۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
جز (جایگزینی متن - 'می داشت' به 'میداشت') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
روایتهای متعدد صوفیه از ملاقات با حضرت [[خضر]] یا رؤیت پیامبر(ص) در خواب را نیز باید از مقولۀ کرامات به شمار آورد. | روایتهای متعدد صوفیه از ملاقات با حضرت [[خضر]] یا رؤیت پیامبر(ص) در خواب را نیز باید از مقولۀ کرامات به شمار آورد. | ||
اهمیت این مکاشفات در تصوف مغرب چنان بود که به تدریج گونهای ادبیات عرفانی خاص به نام «[[مرائی]]» شکل گرفت که دربردارندۀ شرح و تفصیل اینگونه رویتها بود. برخی از کتابهای مرائی، همچون [[تحفة الرائی]] نوشتۀ [[محمد بن عبدالله فراوسنی]] جنبۀ | اهمیت این مکاشفات در تصوف مغرب چنان بود که به تدریج گونهای ادبیات عرفانی خاص به نام «[[مرائی]]» شکل گرفت که دربردارندۀ شرح و تفصیل اینگونه رویتها بود. برخی از کتابهای مرائی، همچون [[تحفة الرائی]] نوشتۀ [[محمد بن عبدالله فراوسنی]] جنبۀ تعلیمیداشت و به مریدان تدریس میشد <ref>ابن زیات، ۲۱۲؛ غرمینی، ۳۱۴؛ سعدالله، ۱/ ۹۳-۹۶</ref>. | ||
===پیوند با تصوف اندلس=== | ===پیوند با تصوف اندلس=== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
جامعۀ مغرب از دو طبقۀ شهرنشینان و قبایل تشکیل میشد و به موازات آن دو نوع تصوف شهری و قبیلهای نیز وجود داشت که در ادوار اولیه صورت قبیلهای شکل رایجتر آن بود، اما در دورۀ متأخر با رشد زوایای شهری تعادلی نسبی میان آنها برقرار گردید. | جامعۀ مغرب از دو طبقۀ شهرنشینان و قبایل تشکیل میشد و به موازات آن دو نوع تصوف شهری و قبیلهای نیز وجود داشت که در ادوار اولیه صورت قبیلهای شکل رایجتر آن بود، اما در دورۀ متأخر با رشد زوایای شهری تعادلی نسبی میان آنها برقرار گردید. | ||
تأکید صوفیۀ مغرب بر فقر و دوری از دنیا همراه با بیتوجهی آنان به دولتمردان، منزلت اجتماعی والایی به ایشان میبخشید، به گونهای که همواره مورد وثوق عامۀ مردم ــ حتى غیرمسلمانان ــ بودند و در حل مشکلات میان قبایل و ایجاد وحدت عمومی نقش | تأکید صوفیۀ مغرب بر فقر و دوری از دنیا همراه با بیتوجهی آنان به دولتمردان، منزلت اجتماعی والایی به ایشان میبخشید، به گونهای که همواره مورد وثوق عامۀ مردم ــ حتى غیرمسلمانان ــ بودند و در حل مشکلات میان قبایل و ایجاد وحدت عمومی نقش مهمیداشتند <ref>همو، ۳۵۱-۳۵۴؛ ضریف، ۱۱۳؛ غرمینی، ۳۶۱؛ ابن زیات، ۲۷۳</ref>. این محبوبیت موجب شد که حاکمان نیز صوفیان را محترم بدارند و جز در مواردی اندک، تقابل چشمگیری میان صوفیه و حکومت رخ ندهد <ref>ابن قاضی، ۲۶۰؛ ابن عسکر، ۸</ref>. | ||
افزون بر آن، در برخی دورههای تاریخی، حکومتهای مختلف کوشیدند تا از جریان تصوف برای مقابله با تفکرات مسیحی، نظامیکردن زوایا، حفظ وحدت ملی و ... بهره جویند <ref>ضریف، ۳۹؛ سعدالله، ۱/ ۲۶۶؛ ژولیان، ۲۵</ref>. | افزون بر آن، در برخی دورههای تاریخی، حکومتهای مختلف کوشیدند تا از جریان تصوف برای مقابله با تفکرات مسیحی، نظامیکردن زوایا، حفظ وحدت ملی و ... بهره جویند <ref>ضریف، ۳۹؛ سعدالله، ۱/ ۲۶۶؛ ژولیان، ۲۵</ref>. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
ابومدین نزد شیوخ دیگری همچون [[ابوعبدالله دقّاق]] و علی بن اسماعیل حرزهم نیز به سلوک پرداخت. ابن عربی او را زبان تصوف مغرب میدانست، زیرا مواعظ او همواره سرمشق سلوک در مغرب به شمار میآمد. طریقۀ [[مدینیه]] با کوششهای شاگردان پرشمار او تا سرزمین مصر نیز گسترش یافت <ref>همو، ۳۳۳-۳۳۵؛ عمار، ۱/ ۴۹؛ ابن قنفذ، ۱۳؛ ابن زیات، ۱۳۵</ref>. | ابومدین نزد شیوخ دیگری همچون [[ابوعبدالله دقّاق]] و علی بن اسماعیل حرزهم نیز به سلوک پرداخت. ابن عربی او را زبان تصوف مغرب میدانست، زیرا مواعظ او همواره سرمشق سلوک در مغرب به شمار میآمد. طریقۀ [[مدینیه]] با کوششهای شاگردان پرشمار او تا سرزمین مصر نیز گسترش یافت <ref>همو، ۳۳۳-۳۳۵؛ عمار، ۱/ ۴۹؛ ابن قنفذ، ۱۳؛ ابن زیات، ۱۳۵</ref>. | ||
ارتباط نزدیک ابومدین با [[عبدالقادر گیلانی]] (د ۵۶۱ق) همچنین موجب راه یافتن طریقۀ [[قادریه]] به مغرب گشت. وجود مزاری منتسب به گیلانی در شهر [[بجایـه]] ــ یعنی محل فعالیت ابومدیـن ــ نیز این نظر را تأیید میکند. طریقۀ قادریه از معدود طریقههای غیربومی مغرب است که فعالیت آن در قالب طریقههایی چون [[فاضلیه]] تا زمان حاضر ادامه دارد. این طریقه در ترویج موسیقی و سماع در مغرب نقش | ارتباط نزدیک ابومدین با [[عبدالقادر گیلانی]] (د ۵۶۱ق) همچنین موجب راه یافتن طریقۀ [[قادریه]] به مغرب گشت. وجود مزاری منتسب به گیلانی در شهر [[بجایـه]] ــ یعنی محل فعالیت ابومدیـن ــ نیز این نظر را تأیید میکند. طریقۀ قادریه از معدود طریقههای غیربومی مغرب است که فعالیت آن در قالب طریقههایی چون [[فاضلیه]] تا زمان حاضر ادامه دارد. این طریقه در ترویج موسیقی و سماع در مغرب نقش مهمیداشته است <ref>خلیفه، ۱/ ۳۲۲، ۳۲۷؛ ویکور، ۴۴۵؛ سعدالله، ۱/ ۵۲۱؛ مکین، همان، ۴۰۶</ref>. | ||
===سده هفتم هجری=== | ===سده هفتم هجری=== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
در سدۀ ۱۴ق/ ۲۰م فعالیتهای استعماری دولتهای اروپایی اضمحلال سیاسی مغرب را به دنبال آورد، چنانکه این ناحیه در حدود سال ۱۳۳۱ق/ ۱۹۱۲م تحتالحمایۀ [[فرانسه]] گردید و استقلال خود را از دست داد. | در سدۀ ۱۴ق/ ۲۰م فعالیتهای استعماری دولتهای اروپایی اضمحلال سیاسی مغرب را به دنبال آورد، چنانکه این ناحیه در حدود سال ۱۳۳۱ق/ ۱۹۱۲م تحتالحمایۀ [[فرانسه]] گردید و استقلال خود را از دست داد. | ||
تسلط بیگانگان موجب افزایش نفوذ تصوف در میان عامۀ مردم و احیای طریقههای کهن گردید. از جمله طریقههای فعال این سده، [[بقالیه]]، [[دغوغیه]] و [[کناوه]] بودند. برخی طریقهها همچون کتانیه نیز در حرکتهای ضداستعماری گستردهای درگیر شدند و در استقلال نهایی مغرب نقش | تسلط بیگانگان موجب افزایش نفوذ تصوف در میان عامۀ مردم و احیای طریقههای کهن گردید. از جمله طریقههای فعال این سده، [[بقالیه]]، [[دغوغیه]] و [[کناوه]] بودند. برخی طریقهها همچون کتانیه نیز در حرکتهای ضداستعماری گستردهای درگیر شدند و در استقلال نهایی مغرب نقش مهمیداشتند <ref>جیلانی، ۳/ ۲۵۹؛ حقی، ۲۵۳؛ لوتورنو، ۸۶۸؛ خلیفه، ۱/ ۳۰۶؛ حرکات، ۲۷۳</ref>. | ||
در سدۀ ۲۰م تحولات جدید، مرزهای جغرافیایی تازهای را در شمال آفریقا به وجود آورد و مغرب بزرگ به چند کشور مستقل تبدیل گردید که تصوف به عنوان میراث اسلامی مشترک، نقش مهمی را در ارتباط فرهنگی آنها ایفا میکند. اما آنچه آیندۀ جریان تصوف را در این مناطق رقم میزند، تعامل آن با احزاب متجدد و اصلاحطلب در حوزۀ سیاسی، و تقابل آن با نهضتهای سلفی و بنیادگرا در حوزۀ دینی است <ref>گرونباوم، ۳۷۴؛ ژوف، ۶۸؛ خلیفه، ۱/ ۳۳۱</ref>. | در سدۀ ۲۰م تحولات جدید، مرزهای جغرافیایی تازهای را در شمال آفریقا به وجود آورد و مغرب بزرگ به چند کشور مستقل تبدیل گردید که تصوف به عنوان میراث اسلامی مشترک، نقش مهمی را در ارتباط فرهنگی آنها ایفا میکند. اما آنچه آیندۀ جریان تصوف را در این مناطق رقم میزند، تعامل آن با احزاب متجدد و اصلاحطلب در حوزۀ سیاسی، و تقابل آن با نهضتهای سلفی و بنیادگرا در حوزۀ دینی است <ref>گرونباوم، ۳۷۴؛ ژوف، ۶۸؛ خلیفه، ۱/ ۳۳۱</ref>. |