پرش به محتوا

احمد بن محمد بن صدیق غماری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می رسد' به 'می‌رسد'
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
جز (جایگزینی متن - 'می رسد' به 'می‌رسد')
خط ۸۸: خط ۸۸:
بنابراین مشخص می‌شود که وهابیت، پیروی از طریقت های صوفیه را نامشروع می‌دانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب می آید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین می‌نویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه»  مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref>
بنابراین مشخص می‌شود که وهابیت، پیروی از طریقت های صوفیه را نامشروع می‌دانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب می آید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین می‌نویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه»  مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref>


جالب تر اینکه همانطور که گفته شد، بن باز و دیگر علمای وهابی مسلک ادعا کرده اند طریقت های صوفیه، به سلف امت نمی رسد و لذا مبدعه هستند. حال آنکه ابن صدیق غماری در جهت اثبات انتساب طریقت های صوفیه به امیرالمومنین علی (علیه السلام) کتابی با عنوان "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه إلى علی (علیه السلام)" تالیف کرده است.   
جالب تر اینکه همانطور که گفته شد، بن باز و دیگر علمای وهابی مسلک ادعا کرده اند طریقت های صوفیه، به سلف امت نمی‌رسد و لذا مبدعه هستند. حال آنکه ابن صدیق غماری در جهت اثبات انتساب طریقت های صوفیه به امیرالمومنین علی (علیه السلام) کتابی با عنوان "البرهان الجلی فی تحقیق انتساب الصوفیه إلى علی (علیه السلام)" تالیف کرده است.   


===مناقب امیرالمومنین علی (علیه السلام)===
===مناقب امیرالمومنین علی (علیه السلام)===
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:


===یدگاه غماری در مورد حدیث عرضه اعمال<ref>قال رسول الله حیاتی خیر لکم تحدثون ونحدث لکم ووفاتی خیر لکم تعرض علی اعمالکم فما رایت من خیر حمدت الله علیه وما رایت من شر استغفرت الله لکم.» بزار، احمد بن عمرو، مسند البزار، ج۵، ص۳۰۸.</ref>===
===یدگاه غماری در مورد حدیث عرضه اعمال<ref>قال رسول الله حیاتی خیر لکم تحدثون ونحدث لکم ووفاتی خیر لکم تعرض علی اعمالکم فما رایت من خیر حمدت الله علیه وما رایت من شر استغفرت الله لکم.» بزار، احمد بن عمرو، مسند البزار، ج۵، ص۳۰۸.</ref>===
عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان می‌دهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله می‌کند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعت های حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن می شمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال می رسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف می‌کند..... بنابراین معلوم می‌شود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح می‌کند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقه ای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس.
عبدالله بن محمد بن صدیق غماری (برادر احمد) در جهت اثبات صحت حدیث عرضه اعمال و همچنین شرح این حدیث کتابی با عنوان" نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال" تالیف کرده است. جالب است احمد بن صدیق، در ابتدای این کتاب، تغریظی نوشته است که این نشان می‌دهد احمد، صحت حدیث عرضه اعمال را قبول دارد، جدا از اینکه او در این تغریظ به البانی بابت ضعیف شمردن حدیث عرضه اعمال به این صورت حمله می‌کند: ان الالبانی ضعف حدیث عرض الاعمال و سلک فی تضعیفه مسلکا یخالف الصناعه الحدیثیه و یخالف ما کتبته فی تعالیقه و کتبه الاخری؛ ذلک انه یذکر فی کثیر من تعالیقه الحدیث الضعیف و والواهن ثم یصححه او یحسنه لشواهده ولکن لما کان الحدیث عرض الاعمال یخالف رایه، ضعفه بحجه واهیه...... وعلی هذا فتصحیحه و تضعیفه انما هو علی حسب مزاجه و هواه. و تلک الطریقه غیر مرضیه عندالله و عندالعلماء بالحدیث.»<ref>نهایه الامال فی صحه و شرح حدیث عرض الاعمال، ص4، مصر، مکتبه القاهره، 1427 ه ق.</ref> البانی حدیث عرضه اعمال را ضعیف کرده است. البته راهی که او در جهت این تضعیف، پیموده است راهی مخالف صناعت های حدیثی بوده است. البانی بسیاری از روایات ضعیف و سست را به بهانه وجود شواهدی برصحت و حسن سند آن، تصحیح و یا حسن می شمارد ولی وقتی که به حدیث عرضه اعمال می‌رسد چون این حدیث با عقیده اش مخالف است، آن را با دلیلی واهی، تضعیف می‌کند..... بنابراین معلوم می‌شود که تصحیح و تضعیف البانی وابسته به مزاج و هوی و هوس او است (یعنی هر روایتی را که دلش بخواهد تصحیح می‌کند و هر روایتی که به میلش نباشد تضعیف خواهد شد.)، طریقه ای که نه مورد رضایت خداست و نه علمای حدیث شناس.


همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس على الله تعالى و تعرض على الأنبیاء و على الآباء والأمهات یوم الجمعة فیفرحون بحسناتهم و یزدادون و جوههم بیضا و نزهة فاتقوا الله ولا تؤذوا موتاکم» اشاره می‌کند<ref>برالوالدین (مطالع البدور فی جوامع اخبارالبرور)، ص64، مکتبه القاهره، چاپ چهارم، 1427 ه ق.</ref> که این نشان می‌دهد که او مسئله عرضه اعمال بر اموات را قبول کرده است.
همچنین احمد بن صدیق در کتاب برالوالدین، به روایت «تعرض الأعمال یوم الاثنین و یوم الخمیس على الله تعالى و تعرض على الأنبیاء و على الآباء والأمهات یوم الجمعة فیفرحون بحسناتهم و یزدادون و جوههم بیضا و نزهة فاتقوا الله ولا تؤذوا موتاکم» اشاره می‌کند<ref>برالوالدین (مطالع البدور فی جوامع اخبارالبرور)، ص64، مکتبه القاهره، چاپ چهارم، 1427 ه ق.</ref> که این نشان می‌دهد که او مسئله عرضه اعمال بر اموات را قبول کرده است.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:


===کلام غماری در مورد حدیث رد سلام<ref>ما من احدٍ یسلم علی إلا رد الله علی روحی، حتی أرد علیه السلام».</ref>===
===کلام غماری در مورد حدیث رد سلام<ref>ما من احدٍ یسلم علی إلا رد الله علی روحی، حتی أرد علیه السلام».</ref>===
غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح می‌کند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن می‌توان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز می‌نویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق می رسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک می‌کند یا جاهل است و یا معاند.
غماری در مورد حدیث رد سلام نیز تصریح می‌کند: این روایت، از چند طریق وارد شده است که با نظر به مجموع طرق آن می‌توان آن را روایتی فوق صحیح دانست. او در ادامه این کلامش نیز می‌نویسد: «و اما شواهد اصله فطرقها تزید علی العشرین، فلا یشک فی صحته مع هذا الا جاهل او معاند»<ref>غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص69،  قاهره، دارالمصطفی، 2007 م.</ref> از آنجایی که طرق نقل این روایت به بیش از 20 طریق می‌رسد، بنابراین کسی که در صحت آن شک می‌کند یا جاهل است و یا معاند.


===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِی زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَى قَبْرِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآله و سَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِکَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَکُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِی الْمَنَامِ فَقِیلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّکُمْ مُسْتَقِیمُونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَیْکَ الْکَیْسُ، عَلَیْکَ الْکَیْسُ "، فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَبَکَى عُمَرُ ثُمَّ قَالَ: یَا رَبِّ لَا آلُو إِلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ» مصنف ابن ابی شیبه، ج6، ص356</ref> توسط غماری===
===تصحیح روایت مالک الدار<ref>أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِی زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَى قَبْرِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآله و سَلَّمَ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِکَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَکُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِی الْمَنَامِ فَقِیلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّکُمْ مُسْتَقِیمُونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَیْکَ الْکَیْسُ، عَلَیْکَ الْکَیْسُ "، فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ فَبَکَى عُمَرُ ثُمَّ قَالَ: یَا رَبِّ لَا آلُو إِلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ» مصنف ابن ابی شیبه، ج6، ص356</ref> توسط غماری===
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۰۷

ویرایش