پرش به محتوا

بررسی روایت الله الله فی أصحابی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'می‌گفت')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:


در این روایت به چند نکته باید توجه کرد :  
در این روایت به چند نکته باید توجه کرد :  
نکته اول : با یک نگاه گذرا به شرح حال خالد بن ولید ، معلوم می شودکه شخصیتی بسیار جسور و هتاک بوده است و این صفت ، صفت ثابتی چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام بوده است  
نکته اول : با یک نگاه گذرا به شرح حال خالد بن ولید ، معلوم می‌شودکه شخصیتی بسیار جسور و هتاک بوده است و این صفت ، صفت ثابتی چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام بوده است  
نکته دوم : اینکه خالد در تمام جنگ های مشرکین علیه رسول خدا در صف مشرکین بوده بلکه امیر لشکر آنان بوده است لذا ابن حجر در شرح حال او می‌نویسد : خالد بن الولید ...کان احد اشراف قریش فی الجاهلیة وکان الیه اعنةالخیل فی الجاهلیة  و شهد مع کفار قریش الحروب الی عمرة الحدیبییة کما ثبت فی الصحیح  انه کان علی خیل قریش طلیعة ثم اسلم فی سنة سبع بعد خبیر و قیل قبلها ووهم من زعم انه اسلم سنةخمس  »<ref>(الاصابة فی تمییز الصحابة ج 2 ص 98)</ref>
نکته دوم : اینکه خالد در تمام جنگ های مشرکین علیه رسول خدا در صف مشرکین بوده بلکه امیر لشکر آنان بوده است لذا ابن حجر در شرح حال او می‌نویسد : خالد بن الولید ...کان احد اشراف قریش فی الجاهلیة وکان الیه اعنةالخیل فی الجاهلیة  و شهد مع کفار قریش الحروب الی عمرة الحدیبییة کما ثبت فی الصحیح  انه کان علی خیل قریش طلیعة ثم اسلم فی سنة سبع بعد خبیر و قیل قبلها ووهم من زعم انه اسلم سنةخمس  »<ref>(الاصابة فی تمییز الصحابة ج 2 ص 98)</ref>


خط ۵۶: خط ۵۶:
هر چند که بخاری این حدیث را به علی بن ابیطالب اسناد می‌دهد ولی شان علی بن ابیطالب اجل است از اینکه این حدیث را از پیامبر ص نقل کند زیرا مضمون این حدیث شهادت بر کذب است چطور ممکن است که پیامبر ص به تعدادی از صحابه که تعدادشان سیصد نفرند ، اجازه بدهد که هر کاری که دلشان خواست ، انجام دهند اگر چه مرتکب گناهان و معاصی کبیره بشوند ویا اینکه زمین را با ریختن خون دیگران ، رنگین کنند  
هر چند که بخاری این حدیث را به علی بن ابیطالب اسناد می‌دهد ولی شان علی بن ابیطالب اجل است از اینکه این حدیث را از پیامبر ص نقل کند زیرا مضمون این حدیث شهادت بر کذب است چطور ممکن است که پیامبر ص به تعدادی از صحابه که تعدادشان سیصد نفرند ، اجازه بدهد که هر کاری که دلشان خواست ، انجام دهند اگر چه مرتکب گناهان و معاصی کبیره بشوند ویا اینکه زمین را با ریختن خون دیگران ، رنگین کنند  


در حالیکه خداوند در قدآن کریم به شخص پیامبر می فرماید : اگر مشرک بشوی تمام اعمالت نابود می شود و از زیان کاران خواهی بود « وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ  »(زمر/65 ).
در حالیکه خداوند در قدآن کریم به شخص پیامبر می فرماید : اگر مشرک بشوی تمام اعمالت نابود می‌شود و از زیان کاران خواهی بود « وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ  »(زمر/65 ).


آیا معقول است که خداوند نسبت به پیامبر خاتم و سایر پیامبران ، این طور سخت گیری کند اما نسبت به اصحاب بدر این طور صحبت کند و آنها رادر انجام هر کاری و لو گناه کبیره آزاد بگذارد و آنها را بشارت به بهشت بدهد ؟  
آیا معقول است که خداوند نسبت به پیامبر خاتم و سایر پیامبران ، این طور سخت گیری کند اما نسبت به اصحاب بدر این طور صحبت کند و آنها رادر انجام هر کاری و لو گناه کبیره آزاد بگذارد و آنها را بشارت به بهشت بدهد ؟  


و از طرفی دیگر این حدیث نسبت به حاطب بن ابی بلتعة است که برای مشرکین جاسوسی می‌کرد چطور می توان قبول کرد ؟ که این شخص وارد بهشت شود ؟ در حالی که در اسلام  کسی که مسلمان باشد و برای کفار و به مصلت مشرکین جاسوسی نماید کشته یا شکنجه یا تعزیر می شود ( بر حسب اختلاف در مذاهب  )   
و از طرفی دیگر این حدیث نسبت به حاطب بن ابی بلتعة است که برای مشرکین جاسوسی می‌کرد چطور می توان قبول کرد ؟ که این شخص وارد بهشت شود ؟ در حالی که در اسلام  کسی که مسلمان باشد و برای کفار و به مصلت مشرکین جاسوسی نماید کشته یا شکنجه یا تعزیر می‌شود ( بر حسب اختلاف در مذاهب  )   


چون اصل حدیث که بخاری از علی بن ابیطالب ، نقل کرده ، چنین است : اخرج البخاری عن علی ع قال : بعثنی رسول الله ص و ابامرشد و الزبیر و کلنا فارس ، قال : انطلقوا حتی تاتوا روضة خاخ ، فان بها امراة من المشرکین معها کتاب من حاتب بن ابی بلتعة الی المشرکین فادرکناها تسیر علی بعیر لها حیث قال رسول الله فقلنا : الکتاب، فقالت : ما منا کتاب فانخناها فالتمسنا فلم نر کتابا فقلنا : ما کذب رسول الله لتخرجن الکتاب او لنجردنک فلما رات ...»<ref>(الموسوعة الفقیهة ج 10 ص 163)</ref>
چون اصل حدیث که بخاری از علی بن ابیطالب ، نقل کرده ، چنین است : اخرج البخاری عن علی ع قال : بعثنی رسول الله ص و ابامرشد و الزبیر و کلنا فارس ، قال : انطلقوا حتی تاتوا روضة خاخ ، فان بها امراة من المشرکین معها کتاب من حاتب بن ابی بلتعة الی المشرکین فادرکناها تسیر علی بعیر لها حیث قال رسول الله فقلنا : الکتاب، فقالت : ما منا کتاب فانخناها فالتمسنا فلم نر کتابا فقلنا : ما کذب رسول الله لتخرجن الکتاب او لنجردنک فلما رات ...»<ref>(الموسوعة الفقیهة ج 10 ص 163)</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
اخرج البخاری فی کتاب فضائل اصحاب النبی ص عن عمران بن حصین یقول : قال رسول الله ص : «خیر امتی قرنی ثم الذین یلونهم قال عمران : فلا ادری اذکر بعد قرنه قرنین او ثلاثا ثم ان بعدکم قوما یشهدون و لایستشهدون ویخونون و لا یؤتمنون و ینذرون و لا یفون و ینظر فیهم اسمن  »<ref>(صحیح بخاری ج 2 ص 249 و مسند احمد ج 5 ص 357 و صحیح مسلم ج 7 ص 185)</ref>
اخرج البخاری فی کتاب فضائل اصحاب النبی ص عن عمران بن حصین یقول : قال رسول الله ص : «خیر امتی قرنی ثم الذین یلونهم قال عمران : فلا ادری اذکر بعد قرنه قرنین او ثلاثا ثم ان بعدکم قوما یشهدون و لایستشهدون ویخونون و لا یؤتمنون و ینذرون و لا یفون و ینظر فیهم اسمن  »<ref>(صحیح بخاری ج 2 ص 249 و مسند احمد ج 5 ص 357 و صحیح مسلم ج 7 ص 185)</ref>


بخاری در کتاب فضائل صحابه از قول پیامبر نقل کرده که فرموده است : بهترین امت من ، امت قرن من است سپس امت بعد از آن که نزدیک امت من بوده اند و سپس امت پس از آن که شامل تمام صحابه و تابعین و پس از آن می شود سپس عمران می گوید : نمی دانم آیا پیامبر بعد از قرن خویش ، دو قرن را گفت یا سه قرن ؟ و از طریق دیگر از پیامبر چنین نقل می کند : قال ص : خیر الناس قرنی ، ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم ثم یجیء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته  »<ref>(صحیح بخاری ج9 ص 442)  
بخاری در کتاب فضائل صحابه از قول پیامبر نقل کرده که فرموده است : بهترین امت من ، امت قرن من است سپس امت بعد از آن که نزدیک امت من بوده اند و سپس امت پس از آن که شامل تمام صحابه و تابعین و پس از آن می‌شود سپس عمران می گوید : نمی دانم آیا پیامبر بعد از قرن خویش ، دو قرن را گفت یا سه قرن ؟ و از طریق دیگر از پیامبر چنین نقل می کند : قال ص : خیر الناس قرنی ، ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم ثم یجیء اقوام تسبق شهادة احدهم یمینه و یمینه شهادته  »<ref>(صحیح بخاری ج9 ص 442)  
</ref>
</ref>
=بررسی و نقد=
=بررسی و نقد=
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
اولا : در این روایت پیامبر ص به اصحاب فرمودند : این حدیث را حفظ کنید و به دیگران که غائب هستند و این حدیث را نشنیدند ، منتقل کنیدواین کلام پیامبر فقط تشویقی است برای نقل احادیث برای صحابه نه تایید صد در صد آنان .
اولا : در این روایت پیامبر ص به اصحاب فرمودند : این حدیث را حفظ کنید و به دیگران که غائب هستند و این حدیث را نشنیدند ، منتقل کنیدواین کلام پیامبر فقط تشویقی است برای نقل احادیث برای صحابه نه تایید صد در صد آنان .


واینکه گفته می شود که اگر صحابه عادل نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد می‌کرد ؟ در جواب باید گفت این اعتماد پیامبر به تک تک افراد صحابه از کجای کلام پیامبر بدست می آید ؟ واگر در میان صحابه تعداد زیادی قابل اعتماد بوده و تعدادی هم قابل اعتماد نبوده باشند آیا معقول نیست که پیامبر بفرماید : شما این حدیث مرا حفظ کنید و به دیگران منتقل کنید و خداوند شمارا یاری کند ؟  
واینکه گفته می‌شود که اگر صحابه عادل نبودند چگونه پیامبر به آنها اعتماد می‌کرد ؟ در جواب باید گفت این اعتماد پیامبر به تک تک افراد صحابه از کجای کلام پیامبر بدست می آید ؟ واگر در میان صحابه تعداد زیادی قابل اعتماد بوده و تعدادی هم قابل اعتماد نبوده باشند آیا معقول نیست که پیامبر بفرماید : شما این حدیث مرا حفظ کنید و به دیگران منتقل کنید و خداوند شمارا یاری کند ؟  
ثانیا : این روایت اصلا ارتباطی به عدالت صحابه ندارد . زیرا پیامبر می فرماید : ای اصحاب من شما که حاضر هستید و کلام مرا می شنوید به آن افراد غائب برسانید و لذا در ذیل حدیث می فرماید : فرب حامل فقه لیس بفقیه و رب حامل فقه الی من هو افقه منه »  
ثانیا : این روایت اصلا ارتباطی به عدالت صحابه ندارد . زیرا پیامبر می فرماید : ای اصحاب من شما که حاضر هستید و کلام مرا می شنوید به آن افراد غائب برسانید و لذا در ذیل حدیث می فرماید : فرب حامل فقه لیس بفقیه و رب حامل فقه الی من هو افقه منه »  




که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد .
که این جمله شاهد است که حامل علم و دانش و فقه و رساندن آن به دیگران چه قرب و منزلتی دارد .
پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد
پس تا این جای بحث ، حدیث مهم و معتبری وجود نداشته است تا بوسیله آن بتوان عدالت جمیع صحابه را ثابت نمود و آنچه که بیان شد یا از حیث سند ضعیف و مردود بود ویا اینکه از حیث دلالت تمام نبوده است ویا اینکه از حیث متن مخدوش بوده است و از مجموع این احادیث و سایر احادیث دیگر ، فضیلت و مدح و ستایش صحابه بدست می آید و ثابت می‌شود که بسیاری از صحابه از افراد عادی دیگر ممتاز بوده اند اما عدالت آنها بوسیله این احادیث ثابت نشد
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش