پرش به محتوا

سادات حسنی آشنایی با سر سلسله‌های خاندان عبدالله بن حسن مثنی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'روایت ها' به 'روایت‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'ویژگی ها' به 'ویژگی‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'روایت ها' به 'روایت‌ها')
خط ۹۵: خط ۹۵:
حسن را زبان گویای اهل بیت خوانده اند. <ref>التذکرة الحمدونیة؛  ج‏4؛  ص31‏</ref>   
حسن را زبان گویای اهل بیت خوانده اند. <ref>التذکرة الحمدونیة؛  ج‏4؛  ص31‏</ref>   
بلاذری او را دارای جلالت و بزرگی  توصیف می‌کند. <ref>أنساب الأشراف،  البلاذری ج‏3؛ص : 89</ref>  
بلاذری او را دارای جلالت و بزرگی  توصیف می‌کند. <ref>أنساب الأشراف،  البلاذری ج‏3؛ص : 89</ref>  
بیشتر سادات حسنی ازجمله حسن مثلث به عقاید زیدیه گرایش داشتند،  چنانکه ابوالفرج درباره او تصریح می‌کند . <ref>مقاتل‏الطالبیین، ص:171</ref>  اما نکته خاصی که زائد بر موارد دیگر ذکر شده،  روایت هایی است که انحراف اعتقاید حسن مثلث را بیان می کندامادر نقد ‌این روایت ها باید به ضعف سندی آنان اشاره کرد <ref>معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال،  ج‌5،  ص: 288</ref>  و تنها چیزی که از‌این روایات به قرینه روایات دیگر قابل استفاده است،  مشکل اعتقادیی است که حسن بن حسن مانند بسیاری از خاندانش داشت.  
بیشتر سادات حسنی ازجمله حسن مثلث به عقاید زیدیه گرایش داشتند،  چنانکه ابوالفرج درباره او تصریح می‌کند . <ref>مقاتل‏الطالبیین، ص:171</ref>  اما نکته خاصی که زائد بر موارد دیگر ذکر شده،  روایت‌هایی است که انحراف اعتقاید حسن مثلث را بیان می کندامادر نقد ‌این روایت‌ها باید به ضعف سندی آنان اشاره کرد <ref>معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال،  ج‌5،  ص: 288</ref>  و تنها چیزی که از‌این روایات به قرینه روایات دیگر قابل استفاده است،  مشکل اعتقادیی است که حسن بن حسن مانند بسیاری از خاندانش داشت.  
براساس روایت دیگری حسن مثلث به شیعیان ائمه  به دلیل  توجهشان به امامان معصوم شکایت و گله داشته و آن را جفا در حق خود می‌دیده  است.  <ref>رجال الکشی،  ص: 360ا</ref>و به همراه سایر افراد خاندانش مدتی پس از زندانی شدن عبدالله در مدینه به همراه او زندانی و سپس همه با هم به زندان هاشمیه منتقل شدند. در مدتی که عبدالله به تنهایی زندانی شده بود،  حسن بسیار غمگین و آزرده بود به گونه‌ای که قسم خورد تا وقتی که عبدالله در آن حالت قرار دارد نه بر خود روغنی بزند و نه سرمه‌ای بکشد و نه لباس نرمی بپوشد و نه غذای گوارایی بخورد.  <ref>مقاتل الطالبیین،  أبوالفرج الأصفهانی،  ص : 171‏</ref> او از غم برادر موهایش را رنگ نکرد و برادرش ابراهیم را به خاطر پرداختن به کارهای جاری زندگی سرزنش کرد و برای همدری با برادر لباس‌های خشن می‌پوشید و با او نامه نگاری می‌کرد. هرگاه نامه او به تاخیر می‌افتاد عبدالله پیام می‌داد که من و فرزندانم اسیر و فراری هستیم ولی تو و فرزندانت در خانه‌های خودایمن نشسته‌اید اگر نمی توانید مرا یاری دهید لااقل با نوشتن نامه مرا تسلی دهید وقتی‌این پیام‌های عبدالله به حسن می‌رسید گریه می‌کرد و می‌گفت : به فدای ابو محمد که او هنوز مردم را برای امامان جمع می‌کند. <ref>الکامل فی التاریخ،  ابن الأثیر ، ج‏5، ص:523 ؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:172 ‌</ref>این روند ادامه داشت تا ‌اینکه منصور به توصیه عبدالعزیز بن سعید که او را از شورش دیگر سادات حسنی برحذر داشته بود،  همه خاندان حسنی را به زندان انداخت. <ref>مقاتل الطالبیین،  أبوالفرج الأصفهانی،  ص : 171</ref>  او به همراه سه فرزندش علی و عبدالله و عباس در زندان هاشمیه زندانی شد. <ref>المجدی،  ابن الصوفی ؛ 254</ref>  او در زندان بر جنازه برادرش عبدالله نماز خواند.  
براساس روایت دیگری حسن مثلث به شیعیان ائمه  به دلیل  توجهشان به امامان معصوم شکایت و گله داشته و آن را جفا در حق خود می‌دیده  است.  <ref>رجال الکشی،  ص: 360ا</ref>و به همراه سایر افراد خاندانش مدتی پس از زندانی شدن عبدالله در مدینه به همراه او زندانی و سپس همه با هم به زندان هاشمیه منتقل شدند. در مدتی که عبدالله به تنهایی زندانی شده بود،  حسن بسیار غمگین و آزرده بود به گونه‌ای که قسم خورد تا وقتی که عبدالله در آن حالت قرار دارد نه بر خود روغنی بزند و نه سرمه‌ای بکشد و نه لباس نرمی بپوشد و نه غذای گوارایی بخورد.  <ref>مقاتل الطالبیین،  أبوالفرج الأصفهانی،  ص : 171‏</ref> او از غم برادر موهایش را رنگ نکرد و برادرش ابراهیم را به خاطر پرداختن به کارهای جاری زندگی سرزنش کرد و برای همدری با برادر لباس‌های خشن می‌پوشید و با او نامه نگاری می‌کرد. هرگاه نامه او به تاخیر می‌افتاد عبدالله پیام می‌داد که من و فرزندانم اسیر و فراری هستیم ولی تو و فرزندانت در خانه‌های خودایمن نشسته‌اید اگر نمی توانید مرا یاری دهید لااقل با نوشتن نامه مرا تسلی دهید وقتی‌این پیام‌های عبدالله به حسن می‌رسید گریه می‌کرد و می‌گفت : به فدای ابو محمد که او هنوز مردم را برای امامان جمع می‌کند. <ref>الکامل فی التاریخ،  ابن الأثیر ، ج‏5، ص:523 ؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:172 ‌</ref>این روند ادامه داشت تا ‌اینکه منصور به توصیه عبدالعزیز بن سعید که او را از شورش دیگر سادات حسنی برحذر داشته بود،  همه خاندان حسنی را به زندان انداخت. <ref>مقاتل الطالبیین،  أبوالفرج الأصفهانی،  ص : 171</ref>  او به همراه سه فرزندش علی و عبدالله و عباس در زندان هاشمیه زندانی شد. <ref>المجدی،  ابن الصوفی ؛ 254</ref>  او در زندان بر جنازه برادرش عبدالله نماز خواند.  
به گزارش ابوالفرج و شیخ طوسی وفات حسن را قبل از وفات برادرش در 68 سالگی و در ماه ذی القعده سال 145 در زندان هاشمیه پیش از وفات برادرش عبدالله محض رخداد. <ref>رجال الطوسی،  ص: 130؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:172</ref>  
به گزارش ابوالفرج و شیخ طوسی وفات حسن را قبل از وفات برادرش در 68 سالگی و در ماه ذی القعده سال 145 در زندان هاشمیه پیش از وفات برادرش عبدالله محض رخداد. <ref>رجال الطوسی،  ص: 130؛ مقاتل‏الطالبیین، ص:172</ref>  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش