پرش به محتوا

بریلویه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
خط ۲۴: خط ۲۴:
=بزرگان بریلویه=
=بزرگان بریلویه=


از بزرگان بریلویه می توان از  
از بزرگان بریلویه می‌توان از  
[[نعیم الدین مراد آبادی]] (1300ـ 1367ق) نام برد که موسس [[مدرسه الجامعة النعیمیة]] است که شاگردان این مدرسه به [[نعیمیون]] معروفند. او کتابی به نام اطیب البیان تألیف نموده که ردّی بر کتاب تقویة الایمان [[شاه اسماعیل دهلوی]] است. کتاب دیگر وی با نام الکلمة العلیا درباره علم غیب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است.
[[نعیم الدین مراد آبادی]] (1300ـ 1367ق) نام برد که موسس [[مدرسه الجامعة النعیمیة]] است که شاگردان این مدرسه به [[نعیمیون]] معروفند. او کتابی به نام اطیب البیان تألیف نموده که ردّی بر کتاب تقویة الایمان [[شاه اسماعیل دهلوی]] است. کتاب دیگر وی با نام الکلمة العلیا درباره علم غیب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است.


خط ۳۳: خط ۳۳:
از مفتیان بزرگ بریلویه [[احمد یار بدیوانی]] (1906ـ 1971م) است که [[مدرسه جامعة الغوثیة النعیمیة]] را تأسیس کرده و کتب زیادی در ردّ وهابیان و در تأیید بریلویه نوشته که از مهم ترین آنها کتاب جاء الحق است.
از مفتیان بزرگ بریلویه [[احمد یار بدیوانی]] (1906ـ 1971م) است که [[مدرسه جامعة الغوثیة النعیمیة]] را تأسیس کرده و کتب زیادی در ردّ وهابیان و در تأیید بریلویه نوشته که از مهم ترین آنها کتاب جاء الحق است.


ز میان مهم ترین بزرگان سلسله قادریه در هند، می توان از [[محمد میر]] (957ـ1045ق) یاد کرد که به «میان میر» مشهور است و بسیار مورد توجه بریلویه است، و در واقع بریلویان پیرو اویند. او به قول ندوی حدود صد رساله در ردّ و تکفیر آنان نوشت. از مهم ترین کتب او الفتاوی الرضویة، مجموعه فتاوای وی است که در هشت جلد به چاپ رسیده است.
ز میان مهم ترین بزرگان سلسله قادریه در هند، می‌توان از [[محمد میر]] (957ـ1045ق) یاد کرد که به «میان میر» مشهور است و بسیار مورد توجه بریلویه است، و در واقع بریلویان پیرو اویند. او به قول ندوی حدود صد رساله در ردّ و تکفیر آنان نوشت. از مهم ترین کتب او الفتاوی الرضویة، مجموعه فتاوای وی است که در هشت جلد به چاپ رسیده است.


=عقاید بریلویه=
=عقاید بریلویه=
خط ۵۰: خط ۵۰:
6. برای اولیای الهی بعد از مرگشان کرامت وجود دارد.
6. برای اولیای الهی بعد از مرگشان کرامت وجود دارد.


7. می توان پیامبر را بعد از مرگ در بیداری دید و از ایشان در رابطه با مسائل سیر و سلوک سؤال کرد.
7. می‌توان پیامبر را بعد از مرگ در بیداری دید و از ایشان در رابطه با مسائل سیر و سلوک سؤال کرد.


8. بزرگداشت قدر و منزلت پیامبر و اظهار شادی و بشارت و خوشحالی به مناسبت تولد ایشان از بدعت های حسنه است.
8. بزرگداشت قدر و منزلت پیامبر و اظهار شادی و بشارت و خوشحالی به مناسبت تولد ایشان از بدعت های حسنه است.
خط ۷۵: خط ۷۵:
بریلوی نیز معتقد بود که در هر زمان چهل نفر از ابدال و اولیای الهی در روی زمین زندگی می‌کنند تا به وسیله آنان برکات نازل و بلا ها دفع شود.
بریلوی نیز معتقد بود که در هر زمان چهل نفر از ابدال و اولیای الهی در روی زمین زندگی می‌کنند تا به وسیله آنان برکات نازل و بلا ها دفع شود.


آنها ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می‌نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می‌دانند و خیال می‌کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی‌دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست» به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می‌دانند.
آنها ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می‌نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می‌دانند و خیال می‌کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی‌دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می‌توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست» به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می‌دانند.


بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می‌نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می‌دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می‌دانند، آنان یقیناً کافرند.» در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.
بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می‌نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می‌دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می‌دانند، آنان یقیناً کافرند.» در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.
خط ۸۱: خط ۸۱:


=اختلافات بریلویه با [[دیوبندیه]]=
=اختلافات بریلویه با [[دیوبندیه]]=
به صورت خلاصه می توان تفاوت بریلویه و دیوبندیه را در این امور دانست:
به صورت خلاصه می‌توان تفاوت بریلویه و دیوبندیه را در این امور دانست:


دیوبندیه در حوزه توحید و شرک معتقد است که فقط خداوند بر امور غیب تواناست و کسی غیر از خدا این اوصاف را ندارد بنابراین هیچ کس غیر از خداوند علم غیب ندارد حتی پیامبر اکرم نیز عالم به غلم غیب نیست و اگر کسی برای پیامبر یا یکی از اولیای الهی علم غیب معتقد باشد مشرک است. یا با توسعه مفهوم عبادت، بسیاری از اعمال عبادی را شرک دانسته است. مثلا ندای غیر الله (درخواست از پیامبر یا ائمه یا شیخ) را شرک می‌دانند. همچنین شفاعت در دنیا و درخواست از اموات (استغاثه) را نیز شرک می‌دانند. همچنین تبرک جستن، نذر کردن برای اولیا و... را شرک می‌دانند. این در حالی است که بریلوی ها از نظر اعتقادی نقطه مقابل دیوبندیه هستند و اموری همچون «شفاعت، استغاثه، علم غیب، تبرک، نذر، و...» را نه تنها شرک نمی‌دانند بلکه آن را جایز و مستحب می‌دانند.
دیوبندیه در حوزه توحید و شرک معتقد است که فقط خداوند بر امور غیب تواناست و کسی غیر از خدا این اوصاف را ندارد بنابراین هیچ کس غیر از خداوند علم غیب ندارد حتی پیامبر اکرم نیز عالم به غلم غیب نیست و اگر کسی برای پیامبر یا یکی از اولیای الهی علم غیب معتقد باشد مشرک است. یا با توسعه مفهوم عبادت، بسیاری از اعمال عبادی را شرک دانسته است. مثلا ندای غیر الله (درخواست از پیامبر یا ائمه یا شیخ) را شرک می‌دانند. همچنین شفاعت در دنیا و درخواست از اموات (استغاثه) را نیز شرک می‌دانند. همچنین تبرک جستن، نذر کردن برای اولیا و... را شرک می‌دانند. این در حالی است که بریلوی ها از نظر اعتقادی نقطه مقابل دیوبندیه هستند و اموری همچون «شفاعت، استغاثه، علم غیب، تبرک، نذر، و...» را نه تنها شرک نمی‌دانند بلکه آن را جایز و مستحب می‌دانند.
خط ۹۷: خط ۹۷:
وقتی مخالفت سرسختانه ای با بریلویه دارند و آنان را بخاطر قول به وحدت وجود، توجه به مرشد، افضلیت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نحوی که تصرف در کَون دارد، اعتقاد به تصرف مرشد در کَون غوث بودن ائمه شیعه و عبدالقادر گیلانی و هم چنین به خاطر احترام به قبور وجایز دانستن زیارت قبور و نذر برای آنها، مشرک و بدعت گذار می‌دانند، که کتاب البریلویة، تاریخ و عقاید از احسان الهی ظهیر نشانه این مخالفت است.
وقتی مخالفت سرسختانه ای با بریلویه دارند و آنان را بخاطر قول به وحدت وجود، توجه به مرشد، افضلیت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نحوی که تصرف در کَون دارد، اعتقاد به تصرف مرشد در کَون غوث بودن ائمه شیعه و عبدالقادر گیلانی و هم چنین به خاطر احترام به قبور وجایز دانستن زیارت قبور و نذر برای آنها، مشرک و بدعت گذار می‌دانند، که کتاب البریلویة، تاریخ و عقاید از احسان الهی ظهیر نشانه این مخالفت است.


می توان گفت که اگر چه [[وهابیت]] با هر دو فرقه [[دیوبندیه]] و بریلویه مخالف است، ولی مخالفتش با بریلویه به خاطر گرایش شدید آنها به تصوف است و آنان را مشرک می داند، در حالی که با دیوبندیه به خاطر تمایل به تصوف مخالف است، ولی آنان را مشرک نمی داند.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=969 برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>
می‌توان گفت که اگر چه [[وهابیت]] با هر دو فرقه [[دیوبندیه]] و بریلویه مخالف است، ولی مخالفتش با بریلویه به خاطر گرایش شدید آنها به تصوف است و آنان را مشرک می داند، در حالی که با دیوبندیه به خاطر تمایل به تصوف مخالف است، ولی آنان را مشرک نمی داند.<ref>[http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=969 برگرفته از سایت: takfir.ir]</ref>




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش