خداوند این نیست که امور عالم را جز به اسباب و مسبباتی که خودش در نظام تکوین قرار داده است اداره کند ."  




از منظر قرآن ، جهان هستی با سنن و قوانینی مدیریت می شود که علم بشر در برابر ان بسیار اندک است : و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا(  )  ؛ مدعیان تعارض دين و علم اگر کمی از غرور جاهلانه شان برگردند خواهند دید که قرآن و رهبران الهی بزرگترین مشوقان بشریت به علم و دانش بوده اند.  
از منظر قرآن ، جهان هستی با سنن و قوانینی مدیریت می شود که علم بشر در برابر ان بسیار اندک است : و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا(  )  ؛ مدعیان تعارض دین و علم اگر کمی از غرور جاهلانه شان برگردند خواهند دید که قرآن و رهبران الهی بزرگترین مشوقان بشریت به علم و دانش بوده اند.  




امام علی علیه السلام در اخرین لحظات شهادتش ملتمسانه مسلمانان را بخداوند سوگند می دهد که به تعالیم قرآن اهمیت داده و به انها هشدار می دهد مبادا غیر مسلمانان در عمل به اموزه های قرآن در ابعاد گوناگون علمی ، اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی ،تربیتی ،روانی از شما سبقت بگیرند: الله الله فی القرآن لا یسبقکم فی العمل به غیرکم    (امام علي...) ؛ شکی نیست که اگر حضرات اهل بیت علیهم السلام همگی شان در عصر کنونی مجتمع بوده و شاهد موج گسترده چنین بیماری ( کرونا ) در جهان بودند قطعا در کنار توسل و توكل در محضر حقتعالی و درخواست متضرعانه شان از خداوند بزرگ در جهت دفع این بلا از مردم جهان ، بیشترین توصیه های بهداشتی را به مردم نموده و خود در حد امکان اولین عامل بدان بودند.  
امام علی علیه السلام در اخرین لحظات شهادتش ملتمسانه مسلمانان را بخداوند سوگند می دهد که به تعالیم قرآن اهمیت داده و به انها هشدار می دهد مبادا غیر مسلمانان در عمل به اموزه های قرآن در ابعاد گوناگون علمی ، اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی ،تربیتی ،روانی از شما سبقت بگیرند: الله الله فی القرآن لا یسبقکم فی العمل به غیرکم    (امام علی...) ؛ شکی نیست که اگر حضرات اهل بیت علیهم السلام همگی شان در عصر کنونی مجتمع بوده و شاهد موج گسترده چنین بیماری ( کرونا ) در جهان بودند قطعا در کنار توسل و توكل در محضر حقتعالی و درخواست متضرعانه شان از خداوند بزرگ در جهت دفع این بلا از مردم جهان ، بیشترین توصیه های بهداشتی را به مردم نموده و خود در حد امکان اولین عامل بدان بودند.  




=== 2- اصالت عقل و قاعده ملازمه بين حكم عقل و شرع :‌ ===
=== 2- اصالت عقل و قاعده ملازمه بین حكم عقل و شرع :‌ ===
   
   
يكي ديگر از اصول قطعي اسلام عنايت عميقي است كه اسلام براي عقل قائل شده است . به كمك اين اصل اساسي مي توان به بسياري از شبهاتي كه سابقه اي در تاريخ نداشته و در اثر تحولات علمي در حوزه دين بوجود مي آيد پاسخ گفت . از منظر شهيد مطهري در هيچ مكتبي به اندازه اسلام نسبت به عقل بشري ، بها داده نشده است:‌
یكی دیگر از اصول قطعی اسلام عنایت عمیقی است كه اسلام برای عقل قائل شده است . به كمك این اصل اساسی می توان به بسیاری از شبهاتی كه سابقه ای در تاریخ نداشته و در اثر تحولات علمی در حوزه دین بوجود می آید پاسخ گفت . از منظر شهید مطهری در هیچ مكتبی به اندازه اسلام نسبت به عقل بشری ، بها داده نشده است:‌




تحقيقاً شما هيچ دينى و هيچ كتاب آسمانى را پيدا نمى‏كنيد كه به اندازه اسلام براى عقل ارزش و اصالت قائل شده باشد. متأسفانه ما نمى‏توانيم مبلّغ خوبى براى دين خودمان اسلام باشيم.آيا اين شوخى است كه شما وقتى كه به كتب فقهى مراجعه مى‏كنيد مى‏بينيد آنگاه كه مى‏خواهند منابع اجتهاد و استنباط را به دست بدهند، مى‏گويند: كتاب، سنت، اجماع، عقل. عقل را به عنوان منبعى در عرض كتاب و سنت و اجماع قرار مى‏دهند كه اجماع هم خودش يك بحث خاصى است و به يك معنا عين كتاب و سنت است و جدا نيست.
تحقیقاً شما هیچ دینى و هیچ كتاب آسمانى را پیدا نمى‏كنید كه به اندازه اسلام براى عقل ارزش و اصالت قائل شده باشد. متأسفانه ما نمى‏توانیم مبلّغ خوبى براى دین خودمان اسلام باشیم.آیا این شوخى است كه شما وقتى كه به كتب فقهى مراجعه مى‏كنید مى‏بینید آنگاه كه مى‏خواهند منابع اجتهاد و استنباط را به دست بدهند، مى‏گویند: كتاب، سنت، اجماع، عقل. عقل را به عنوان منبعى در عرض كتاب و سنت و اجماع قرار مى‏دهند كه اجماع هم خودش یك بحث خاصى است و به یك معنا عین كتاب و سنت است و جدا نیست.




ايشان به قاعده عقلي ملازمه بين حكم و شرع كه مورد اتفاق همه عالمان ديني است اشاره نموده و مي گويد :‌  
ایشان به قاعده عقلی ملازمه بین حكم و شرع كه مورد اتفاق همه عالمان دینی است اشاره نموده و می گوید :‌  




اين خيلى افتخار بزرگى است كه از صدر اسلام علماى اسلام آمدند گفتند كه بين عقل و شرع هماهنگى است: كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَكَمَ بِهِ الشَّرْعُ وَ كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الشَّرْعُ حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ. مقصودشان اين بود كه اگر واقعاً يك چيزى را عقل اكتشاف كند، ما فرضاً دليل نقلى نداشته باشيم، همين اكتشاف عقل كافى است كه بفهميم اسلام با اين موافق است و اگر دليل نقلى به ما نرسيده، بوده و به ما نرسيده است. آنچه هم كه شرع به‏طور قطع حكم مى‏كند عقل حكم مى‏كند، يعنى راز و رمزى دارد كه اگر عقل به آن راز و رمز پى ببرد تصديقش مى‏كند؛ يعنى مقررات اسلام براساس يك مجهولات و مرموزات و خارج از دسترس انديشه و فكر و عقل نيست، براساس يك سلسله مصالح و مفاسد در زندگى بشر است كه براى عقل قابل مطالعه است.
این خیلى افتخار بزرگى است كه از صدر اسلام علماى اسلام آمدند گفتند كه بین عقل و شرع هماهنگى است: كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَكَمَ بِهِ الشَّرْعُ وَ كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ الشَّرْعُ حَكَمَ بِهِ الْعَقْلُ. مقصودشان این بود كه اگر واقعاً یك چیزى را عقل اكتشاف كند، ما فرضاً دلیل نقلى نداشته باشیم، همین اكتشاف عقل كافى است كه بفهمیم اسلام با این موافق است و اگر دلیل نقلى به ما نرسیده، بوده و به ما نرسیده است. آنچه هم كه شرع به‏طور قطع حكم مى‏كند عقل حكم مى‏كند، یعنى راز و رمزى دارد كه اگر عقل به آن راز و رمز پى ببرد تصدیقش مى‏كند؛ یعنى مقررات اسلام براساس یك مجهولات و مرموزات و خارج از دسترس اندیشه و فكر و عقل نیست، براساس یك سلسله مصالح و مفاسد در زندگى بشر است كه براى عقل قابل مطالعه است.




ايشان در تبيين مفاد قاعده ملازمه مي گويد :‌
ایشان در تبیین مفاد قاعده ملازمه می گوید :‌


[قاعده‏] «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل» مى‏خواهد بگويد اسلام يك دين منطقى است؛ فرضاً فلسفه يك حكمش الآن براى عقل روشن نيست ولى يك امر مرموزِ مربوط به عالم مجهولات هم نيست كه اصلًا بكلى ضد عقل باشد، مثل حرفهايى كه مسيحيت در باب تثليث مى‏گويد كه ايمان غير از عقل است. ايمان غير از عقل نيست.
[قاعده‏] «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل» مى‏خواهد بگوید اسلام یك دین منطقى است؛ فرضاً فلسفه یك حكمش الآن براى عقل روشن نیست ولى یك امر مرموزِ مربوط به عالم مجهولات هم نیست كه اصلًا بكلى ضد عقل باشد، مثل حرفهایى كه مسیحیت در باب تثلیث مى‏گوید كه ایمان غیر از عقل است. ایمان غیر از عقل نیست.


حساب اينكه ايمان از عقل جداست در اسلام وجود ندارد و همين امر قدرتى به فقه اسلامى بخشيده است. (اصول دين اسلامى كه اساساً منطقه انحصارى عقل است، به عكس مسيحيت كه اصول دين براى عقل منطقه ممنوعه است.) اين مسئله سبب شده است كه به علماى اسلام يك ميدان باز بدهد كه در مسائل، عقل را دخالت بدهند و خود همين يكى از اسباب پيروزيهاى فقه اسلامى در ادوار گذشته است.( مطهري ،  )  
حساب اینكه ایمان از عقل جداست در اسلام وجود ندارد و همین امر قدرتى به فقه اسلامى بخشیده است. (اصول دین اسلامى كه اساساً منطقه انحصارى عقل است، به عكس مسیحیت كه اصول دین براى عقل منطقه ممنوعه است.) این مسئله سبب شده است كه به علماى اسلام یك میدان باز بدهد كه در مسائل، عقل را دخالت بدهند و خود همین یكى از اسباب پیروزیهاى فقه اسلامى در ادوار گذشته است.( مطهری ،  )  


   
   
بنابر اين اصالت دادن به عقل نيز راه ديگري است كه خود اسلام اجازه داده است  تا در تطبيق و اجراي احكام اسلام در شرائط گوناگوني كه بر اثر مقتضيات زمان پيش مي آيد خللي ايجاد نشود. در شرائط كنوني بعد از كرونا نيز علاوه بر اينكه دلائل نقلي در حل شبهات مطرح شده وجود دارد اما بر اساس حكم قطعي عقل به لزوم رعايت توصيه هاي پزشكي و اجتناب از حضور در تجمعات به حكم ملازمه  مي توان حكم شرع در قابل جمع بودن بين اجراي مناسك و رعايت اصول بهداشتي را نيز كشف نمود.  
بنابر این اصالت دادن به عقل نیز راه دیگری است كه خود اسلام اجازه داده است  تا در تطبیق و اجرای احكام اسلام در شرائط گوناگونی كه بر اثر مقتضیات زمان پیش می آید خللی ایجاد نشود. در شرائط كنونی بعد از كرونا نیز علاوه بر اینكه دلائل نقلی در حل شبهات مطرح شده وجود دارد اما بر اساس حكم قطعی عقل به لزوم رعایت توصیه های پزشكی و اجتناب از حضور در تجمعات به حكم ملازمه  می توان حكم شرع در قابل جمع بودن بین اجرای مناسك و رعایت اصول بهداشتی را نیز كشف نمود.  


   
   
=== 3- قانون امر بمعروف و نهي از منكر ===   
=== 3- قانون امر بمعروف و نهی از منكر ===   
اين اصل از برجسته ترين اصول اجتماعي اسلام  بوده كه مي تواند ضامن اجراي تمام احكام شريعت باشد . قلمرو اين قانون اختصاص به امور خاص فردي و جزئي نداشته بلكه همه  امور نيك و بد در حوزه فرد و اجتماع (معروف و منكر) را فرا مي گيرد . براين اساس نظام سلامت در زمره معروف  و اضرار به سلامت ديگران بعنوان منكر تلقي مي گردد. عالمان دين و نظام اسلامي بر پايه اين قانون مي تواند رعايت دستورات بهداشتي بر همگان الزامي و واجب نموده و با  تخطي كنندگان نسبت به اين اصول نهي از منكر نمايد .  
این اصل از برجسته ترین اصول اجتماعی اسلام  بوده كه می تواند ضامن اجرای تمام احكام شریعت باشد . قلمرو این قانون اختصاص به امور خاص فردی و جزئی نداشته بلكه همه  امور نیك و بد در حوزه فرد و اجتماع (معروف و منكر) را فرا می گیرد . براین اساس نظام سلامت در زمره معروف  و اضرار به سلامت دیگران بعنوان منكر تلقی می گردد. عالمان دین و نظام اسلامی بر پایه این قانون می تواند رعایت دستورات بهداشتی بر همگان الزامی و واجب نموده و با  تخطی كنندگان نسبت به این اصول نهی از منكر نماید .  






=== 4- تشريع قوانين كنترل كننده‏ در اسلام ===  
=== 4- تشریع قوانین كنترل كننده‏ در اسلام ===  


از امتيازات بزرگ اسلام نسبت به مكاتب ديگر آن است كه در متن آن قوانيني است كه حاكم و ناظر بر همه قوانين شرع بوده بگونه اي كه لازم است ديگر قوانين شرع خودشان را با آنها هماهنگ نمايند . فلسفه وجود اين قوانين حفظ دين از خطر جمود و زوال و قدرت پاسخگوئي آن نسبت به نيازهاي متغير انسانها در اثر مقتضيات زمان مي باشد.   
از امتیازات بزرگ اسلام نسبت به مكاتب دیگر آن است كه در متن آن قوانینی است كه حاكم و ناظر بر همه قوانین شرع بوده بگونه ای كه لازم است دیگر قوانین شرع خودشان را با آنها هماهنگ نمایند . فلسفه وجود این قوانین حفظ دین از خطر جمود و زوال و قدرت پاسخگوئی آن نسبت به نیازهای متغیر انسانها در اثر مقتضیات زمان می باشد.   
برخي از اين قوانين عبارتند از :‌  
برخی از این قوانین عبارتند از :‌  




خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:




شهيد مطهري در زمينه حكومت اين دو قاعده بر همه قواعد و قوانين اسلام  مي فرمايد :
شهید مطهری در زمینه حكومت این دو قاعده بر همه قواعد و قوانین اسلام  می فرماید :
اسلام قاعده‏اى به نام «لاضرر» و قاعده‏اى به نام «لاحرَج» وضع كرده است. اين قاعده بر تمام قواعد و قوانينى كه اسلام در عبادات، معاملات و در هر مورد وضع كرده حاكم و ناظر است. در يك جا مى‏گويد: اذا قُمْتُمْ الَى الصَّلوة فَاغْسِلوا وُجوهَكُمْ وَ ايْدِيَكُمْ الَى الْمَرافِقِ‏ مائده/ 6«1» خواستيد نماز بخوانيد، وضو بگيريد. اين قانونى است در عبادت.(مطهري ،  )  
اسلام قاعده‏اى به نام «لاضرر» و قاعده‏اى به نام «لاحرَج» وضع كرده است. این قاعده بر تمام قواعد و قوانینى كه اسلام در عبادات، معاملات و در هر مورد وضع كرده حاكم و ناظر است. در یك جا مى‏گوید: اذا قُمْتُمْ الَى الصَّلوة فَاغْسِلوا وُجوهَكُمْ وَ ایْدِیَكُمْ الَى الْمَرافِقِ‏ مائده/ 6«1» خواستید نماز بخوانید، وضو بگیرید. این قانونى است در عبادت.(مطهری ،  )  




ايشان در جاى ديگر مى‏گويد: ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَج‏ (حج/ 78 ) و يك جا مى‏گويد: لاضَرَرَ وَ لا ضِرارَ فِى الْاسْلامِ‏(عاملي ،) در اسلام ضرر و ضرار نيست. گفته ما وضو بگيريم. من اگر بخواهم آب به دستم بزنم برايم ضرر دارد. «لا ضرر» مى‏گويد: وضو نگير، يعنى اينجا قانون وضو را كنترل و محدود مى‏كند. آيه ديگر مى‏گويد: كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ‏ (بقره/ 183). «لاضرر» مى‏گويد: ولى نه ضرر، يعنى آن قانون را محدود مى‏كند به آنجا كه روزه براى من ضرر نداشته باشد.
ایشان در جاى دیگر مى‏گوید: ما جَعَلَ عَلَیْكُمْ فِى الدِّینِ مِنْ حَرَج‏ (حج/ 78 ) و یك جا مى‏گوید: لاضَرَرَ وَ لا ضِرارَ فِى الْاسْلامِ‏(عاملی ،) در اسلام ضرر و ضرار نیست. گفته ما وضو بگیریم. من اگر بخواهم آب به دستم بزنم برایم ضرر دارد. «لا ضرر» مى‏گوید: وضو نگیر، یعنى اینجا قانون وضو را كنترل و محدود مى‏كند. آیه دیگر مى‏گوید: كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ‏ (بقره/ 183). «لاضرر» مى‏گوید: ولى نه ضرر، یعنى آن قانون را محدود مى‏كند به آنجا كه روزه براى من ضرر نداشته باشد.




....اين قواعد كنترل كننده (قاعده «حرج» و قاعده «ضرر» و يك سلسله قواعد ديگر) قوانين را كنترل مى‏كند و لذا در موارد مختلف تغيير مى‏دهد. در يك زمان ممكن است دستورى به حكم قانونِ «ضرر» يا به حكم قانون «حرج» برداشته شود. در يك مكان در شرايط مختلف ممكن است [بعضى دستورات به حكم اين قوانين‏] برداشته شود.
....این قواعد كنترل كننده (قاعده «حرج» و قاعده «ضرر» و یك سلسله قواعد دیگر) قوانین را كنترل مى‏كند و لذا در موارد مختلف تغییر مى‏دهد. در یك زمان ممكن است دستورى به حكم قانونِ «ضرر» یا به حكم قانون «حرج» برداشته شود. در یك مكان در شرایط مختلف ممكن است [بعضى دستورات به حكم این قوانین‏] برداشته شود.




ايشان ادامه مي دهد ‌:‌ اين هم عاملى است كه نرمش و انعطافى در قانون اسلام ايجاد مى‏كند و آن را با شرايط مختلف، قابل انطباق مى‏كند.  
ایشان ادامه می دهد ‌:‌ این هم عاملى است كه نرمش و انعطافى در قانون اسلام ایجاد مى‏كند و آن را با شرایط مختلف، قابل انطباق مى‏كند.  
عالمان دين با تمسك به اين قاعده قادرند مردم را به رعايت اصول بهداشتي ملزم نموده و نسبت به تخطي كنندگان هشدار دهند كه عملشان در صورتي كه  سبب اضرار به ديگران گردد – نظير انتقال ويروس به ديگري- علاوه بر ارتكاب فعل حرام و مجازات اخروي ، سبب ضمان خواهد بود .
عالمان دین با تمسك به این قاعده قادرند مردم را به رعایت اصول بهداشتی ملزم نموده و نسبت به تخطی كنندگان هشدار دهند كه عملشان در صورتی كه  سبب اضرار به دیگران گردد – نظیر انتقال ویروس به دیگری- علاوه بر ارتكاب فعل حرام و مجازات اخروی ، سبب ضمان خواهد بود .


==== 4-2- قاعده تزاحم و اهم و مهم ====  
==== 4-2- قاعده تزاحم و اهم و مهم ====  
اين قانون نشات گرفته از سخن پيامبر اكرم است كه فرمود: اذَا اجْتَمَعَتِ الْحُرْمَتانِ طُرِحَتِ الصُّغْرى‏ لِلْكُبْرى‏  ؛ مفاد اين قاعده عبارتست از اينكه هر گاه دو امر مهم در يك جا جمع و امكان عمل به هر دو ممكن نبود ، كوچكتر را به خاطر بزرگتر بايد رها كرد. با اين اصل كه ارشاد به حكم عقل نيز مي باشد بسياري از مسائلي كه ممكن است در اثر تحولات گوناگون در حيات ديني مردم واقع گردد مي توان پاسخ داد. از طرفي غفلت از اين اصل مي تواند منشا اجتهادهاي ناصواب و مضر در مشوه جلوه دادن چهره دين گردد.   
این قانون نشات گرفته از سخن پیامبر اكرم است كه فرمود: اذَا اجْتَمَعَتِ الْحُرْمَتانِ طُرِحَتِ الصُّغْرى‏ لِلْكُبْرى‏  ؛ مفاد این قاعده عبارتست از اینكه هر گاه دو امر مهم در یك جا جمع و امكان عمل به هر دو ممكن نبود ، كوچكتر را به خاطر بزرگتر باید رها كرد. با این اصل كه ارشاد به حكم عقل نیز می باشد بسیاری از مسائلی كه ممكن است در اثر تحولات گوناگون در حیات دینی مردم واقع گردد می توان پاسخ داد. از طرفی غفلت از این اصل می تواند منشا اجتهادهای ناصواب و مضر در مشوه جلوه دادن چهره دین گردد.   
شهيد مطهري در اين زمينه مي فرمايد :‌
شهید مطهری در این زمینه می فرماید :‌




خطر اجتهادهاى سوء هم در همين جا پيدا مى‏شود. چه بسا مجتهدى كه مهم را از اهمّ تشخيص نمى‏دهد، اهمّ را رها كند مهم را بگيرد؛ گاهى واجب را رها كند مستحب را بگيرد و گاهى حرامى را رها كند و مكروهى را بگيرد. يكى از انحرافات بزرگى كه در جامعه مسلمين رخ مى‏دهد و رخ داده همين است.  
خطر اجتهادهاى سوء هم در همین جا پیدا مى‏شود. چه بسا مجتهدى كه مهم را از اهمّ تشخیص نمى‏دهد، اهمّ را رها كند مهم را بگیرد؛ گاهى واجب را رها كند مستحب را بگیرد و گاهى حرامى را رها كند و مكروهى را بگیرد. یكى از انحرافات بزرگى كه در جامعه مسلمین رخ مى‏دهد و رخ داده همین است.  
گاهى در جامعه- وقتى كه تربيتش غلط باشد- حساسيتهايى براى بعضى مستحبها به وجود مى‏آيد كه مردم واجبهايشان را ترك مى‏كنند، به سنت مى‏چسبند و گاه حساسيتهايى نسبت به برخى مكروهها پيدا مى‏شود كه مردم صدها حرام را فداى يك مكروه مى‏كنند. آنهايى كه متصدى تربيت صحيح جامعه هستند بايد مراقب اين امور باشند.( مطهري ،  )  
گاهى در جامعه- وقتى كه تربیتش غلط باشد- حساسیتهایى براى بعضى مستحبها به وجود مى‏آید كه مردم واجبهایشان را ترك مى‏كنند، به سنت مى‏چسبند و گاه حساسیتهایى نسبت به برخى مكروهها پیدا مى‏شود كه مردم صدها حرام را فداى یك مكروه مى‏كنند. آنهایى كه متصدى تربیت صحیح جامعه هستند باید مراقب این امور باشند.( مطهری ،  )  




==== 4-3- اختيارات حاكم شرعى ====
==== 4-3- اختیارات حاكم شرعى ====
از جمله قوانين كنترل كننده در اسلام اسلام قانوني است كه بعنوان اختيارات حاكم شرعى در شريعت تشريع گرديده است. در تبين اين اصل بايد گفت :‌ اساسا در تمامي نظامات سياسي دنيا برغم آنكه تشريع قوانين بر عهده قوه مقننه مي باشد اما اختيارات ويژه اي به روساي جمهور داده مي شود كه در شرائط خاص و اضطراري بر اساس مصالح نظام تصميم گيري نمايد. در اسلام نيز از اين اصل بعنوان اختيارات ويژه حاكم اسلامي ياد مي شود .
از جمله قوانین كنترل كننده در اسلام اسلام قانونی است كه بعنوان اختیارات حاكم شرعى در شریعت تشریع گردیده است. در تبین این اصل باید گفت :‌ اساسا در تمامی نظامات سیاسی دنیا برغم آنكه تشریع قوانین بر عهده قوه مقننه می باشد اما اختیارات ویژه ای به روسای جمهور داده می شود كه در شرائط خاص و اضطراری بر اساس مصالح نظام تصمیم گیری نماید. در اسلام نیز از این اصل بعنوان اختیارات ویژه حاكم اسلامی یاد می شود .




بر اساس اين قانون حاكم اسلامي مي تواند در صورت وجود مصلحت عمومي تصميماتي را كه – چه بسا بر اساس ملاكات ظاهري دين سابقه ندارد - در راستاي رسيدن به هدف شريعت اتخاذ نمايد. در اين راستا حاكم مي تواند حتي از اجراي اعمالي كه ذاتا مباح و حلال است  اما در شرائط خاص اجراي آن جامعه سبب بروز مشكلات عظيمي براي مردم شده يا سبب وهن اسلام مي گردد جلو گيري كند .
بر اساس این قانون حاكم اسلامی می تواند در صورت وجود مصلحت عمومی تصمیماتی را كه – چه بسا بر اساس ملاكات ظاهری دین سابقه ندارد - در راستای رسیدن به هدف شریعت اتخاذ نماید. در این راستا حاكم می تواند حتی از اجرای اعمالی كه ذاتا مباح و حلال است  اما در شرائط خاص اجرای آن جامعه سبب بروز مشكلات عظیمی برای مردم شده یا سبب وهن اسلام می گردد جلو گیری كند .


در اين راستا مي توان به حكم معروف ميرزاي شيرازي در فتواي مشهورش نسبت به حرمت استعمال تنباكو اشاره نمود. بكار گيري كلمه اليوم(اليوم استعمال توتون و تنباكو باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان است ) در اين فتواي مشهور بخوبي بيانگر آن است كه اين حكم موقت بوده و در شرائط خاص جامعه آنروز تشريع گرديده است و ميرزاي شيرازي بعنوان اختيارات حاكم اسلامي از آن در صدور فتوا استفاده نموده است .  
در این راستا می توان به حكم معروف میرزای شیرازی در فتوای مشهورش نسبت به حرمت استعمال تنباكو اشاره نمود. بكار گیری كلمه الیوم(الیوم استعمال توتون و تنباكو بای نحو كان در حكم محاربه با امام زمان است ) در این فتوای مشهور بخوبی بیانگر آن است كه این حكم موقت بوده و در شرائط خاص جامعه آنروز تشریع گردیده است و میرزای شیرازی بعنوان اختیارات حاكم اسلامی از آن در صدور فتوا استفاده نموده است .  




علاوه بر قواعد فوق قوانين ديگري نيز در اسلام كه ناظر و حاكم بر ديگر احكام شريعت مي باشد وجود دارد اما بجهت اختصار بهمين اصول ذكر شده بسنده مي كنيم .  
علاوه بر قواعد فوق قوانین دیگری نیز در اسلام كه ناظر و حاكم بر دیگر احكام شریعت می باشد وجود دارد اما بجهت اختصار بهمین اصول ذكر شده بسنده می كنیم .  




==جمع بندي==
==جمع بندی==




بكار گيري هر يك از اصول مذكور- در بخش راهكارهاي دين – توسط فقيهان و عالمان ديني به آنان اين امكان را خواهد داد كه  از ساحت قدسي دين در برابر شبهاتي كه در اثر كرونا مطرح گرديده است دفاع نمايند . بايد گفت بوسيله اين اصول حتي مي توان احكام شريعت را در همه زمانها از جمله بعد از كرونا بدون اينكه به حقيقت دين لطمه اي وارد شود اجرا نمود .  
بكار گیری هر یك از اصول مذكور- در بخش راهكارهای دین – توسط فقیهان و عالمان دینی به آنان این امكان را خواهد داد كه  از ساحت قدسی دین در برابر شبهاتی كه در اثر كرونا مطرح گردیده است دفاع نمایند . باید گفت بوسیله این اصول حتی می توان احكام شریعت را در همه زمانها از جمله بعد از كرونا بدون اینكه به حقیقت دین لطمه ای وارد شود اجرا نمود .  




خاتمه :‌ راهكار علمي حل تعارض علم و دين كه در اثر ويروس كرونا بار ديگر در جوامع ديني مطرح گرديد:‌
خاتمه :‌ راهكار علمی حل تعارض علم و دین كه در اثر ویروس كرونا بار دیگر در جوامع دینی مطرح گردید:‌




اصلي ترين سوال يا شبهه اي كه ويروس كرونا در حوزه دينداري پديد آورده است مساله تعارض علم و دين است شبهات ديگر را بايد از فروعات اين شبهه دانست. پاسخ عالمانه دين مداران به اين شبهه مباني فكري شبهه افكنان را متزلزل نموده و اساس شبهات ديگرشان را فرو خواهد ريخت .
اصلی ترین سوال یا شبهه ای كه ویروس كرونا در حوزه دینداری پدید آورده است مساله تعارض علم و دین است شبهات دیگر را باید از فروعات این شبهه دانست. پاسخ عالمانه دین مداران به این شبهه مبانی فكری شبهه افكنان را متزلزل نموده و اساس شبهات دیگرشان را فرو خواهد ریخت .
در اينجا نخست بخشي از گفتار متفكر شهيد مرتضي مطهري را در منشا پيدايش انديشه تضاد علم و دين مطرح نموده آنگاه با بهره گيري از آثار انديشمندان اسلامي كه بر گرفته از روح دين مي باشد به حل شبهات موجود در اين زمينه خواهيم پرداخت .
در اینجا نخست بخشی از گفتار متفكر شهید مرتضی مطهری را در منشا پیدایش اندیشه تضاد علم و دین مطرح نموده آنگاه با بهره گیری از آثار اندیشمندان اسلامی كه بر گرفته از روح دین می باشد به حل شبهات موجود در این زمینه خواهیم پرداخت .




== گفتار شهيد مطهري در منشا پيدايش انديشه تناقض علم و دين ==  
== گفتار شهید مطهری در منشا پیدایش اندیشه تناقض علم و دین ==  




ايشان خاستگاه فكر تناقض علم و دين را جوامع غربي و جهان مسيحيت دانسته و در تحليلي عالمانه نسبت به عوامل شكل گيري چنين تصوري در غرب مسيحي مي گويد :‌  
ایشان خاستگاه فكر تناقض علم و دین را جوامع غربی و جهان مسیحیت دانسته و در تحلیلی عالمانه نسبت به عوامل شكل گیری چنین تصوری در غرب مسیحی می گوید :‌  
فكر تناقض دين و علم ( كه ‌در  قرون اخير در ميان مردم مغرب زمين زياد مورد بحث و گفتگو واقع شده است) دو ريشه دارد: يكى اينكه كليسا پاره‏اى از مسائل علمى و فلسفى قديم را به عنوان مسائل دينى كه از جنبه دينى نيز بايد به آنها معتقد بود پذيرفته بود و ترقيات علوم، خلاف آنها را ثابت كرد. ديگر از اين راه كه علوم وضع زندگى را دگرگون كرد و شكل زندگى را تغيير داد.
فكر تناقض دین و علم ( كه ‌در  قرون اخیر در میان مردم مغرب زمین زیاد مورد بحث و گفتگو واقع شده است) دو ریشه دارد: یكى اینكه كلیسا پاره‏اى از مسائل علمى و فلسفى قدیم را به عنوان مسائل دینى كه از جنبه دینى نیز باید به آنها معتقد بود پذیرفته بود و ترقیات علوم، خلاف آنها را ثابت كرد. دیگر از این راه كه علوم وضع زندگى را دگرگون كرد و شكل زندگى را تغییر داد.




ايشان در ادامه نسبت به موضع متحجرانه و سطحي انديش دين مداران غربي در مواجهه با  تحولات جديد علمي و فلسفي و اجتماعي كه سبب تغيير در شكل زندگي مردم گرديد مي گويد :‌  
ایشان در ادامه نسبت به موضع متحجرانه و سطحی اندیش دین مداران غربی در مواجهه با  تحولات جدید علمی و فلسفی و اجتماعی كه سبب تغییر در شكل زندگی مردم گردید می گوید :‌  




جامدهاى متدين نما همان طورى كه به پاره‏اى مسائل فلسفى بى‏جهت رنگ مذهبى دادند، شكل ظاهر مادى زندگى را هم مى‏خواستند جزء قلمرو دين به شمار آورند. افراد جاهل و بى‏خبر نيز تصور كردند كه واقعاً همين‏طور است و دين براى زندگى مادى مردم شكل و صورت خاصى در نظر گرفته است و چون به فتواى علم بايد شكل مادى زندگى را عوض كرد، پس علم فتواى منسوخيت دين را صادر كرده است.
جامدهاى متدین نما همان طورى كه به پاره‏اى مسائل فلسفى بى‏جهت رنگ مذهبى دادند، شكل ظاهر مادى زندگى را هم مى‏خواستند جزء قلمرو دین به شمار آورند. افراد جاهل و بى‏خبر نیز تصور كردند كه واقعاً همین‏طور است و دین براى زندگى مادى مردم شكل و صورت خاصى در نظر گرفته است و چون به فتواى علم باید شكل مادى زندگى را عوض كرد، پس علم فتواى منسوخیت دین را صادر كرده است.




