پرش به محتوا

اخوان المسلمین لیبی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونه‌ای'
جز (جایگزینی متن - 'می دادند' به 'می‌دادند')
جز (جایگزینی متن - 'گونه ای' به 'گونه‌ای')
خط ۲۲: خط ۲۲:
نخستین هسته های اخوان المسلمین لیبی در دوران پادشاهی [[ادریس السنوسی]] در سال 1949 م توسط 3 تن از عناصر تحت تعقیب اخوان مصر به نام های «عزالدین ابراهیم - محمود یونس الشریبنی - جلال الدین ابراهیم سعده» که به لیبی پناهنده شده بودند، شکل گرفت.
نخستین هسته های اخوان المسلمین لیبی در دوران پادشاهی [[ادریس السنوسی]] در سال 1949 م توسط 3 تن از عناصر تحت تعقیب اخوان مصر به نام های «عزالدین ابراهیم - محمود یونس الشریبنی - جلال الدین ابراهیم سعده» که به لیبی پناهنده شده بودند، شکل گرفت.


السنوسی چون شخصاً فردی متدین و از پیروان طریقه های صوفیه بود، از حضور آنان در کشورش استقبال کرد، اما این اقدام وی با مخالفت «جمال عبدالناصر» مواجه شد و در واکنش به آن مرز استان رقه در شرق لیبی و غرب مصر توسط دولت جمال عبدالناصر مسدود گردید. با این حال، پادشاه لیبی امکاناتی را نیز جهت انجام امور فرهنگی و تبلیغی در اختیار آنها قرار داد؛ بگونه ای که [[عزالدین ابراهیم]] اقدام به برگزاری حلقه های درس شبانه در مساجد بنغازی نمود و جوانان لیبیایی را با اندیشه های [[حسن البنا]] آشنا نمود. به این ترتیب، پس از اندکی شاگردان وی که با علوم دینی آشنا شده بودند، به اقامه نماز و ایراد خطبه در مساجد سرتاسر این کشور پرداختند.<br>
السنوسی چون شخصاً فردی متدین و از پیروان طریقه های صوفیه بود، از حضور آنان در کشورش استقبال کرد، اما این اقدام وی با مخالفت «جمال عبدالناصر» مواجه شد و در واکنش به آن مرز استان رقه در شرق لیبی و غرب مصر توسط دولت جمال عبدالناصر مسدود گردید. با این حال، پادشاه لیبی امکاناتی را نیز جهت انجام امور فرهنگی و تبلیغی در اختیار آنها قرار داد؛ بگونه‌ای که [[عزالدین ابراهیم]] اقدام به برگزاری حلقه های درس شبانه در مساجد بنغازی نمود و جوانان لیبیایی را با اندیشه های [[حسن البنا]] آشنا نمود. به این ترتیب، پس از اندکی شاگردان وی که با علوم دینی آشنا شده بودند، به اقامه نماز و ایراد خطبه در مساجد سرتاسر این کشور پرداختند.<br>


=آغاز فعالیت در لیبی=
=آغاز فعالیت در لیبی=
خط ۳۳: خط ۳۳:


=بازداشت گسترده رهبران اخوان در لیبی=
=بازداشت گسترده رهبران اخوان در لیبی=
در این دوره از تاریخ اخوان به دلیل حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه در راه اندازی تشکیلات اخوان، اعضای آن را عمدتاً قشر فرهیخته و نخبه لیبی تشکیل می‌دادند که بطور مخفیانه فعالیت می‌کردند. اما در سال 1998م با بازداشت 150 تن از رهبران جماعت که عمدتا اساتید دانشگاه های لیبی بودند، ضربه سختی به اخوان المسلمین لیبی وارد شد و در سال 2002م دادگاه لیبی حکم اعدام را برای «عزالدین ابراهیم» ناظرکل اخوان و چند تن دیگر از رهبران جماعت در این کشور صادر کرد. به این ترتیب، شرایط سختی بر جماعت سایه افکند و افراد مجددا مجبور به خروج از کشور شدند. عده ای نیز مجبور شدند از در تعامل با «سیف الاسلام قذافی» وارد شده و ضمن تایید پروژه اصلاحی وی تحت عنوان «لیبیا الغد» (لیبی فردا) به نوعی از گزند حملات قذافی در امان بمانند. بگونه ای که برخی معتقدند که اخوان المسلمین لیبی تا قبل از سقوط قذافی از متحدان حکومت وی محسوب می شدند.
در این دوره از تاریخ اخوان به دلیل حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه در راه اندازی تشکیلات اخوان، اعضای آن را عمدتاً قشر فرهیخته و نخبه لیبی تشکیل می‌دادند که بطور مخفیانه فعالیت می‌کردند. اما در سال 1998م با بازداشت 150 تن از رهبران جماعت که عمدتا اساتید دانشگاه های لیبی بودند، ضربه سختی به اخوان المسلمین لیبی وارد شد و در سال 2002م دادگاه لیبی حکم اعدام را برای «عزالدین ابراهیم» ناظرکل اخوان و چند تن دیگر از رهبران جماعت در این کشور صادر کرد. به این ترتیب، شرایط سختی بر جماعت سایه افکند و افراد مجددا مجبور به خروج از کشور شدند. عده ای نیز مجبور شدند از در تعامل با «سیف الاسلام قذافی» وارد شده و ضمن تایید پروژه اصلاحی وی تحت عنوان «لیبیا الغد» (لیبی فردا) به نوعی از گزند حملات قذافی در امان بمانند. بگونه‌ای که برخی معتقدند که اخوان المسلمین لیبی تا قبل از سقوط قذافی از متحدان حکومت وی محسوب می شدند.


=انقلاب 17 فوریه و جهش اخوان المسلمین لیبی=
=انقلاب 17 فوریه و جهش اخوان المسلمین لیبی=
خط ۷۲: خط ۷۲:
در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب می‌شود که اخوانی ها از شرایط این هرج و مرج و آشوب هایی (که به واسطه حضور گروه های متعدد مسلح در لیبی به وجود می‌آید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروه های مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوان المسلمین بدتر هم می‌شود و علت آن حضور ملموس و جدی گروه های مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است.
در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب می‌شود که اخوانی ها از شرایط این هرج و مرج و آشوب هایی (که به واسطه حضور گروه های متعدد مسلح در لیبی به وجود می‌آید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروه های مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوان المسلمین بدتر هم می‌شود و علت آن حضور ملموس و جدی گروه های مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است.


اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانی های لیبی مانند اخوانی های مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب ( به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونه ای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار می‌شود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی سکولار و لیبرال شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربی ها قرار گرفت. از طرف دیگر جریان های اسلامگرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای عمرالحاسی در طرابلس (که نزدیک به اخوانی هاست) شکل نمی‌گیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای عبدالله السناف شکل گرفت.
اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانی های لیبی مانند اخوانی های مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب ( به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونه‌ای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار می‌شود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی سکولار و لیبرال شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربی ها قرار گرفت. از طرف دیگر جریان های اسلامگرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای عمرالحاسی در طرابلس (که نزدیک به اخوانی هاست) شکل نمی‌گیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای عبدالله السناف شکل گرفت.


بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به طرابلس را می بینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی می‌شود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب گرا بازی می‌کنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت می‌کنند. در این بین برگ برنده طرابلسی ها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینه ای جدی برای غربی ها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانی ها محسوب می شد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانی ها سخت می‌شود.
بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به طرابلس را می بینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی می‌شود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غرب گرا بازی می‌کنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر هم پیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت می‌کنند. در این بین برگ برنده طرابلسی ها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینه ای جدی برای غربی ها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانی ها محسوب می شد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانی ها سخت می‌شود.
خط ۷۸: خط ۷۸:
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریان های جهادی مانند داعش، قدرت می گیرند و تا نزدیکی طرابلس هم می رسند و این موضوع برای لیبیایی ها و غربی ها زنگ خطر بوده است. داعشی ها به ساحل اروپا نزدیک می شوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود می گیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانی ها هم در این گفتگوها شرکت می‌کنند. در این میان به نظر می‌رسد که طرف های غربی، ترک ها و قطری ها توانسته اند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر می‌رسد که غربی ها در این باره اراده ای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام می‌دهند و اخوانی ها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت داده اند.
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریان های جهادی مانند داعش، قدرت می گیرند و تا نزدیکی طرابلس هم می رسند و این موضوع برای لیبیایی ها و غربی ها زنگ خطر بوده است. داعشی ها به ساحل اروپا نزدیک می شوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود می گیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانی ها هم در این گفتگوها شرکت می‌کنند. در این میان به نظر می‌رسد که طرف های غربی، ترک ها و قطری ها توانسته اند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر می‌رسد که غربی ها در این باره اراده ای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام می‌دهند و اخوانی ها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت داده اند.


در حال حاضر شرایط به گونه ای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته می‌شود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانی های لیبی است و البته به نظر می‌رسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا می‌کرده است و هم در به روی پاشنه اخوانی ها نمی چرخد و فشارهای بین المللی هم واقعا بر روی آن ها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانی ها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج می برده است ) همه گروه ها از جمله اخوانی ها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانی ها و دیگر گروه‌‌های سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرت های منطقه ای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلام گرا، سکولار در لیبی، شکاف ها بیشتر می‌شود و شاهد شکل گیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده می‌شود که مامن گروه های مسلح بسیار زیادی مانند داعش می‌شود.
در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته می‌شود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانی های لیبی است و البته به نظر می‌رسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا می‌کرده است و هم در به روی پاشنه اخوانی ها نمی چرخد و فشارهای بین المللی هم واقعا بر روی آن ها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانی ها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج می برده است ) همه گروه ها از جمله اخوانی ها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانی ها و دیگر گروه‌‌های سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرت های منطقه ای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلام گرا، سکولار در لیبی، شکاف ها بیشتر می‌شود و شاهد شکل گیری این دو قطبی در تونس و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده می‌شود که مامن گروه های مسلح بسیار زیادی مانند داعش می‌شود.


اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمی‌توان از تاثیرگذاری اخوان المسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوان المسلمین، علی رغم همه شکست هایی (که با آن مواجه شده ) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت.
اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمی‌توان از تاثیرگذاری اخوان المسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوان المسلمین، علی رغم همه شکست هایی (که با آن مواجه شده ) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش