۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'مینویسد') |
جز (جایگزینی متن - 'می باشد' به 'میباشد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==توحید و شرک از دیدگاه ابن تیمیه :== | ==توحید و شرک از دیدگاه ابن تیمیه :== | ||
اساس گفتار ابن تیمیه در زمینه توحید و شرک به شرح ذیل | اساس گفتار ابن تیمیه در زمینه توحید و شرک به شرح ذیل میباشد : | ||
الف - اسلام بر دو اصل استوار | الف - اسلام بر دو اصل استوار میباشد : | ||
1- عبادت خالصانه برای خداوند و نفی شرک در عبادت | 1- عبادت خالصانه برای خداوند و نفی شرک در عبادت | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
ایشان می گوید : | ایشان می گوید : | ||
از منظر ابن تیمیه وحدانیت در عبادت بمعنای عبادت خالصانه برای خداوند بگونه ای که شرع تعیین نموده است | از منظر ابن تیمیه وحدانیت در عبادت بمعنای عبادت خالصانه برای خداوند بگونه ای که شرع تعیین نموده است میباشد.بنابر این اگر انسان بین خالق و مخلوق حتی بمقدار جزئی در عبادت شریک قائل شود وارد در حریم شرک شده است هرچند قائل به وحدانیت خداوند در خلقت و ذات و صفات باشد و از انجا که دعا از جمله عبادات است بنابر این باید بر اساس دستور شرع انجام گیرد و شریعت اجازه نمیدهد بهمراه نام خداوند نام دیگری در دعا برده شود.<ref>محمدابوزهره، ابن تیمیه ص 268-269: و الوحدانیه فی العباده تقتضی امرین : | ||
احدهما ان لا یعبدالا الله وحده ....و من سوی بین المخلوق و الخالق فی شیی من العباده فقد جعل مع الله الهه اخری و ان کان یعتقد بوحدانیه الخالق فی الخلق و الذات و الصفات...الامرالثانی مما یقتضیه التوحید فی الالوهیه و العباده ان نعبدالله سبحانه بما شرعه علی السنه رسله و لانعبده الا بواجب او مستحب او مباح قصد به الطاعه و شکر الله تعالی و یقول ابن تیمیه : والدعاء من جمله العبادات فمن دعا المخلوقین من الموتی و الغائبین و استغاث بهم کان مبتدعا فی الدین مشرکا برب العالمین متبعا غیر سبیل المومنین و من سال الله بالمخلوقین او اقسم علیه بالمخلوقین کان مبتدعا بدعه ما انزل الله بها من سلطان – انتهی</ref> | احدهما ان لا یعبدالا الله وحده ....و من سوی بین المخلوق و الخالق فی شیی من العباده فقد جعل مع الله الهه اخری و ان کان یعتقد بوحدانیه الخالق فی الخلق و الذات و الصفات...الامرالثانی مما یقتضیه التوحید فی الالوهیه و العباده ان نعبدالله سبحانه بما شرعه علی السنه رسله و لانعبده الا بواجب او مستحب او مباح قصد به الطاعه و شکر الله تعالی و یقول ابن تیمیه : والدعاء من جمله العبادات فمن دعا المخلوقین من الموتی و الغائبین و استغاث بهم کان مبتدعا فی الدین مشرکا برب العالمین متبعا غیر سبیل المومنین و من سال الله بالمخلوقین او اقسم علیه بالمخلوقین کان مبتدعا بدعه ما انزل الله بها من سلطان – انتهی</ref> | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
معانی که برای واژه عبادت شده است عبارتند از : انقیاد و خضوع | معانی که برای واژه عبادت شده است عبارتند از : انقیاد و خضوع | ||
عبدکه ریشه کلمه عبادت است ضد کلمه حربوده و بمعنای شخصی است که مملوک یا برده دیگری قرار گرفته است <ref>مصبا- عَبَدْتُ اللّه أَعْبُدُهُ عِبَادَةً، و هی الانقیاد و الخضوع، و الفاعل عَابِدٌ،و الجمع عُبَّادٌ و عَبَدَةٌ. و العَبْدُ خلاف الحرّ، و أَعْبَدْتُ زیدا فلانا: ملکته إیّاه لیکون له عبدا</ref> | عبدکه ریشه کلمه عبادت است ضد کلمه حربوده و بمعنای شخصی است که مملوک یا برده دیگری قرار گرفته است <ref>مصبا- عَبَدْتُ اللّه أَعْبُدُهُ عِبَادَةً، و هی الانقیاد و الخضوع، و الفاعل عَابِدٌ،و الجمع عُبَّادٌ و عَبَدَةٌ. و العَبْدُ خلاف الحرّ، و أَعْبَدْتُ زیدا فلانا: ملکته إیّاه لیکون له عبدا</ref> | ||
در برخی از کتب لغت برای کلمه عبادت دو اصل و ریشه مطرح کرده اند : الف - عبدکه بمعنای نرمی و ذلت که مصداقش عبدمملوک است ب- العبده که بمعنای قوت و صلابت | در برخی از کتب لغت برای کلمه عبادت دو اصل و ریشه مطرح کرده اند : الف - عبدکه بمعنای نرمی و ذلت که مصداقش عبدمملوک است ب- العبده که بمعنای قوت و صلابت میباشد <ref>مقا- عبد: أصلان صحیحان، کأنّهما متضادّان. و الأوّل من ذینک الأصلین یدل على لین و ذلّ، و الآخر على شدّة و غلظ. فالأوّل- العبد، و هو المملوک، و الجماعة العبید، و ثلاثة أعبد، و هم العباد. ..و المعبّد: الذلول، یوصف به البعیر أیضا. و من الباب الطریق المعبّد، و هو المسلوک المذلّل. و الأصل الآخر- العبدة، و هی القوّة و الصلابة، و یقال هذا ثوب له عبدة، إذا کان صفیقا قویّا، و من هذا القیاس العبدمثل الأنف و الحمیّة یقال هو یعبدلهذا الأمر. و فسّر- إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِینَ، أى أوّل من غضب عن هذا و أنف من قوله.الاشتقاق</ref> | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
===معنای عبادت در قرآن=== | ===معنای عبادت در قرآن=== | ||
این کلمه در قرآن کریم هر چند با مشتقات مختلف در موارد زیادی استعمال شده است اما مشخصه اصلی در همه انها محصور نمودن عبادت برای ذات احدیت و نفی ان از دیگران | این کلمه در قرآن کریم هر چند با مشتقات مختلف در موارد زیادی استعمال شده است اما مشخصه اصلی در همه انها محصور نمودن عبادت برای ذات احدیت و نفی ان از دیگران میباشد که بعنوان نمونه برخی از انها را بیان می کنیم : | ||
خط ۲۳۰: | خط ۲۳۰: | ||
1-عبادت از ریشه عبداست و عبدعبارتست از هر چیزی که مملوک باشد اعم از انسان یا غیر انسان همانگونه که درایه «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93 عبدبدین معنا امده است . | 1-عبادت از ریشه عبداست و عبدعبارتست از هر چیزی که مملوک باشد اعم از انسان یا غیر انسان همانگونه که درایه «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93 عبدبدین معنا امده است . | ||
2- ایشان با توجه به قول لغویین که عبودیت را بمعنای خضوع گرفته اند می فرماید : خضوع لازمه معنای عبادت است بدلیل انکه خضوع متعدی به لام و عبادت متعدی بنفسه | 2- ایشان با توجه به قول لغویین که عبودیت را بمعنای خضوع گرفته اند می فرماید : خضوع لازمه معنای عبادت است بدلیل انکه خضوع متعدی به لام و عبادت متعدی بنفسه میباشد. | ||
3-عبادت نشان دادن عبدمملوکیت خویش را به خداوند | 3-عبادت نشان دادن عبدمملوکیت خویش را به خداوند میباشد از اینرو چنین حالتی با استکبار دربرابر خداوند قابل جمع نیست اما با شرک قابل جمع میباشد.<ref>المیزان ج1 ص24: العبدهو المملوک من الإنسان أو من کل ذی شعور بتجرید المعنى کما یعطیه قوله تعالى: «إن کل من فی السماوات و الأرض إلا آتی الرحمن عبدا»: مریم- 93. و العبادة مأخوذة منه و ربما تفرقت اشتقاقاتها أو المعانی المستعملة هی فیها لاختلاف الموارد، و ما ذکره الجوهری فی الصحاح أن أصل العبودیة الخضوع فهو من باب الأخذ بلازم المعنى و إلا فالخضوع متعد باللام و العبادة متعدیة بنفسها. و بالجملة فکان العبادة هی نصب العبدنفسه فی مقام المملوکیة لربه و لذلک کانت العبادة منافیة للاستکبار و غیر منافیة للاشتراک فمن الجائز أن یشترک أزید من الواحد فی ملک رقبة أو فی عبادة عبد، قال تعالى: «إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: غافر- 60. و قال تعالى: «و لا یشرک بعبادة ربه أحدا»: الکهف-</ref> | ||
===شیخ طوسی در التبیان :=== | ===شیخ طوسی در التبیان :=== | ||
عبادت عالیترین مرتبه خضوع و نهایت شکر گزاری در مقابل خداوند است و چنین خضوعی فقط در برابر خداوند سزاوار است چون اوست که همه مالک و خالق هستی است. هر چند شکر و اطاعت از غیر خداوند جائز اما عبادت فقط مختص به خداوند | عبادت عالیترین مرتبه خضوع و نهایت شکر گزاری در مقابل خداوند است و چنین خضوعی فقط در برابر خداوند سزاوار است چون اوست که همه مالک و خالق هستی است. هر چند شکر و اطاعت از غیر خداوند جائز اما عبادت فقط مختص به خداوند میباشد.<ref>التبیان ج 1ص 39: و العبادة ضرب من الشکر و غایة فیه لأنها الخضوع بأعلى مراتب الخضوع مع التعظیم بأعلى مراتب التعظیم و لا یستحق إلا بأصول النعم التی هی خلق الحیاة و القدرة و الشهوة و لا یقدر علیه غیر الله تعالى فلذلک اختص سبحانه بأن یعبدو لا یستحق بعضنا على بعض العبادة . کما یستحق بعضنا على بعض الشکر و تحسن الطاعة لغیر الله تعالى و لا تحسن العبادة لغیره و قول من قال أن العبادة هی الطاعة للمعبود یفسد بأن الطاعة موافقة الأمر و قد یکون موافقا لأمره و لا یکون عابدا له</ref> | ||
===زمخشری در کشاف :=== | ===زمخشری در کشاف :=== |