جمود دسته اول و بى‏خبرى دسته دوم فكر موهوم تناقض علم و دين را به وجود آورد. (مطهري ،  )   
جمود دسته اول و بى‏خبرى دسته دوم فكر موهوم تناقض علم و دین را به وجود آورد. (مطهری ،  )   
بايد گفت :‌ اگر فكر تناقض علم و دين در جوامع غرب  را – بدليل نارسائيهاي فكري و علمي در مكتب مسيحيت امري طبيعي بدانيم چنين انديشه اي در اسلام بطور كلي منتفي است . چون اولا در دين اسلام احكامي (نظير قانون ملازمه حكم عقل و شرع اهم و مهم و تزاحم اختيارات حاكم امربمعروف ونهي از منكر ) وجود دارد كه به اين دين خاصيت انطباق با ترقيات زمان بخشيده است؛(مطهري ،   
باید گفت :‌ اگر فكر تناقض علم و دین در جوامع غرب  را – بدلیل نارسائیهای فكری و علمی در مكتب مسیحیت امری طبیعی بدانیم چنین اندیشه ای در اسلام بطور كلی منتفی است . چون اولا در دین اسلام احكامی (نظیر قانون ملازمه حكم عقل و شرع اهم و مهم و تزاحم اختیارات حاكم امربمعروف ونهی از منكر ) وجود دارد كه به این دین خاصیت انطباق با ترقیات زمان بخشیده است؛(مطهری ،   


)     
)     
ثانيا توهم تضاد علم و دين ناشي از غفلتي است كه بر مطرح كنندگان اين شبهه . عارض شده است . در اين جهت مي گوئيم :‌ علم و دين هر كدام در صورتي كه در جايگاه خود قرار گيرد مكمل يكديگر بوده و تضاديا تناقضي بين آنان بروز نخواهد كرد .  
ثانیا توهم تضاد علم و دین ناشی از غفلتی است كه بر مطرح كنندگان این شبهه . عارض شده است . در این جهت می گوئیم :‌ علم و دین هر كدام در صورتی كه در جایگاه خود قرار گیرد مكمل یكدیگر بوده و تضادیا تناقضی بین آنان بروز نخواهد كرد .  




شهيد مطهري در بياني زيبا و جامع  در زمينه رابطه علم و ايمان(دين) و اختلاف قلمرو و كاركرد هريك از آنها مي نويسد :‌
شهید مطهری در بیانی زیبا و جامع  در زمینه رابطه علم و ایمان(دین) و اختلاف قلمرو و كاركرد هریك از آنها می نویسد :‌
علم به ما روشنايى و توانايى مى‏بخشد و ايمانْ عشق و اميد و گرمى؛ علم ابزار مى‏سازد و ايمان مقصد؛ علم سرعت می‌‏دهد و ايمان جهت؛ علم توانستن است و ايمانْ خوب خواستن؛ علم می‌‏نماياند كه چه هست و ايمان الهام مى‏بخشد كه چه بايد كرد؛ علم انقلاب برون است و ايمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمى مى‏كند و ايمان روان را روان آدميت مى‏سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقى گسترش مى‏دهد و ايمان به شكل عمودى بالا مى‏برد؛ علم طبيعت‏ساز است و ايمان انسان‏ساز.
علم به ما روشنایى و توانایى مى‏بخشد و ایمانْ عشق و امید و گرمى؛ علم ابزار مى‏سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می‌‏دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمانْ خوب خواستن؛ علم می‌‏نمایاند كه چه هست و ایمان الهام مى‏بخشد كه چه باید كرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمى مى‏كند و ایمان روان را روان آدمیت مى‏سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقى گسترش مى‏دهد و ایمان به شكل عمودى بالا مى‏برد؛ علم طبیعت‏ساز است و ایمان انسان‏ساز.


هم علم به انسان نيرو مى‏دهد، هم ايمان؛ اما علم نيروى منفصل مى‏دهد و ايمان نيروى متصل. علم زيبايى است و ايمان هم زيبايى است؛ علم زيبايى عقل است و ايمان زيبايى روح؛ علم زيبايى انديشه است و ايمان زيبايى احساس. هم علم به انسان امنيت مى‏بخشد و هم ايمان؛ علم امنيت برونى مى‏دهد و ايمان امنيت درونى.
هم علم به انسان نیرو مى‏دهد، هم ایمان؛ اما علم نیروى منفصل مى‏دهد و ایمان نیروى متصل. علم زیبایى است و ایمان هم زیبایى است؛ علم زیبایى عقل است و ایمان زیبایى روح؛ علم زیبایى اندیشه است و ایمان زیبایى احساس. هم علم به انسان امنیت مى‏بخشد و هم ایمان؛ علم امنیت برونى مى‏دهد و ایمان امنیت درونى.


علم در مقابل هجوم بيماريها، سيلها، زلزله‏ها، طوفانها ايمنى مى‏دهد و ايمان در مقابل اضطرابها، تنهاييها، احساس بى‏پناهيها، پوچ‏انگاريها. علم جهان را با انسان سازگار مى‏كند و ايمان انسان را با خودش. (مطهري ،  )
علم در مقابل هجوم بیماریها، سیلها، زلزله‏ها، طوفانها ایمنى مى‏دهد و ایمان در مقابل اضطرابها، تنهاییها، احساس بى‏پناهیها، پوچ‏انگاریها. علم جهان را با انسان سازگار مى‏كند و ایمان انسان را با خودش. (مطهری ،  )


[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۶

ویرایش