پرش به محتوا

سادات حسنی آشنایی با سر سلسله‌های خاندان عبدالله بن حسن مثنی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگی‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگی‌ها')
خط ۶: خط ۶:
نسل حسن مثنی از 5 پسر است؛ عبدالله محض،ابراهیم غمر، حسن مثلّث(مادر این سه، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام است)، داود و جعفر.
نسل حسن مثنی از 5 پسر است؛ عبدالله محض،ابراهیم غمر، حسن مثلّث(مادر این سه، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام است)، داود و جعفر.
عبدالله محض پدر 6 پسر به این قرار است : موسی الجون، محمد نفس الزکیه، ابراهیم قتیل باخمری، یحیی صاحب الدیلم، سلیمان و ادریس. موسی الجون اعقاب بسیار دارد و نسلش از دو پسر به نام های عبدالله شیخ الصالح  و ابراهیم است.
عبدالله محض پدر 6 پسر به این قرار است : موسی الجون، محمد نفس الزکیه، ابراهیم قتیل باخمری، یحیی صاحب الدیلم، سلیمان و ادریس. موسی الجون اعقاب بسیار دارد و نسلش از دو پسر به نام های عبدالله شیخ الصالح  و ابراهیم است.
عبدالله محض، یکی از پر شمارترین نسل ها را در سادات حسنی دارا است، لذا مقاله حاضر به معرفی ویژگی های شخصیت.، احوال و سیره تاریخ زندگانی جناب عبدالله بن حسن مثنی معروف به «عبدالله محض»، خاندان و سادات منتسب به ایشان می‌پردازد.  
عبدالله محض، یکی از پر شمارترین نسل ها را در سادات حسنی دارا است، لذا مقاله حاضر به معرفی ویژگی‌های شخصیت.، احوال و سیره تاریخ زندگانی جناب عبدالله بن حسن مثنی معروف به «عبدالله محض»، خاندان و سادات منتسب به ایشان می‌پردازد.  
ابراهیم غمر، پسر حسن مثّنی، نسلش تنها از اسماعیل دیباج و او هم از دوپسر به نام های حسن التجّ و ابراهیم طباطبا است. ابراهیم طباطبا که پدر قاسم  رسی، احمد و حسن است. جد سادات طباطبایی محسوب می‌گردد.
ابراهیم غمر، پسر حسن مثّنی، نسلش تنها از اسماعیل دیباج و او هم از دوپسر به نام های حسن التجّ و ابراهیم طباطبا است. ابراهیم طباطبا که پدر قاسم  رسی، احمد و حسن است. جد سادات طباطبایی محسوب می‌گردد.
حسن مثلث، دیگر فرزند حسن مثنی، پدر علی عابد است واو هم پدر حسین بن علی، شهید فخ و نیز برادرش حسن مکفوف است. اولاد حسن مثلث بسیار کم بوده اند.
حسن مثلث، دیگر فرزند حسن مثنی، پدر علی عابد است واو هم پدر حسین بن علی، شهید فخ و نیز برادرش حسن مکفوف است. اولاد حسن مثلث بسیار کم بوده اند.
خط ۲۲: خط ۲۲:
پس از وفات حسن مثنی،  فاطمه یک سال بر مزار او سوگواری کرد و پس از مدتی به رغم تعهدی که به شوهرش داده بود،  به اصرار مادرش،  با عبدالله بن عمرو بن عثمان،  نواده خلیفه سوم ازدواج کرد. حاصل‌این ازدواج،  سه فرزند به نام‌های محمد دیباج،  قاسم و رقیه بود. شاید به همین دلیل بود که عبدالله بن حسن می‌گفت در آغاز از عبدالله بن عمرو بیزار بوده است. <ref>أنساب‏الأشراف، ج‏5، ص:؛606 کامل، ج‏5، ص:231؛ مقاتل‏الطالبیین،ص:183</ref>  ابن صوفی دلیل مخالفت حسن مثنی با ازدواج فاطمه همسرش با عبدالله عمرو بن عثمان را دشمنی خانوادگی بیان می کند و ضمن اشاره به اختلافی که در سبب این ازدواج پس از وفات حسن مثنی وجود دارد  آن را مورد اجماع می داند و از فاطمه کلامی  پر معنا را دراین مورد نقل می کند که گفته : (ما کنت بذیا و لا الحسن‏  نبیا )من زنی سلیطه و پر جرات نبودم و حسن هم پیامبر  نبود. <ref>المجدی،  ابن الصوفی،  ص:281</ref>   
پس از وفات حسن مثنی،  فاطمه یک سال بر مزار او سوگواری کرد و پس از مدتی به رغم تعهدی که به شوهرش داده بود،  به اصرار مادرش،  با عبدالله بن عمرو بن عثمان،  نواده خلیفه سوم ازدواج کرد. حاصل‌این ازدواج،  سه فرزند به نام‌های محمد دیباج،  قاسم و رقیه بود. شاید به همین دلیل بود که عبدالله بن حسن می‌گفت در آغاز از عبدالله بن عمرو بیزار بوده است. <ref>أنساب‏الأشراف، ج‏5، ص:؛606 کامل، ج‏5، ص:231؛ مقاتل‏الطالبیین،ص:183</ref>  ابن صوفی دلیل مخالفت حسن مثنی با ازدواج فاطمه همسرش با عبدالله عمرو بن عثمان را دشمنی خانوادگی بیان می کند و ضمن اشاره به اختلافی که در سبب این ازدواج پس از وفات حسن مثنی وجود دارد  آن را مورد اجماع می داند و از فاطمه کلامی  پر معنا را دراین مورد نقل می کند که گفته : (ما کنت بذیا و لا الحسن‏  نبیا )من زنی سلیطه و پر جرات نبودم و حسن هم پیامبر  نبود. <ref>المجدی،  ابن الصوفی،  ص:281</ref>   
در پی در گذشت عبداللّه بن عمرو بن عثمان،عبدالرحمان بن ضحاک فهری والی مدینه(حک: 101_104ه. ق. ) از فاطمه خواستگارى و حتی تهدید کرد که اگر تن به ازدواج با او ندهد،  پسرش عبدالله بن حسن را به تهمت شرب خمر تازیانه خواهد زد. اما دختر امام حسین(ع) دست رد به سینه او زد و به او پاسخ منفی داد. پس از آن دختر امام حسین(ع) فاطمه برای شکایت از حاکم مدینه نزد یزید بن عبدالملک بن مروان(حک: 101_105ق) رفت که نتیجه آن منجر به عزل عبدالرحمن بن ضحاک از امارت مدینه شد. <ref>انساب الاشراف،  ج2،  ص 197_198؛ تاریخ طبری، ؛ ج7،  ص 13.</ref>   
در پی در گذشت عبداللّه بن عمرو بن عثمان،عبدالرحمان بن ضحاک فهری والی مدینه(حک: 101_104ه. ق. ) از فاطمه خواستگارى و حتی تهدید کرد که اگر تن به ازدواج با او ندهد،  پسرش عبدالله بن حسن را به تهمت شرب خمر تازیانه خواهد زد. اما دختر امام حسین(ع) دست رد به سینه او زد و به او پاسخ منفی داد. پس از آن دختر امام حسین(ع) فاطمه برای شکایت از حاکم مدینه نزد یزید بن عبدالملک بن مروان(حک: 101_105ق) رفت که نتیجه آن منجر به عزل عبدالرحمن بن ضحاک از امارت مدینه شد. <ref>انساب الاشراف،  ج2،  ص 197_198؛ تاریخ طبری، ؛ ج7،  ص 13.</ref>   
گزارشی از ملاقات او با هشام بن عبدالملک (خلافت105ـ125 )  وجود دارد که در این ‌ملاقات به تقاضای هشام ویژگی های فرزندان هاشمی و امویش را وصف می کند او ابتدا فرزندان هاشمیش را اینگونه توصیف می کند: عبدالله آقای و شریف مطاع خاندان و حسن زبان و مدافع ما و ابراهیم شبیه ترین افراد به رسول خدا به خصوص در راه رفتن است  ودرباره  دو پسر امویش محمد  می گوید محمد جمال و زیبایی ما که به او می بالیم و قاسم چونان چهره ما و شبیه ترین مردم به ابی العاص بن امیه از لحاظ ظاهر و خلق و خوی است.<ref>التذکرة الحمدونیة؛  ج‏4؛  ص31‏</ref>   
گزارشی از ملاقات او با هشام بن عبدالملک (خلافت105ـ125 )  وجود دارد که در این ‌ملاقات به تقاضای هشام ویژگی‌های فرزندان هاشمی و امویش را وصف می کند او ابتدا فرزندان هاشمیش را اینگونه توصیف می کند: عبدالله آقای و شریف مطاع خاندان و حسن زبان و مدافع ما و ابراهیم شبیه ترین افراد به رسول خدا به خصوص در راه رفتن است  ودرباره  دو پسر امویش محمد  می گوید محمد جمال و زیبایی ما که به او می بالیم و قاسم چونان چهره ما و شبیه ترین مردم به ابی العاص بن امیه از لحاظ ظاهر و خلق و خوی است.<ref>التذکرة الحمدونیة؛  ج‏4؛  ص31‏</ref>   
‏ او از هر فرصتی برای تربیت فرزندانش بهره می برد چنانکه محمد از مادرش فاطمه بنت الحسین نقل می‌کند که مادرم ما فرزندانش را جمع کرد و گفت : پسرکانم به خدا قسم هیچ نابخردی با سفاهت خود چیزی را بدست نمی آورد و چیزی از لذت هایش را بدست نمی آورد مگر‌اینکه جوانمردان نیز با جوانمردی خود به آن دست می‌یابند،  پس با پرده پوشی الهی خود را بپوشانید.<ref>تاریخ بغداد،  ج‏3،  ص: 4‏ تاریخ مدینة دمشق،  ج‏53،  ص: 387‏ نثر الدر فی المحاضرات،  آبى؛  ج‏4؛  ص46‏</ref>   
‏ او از هر فرصتی برای تربیت فرزندانش بهره می برد چنانکه محمد از مادرش فاطمه بنت الحسین نقل می‌کند که مادرم ما فرزندانش را جمع کرد و گفت : پسرکانم به خدا قسم هیچ نابخردی با سفاهت خود چیزی را بدست نمی آورد و چیزی از لذت هایش را بدست نمی آورد مگر‌اینکه جوانمردان نیز با جوانمردی خود به آن دست می‌یابند،  پس با پرده پوشی الهی خود را بپوشانید.<ref>تاریخ بغداد،  ج‏3،  ص: 4‏ تاریخ مدینة دمشق،  ج‏53،  ص: 387‏ نثر الدر فی المحاضرات،  آبى؛  ج‏4؛  ص46‏</ref>   
سر انجام فاطمه در مدینه منوره در گذشت اما زمان دقیق درگذشت <ref>تدکره الخواص،  ص280</ref>.وی دانسته نیست. ابن جوزی آن را درحدود سال 117 ه. ق. دانسته است. <ref>همان،  ص 280</ref>  [[ابن عساکر]] نیز به وفات او در خلافت هشام بن عبدالملک (حک:105_125. ه. ق. ) اشاره کرده است. <ref>تاریخ مدینه دمشق،  ج 70،  ص 17.</ref>  برخی مدت عمر فاطمه را 90 سال دانسته اند <ref>کتاب الثقات،  ج 5،  ص 301</ref> که بعید به نظر می‌رسد زیرا با توجه به سن کم او در واقعه عاشورا و احتمال تولد او در حدود سال 51 هجری،  می‌توان حدس زد که وی در حدود 70 سال سن داشته است.  
سر انجام فاطمه در مدینه منوره در گذشت اما زمان دقیق درگذشت <ref>تدکره الخواص،  ص280</ref>.وی دانسته نیست. ابن جوزی آن را درحدود سال 117 ه. ق. دانسته است. <ref>همان،  ص 280</ref>  [[ابن عساکر]] نیز به وفات او در خلافت هشام بن عبدالملک (حک:105_125. ه. ق. ) اشاره کرده است. <ref>تاریخ مدینه دمشق،  ج 70،  ص 17.</ref>  برخی مدت عمر فاطمه را 90 سال دانسته اند <ref>کتاب الثقات،  ج 5،  ص 301</ref> که بعید به نظر می‌رسد زیرا با توجه به سن کم او در واقعه عاشورا و احتمال تولد او در حدود سال 51 هجری،  می‌توان حدس زد که وی در حدود 70 سال سن داشته است.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش