محمود علی البناء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فرا گرفت' به 'فراگرفت'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فرا گرفت' به 'فراگرفت')
خط ۳۳: خط ۳۳:
استاد البناء مى‌گوید: "مهمترین چیز در قارى این است که حافظ و تجوید دان خوبى باشد و با اِتقان و استحکام، بیان کند، واین که صداى زیبا و ملکه تقلید داشته باشد، چرا که - در ابتداء -  باید از مشاهیر قرّاء تقلید نماید اما در نهایت شخصیّت او به صدا و اداءِ منحصر به فرد او شناخته مى‌شود به نحوى که وقتى صداى او را مى‌شنوند مى‌گویند: این فلانى است، و نیز باید به مدرسه‌ای که آن را دوست دارد، ملحق شود به اساتید آن گوش فرا دهد و همراه با آنها پیش رود و پس از مدتى وقتى صداى او شنیده مى‌شود مى‌گویند این فلانى است. البته من تقلید مطلق را تأیید نمى‌کنم ولى باید در نهایت، قارى شخصیت خود را ظاهر کند".
استاد البناء مى‌گوید: "مهمترین چیز در قارى این است که حافظ و تجوید دان خوبى باشد و با اِتقان و استحکام، بیان کند، واین که صداى زیبا و ملکه تقلید داشته باشد، چرا که - در ابتداء -  باید از مشاهیر قرّاء تقلید نماید اما در نهایت شخصیّت او به صدا و اداءِ منحصر به فرد او شناخته مى‌شود به نحوى که وقتى صداى او را مى‌شنوند مى‌گویند: این فلانى است، و نیز باید به مدرسه‌ای که آن را دوست دارد، ملحق شود به اساتید آن گوش فرا دهد و همراه با آنها پیش رود و پس از مدتى وقتى صداى او شنیده مى‌شود مى‌گویند این فلانى است. البته من تقلید مطلق را تأیید نمى‌کنم ولى باید در نهایت، قارى شخصیت خود را ظاهر کند".


در مکتب منشاوی طنطا استاد محمود على البناء در میان طلاب شناخته و مشهور شد همه اساتید وهمچنین طلاب، دوست داشتند به صداى او گوش دهند، استاد مى‌گوید:" استاد حسین معوض نسبت به طلاب سختگیر بود … روزى من در قرائت کسالت به خرج دادم و او مرا با چوبى که در دست داشت تهدید کرد … من نشستم و در برابرم جمع زیادى از طلاب حضورداشتند امّا ناگهان متوجه شدم که هر یک راه خود را گرفته و مى‌رود و کسى جز من باقى نماند استاد حسین گفت: نترس ادامه بده … در پایان سال استاد حسین و استاد محرز به من گفتند: محمود تو باید به مکتب احمدى در طنطا بروى، در آنجا قرائات را فرا بگیر تا نامت فراگیر شود و به رادیو راه پیدا کنى چرا که استعداد خوبى دارى که کمتر کسى از آن بهره مند است، … من به مکتب احمدى رفته و در آنجا، به دست مرحوم استاد [[محمد سلام]] که بسیار به کسانى که به مکتب او مى‌آمدند توجه مى‌کرد قرائات را فرا گرفتم، استاد محمد سلام براى کسى که قصد داشت به مکتب او بیاید امتحانى در رابطه با حفظ ، تجوید حروف، سلامت نطق، و آشنایى با مخارج الفاظ و دقت در اداء کلمات قرآنى و آراستگى ظاهر برگزار مى‌کرد، و اگر تمامى این شروط  در او جمع مى‌شد آنگاه او را قبول مى‌کرد."
در مکتب منشاوی طنطا استاد محمود على البناء در میان طلاب شناخته و مشهور شد همه اساتید وهمچنین طلاب، دوست داشتند به صداى او گوش دهند، استاد مى‌گوید:" استاد حسین معوض نسبت به طلاب سختگیر بود … روزى من در قرائت کسالت به خرج دادم و او مرا با چوبى که در دست داشت تهدید کرد … من نشستم و در برابرم جمع زیادى از طلاب حضورداشتند امّا ناگهان متوجه شدم که هر یک راه خود را گرفته و مى‌رود و کسى جز من باقى نماند استاد حسین گفت: نترس ادامه بده … در پایان سال استاد حسین و استاد محرز به من گفتند: محمود تو باید به مکتب احمدى در طنطا بروى، در آنجا قرائات را فرا بگیر تا نامت فراگیر شود و به رادیو راه پیدا کنى چرا که استعداد خوبى دارى که کمتر کسى از آن بهره مند است، … من به مکتب احمدى رفته و در آنجا، به دست مرحوم استاد [[محمد سلام]] که بسیار به کسانى که به مکتب او مى‌آمدند توجه مى‌کرد قرائات را فراگرفتم، استاد محمد سلام براى کسى که قصد داشت به مکتب او بیاید امتحانى در رابطه با حفظ ، تجوید حروف، سلامت نطق، و آشنایى با مخارج الفاظ و دقت در اداء کلمات قرآنى و آراستگى ظاهر برگزار مى‌کرد، و اگر تمامى این شروط  در او جمع مى‌شد آنگاه او را قبول مى‌کرد."


استاد بناء دو سال در مکتب احمدى باقى ماند و پس از فرا گرفتن علوم قرآن و قرائات ده‌گانه به دست استاد محمد سلام به قاهره که شهر علم و علماء مى‌باشد منتقل گردید؛ چرا که الازهر شریف قبله دوستداران فراگیرى دانش و معارف بیشتر است، این بعد از آن بود که بار قرآن را به دوش مى‌کشید و نسبت به تجوید و تلاوت آن متمکن گردیده بود.
استاد بناء دو سال در مکتب احمدى باقى ماند و پس از فراگرفتن علوم قرآن و قرائات ده‌گانه به دست استاد محمد سلام به قاهره که شهر علم و علماء مى‌باشد منتقل گردید؛ چرا که الازهر شریف قبله دوستداران فراگیرى دانش و معارف بیشتر است، این بعد از آن بود که بار قرآن را به دوش مى‌کشید و نسبت به تجوید و تلاوت آن متمکن گردیده بود.


استاد بناء در بعضى از مصاحبه‌ها گفته است: "من از طریق بعضى از دوستان در بعضى از مساجد شبرا در قاهره شروع به قرائت کردم، از آن پس مردم با من آشنا شدند و دعوت‌هاى فراوانى به مناسبت‌هاى دینى که تجار بزرگ قاهره برگزار مى‌کردند و رقابت شدیدى هم میان آنان از حیث انتخاب قاریان مشهور و معروف بود به سوى من متوجه شد."
استاد بناء در بعضى از مصاحبه‌ها گفته است: "من از طریق بعضى از دوستان در بعضى از مساجد شبرا در قاهره شروع به قرائت کردم، از آن پس مردم با من آشنا شدند و دعوت‌هاى فراوانى به مناسبت‌هاى دینى که تجار بزرگ قاهره برگزار مى‌کردند و رقابت شدیدى هم میان آنان از حیث انتخاب قاریان مشهور و معروف بود به سوى من متوجه شد."
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش